مکالمه و گفتگوی دونفره درباره خرید

گفتگوی دونفره درباره خرید می‌تواند شما را با انواع ضمایر اشاره (تو، شما، او و …) آشنا کند. مکالمه و گفتگو را می توان از زبان سوم شخص یا یکی از دونفری که در حال صحبت کردن هست، نوشت.

مکالمه و گفتگوی دونفره درباره خرید

 

ستاره | سرویس فرهنگ و هنر – گفتگوی دونفره درباره خرید مربوط به درس پنجم از کتاب نگارش کلاس پنجم است. این گفتگو می‌تواند میان شما و دوستانتان یا بین دو شخص دیگر باشد. با متنی کوتاه و گفتگوی دونفره درباره خرید همراه ما باشید.

دانش آموزان گرامی متن‌های آورده شده تنها جنبه راهنمایی داشته و خودتان با استفاده از خلاقیت و توانایی‌هایتان دست به قلم شوید. اسامی آورده شده در گفتگوها اتفاقی بوده و می‌توانید نام‌های دیگری جایگزین آن‌ها کنید.

 

گفتگوی دونفره درباره خرید – شماره یک

اسم من زهراست و اسم دوستم سیمین. داریم با هم میریم بیرون که یه پالتوی گرم بگیرم. گفتگویی که همیشه برای خریدن بین ما پیش میاد به این صورته:

زهرا: سیمین واسه پالتو کجا بریم خرید؟

سیمین: به نظر من جاهای که تعداد فروشگاه‌های پوشاکش زیاد باشن، باید بریم. مرکز خریدها، پاساژها و …

زهرا: چرا جاهای شلوغ بریم؟ تک مغازه ها مگه پالتو ندارن؟

سیمین: چرا اون‌ها هم دارن ولی احتمال اینکه مدل مورد نظرت رو تو فروشگاه‌های بزرگ پیدا کنی خیلی بیشتر هست.

من قانع میشم و میریم به ی مرکز خرید بزرگ

زهرا: سیمین من پالتوی بلند دلم نمیخواد بهتر مدل‌هایی که کوتاه تر هستند رو ببینیم.

سیمین: اول رنگی که مد نظرت رو هست رو بهم بگو تا بعد بریم سراغ مدلش

زهرا: به نظرت چه رنگی بهم میاد؟ فکر کنم فیلی یا شتری بهتر باشه البته صورتی کمرنگ هم دوست دارم.

سیمین: پارسال ی دونه شتری خریدی، بهتر هست امسال ی رنگ متفاوت انتخاب کنی. فیلی از نظر من هم خوبه

زهرا: جنس این پالتوهایی که جدید اومدن اصلا خوب نیست. من ی پالتویی می‌خوام که گرمم بکنه حتی اگه باش برم تو سرمای سیبری هم نلرزم.

سیمین: عزیزم ی مقدار زود اومدیم واسه پالتو خرید، باید نزدیک به زمستون بیایم تا تنوع بیشتری پیدا بشه

زهرا: خب باشه پس میذاریم ی چند وقت دیگه میام دوباره

سیمین: موافقم دوست خوبم

 

بیشتر بخوانید: انشا با موضوع گفت و گو (۴ گفتگوی جالب)

 

مکالمه و گفتگوی دونفره درباره خرید - خرید کفش

 

گفتگوی دونفره درباره خرید – شماره دو

امروز واسه خرید کفش به بزرگترین مرکز خرید شهر رفتم. قیمت‌ها که عجیب و غریب بالا رفته بود. ای کاش زودتر به فکر بودم تا میتونستم برند دلخواهم را بخرم ولی خب نشد ولی به نظر خودم خرید خوبی انجام دادم. دوستم حسین کفشی که خریده بودم را دید و در موردش باهم دیگه گفتگو کردیم. حسین می‌گفت واسه خرید کفش دیگه مارک و برند مهم نیست، چیزی که دوست داری رو انتخاب کن و بخر هر چند که مارکش هم معروف نباشه، البته یادت باشه جنسی که می‌خری هم مهمه.

من این موردهایی که حسین گفت رو در نظر می‌گیرم ولی همیشه ظاهر کفش به شدت جذبم می‌کنه، جوری که کیفیت و جنس رو میذارم در اولویت بعدیم. خودم هم میدونم که اینکار اشتباه هست ولی انجامش میدم. اینبار حسین کفش‌هایی که خریده بودم را قبول داشت. بهم میگفت: خوب دوخته شده، کفی خوبی داره و چرمش تقلبی نیست. منم بش گفتم که خیلی گشتم تا این مورد رو پیدا کردم. از طبقه اول تا طبقه چهارم پاساژ رو واسه مدل مورد نظر بالا و پایین کردم.

حسین کفش‌ها رو پوشید، یکم راه رفت و گفت: جایی از پا رو هم نمیزنه واسه من گشاده ولی واسه تو فکر می‌کنم که خوب باشه. آدرس فروشگاهی رو که خریدی بهم بده تا منم ی سر بهش بزنم. بهش گفتم: اصلا دوتایی دوباره میریم همون فروشگاه، فروشنده منو میشناسه و میتونه ی تخفیف اساسی بهت بده، حسین از این حرف من خیلی خوشحال شد و گفت در اولین فرصت میریم تا ی جفت کفش هم من بخرم.

 

از اینکه با گفتگوی دونفره درباره خرید همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در رابطه با این نوع گفتگوها در انتهای همین مطلب با دیگر دانش آموزان به اشتراک گذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • سپیناز ایدون

    برای کتاب جا کم بود من هم کوتاه زدم ولی زیاد اورد من موضوع اولی رو خیلی دوست دارم ولی چون زیاد بود من مجبور شدم خلاصه بنویسم

  • بدون نام

    خیلی خوب نیست
    چون که خیلی داخل کتاب جا کم گذاشته و اینجا خیلی متن ها طولانی است
    امید وارم به این موضوع رسیدگی کنید

  • بدون نام

    خیلی ممنون

نظر خود را بنویسید