یلدا، بلندترین شب سال نزدیک است. با مجموعهای از جدیدترین شعر شب یلدا درباره عشق و زیباترین شعر عاشقانه شب یلدا ۹۹ به استقبال یلدای متفاوت امسال میرویم.
ستاره | سرویس سرگرمی - درحال نزدیک شدن به شب یلدا هستیم، یلدای ۹۹ حتما متفاوت از شب یلداهای قبلیاش خواهد بود، یلدایی که دورهمیها ممنوع است و اگر هم برگزار شود، با دلهره همراه است، شب یلدایی که خیلیها دیگر در کنارمان نیستند. شعر عاشقانه شب یلدای امسال، بی شک عاشقانههایش غمگینترند و پر از حس جدایی. اما امیدواریم بعد از این یلدای طولانی، خورشید دوباره از نو زاده شود و طبیعت دوباره آهنگ یک زندگی ساده بدون فاصلههای اجتماعی را ساز کند. با مجموعهای از زیباترین شعر عاشقانه شب یلدا ۹۹ همراه ستاره باشید.
مجموعه شعر عاشقانه شب یلدا ۹۹
شب یلدا آمد
مادرم شمع سفیدی آورد
روی کرسی بگذاشت
شمع را روشن کرد
چای در قوری چینی دم کرد
عطر چایش پیچید
خانه ما نفسی تازه گرفت
فال حافظ همه را نامه خوشبختی داد
فال بی تاب دل من اما…
همچنان در پی تو سرگردان
مادرم شمع سفیدی آورد
روی کرسی بگذاشت
شمع را روشن کرد
چای در قوری چینی دم کرد
عطر چایش پیچید
خانه ما نفسی تازه گرفت
فال حافظ همه را نامه خوشبختی داد
فال بی تاب دل من اما…
همچنان در پی تو سرگردان
موسم رفتن پاییز آمد
پایش، اما گیر است
گیر چشمان سیاهی که دلش را برده
شب یلدای من آن وقتی بود
که نگاهت به نگاهم برخورد
شب یلدای من آن وقتی بود
که صدایت همهی هوش و حواسم را برد
تو کنار من باش
تار مویت شبِ بی پایانم
مژه هایت فالم
ضربانهای نگاهت همهی روشنی ام
و اناری خوش طعم
سرخی لبهایت
شک ندارم چو هم آغوش شویم
جای تخمه، بغض را میشکنیم!
گریه مستی مان حال عجیبی دارد
این همه دوری را
این همه فاصله را
وقتِ وصالی باید
اشک شوقی باید
ما به هم دیوانه
ما به هم بیماریم
بی قراری از نگاهت پیداست
از نگاهم پیداست
تا زمانی که در این فاصله باشیم از هم
روز مان طولانیست
شب مان هم یلداست
پایش، اما گیر است
گیر چشمان سیاهی که دلش را برده
شب یلدای من آن وقتی بود
که نگاهت به نگاهم برخورد
شب یلدای من آن وقتی بود
که صدایت همهی هوش و حواسم را برد
تو کنار من باش
تار مویت شبِ بی پایانم
مژه هایت فالم
ضربانهای نگاهت همهی روشنی ام
و اناری خوش طعم
سرخی لبهایت
شک ندارم چو هم آغوش شویم
جای تخمه، بغض را میشکنیم!
گریه مستی مان حال عجیبی دارد
این همه دوری را
این همه فاصله را
وقتِ وصالی باید
اشک شوقی باید
ما به هم دیوانه
ما به هم بیماریم
بی قراری از نگاهت پیداست
از نگاهم پیداست
تا زمانی که در این فاصله باشیم از هم
روز مان طولانیست
شب مان هم یلداست
((شاعر: علی سلطانی))
✦✦✦✦✦✦✦
بیا یلدا شب مـن عاشقم باش
بر این دریای ماتم ساحلم باش
کـه دل آرام گیرد وقتی تـو آیی
در این شبهای تارم خاطرم باش
بدون تـو بـه دل گم کرده دارم
مـن اقیانوس دردم قایقم باش
تـو باشی هر چـه باشد گلهای نیست
بیا امشب، عاشقانه عاشقم باش
((شاعر: علی خجسته))
✦✦✦✦✦✦✦
آتش گرفته دفتر شعرم به اسم تو
فالی نمانده تا به تو یلدایی اش کنم
بی خود به فال نیک نگیر این ترانه را
عشقی نمانده تا به تو لیلاییاش کنم
((شاعر: فاطمه شمس))
✦✦✦✦✦✦✦
ای رفته ز دل، رفته ز بر، رفته ز خاطر
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه
در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم
بر من منگر تاب نگاه تو ندارم
بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه
در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم
ای رفته ز دل، راست بگو! بهر چه امشب
با خاطرهها آمدهای باز به سویم؟
با خاطرهها آمدهای باز به سویم؟
((شاعر: سیمین لبریز))

یلدای بی ترانهی وقتی تو نیستی
در شعرهای یخ زده پهلو گرفته است
لطفی کن و دوباره مرا یخ شکن نباش
این عشق با نبودن تو خو گرفته است
در شعرهای یخ زده پهلو گرفته است
لطفی کن و دوباره مرا یخ شکن نباش
این عشق با نبودن تو خو گرفته است
((شاعر: امیر سنجری))
✦✦✦✦✦✦✦
یلدا شب ظهور غزلهای عاشقانه است
یلدا شب اشعار زیبای عاشقانه است
بزم محبت دلنشین با جمع مهرویان ناز
معشوقه من مجنونترین لیلای عاشقانه است
هم هندوانه هم انار هم سیب و گاهی پرتقال
با طعمهای دلنشین، یلدای عاشقانه است
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
حافظ طبیب درد و مسیحای عاشقانه است
رفت از تنم سرمای غم با بوسههای ناز تو
آتش ز چشم مست تو گرمای عاشقانه است
چشمک زنند ستارهها با نور پاک عشقشان
مهتاب هم یادآور رویای عاشقانه است
((شاعر: رضا روزگر))
مجموعه شعر عاشقانه شب یلدا ۹۹
من و پاییز پر از دلهره فرداییم
دم به دم منتظر آمدن یلداییم
از پریشانی گیسوی سیاهش گفتیم
اولین طعمهی دلبستگی دی ماییم
آذر ای دختر پاییز به یغما رفته
بعد تو گیر زمستان و غم سرماییم
گسل چشم تو انگار به دنیا زده است
که به دنبال تو هر جای زمین میآییم
همه را عشق تو از سینه به در کرده بدان
ماندهای در دلم اکنون، من و تو تنهاییم
نتوان چشم تو را دید و نشد عاشق تو
دل و دین باخته، از طایفه لیلاییم
بوسه یک دفعه را، لذت چندان باشد
خاصه آن لحظه که درگیر بتی گیراییم
((شاعر: علی سلطانینژاد))
✦✦✦✦✦✦✦
شب زیبای پراز عشق مرا میخواند
و نسیم پر امید مرا میجوید
دل تمنای سکوتی پر معنا دارد
و قلم درد و دلی سیر ز دنیا دارد
چشمها تار جهان تار، ولی این دل تنگ
به یقین حال و هوای شب یلدا دارد
((شاعر: محمد شریعت پناهی))
✦✦✦✦✦✦✦
همچنین بخوانید: زیباترین اشعار عاشقانه شب یلدا
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر
شب یلدا شد و آمد مه دی سوی مدار
چو گل آویخته بر طره گیسوی نگار
شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداده عشق
شب یلدا شد و گرمست تب ناز و نیاز
عشوه از دلبر و عاشق به میان سوز و گداز
دل عاشق شده خون، چون دل یاقوت انار
تا بدیده لب، چون پسته گلخنده یار
((شاعر: محسن رودگری))
✦✦✦✦✦✦✦
یلدا که از راه رسد
طولانیترین اشکهای شبانههای چشمم را
ارزانی خوان چلهنشینیات خواهم کرد؛
آه، اما،
نمیدانم
سحرگاه
چون
رسیده باشد.
از باران دیدگانم
سفره قلب تو
تر
خواهد بود؟ ! ...
((شاعر: هوشنگ ابتهاج))
✦✦✦✦✦✦✦
یلداست، باد موی تو را شانه میکند
مویت نماد حلقهی از دار میشود
گیسو به هم زدی و زلیخاترین شدی
گیسو به هم زدی و زلیخاترین شدی
یوسف تو را ز چاه خریدار میشود
من از تکان پیرهنت حرف میزنم
من از تکان پیرهنت حرف میزنم
جنگل در امتداد سرم راه میرود
باد از تکان پیرهنت حرف میزند
باد از تکان پیرهنت حرف میزند
بی آب رو به جنگل اشباح میرود
از پشت کوههای بلند آفتاب و ماه،
از پشت کوههای بلند آفتاب و ماه،
هی عاشقانه سوی تو ره باز میکنند
از سیمهای برفی و از شاخهی درخت
از سیمهای برفی و از شاخهی درخت
گنجشکها به سوی تو پرواز میکنند
آری تمام پنجرهها رقص میکنند
آری تمام پنجرهها رقص میکنند
وفتی که چادرت به دو بازوت میرسد
تو دکمه دکمه پیرهن ات باز میکنی
تو دکمه دکمه پیرهن ات باز میکنی
میدانی مرگ من چقدر زود میرسد
میایستی مقابل آینه لحظهای
میایستی مقابل آینه لحظهای
اسپند را برای خودت دود میکنی
روح نهنگها همه دیوانه میشود
روح نهنگها همه دیوانه میشود
وقتی که رقص با نفس رود میکنی
در لا به لای این شب یلدائی قشنگ
در لا به لای این شب یلدائی قشنگ
جمع پلنگ در بدنت خیره میشود
مهتاب نور خویشتن از یاد میبرد
مهتاب نور خویشتن از یاد میبرد
وفتی به روشنای تنت خیره میشود
یلدا، کنار بستر تو خواب میرود
یلدا، کنار بستر تو خواب میرود
یلدا، کنار بستر تو رقص میکند
یلدا، منم که موی تو را شانه میکشد
یلدا، منم که موی تو را شانه میکشد
یلدا که در سرسر تو رقص میکند
((شاعر: اهل الدین بحری))
((شاعر: اهل الدین بحری))

✦✦✦✦✦✦✦
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگِ قشنگ ازکفِ دنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دلِ تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟
این همه رنگِ قشنگ ازکفِ دنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دلِ تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟
((شاعر: یغما گلرویی))
✦✦✦✦✦✦✦
هر لحظه، یلدا میشد و خورشیدتر میشد دلم
دریای قحطی بود و باز، سیراب میشد ساحلمَ
این سالها که زندگیم، یک لحظه پیش از مرگ بود
دیدم تبر، تو حسرتِ این ریشه بی برگ بود
((شاعر : افشین یداللهی))
دریای قحطی بود و باز، سیراب میشد ساحلمَ
این سالها که زندگیم، یک لحظه پیش از مرگ بود
دیدم تبر، تو حسرتِ این ریشه بی برگ بود
((شاعر : افشین یداللهی))
همچنین بخوانید: مجموعه متنوع شعر شب یلدا (دسته بندی شده)
سخن پایانی
امیداوریم از مجموعه شعر عاشقانه شب یلدا 99 لذت برده باشید. شعر عاشقانه شب یلدا از منظرهای گوناگون بهانه ای برای سرودن اشعار زیبا درباره معشوق و شب هجران یار شده است و این به علت ویژگی شب یلدا یعنی طولانی بودن است که آن را غمناک و برای عاشقان سخت و دشوار می سازد. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در پایین همین مطلب با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات و پرسش ها
قوانین ارسال نظر
کلیه پاسخ هایی که توسط کارشناسان و متخصصان هر رشته به کاربران داده میشود کاملا حالت پیشنهادی دارند و نباید به عنوان تشخیص, تجویز, یا رهنمودهای تخصصی و قانونی تلقی شوند و در صورت لزوم شخصی بایستی حتما از منابع تخصصی تر مانند پزشکان متخصص, وکلا, و ... نیز کمک بگیرد. این مسئولیت کاملا بر عهده مخاطبان است که قبل از هر نوع تصمیم گیری یا اقدامی از صحت و مفید بودن این اطلاعات برای خود اطمینان حاصل کرده و صرفا با مسئولیت خودشان به این پیشنهادات عمل کنند.
کلیه سوالات توسط کارشناسان رشته مربوط به هر مطلب پاسخ داده میشود.
به سوالات تکراری, خارج از موضوع, و غیرقابل انتشار پاسخ داده نمیشود.