ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – یکی از تمرین های مثل نویسی نگارش یازدهم، گسترش ضرب المثل به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است. برای گسترش این ضرب المثل، یک انشا با مقدمه، بدنه و نتیجه نوشته ایم که در ادامه میخوانید.
گسترش ضرب المثل به پایان آمد این دفترحکایت همچنان باقی است
مقدمه
مهمترین کلمه ای که باشنیدن ضرب المثل به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست در ذهنمان ثبت میشود، باقی ماندن است. اینکه چه چیزی باقی است یا باقی خواهد ماند، حکایت ما را تعیین میکند.
بدنه انشا
حکایت زندگی های مختلف بسیار جالب است. هر کس در مدت عمرش تاثیری اندک یا بزرگ در دنیا میگذارد و میرود. هیچکس بی تاثیر نیست حتی اگر ظاهرا به فراموشی سپرده شده باشد، کارهایی که در زندگیاش کرده تغییراتی در دنیا به وجود آورده است.
بعضیها مثل هیتلر، آنقدر مسبب جنایت و رفتارهای غیر انسانی بوده اند که نامشان به زشتی در تاریخ ثبت شده و حتی تا نسلها بعد، آثار جنایاتشان باقی است. برخی دیگر سراسر شور و عشق بوده اند، مثل مولوی که آثارش به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده و هر خواننده ای را مدهوش میکند.
یکی مثل مادربزرگ من، به فرزندانش مهربانی و کمک به ضعیفان را یاد داده و آیین مهربانی را حکایتی کرده که پس از رفتنش همچنان باقی است و یکی هم مثل مرد همسایه، مال حرام خورده و بدهی ها و ناله و نفرین مردم را برای خود و فرزندانش باقی گذاشته است.
نتیجه
زندگی هر کدام از ما دفتر سفیدی است که با اعمالمان، آن را پر میکنیم. این که کتابی که در نهایت از زندگی ما منتشر میشود و چه تاثیراتی میگذارد و چه راهی را برای دیگران باز میکند، بستگی به خواست خودمان دارد. من دوست دارم دفتر عمرم که بسته میشود، حکایت همدلی و دوستی را باقی بگذارم. حکایتی که نگذارد خودخواهی و منفعت طلبی بر عشق و ایثار پیروز شود.