ستاره | سرویس سرگرمی – جمله معروف ای که دستت می رسد کاری بکن، بیتی از شعر سعدی شیرازی است که کم کم تبدیل به یک مثل در زبان مردم شده است. در این مطلب این ضرب المثل را گسترش داده ایم و یک انشا با موضوع ای که دستت می رسد کاری بکن به روش خاطره نویسی نوشته ایم که امیدواریم با خواندن آن، ایده های خوبی برای نوشتن درباره این موضوع به ذهنتان برسد.
انشا با موضوع ای که دستت می رسد کاری بکن
مقدمه
حتما شنیده اید که می گویند ای که دستت می رسد کاری بکن… من همیشه با شنیدن این شعر می گفتم: ما که دستمان نمی رسد! این شعر برای از ما بهتران است که دستشان به دهانشان می رسد. تا اینکه یک روز همکلاسی ام به سراغم آمد و چیزی از من خواست.
بدنه
سروش چند نیمکت عقب تر از من می نشست و درسش هم متوسط بود. عاشق فیزیک بود و میخواست این رشته را در دانشگاه ادامه بدهد. اما در درس های حفظی کمی ضعیف بود و آن روز فهمیدم چقدر از درس عربی عقب مانده و چیزی یاد نگرفته است.
آن روز سروش زنگ تفریح همان اطراف می چرخید و گاه گداری به من نگاه می کرد، انگار در ذهنش با خود کلنجار می رفت. من کنار دوستانم بودم و داشتیم صحبت می کردیم که متوجهش شدم. به بهانه ای از دوستانم جدا شدم و به طرف دیگر حیاط رفتم طوری که از کنار سروش رد شوم تا اگر چیزی می خواهد، بگوید. او هم فرصت را غنیمت دانست و صدایم کرد. برایم تعریف کرد که درس عربی را خوب درک نمی کند و هزینه کلاس خصوصی و جبرانی هم ندارد. با این حال برای کنکور حسابی آماده شده و تنها مشکلش همین عربی است.
برایم جالب بود که سراغ من آمده، چون من شاگرد اول نبودم و سطح معدلم تفاوت چندان زیادی با خودش نداشت. اما او باهوش تر از این حرف ها بود.
گفت میدانم جنوبی هستی و عربی ات هم حسابی خوب است. اگر قبول کنی با من عربی کار کنی من هم چندتا مسئله سخت ریاضی و فیزیک را به راحتی آب خوردن یادت می دهم. آنقدر که خودت هم خوشت بیاید. قبول؟
و من اگرچه طبق معمول حوصله نداشتم و احتمالش زیاد بود که قبول نکنم، به فکر فرورفتم و در نهایت تصمیم گرفتم پیشنهادش را قبول کنم. حالا من و سروش نه تنها نمرات پایان سال قابل قبولی گرفتیم، که توانستیم رتبه های خوبی در کنکور داشته باشیم و رشته مورد علاقه مان را در دانشگاه دنبال کنیم. من به فیزیک علاقه بیشتری پیدا کرده ام و هیولای زبان عربی هم برای سروش یک زبان شیرین شده، آنقدر که حالا موسیقی غنی عربی جزو علاقمندی هایش است!
نتیجه
برای کمک کردن به دیگران و به دنیا، لازم نیست حتما ثروت و قدرت زیادی داشته باشیم. همین که حواسمان را جمع کنیم و به دور و بر خود توجه داشته باشیم می بینم چه کارهای زیادی که از دستمان بر میآید و می توانیم برای کمک به جامعه انجام دهیم. هر کس توانایی های خاص خودش را دارد که ممکن است با انجامش گره از کار بسیاری افراد دیگر باز کند. فقط کافی است تا فرصت هست هوای همدیگر را داشته باشیم. اینگونه زندگی ما ارزشمند تر و پربارتر خواهد بود. به قول سعدی:
ای که دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
همراهان عزیز؛ نظر شما نسبت به این انشا چیست؟ چه روش های دیگری برای نوشتن انشا با موضوع ای که دستت می رسد کاری بکن به ذهن شما می رسد؟ پیشنهاد میکنیم ۴۰۰ موضوع انشا پیشنهادی؛ جدید و متفاوت به همراه نمونه را نیز در ستاره بخوانید.