ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – هویت مفهومی است که با کیستی در ارتباط است. پاسخ به سوالاتی همچون من که هستم؟ روابطم با دیگران بر چه اساسی است؟ و… میتواند معنای هویت را بیان کند. به نظرتان هویت شما از چه اجزایی تشکیل شده و چگونه شکل گرفته است؟ پس از مطالعه متن برای دریافت پاسخ به خلاصه رجوع شود.
هویت چیست؟
از دیدگاه روانشناسی هنوز تعریفی شاخص برای هویت بیان نشده است. فضای مبهم و اختلاف نظر فراوان باعث تعاریف مختلف و ناهمگونی آنها با یکدیگر شده است. در واقع هویّت یا کیستی به مجموعه نگرشها، ویژگیها و روحیات فرد و آنچه وی را از دیگران متمایز میکند، گفته میشود.
هویت فردی شامل ویژگیهای شخصیتی یک فرد است که این ویژگی ها موجب تمایز او از دیگری می شود. در حقیقت ابعاد مختلف شخصیت یک فرد هویت آن فرد را مشخص می کند.
اجزای هویت؛ هویت هر موجود از چه چیزهایی تشکیل می شود؟
پاسخ به این سوال بسیار کلی است. اینکه بتوان بیان کرد که اجزای تشکیل دهنده هویت چیست کاملا به نگرش و مبنای فکری افراد وابسته است. هویت، مجموعهای از تعلقات مادی و معنوی انسان است که اصول آن از قبل شکل گرفتهاند.
” اگر امروز از هریک از ما بپرسند که ”تو کیستی؟” (یعنی بخواهند که شما هویت خود را در برابر یک پرسش توضیح دهید)، هر یک پاسخی را که برگرفته و متاثر از اصالت، ذهنیات، تربیت و بافت فرهنگیمان است، بیان میداریم، از جمله: ”من ایرانی هستم“، ”من افغانم هستم“، من انسانم“، ”، ”من دانش آموزم“، ”من جوانم“، ”من محققم“، من هم یک بنده خدا مثل بقیه هستم“، و امثالهم. حال ما کدام پاسخ را میدهیم یا با چه اولویتی هریک را میگوییم همراه با درک این نکته که با چه لحنی (افتخار، سرخوردگی، احترام، بیتفاوتی و غیره) آن را بیان میداریم و اینکه در شرایط مکانی و زمانی مختلف، کدام پاسخ را میدهیم، در مجموع معرف هویت شخصی و فرهنگی ما است.
هویت از مجموعهای مفهوم زیستی بدنی، فرهنگی اجتماعی، اعتقادی، اخلاقی، عاطفی، زیبایی شناسی و … تشکیل شده است.
هویت چگونه شکل میگیرد؟ (هویت فردی)
هویت فردی ممکن است به طور غیر مستقیم از والدین، همسالان و یا سایر الگوها به فرد منتقل شود. کودکان برای تعریف خود به سراغ دیدگاه پدر و مادشان نسبت به خودشان میروند. اگر والدین آنها را بی ارزش بدانند، آنها نیز خودشان را بی ارزش مییابند. افرادی که خود را دوست داشتنی میبینند، اظهارات مثبت بیشتری نسبت به منفیها در ذهنشان به یاد دارند.
روانشناسان معتقدند که شکل گیری هویت یا مسئله «پیدا کردن خود» از طریق تطبیق استعدادها و پتانسیلها با نقشهای اجتماعی صورت میگیرد؛ بنابراین تعریف فرد در یک دنیای اجتماعی یکی از انتخابهای دشواری است که فرد باید در طول زندگیاش انجام دهد. اغلب نوجوانان، در مواجهه با چالش «پیدا کردن خود» هویتهای منفی مثل اعتیاد به مواد مخدر، قمار بازی، دلالی و … را انتخاب میکنند، تا احساس وجود کرده یا از بی معنایی و افسردگی فرار کنند.
چه چیزی خود واقعی را شکل میدهد؟ هدف نهایی هر فرد این است که آن انتخابهایی که با خود واقعی وی سازگار باشد را توسعه و پرورش دهد. انکار نفس واقعی برابر است با انکار بهترین نسخه خودمان؛ و زندگی شاد یعنی در هماهنگی با خود حقیقی قدم برداشتن.
چگونه هویت خود را شکل دهیم؟
برای شکل گیری هویت، سه مرحله را باید پشت سر بگذاریم.
مرحله اول کشف و توسعه پتانسیلهای فردی است. این پتانسیلها به معنای کارهایی است که فرد در آنجام آنها بهتر از سایر کارها عمل میکند. فرد چگونه میتواند این پتانسیلها را پیدا کند؟ با آزمون و خطا. به این معنا که فرد باید در معرض انجام طیف وسیعی از فعالیتها قرار بگیرد تا بفهمد در کدام یک میتواند بهتر عمل کند.
این بهتر عمل کردن را میتوان از احساس خوب درونی نسبت به آن فعالیت و بازخوردی که از دیگران دریافت میشود تشخیص داد. انجام این کارها به نظرمان «درست» میآید و این احساس درست بودن سرنخ مهمی است. این بدان معناست که ما ذاتا برای انجام این کارها دارای انگیزه هستیم. با این حال دقت کنید که پرورش این مهارتهایی که در آنها خوب هستید، نیازمند زمان، تلاش، تمایل و صبر در مقابل موانع موجود در مسیر است.
مرحله دوم انتخاب هدف زندگی است. این بسیار مهم است که بدانیم در زندگیمان چه کاری میخواهیم انجام دهیم و به چه چیز میخواهیم برسیم؟ برای موفق شدن در مسیر رسیدن به هدف زندگی، این هدف باید با استعداد و مهارت ما (خود حقیقی ما) سازگار باشد. انتخاب یک هدف ناسازگار با قابلیتها راه رسیدن به شکست است.
مرحله نهایی. در این مرحله لازم است فرد فرصت پیاده سازی این اهداف و پتانسیلها را پیدا کند. جوامع آزاد برای اجرای انتخابهای فرد که با هویت وی مطابقت دارد بسیار باز و منعطف هستند. اما این مسئله در جوامع بسته و متحجر کمی دشوار به نظر میرسد. به همین علت برخی مجبور به مهاجرت میشوند.
شکل گیری هویت اجتماعی
هویت اجتماعی انسان بر پایه پنج مؤلفه تأثیرگذار، شکل میگیرد:
۱. عوامل جغرافیایی ـ اقلیمی
به مجموعه عواملی گفته میشود که برگرفته از ویژگیهای مربوط به اقلیم، طبیعت و آب و هواست، که در قرون و هزارهها، میتواند بر نوع رفتار زیست محیطی افراد تأثیر گذاشته و هویتی اجتماعی خاص، یا احساس تعلقی به خصوص را در یک گروه انسانی، از گذر زندگی تاریخی، ایجاد کند؛ بنابراین، باید ریشه بخشی از احساسات مربوط به تعلق سرزمینی را در این عامل، جستجو کرد.
۲. عوامل سیاسی و تاریخی
به مجموعه عواملی گفته میشود که متأثر از سرنوشت سیاسی و تاریخی مشترک یک گروه خاص از انسانها هستند. یادماندههای تاریخی، شادیها، غمها و نبردها و شکستها و پیروزیهای مشترک، از جمله عواملی هستند که از منظر تحمل نوع نظامهای سیاسی خاص و رخدادهای مشابه، میتوانند تأثیرات ماندگاری بر احساس هویت مشترک بگذارند.
۳. عوامل اقتصادی و معیشتی
عوامل اقتصادی در احراز هویت مشترک عبارتند از: شیوه تولید اقتصادی، روابط تولید، سطح و نوع تولید، ابزار خاص تولید و امکانات تولیدی یک گروه به خصوص از انسانها که در یک اقلیم مشخص تاریخی، زندگی کرده و میکنند.
۴. عوامل فرهنگی (زبان و ادبیات و هنر، میراث اساطیری، سنن و آداب، اعتقادات و آیینها و رسوم و یادمانها)
عوامل فرهنگی، عواملی هستند که از گذر زندگی مشترک اجتماعی و تحت تأثیر نوع روابط انسانی حاکم بر جوامع و متأثر از همه عوامل اقلیمی، سیاسی، تاریخی و اقتصادی، ایجاد میشوند.
۵. مؤلفههای تربیتی
این عامل، خود برگرفته از عواملی همچون، نوع روابط اخلاقی ـ فرهنگی و رفتاری حاکم بر خانواده، آموزش و پرورش و همچنین جامعه است.
خلاصه
هویت شما از چه اجزایی تشکیل شده و چگونه شکل گرفته است؟ همانگونه که در متن اشاره شد پاسخ این سوال کاملا به نحوه زندگی، محل سکونت و همه عوامل ذکر شده وابسته است. به طور مثال اگر من ساکن شهری مذهبی مانند قم یا مشهد باشم هویتی مذهبی بیشتر پیدا خواهم کرد و مسائل مذهبی در اولویت من قرار خواهد گرفت. یا اگر در خانوادهای پولدار متولد شده باشم دغدغههای کیستی من کاملا با فردی که در خانوادهای متوسط به دنیا آمده متفاوت است.