انشا درباره صدایی که قبلا شنیده اید و آن را دوست دارید

انشا درباره صدایی که قبلا شنیده اید و آن را دوست دارید یکی از تمرینات نگارش پایه پنجم است. در این انشا می‌توانید درباره صدای خنده های کودکان و دوست داشتن این صدا بخوانید.

انشا درباره صدایی که قبلا شنیده اید و آن را دوست دارید

ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – هر آدمی سلیقه خاص خود را در مورد صداها دارد. برای آدم عاشق، صدای باران و برگ ها، برای دانش آموزان خسته صدای زنگ آخر و برای آدم دلتنگ شنیدن صدای مادربزرگ از زیباترین و دلنوازترین صداهاست. مثل سبک های موسیقی که آدم های متفاوتی را به خود جلب می‌کند. موسیقی ملایم، موسیقی تند، شاد، غمگین و … در این مطلب یک انشا درباره صدایی که قبلا شنیده اید و آن را دوست دارید نوشته ایم که می‌تواند به شما ایده های بیشتری بدهد تا بتوانید در مورد صدای مورد علاقه خود بنویسید. 

 

انشا درباره صدایی که قبلا شنیده اید و آن را دوست دارید

 

انشا درباره صدایی که قبلا شنیده اید و آن را دوست دارید

مقدمه

هر صدایی در اطراف ما، دنیایی از احساسات و عواطف را در ما برمی انگیزند. شادی، غم، تداعی خاطرات و … بعضی از صداها سرشار از انرژی مثبت هستند مثل صدای آدم های مهربان و آرام یا صدای پرندگان. بعضی از صداها آلودگی صوتی محسوب می‌شوند و گوش‌آزارند. مثل صدای بلند دستگاه‌ها در کارخانه ها یا صدای بوق ماشین ها در خیابان. اما من می‌خواهم از زیباترین صدایی که قبلا شنیده ام و آن را دوست دارم بنویسم.

بدنه

خاله کوچکم چند ماهی بود که صاحب فرزند شده بود و حالا نوزاد زیبایش کم کم صداهایی از خودش در می‌آورد که شبیه حرف زدن بود و احساساتش را بیان می‌کرد. آن روز خاله و پسر کوچکش مهمان ما شده بودند و من تمام تلاشم را می کردم که به آن ها خوش بگذرد. 

خاله وقتی شیر نوزاد را داد و او را تمیز کرد، به من سپردش تا کمی با او بازی کنم و خودش هم با مادرم گفتگو کند. من او را روبروی خودم نشاندم و وسیله هایی که به نظرم جالب می‌آمدند را برای بازی آوردم. به چشم های کودک نگاه کردم و دیدم که سرشار از انرژی و شادی و شیطنت است. فهمیدم که خوب سر حال آمده و می‌توانیم یک بازی جالب را شروع کنیم. به فکرم رسید که با وسایل مختلف صدای حیوانات را برای او در بیاورم و مثل قصه های کوتاه و جالب او را با دنیای حیوانات آشنا کنم. از هر حیوانی کمی تعریف می‌کردیم و ادای آن را در می‌آوردم.

در آخر به سمت او می‌رفتم و نزدیک صورتش صدای آن حیوان را تولید می‌کردم. پسرخاله کوچکم با هر بار صدا در آوردن من، قهقهه می‌زد و صدای خنده اش من و همه خانواده را که آن اطراف بودند سر شوق می‌آورد. آن روز اینقدر این صدای خنده و قهقهه نوزاد برای من دلنشین بود که احساس کردم صدایی از بهشت است. فکر کردم هیچ صدایی اینقدر شاد و معصومانه نیست و انرژی مثبت و خوشایندی که در خنده نوزاد هست در هیچ آوایی وجود ندارد.

نتیجه

صدای خنده نوزاد سرشار از پاکی، امید و شادی است. نوزادی که هنوز به غم های آدم بزرگ ها دچار نشده و خنده اش خالصانه و واقعی است. صدای خندیدن کودکان همه نگرانی ها و دلهره ها را از قلب من دور می‌کند و زیبایی را برایم معنا می‌کند. صدای قهقهه نوزادان همان صدایی است که قبلا شنیده ام و آن را بی نهایت دوست دارم.

 

همراهان عزیز؛ امیدواریم این انشا مورد پسند شما قرار گرقته باشد و ایده های خوبی برای نوشتن انشا به شما داده باشد. پیشنهاد می‌کنیم انشا در مورد صدای به هم خوردن برگ ها (یک بند در مورد صدای برگ ها) را نیز در ستاره بخوانید. 

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید