ستاره | سرویس سرگرمی – انشا در مورد کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد را میتوان به دو فرم تعریف خاطره و تحلیلی نوشت. این نوع موضوع انشا، به دلیل قرار داشتن بر پایه یک ضرب المثل، جای توضیحات بسیاری دارد و به راحتی میتوان به انواع و اقسام مختلف در مورد آن نوشت. مثل موضوع انشا زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد که چنین وضعیتی داشت. در اینجا به دو نمونه انشای تحلیلی و تعریف خاطره بر پایه ضرب المثل قدیمی کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد، میپردازیم. در پایان برای بازآفرینی کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میرسه یک داستان کوتاه نیز درباره این ضرب المثل میآوریم.
انشا در مورد کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد
انشا اول : تحلیلی
بند مقدمه (زمینهسازی)
کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد از ضرب المثلهای پرکاربرد ایرانی است که اتفاقا معنای ظریف و بسیار درستی دارد. این ضرب المثل به معنای آن است که هر کاری که در حق هر شخصی انجام دهیم، جایی دوباره با او روبرو میشویم و راه گریز و فراری نیست. شاید بتوان گفت مفهوم این ضرب المثل تقریبا همان مفهوم قانون کارما است که بسیاری به ان معتقدند. به واقع نمیتوانیم برخوردهای خود با دیگران را نادیده گرفته و در آینده رویارویی با آنها نداشته باشیم.
بندهای بدنه (متن نوشته)
هر عملی در این جهان عکسالعملی دارد و ما نمی توانیم از اعمال خود فرار کنیم. اگر در جایی به کسی بدی کرده و یا در مقابل او رفتار ناخوشایندی انجام داده باشیم، بهحتم روزی در جایی دیگر با وی روبرو شده و پاسخ کار خود را دریافت خواهیم کرد. همین طور اگر جایی حقی از کسی ضایع کنیم، نباید خود را نجات یافته تصور کنیم. بی شک جایی و روزی، دوباره با آن شخص روبرو شده و باید پاسخگو باشیم.
این قانون جهان است که هیچ بدی و خوبی بیپاسخ نماند. تمام انسانها نسبت به یکدیگر مسئول هستند و هیچ کس نمیتواند از زیر بار گناهان و اعمال خویش شانه خالی کند. اگر بخواهیم که در زندگی همیشه با خیال راحت و اطمینان نسبت به اعمال خود زندگی کنیم، نباید به هیچ کس ظلمی کرده و یا حق کسی را ضایع کنیم.
همیشه به خاطر داشته باشیم که کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد و آدمیزاد را گریزی از اعمال خود نیست. گاهی اوقات برخی از افراد با تصور فراموش شدن بدیها و ظلمهای خود، همه چیز را تمام شده میدانند. اما روزی که با شخص مظلوم واقع شده و یا کسی که به هر ترتیبی به او بدی کردهاند، روبرو شوند؛ این ضرب المثل را به یاد خواهند آورد.
بند نتیجهگیری (جمعبندی)
خوبی و بدی در این دنیا یا در دیار باقی، پاسخ داده خواهد شد. حتی اگر در این جهان از دام گناهان و بدیهای خود بگریزیم، در جهانی دیگر و پس از مرگ با آثار آنها مواجه خواهیم شد.
انشا دوم: تعریف یک خاطره
بند مقدمه (زمینهسازی)
همیشه شنیده بودم که بزرگترها میگفتند کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد! اما هیچ وقت به درستی مصداق و معنای این ضرب المثل را نمیدانستم. زمانی که برای خودم اتفاق مشابهی رخ داد، به خوبی دریافتم که چطور چنین چیزی در زندگی افراد رخ داده و چه معنایی دارد.
بندهای بدنه (متن نوشته)
یک روز در مدرسه یکی از دوستانم مشکلی داشت و از من خواست که به او کمک کنم. او نتوانسته بود مشقهایش را بنویسد و از من خواست که پیش از شروع کلاس به او در نوشتن مشقهایش کمک کنم. من که غرور به سرم افتاده بود و در مقابل درماندگی او، بیتفاوت بودم؛ درخواستش را رد کردم. او به من خیلی اصرار کرد که قبل از آمدن معلم، کمکش کنم تا زودتر تکالیفش را به پایان برساند.
دوست من روز بدی را پشت سر گذاشته و مشکلات خانوادگیاش باعث شده بود که قادر به انجام تکالیف خود نباشد. من با بیرحمی، این موضوع را نادیده گرفته و نسبت به او بیتفاوت ماندم. مدت زیادی نگذشت تا اتفاق مشابهی برای من افتاد. دست برادر کوچکترم شکست و ما به بیمارستان رفتیم. اوضاع خانه به هم ریخته بود و من آن قدر نگران برادرم بودم که نتوانستم تکالیف مدرسهام را انجام دهم.
صبح فردایش با ناراحتی و کوفتگی به مدرسه رفتم. میدانستم که معلم سختگیری داریم و با عدم انجام تکالیف، به شدت عصبانی خواهد شد. بی آن که به خاطر بیاورم چطور چند ماه پیش درخواست کمک این دوستم را رد کرده بودم، به سراغش رفته و از او خواستم در انجام تکالیف عقب افتاده به من کمک کند. او نگاهی به من کرد و گفت که به خاطر بیاورم چطور چندین ماه پیش با بیتفاوتی درخواست کمک او را رد کرده بودم!
بند نتیجه گیری (جمع بندی)
دوست من حق داشت و این جایی بود که میشد گفت کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد. بگذریم که دوستم از موضع خود کوتاه آمده و به من کمک کرد؛ اما من معنای این ضرب المثل را به خوبی دریافتم و درس بزرگی گرفتم.
داستان درباره کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد
پویا و سعید همکلاسی بودند. پویا پسر ریز اندام عینکی اگرچه خیلی پسر حواس پرتی بود و همه سر به سرش میگذاشتند، اما شاگرد اول کلاس محسوب میشد و تمام نمره هایش ممتاز بود. نقطه مقابلش سعید بود که طرفداران زیادی در کلاس داشت و با شوخی ها و شیطنت هایش همه را به خود جذب میکرد اما هیچ اهمیتی به درس و مدرسه اش نمیداد. فصل امتحانات شده بود و از قضا صندلی سعید و پویا کنار هم قرار داشت. پویا به محض اینکه برگه را گرفت تمام حواسش را بر روی سوالات امتحانی متمرکز کرد و با دقت شروع کرد به جواب دادن. در حین امتحان سعید مدام از پویا میخواست که به او تقلب بدهد اما پویا توجهی نمیکرد. زمان امتحان داشت تمام میشد که سعید با یک حرکت سریع – وقتی معلم پشتش به آنها بود – برگه پویا را از زیر دستش کشید و برگه امتحان خودش را به جای آن روی میز او گذاشت. سعید خوب میدانست پویا اغلب موارد فراموش میکند اسم خودش را قبل از از هر چیز بالای برگه اش بنویسد. بنابراین خودش هم هیچ اسمی روی برگه اش ننوشت تا بتواند سر فرصت آنها را با هم عوض کند. برگه امتحانی پویا حالا دست سعید بود و اسم خودش را هم روی آن نوشته بود و دیگر پویا هیچ کاری نمیتوانست بکند. در آخرین دقایق، پویا با سرعت چند تا از سوالات برگه سفید جایگزین شده را جواب داد و در نهایت با نمره خیلی پایین این درس را قبول شد. آن روز بعد از امتحان، سعید و دوستانش حسابی پویا را دست انداخته بودند.
سالها گذشت. مردی با دستبند به دست، وارد دادگاه شد تا برای اختلاس میلیاردی که مرتکب شده بود محاکمه شود. لبخند شرارت باری روی لبهایش بود گویی به خود و ثروتش خیلی متکی باشد و مطمئن باشد میتوان قاضی و دادگاه را با «رشوه» خرید. اما وقتی در جایگاه قرار گرفت و چشم در چشم قاضی شد، ناگهان رنگ باخت. مرد ریز اندام از پشت عینک به او خیره شده بود و میخواست اظهاراتش را بشنود. سعید حرفی برای گفتن نداشت اما قاضی اینگونه شروع کرد: اگر چه کوه به کوه نمیرسد اما… آدم به آدم میرسد…
نتیجه گیری
ضربالمثلها در فرهنگ ما ایرانیان جایگاه ویژهای دارند و ما برای انواع و اقسام موقعیتها و موضوعات مختلف، ضربالمثلی داریم. در انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر نیز به همین شکل به گسترش یک ضربالمثل پرداختیم. شما چطور در خصوص یک ضربالمثل، انشا مینویسید؟
مطلب پیشنهادی: قانون کارما در اسلام چه جایگاهی دارد؟
..
خوب بود
حننکتنکک
افتض
mt
ممنون خیلی خوب بود
کوچولو دیوث لاشی
عالی
Behnam
واقعا خوب بود من از بند نتیجه گیری انشا دوم خیلی لذت بردم عالی بود عالی
امیر حسین
خیلی خوب بود. ممنون ازتون
مبینا
عایییی بود خسته نباشید