معنی شعر پرورده عشق (درس ششم فارسی یازدهم) و آرایه‌های ادبی آن

شعر پرورده عشق یکی از اشعار زیبای عاشقانه فارسی است. در ادامه شما را با معنی شعر پرورده عشق (معنی درس ششم فارسی یازدهم)، معنی کلمات و بررسی آرایه های ادبی آشنا خواهیم کرد.

معنی شعر پرورده عشق (معنی درس ششم فارسی یازدهم)

ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – داستان لیلی و مجنون یکی از داستان‌های زیبای عاشقانه فارسی به قلم نظامی گنجوی است. آنچه در ادامه خواهید خواند تنها بخشی از این داستان است که در درس ششم کتاب فارسی یازدهم آورده شده است. اگر به دنبال خواندن شعرهای زیبای دیگری درباره داستان لیلی و مجنون هستید، شاعران دیگری نیز در اشعار خود به زیبایی به این موضوع پرداخته‌اند که می‌توانید آن را در صفحه بهترین اشعار درباره لیلی و مجنون مطالعه کنید. با این حال در ادامه شما را با معنی شعر و درس پرورده عشق، معنی کلمات و آرایه های ادبی آن آشنا خواهیم کرد. 

 

معنی درس پرورده عشق - معنی درس ششم فارسی یازدهم

 

معنی شعر پرورده عشق و آرایه‌های ادبی آن

چون رایت عشق آن جهانگیر
شد چون مه لیلی آسمان‌گیر

معنی بیت: زمانی که آوازه‌ی عشق مجنون همانند زیبایی لیلی در جهان پیچید و معروف شد

معنی کلمات:

  • چون در مصرع اول: زمانی که
  • رایت: بیرق، پرچم، درفش، علامت
  • جهانگیر: فاتح، گیرنده جهان، فتح کننده دنیا (در اینجا منظور مجنون است)
  • چون در مصرع دوم: همانند
  • مه: ماه
  • آسمان‌گیر: مشهور،‌ معروف

آرایه‌های ادبی:

  • اضافه تشبیهی: رایت عشق
  • جناس: جناس همسان میان “چون” در مصرع اول و دوم
  • تشبیه: چون مه لیلی
  • استعاره: مه استعاره از زیبایی لیلی
  • کنایه: آسمان گیر کنایه از پرآوازه شدن است

❈❈❈

هر روز خمیده نام‌تر گشت
در شیفتگی تمام‌تر گشت

معنی بیت: هر روز نامش مشهورتر شد و در عشق و شیفتگی کامل‌تر شد.

معنی کلمات:

  • خنیده: مشهور، معروف، شهرت یافته
  • شیفتگی: دلباختگی، دلدادگی، شیدایی، عاشقی
  • تمام: کامل شدن، تمام و کامل کردن

آرایه‌های ادبی:

  • جناس: جناس میان هر، در
  • واج آرایی: واج آرایی حرف «ر»

❈❈❈

برداشته دل ز کار او بخت
درماند پدر به کار او سخت

معنی بیت: شرایط به جایی رسید که حتی بخت و اقبال نیز از او ناامید شد و پدر هم در کار عشق او به سختی درمانده شده بود.

معنی کلمات:

بخت: اقبال، دولت، سرنوشت، شانس، طالع

آرایه‌های ادبی:

  • تشخیص: جانبخشی به دل در قسمت “برداشته دل ز کار او بخت”
  • کنایه: برداشته دل ز کار او بخت کنایه از ناامید شدن است
  • جناس: جناس میان “بخت و سخت”
  • واژه آرایی: واژه آرایی “کار” و “او”

❈❈❈

خویشان همه در نیاز با او
هر یک شده چاره‌ساز با او

معنی بیت: بستگان و خویشاوندان مجنون با پدر مجنون دعا می‌کردند و در فکر راه چاره بودند.

معنی کلمات:

  • خویشان: ج خویش، اقوام
  • نیاز: احتیاج، حاجت، دعا، درخواست، نذر، نذری
  • چاره ساز: چاره جو، سبب ساز، علاج‌گر

❈❈❈

بیچارگی ورا چو دیدند
در چاره‌گری زبان کشیدند

معنی بیت: هنگامی‌که خویشاوندان مجنون درماندگی پدر را دیدند، برای چاره جویی لب به سخن باز کردند و پیشنهادهایی دادند

معنی کلمات:

ورا: وی را

آرایه‌های ادبی:

کنایه: زبان کشیدن کنایه از سخن گفتن

❈❈❈

گفتند به اتفاق یک سر
کز کعبه گشاده گردد این در

معنی بیت: بستگان همگی با هم هم‌نظر بودند که این عشق کذایی در وجود مجنون، با توسل به کعبه برطرف می‌شود.

معنی کلمات:

  • به اتفاق: همه با هم
  • یک سر: همه، سراسر
  • گشاده شدن: باز شدن، رها شدن

آرایه‌های ادبی:

  • کنایه: در گشاده گردیدن کنایه از حل شدن مشکل است
  • جناس: جناس میان “سر و در”

 

معنی شعر پرورده عشق
معنی پرورده عشق شد سرشتم

❈❈❈

حاجت گه جمله جهان اوست
محراب زمین و آسمان اوست

معنی بیت: کعبه محل برآورده شدن خواسته همه جهانیان و عبادتگاه همه مردم است.

معنی کلمات:

  • حاجت گه: محل برآورده شدن حاجت، برطرف کننده نیازها
  • جمله: همه، سراسر
  • محراب: قبله گاه، عبادتگاه، محل ایستادن پیش نماز در مسجد

آرایه‌های ادبی:

  • مجاز: جهان مجاز از مردم جهان و  زمین و آسمان مجاز از همه موجودات است
  • تناسب: تناسب میان “زمین و آسمان” و “محراب و حاجت”

❈❈❈

چون موسم حج رسید، برخاست
اُشتر طلبید و محمل آراست

معنی بیت: زمانی که موعد بجا آوردن فریضه حج فرارسید، پدر مجنون دستور داد تا شتری آماده کنند و بر روی آن کجاوه‌ای قرار دهند تا همراه با مجنون به سوی  کعبه حرکت کند.

معنی کلمات:

  • موسم: زمان، هنگام
  • اشتر: شتر
  • محمل: تخت روان، کجاوه
  • محمل آراستن: محمل بستن، بستن کجاوه بر پشت شتر و جز آن
  • آراستن: آماده کردن

❈❈❈

فرزند عزیز را به صد جهد
بنشاند چو ماه در یکی مهد

معنی بیت: پس پدر فرزند گرامی و عزیزتر از جان خود را با تلاش بسیار و همچون ماه با احترام و زیبایی در کجاوه نشاند.

معنی کلمات:

  • جهد: کوشش، تلاش، سعی
  • مهد: کجاوه

آرایه‌های ادبی:

  • مجاز: صد مجاز از بسیار
  • تشبیه: چو ماه
  • جناس: جناس میان مهد و جهد

❈❈❈

آمد سوی کعبه، سینه پرجوش
چون کعبه نهاد حلقه در گوش

معنی بیت: پدر با سینه‌ای پر از درد و ناله و بی قراری، به سوی کعبه رفت و مانند غلامی حلقه به گوش به خانه ی خدا متوسل شد و حلقه ی کعبه را در آغوش گرفت.

معنی کلمات:

پرجوش: نگران، پرتب و تاب

آرایه‌های ادبی:

  • مجاز:‌ سینه مجاز از دل است
  • تشبیه: چون کعبه
  • کنایه: حلقه بر گوش نهادن کنایه از بندگی کردن است.
  • جناس: جناس میان جوش و گوش
  • تناسب: تناسب میان سینه و گوش
  • تشخیص: درِ کعبه، حلقه‌ای دارد و شاعر کعبه را مانند غلامی دانسته که حلقه بر گوش دارد به نشانه بندگی و تسلیم بی‌چون و چرا در برابر اراده پروردگار خود است

❈❈❈

گفت: «ای پسر این نه جای بازی‌است
بشتاب که جای چاره‌سازی است

معنی بیت: پدر مجنون به مجنون گفت: ای پسرم اینجا جای سرگرمی و گذران وقت به بیهودگی نیست، اینجا جایی است که مشکلات بندگان خداوند در آن حل می‌شود.

آرایه‌های ادبی:

  • کنایه: نه جای بازیست کنایه از اینکه شوخی نیست
  • واژه آرایی: جا، است

❈❈❈

گو، یارب از این گزاف کاری
توفیق دهم به رستگاری

معنی بیت: فرزندم پروردگار خود را صدا بزن و از او بخواه که از این کار بیهوده عشق نجاتت دهد و توفیق رستگاری ارزانی‌ات کند.

معنی کلمات:

  • گزاف: زیاده روی، بیهوده کاری
  • توفیق: کسی را در کاری یاری کردن

❈❈❈

دریاب که مبتلای عشقم
و آزاد کن از بلای عشقم»

معنی بیت: از خداوند بخواه و به او بگو به من کمک کن و مرا از این عشق و گرفتاری نجات بده.

معنی کلمات:

  • دریاب: رسیدگی کن
  • که: زیرا
  • مبتلا: بیمار

آرایه‌های ادبی:

اضافه تشبیهی: بلای عشق

❈❈❈

مجنون چو حدیث عشق بشنید
اول بگریست، پس بخندید

معنی بیت: مجنون هنگامی که سخن از عشق شنید، ابتدا گریه کرد و سپس خندید

معنی کلمات:

حدیث: سخن

آرایه‌های ادبی:

تضاد: تضاد میان گریستن و خندیدن

❈❈❈

از جای چو مار حلقه برجست
در حلقه زلف کعبه زد دست

معنی بیت: سپس مثل مار حلقه زده با شتاب بلند شد و حلقه‌ی در کعبه را در دست گرفت

آرایه‌های ادبی:

  • تشبیه: چو مار
  • اضافه استعاری: زلف کعبه
  • تشخیص: زلف کعبه
  • تناسب: میان دست و زلف

❈❈❈

می‌گفت گرفته حلقه در بر
کامروز منم چو حلقه بر در

معنی بیت: مجنون در حالی که حلقه‌ کعبه را در دست گرفته بود ‌گفت: امروز به کعبه متوسل شده‌ام.

معنی کلمات:

بر: آغوش

آرایه‌های ادبی:

  • جناس: جناس میان بر و در
  • جناس همسان: میان بر در دو مصرع
  • تشبیه: چو حلقه
  • کنایه: حلقه در برگرفتن کنایه از متوسل شدن است

❈❈❈

گویند ز عشق کن جدایی
این نیست طریق آشنایی

معنی بیت: خداوندا به من می‌گویند که از عشق فاصله بگیر، در حالی که این راه و رسم آشنایی نیست.

آرایه‌های ادبی:

تناسب: تناسب میان عشق و جدایی و آشنایی

❈❈❈

پرورده عشق شد سرشتم
جز عشق مباد سرنوشتم

معنی بیت: وجود من با عشق پرورش یافته است؛ پس سرنوشت مرا چیزی جز عشق قرار مده.

معنی کلمات:

  • پرورده: پرورش یافته
  • سرشت: فطرت، آفرینش، طبع

❈❈❈

یارب، به خدایی خداییت
وانگه به کمال پادشاییت

معنی بیت: خدایا  تو را به عظمت و قدرتت قسم می‌دهم

معنی کلمات:

  • یارب: پروردگارا
  • به: در معنای سوگند
  • خداییت: خدایی ات
  • کمال: کامل بودن
  • وانگه: و آن گاه

آرایه‌های ادبی:

  • واژه آرایی: خدایی
  • واج آرایی: «ا»

❈❈❈

کز عشق به غایتی رسانم
کو ماند اگر چه من نمانم

معنی بیت: مرا در راه عشق به جایی برسان که عشق بماند، هر چند که من نابود شوم

معنی کلمات:

  • غایت: پایان، فرجام، نهایت
  • کو: که او

آرایه‌های ادبی:

واج آرایی «ن»

❈❈❈

گرچه ز شراب عشق مستم
عاشق‌تر ازین کنم که هستم

معنی بیت: خداوندا اگر چه از عشق لیلی سر مست و بی قرارم اما از این هم عاشق ترم کن.

معنی کلمات:

کنم: من را کن

آرایه‌های ادبی:

  • اضافه تشبیهی: شراب عشق
  • جناس: جناس میان مستم و هستم

❈❈❈

از عمر من آنچه هست بر جای
بستان و به عمر لیلی افزای

معنی بیت: خداوندا هر چه از عمر من باقی مانده است بگیر و به عمر لیلی اضافه کن.

معنی کلمات:

  • بستان: بگیر
  • افزای: اضافه کن

آرایه‌های ادبی:

  • واژه آرایی: عمر
  • تضاد: تضاد بین بستان و افزای

❈❈❈

می‌داشت پدر به سوی او گوش
کاین قصه شنید، گشت خاموش

معنی بیت: پدر که در حال شنیدن راز و نیازهای عاشقانه مجنون بود، تا این راز و نیازهای مجنون را شنید ساکت شد

معنی کلمات:

  • گوش می‌داشت: گوش می‌کرد
  • خاموش: ساکت

آرایه‌های ادبی:

  • کنایه: سوی کسی گوش داشتن کنایه از شنیدن است.
  • واج آرایی: واج آرایی حرف «ش» 

❈❈❈

دانست که دل، اسیر دارد
دردی نه دوا پذیر دارد

معنی بیت: فهمید که دل مجنون اسیر عشق است و درد او دردی است که درمانی ندارد.

معنی کلمات:

اسیر: دربند، زندانی، محبوس، گرفتار، مبتلا

آرایه‌های ادبی:

  • واج آرایی: واج آرایی حرف «د»
  • تناسب: تناسب میان درد و دوا
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • بدون نام

    اگر بیت هارا در سه قلمرو زبانی ، ادبی وفکری جداگانه بررسی کنید بهتر است

نظر خود را بنویسید