ستاره | سرویس فرهنگ و هنر - شعر زاغ و کبک عاقبت تقلید کورکورانه را بیان میکند. ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد نیز برگرفته از این شعر است. در این مطلب معنی شعر زاغ و کبک (زاغی از آنجا که فراغی گزید) را که در کتاب فارسی یازدهم آمده با آرایه های ادبی هر بیت آن می خوانید.
معنی شعر زاغ و کبک (زاغی از آنجا که فراغی گزید) با آرایه های ادبی
۱. زاغی از آنجا که فراغی گزید / رخت خود از باغ به راغی کشید |
روزی یک زاغ در حالی که آسایش و آرامش داشت، تصمیم گرفت از باغی که در آن زندگی میکند خارج شده و به صحرایی برود.
معنی واژگان: راغ:صحرا، مرغزار
آرایه ها: رخت خود از باغ کشیدن: تشخیص / رخت بر کشیدن: کنایه از سفر کردن / باغ و فراغ: جناس ناقص / باغ و زاغ و راغ: جناس ناقص / واج آرایی: غ
۲. دید یکی عرصه به دامان کوه / عرضهدهِ مخزن پنهان کوه |
چشمش به فضای باز و میدانی در دامنۀ کوه افتاد که نشاندهندۀ گنجینه ای پنهان در کوه بود.
معنی واژگان: عرصه: میدان / مخزن: گنجینه
آرایه ها: ارایه: عرصه و عرضه: جناس
۳. نادره کبکی به جمال تمام / شاهد آن روضهٔ فیروزهفام |
کبکی بسیار زیبا و کمیاب در آن باغ فیروزه ای رنگ، دلربایی می کرد و زیبایی خود را آشکار می ساخت.
معنی واژگان: نادره: کمیاب / شاهد: گواه، زیباروی / روضه: باغ / فام: رنگ
آرایه ها: شاهد: ایهام (گواه، زیبارو)
۴. هم حرکاتش متناسب به هم / هم خطواتش متقارب به هم |
هم حرکاتش متناسب و موزون بود و هم گامهایی که برمی داشت به هم نزدیک و متناسب بود.
معنی واژگان: خطوات: گام ها / متقارب: نزدیک به یکدیگر
آرایه ها: موازنه و ترصیع
۵. زاغ چو دید آن ره و رفتار را / و آن روش و جنبش هموار را |
وقتی که زاغ آن حرکات زیبا و راه رفتن موزون و دلفریب کبک را دید و شیوۀ حرکات متناسب او را دید
معنی واژگان: روش: راه رفتن، خرامش
آرایه ها: واج آرایی «ر» و «ا» / ره و رفتار: مراعات النظیر
۶. باز کشید از روش خویش، پای / در پی او کرد به تقلید جای |
زاغ از طرز راه رفتن خودش دست کشید و شروع به تقلید از کبک کرد.
آرایه ها: پا باز کشیدن: کنایه از ترک کردن / پای و جای: جناس ناقص
۷. بر قدم او قدمی میکشید / وز قلم او رقمی میکشید |
زاغ پایش را جای پای کبک میگذاشت و از اثر پای کبک نمونه برداری میکرد و نقش پای او را رسم میکرد.
معنی واژگان: رقم: علامت، خط، نوشته
آرایه ها: قدم و قلم: جناس / قلم و رقم: تناسب / واج آرایی: ق / رقمی میکشید: کنایه از تقلید کردن
۸. در پیاش القصه در آن مرغزار / رفت براین قاعده روزی سه چار |
خلاصه، سه چهار روزی بر این روش در مرغزار می رفت و از کبک تقلید می کرد.
معنی واژگان: القصه: خلاصه
آرایه ها: روزی سه چار: ترکیب وصفی مغلوب
۹. عاقبت از خامی خود سوخته / رهروی کبک نیاموخته |
سرانجام زاغ به خاطر بی تجربگی موفق نشد که راه رفتن کبک را بیاموزد. (مثل مریدی که نتوانست از مرشد خود سلوک و عرفان را بیاموزد)
معنی واژگان: سوخته: آزرده، زیان دیده / رهروی: راه رفتن، مرید بودن
آرایه ها: خامی: کنایه از بی تجربگی / خام و سوخته: تضاد
۱۰. کرد فرامش ره و رفتار خویش / ماند غرامتزده از کار خویش |
در نهایت زاغ از رفتار و کردار تقلیدی خود زیان دید، چرا که نه تنها راه و روش کبک را نیاموخت بلکه راه رفتن خودش را هم یادش رفت!
معنی واژگان: غرامت: تاوان، ضرر / غرامت زده: خسارت دیده
آرایه ها: ره و رفتار: مراعات النظیر
ممنونم از لطفتون.....