متن و شعر بافتن مو؛ جملات زیبا در مورد موی بافته شده

 

جانم فدای زلف تو آندم که پرسمت
کاین چیست موی بافته ؟ گویی که دام تست

امیرخسرو دهلوی

 

شعر بافتن مو‌های توست
وقتی جهان آشفته است

✦✦✦

 

مو به مو سلسله زلف پریشان تو را
در خیال شب تنهایی خود بافته‌ام

 

 

من از این خوشم که چنگی بزنم به تار مویی

اینبار من چشمانم را می بندم
تُ
موهایم را بباف . .
کاش تقدیرمان به آسانیِ بافتنِ موهایم بود ..

بافتن موهایت را دوست دارم
مثل بافتن خیالاتم
بافتن تا رسیدن به مرز آغوش تو

شنیده‌ام دختران عاشق، موهایشان رهاست‌
می‌رقصد در باد
تاب می‌خورد با نسیم
حال من موهایم را می‌بافم
غم‌هایم را
یکی زیر… یکی رو …
و تو که دنیای مرا نمی‌دانی …
بگذار به حساب دخترانگی‌های صورتی‌ام

موهایت را که می‌بافی تار به تارش شعر می‌شود بانو جان

تو در حسرت بافتن مویی زنانه؛

من در حسرت آرام گرفتن در آغوش مردانه
و غروری که پوزخند می‌زند به حسرت هر شبمان

برای هر زنی در جهان مردی است
که برای موهایش شعر ببافد و
برای هر مردی زنی در جهان است
که لباس خستگی‌هایش را با عشق از تنش بیرون کند
به وقتش هم خودش می‌آید
دل نبندید به این آدم‌های گذارا.
همیشگی‌تان همین حوالی است.

موهایت را بباف…
بگذار جهان دوباره آرام بگیرد.

هیتلر، موسلینی، استالین، ناپلئون
هممه احمق بودند!
کدام مرد عاقلی به جای بافتن موی معشوقه‌اش عمرش را صرف جنگ می‌کند.

که گفته زن‌ها می‌بایست بافتن موهایشان را یاد بگیرند…
این کار یک کار کاملا مردانه است.

من فقط عاشق اینم
وقتی از همه کلافه‌ام
بشینم‌ یه گوشه دنج

مو‌های تو را ببافم

بافتن مو‌های یک زن
را باید به دست مردی سپرد
که عاشقانه دوستش دارد
چرا که او بیش از هرکسی
در پیچ و تاب آن‌ها جان داده است.

دلم یک نفر را می‌خواهد
که وقت آمدنش تنهایی‌ام را ببرد

من موهایش را ببافم و آرزوهایم را

بباف
یکی زیر، یکی رو…
مو‌هایی را که زیر و رو کردند
دنیا را برای یافتن دست‌هایت…

موهایت را به من بسپار
بلدم ببافم
سخت‌تر از رویا که نیست

خیلی وقته موهامو نبافتم…
ازون روزا که مادرم با دست‌های مهربونش موهامو می‌بافت تا زیر مقنعه باز نشه
و ساعت‌ها شیطنت توی مدرسه رو تحمل کنه، خیلی زمان می‌گذره…
دیگه خیلی وقته با یه کلیپس معمولی موهامو میبندم
و شل بودنش برام اهمیتی نداره
چون بدو بدو و ذوق و زنگ ورزش و تفریح با دوستای مدرسه ای برام‌ نمونده …
روزای قشنگی بود . . .

 

✦✦✦

 

چه خیال های تا به تایی
که با موهای تو
نبافته ام…

 

✦✦✦

 

مثلأ من
مثل دختران فیلم های ایران قدیم
همیشه موهایم را می‌بافم
سرمه می‌کشم
کمی سرخاب به لب‌هایم
می‌زنم…
و چادر گلی به سر
از کوچه شما رد می‌شوم …
مثلأ تو
مثل مردهای آن دوران
سر کوچه ایستاده ای
زنجیر بلندی را در هوا می‌چرخانی..
مرا برای چندمین بار می‌بینی
عاشقم می‌شوی
کلاهت را روی سرت صاف می‌کنی
چند قدم جلو می آیی…
اما حرفی نمی‌زنی.!

 

 

حیف که رویِ تو غیرت دارم
وگرنه روسری ات را
از همین سطر باز می کردم
که همه ببینند
چه خیالی بافته ام از موهایت…

 

✦✦✦

 

یادته چه ذوقی می کردم وقتی موهاتو می بافتم؟
دل گره زده بودم به انتهای بافته ی موهات
به سربرگرداندنت
به بوسه ای کوتاه
به عمقِ بی پایانِ شادیِ چشم هات……

 

✦✦✦

← متن و شعر بافتن مو احساسی →

 

من برای خنده هایت “و ان یکاد“ خوانده ام
و در میان گیسوانت صد “قل هو الله“ بافته ام
تا بدانی با تو به “احسن الخالقین“ رسیده ام…

 

✦✦✦

 

به حتم پایان دنیا
در یکی از روزهای پاییز است
شاید در بلند ترین شب سال
هم زمان با رها شدنِ
بافته ی موهای دخترکی
که به هوای چیدن انار به باغ رفت
و دیگر برنگشت…

 

✦✦✦

 

برای روزهایی که من نیستم و تو دلتنگی تنها می ماند موهای بافته ام و باران نیم بندی که دیگر نمی بارد……

 

 

حالا زنی…
با لب هایی قرمز ، موهایی پریشان
لباسی جذب
دلت را میبرد…!
و من
با ارایشی ملایم ، موهایی بافته
لباسی ساده
از قافله عقب میمانم…!…

 

✦✦✦

 

جمعه
دختری‌ست
که هیچ مردی
مویش
را نبافته . . . !

 

✦✦✦

← متن و شعر بافتن مو احساسی →

 

پاییز دخترَکی‌ست با گیس های بافته
شده به رنگ سبز ، قامتی دلربا که به
انتظار معشوق ایستاده است و
هر ساعت نبود معشوق مویی
زرد می شود و از درخت گیسویش
به زمین می افتد
پاییز دخترکیست درست شبیه من…

 

✦✦✦

 

اوج خوشبختی اونجاییه که
داری با آرامش موهاشو میبافی
بعد که میگی عشقم تموم شد
و اون برمیگرده با یه لبخند نگات میکنه
میفهمی نه تنها موهاشو
به هم بافتی
بلکه…
نفساتو…
لحظه‌هاتو…
وجودتم به وجودش بافتی…