اگر اهل خواندن زندگینامه باشید حتما میدانید که مطالعه زندگینامه تا چه حد میتواند جهانبینی و و نوع نگاهتان را به موضوعات مختلف تحت تاثیر قرار دهد. حالا اگر این زندگینامه به دست خود شخص نوشته شده باشد، میزان تاثیرگذاریش به مراتب افزایش مییابد. کتاب در فاصله دو نقطه، خود زندگی نامه نوشت(اتوبیوگرافی) ایران درودی، هنرمند ایرانی است که در ادامه به تحلیل و نقد این کتاب میپردازیم.
معرفی اجمالی کتاب
کتاب در فاصله دو نقطه، مجموعه خاطرات ایران درودی است. او در این کتاب مروری بر اتفاقات مهم زندگیاش از کودکی تا به حال داشته و به همین خاطر میتوان گفت کتاب در فاصله دو نقطه یکی از منابع جدی در زمینه تاریخ شفاهی معاصر ایران است. نویسنده زندگی خود را در میان برخی وقایع سیاسی اجتماعی مانند جنگ جهانی دوم و کودتای ۲۸ مرداد روایت میکند و خواننده میتواند این اتفاقات را از زاویه دید یک هنرمند در این اثر مطالعه کند.
این کتاب بیش از ۳۰ بخش مختلف دارد و درودی در این بخشها به فصول مختلف زندگیاش پرداخته است. در ابتدای کتاب نویسنده به دوران کودکی و نوجوانیاش پرداخته و خاندان بزرگ و ثروتمند خود را معرفی کرده است و در ادامه درودی درباره ورودش به پاریس مینویسد. او به دوران تحصیل خود و اتفاقاتی که برایش در دانشگاه رخ داده پرداخته، از نمایشگاههای زیادی که در کشورهای مختلف برگزار کرده نوشته و همچنین از دیدارش با بزرگانی چون ابراهیم پورداوود، سهراب سپهری، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، خسرو گلسرخی، فرح دیبا، مهدی اخوان ثالث، بهمن مفید، ژان کوکتو، برتا سلکیند و دیگران بزرگان هنر گفته است.
درودی در کتاب در فاصله دو نقطه از بیان و گفتن ضعفها و کمبودهای خود ترسی ندارد و صادقانه با آنها برخورد میکند. او از حرفهای مادربزرگ روس خود هنگام به دنیا آمدنش میگوید که او را لوچ و کند ذهن خطاب کرده و همین خطاب تا چه حد روی زندگیاش تاثیر گذار بوده است. درودی همیشه در مقایسه با خواهری که از زیبایی و هوش بهره برده بود قرار داشت و این موضوع سبب گوشهگیری او شده بود.
اما تولد برادر ایران ضربه محکمتری بر روح او وارد کرد چرا که همه توجهها بار دیگر از او گرفته شد و به برادر زیبایش جلب شد. او در خلوت خود به کتاب خواندن روی آورد و شروع به یاد گرفتن میکند ولی باز هم مرحمی بر زخمهای عمیق او نیست و همچنان سرخوردگی در وجودش باقی میماند.
با این وجود ایران از خانواده ای با فرهنگ و ثروتمند برخوردار بوده که این نعمت موجب حمایتگری آنها از این کودک شده است. بهرمندی از این خانواده سبب شکوفایی استعدادهای ایران گشته و شخصیتهای قدرتمندی مانند پدر و مادربزرگش در روند زندگیاش بیتاثیر نبوده است. در واقع میتوان گفت اگر ایران درودی در خانوادهای با سطح فرهنگی و مالی معمولی به دنیا آمده بود، شاید هرگز استعدادهایش شناخته نمیشد و این چنین نمیدرخشید.
درودی در کتاب در فاصله دو نقطه، نگاه واقع بینانهای به اوضاع سیاسی اجتماعی دوران خود ندارد و میتوان گفت او به همه چیز با دید رمانتیک و احساسی نگریسته و تحلیلهای دقیقی ارائه نداده است. برای مثال این نوع زاویه دید را میتوان در مواجهه با کودتای ۲۸ مرداد و کشته شدن خسرو گلسرخی یافت.
البته گاهی به خاطر مسائلی است که پدرش با آن ها مواجهه بوده است از بعضی مسائل انتقادات صریحی بیان کرده، اما به طور کلی بیانش در مورد وضعیت ایران زمان خود محتاطانه و در لایهای از ابهام است. این نوع نگاه به سیاست را به گفته خود او، ناشی از سرخوردگی پدر ایران است که موجب بیتوجهی او به اخبار سیاسی در دوران زندگی پرتلاطمش گشته است.
با اینکه در کتاب کمتر از تصاویر استفاده شده و گاهی اوقات نیز کلمات پر تفاخری به کار رفته است، اما در مجموع درودی در نوشتن این کتاب چشمه جدیدی از استعداد خودش را به معرض نمایش گذاشته است. کتاب در فاصله دو نقطه، در مجموعه اتوبیوگرفیها یک نمونه نادر است. چرا که بیشتر اوقات شخصی که زندگی نامه خود را مینویسد از نوشتن سردر نمیآورد و به همین دلیل پس از نوشتن نیاز به یک ویراستاری اساسی دارد. اما ایران درودی با نوشتن این کتاب ثابت کرد که نه تنها در نقاشی بلکه در نوشتن نیز تبحر دارد.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: “تا این مرحله از زندگی دانستهام که میباید کولهبار غمها و دلتنگیها را بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت حتی اگر این آینده یک روز یا یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد. مطمئن هستم بهترین لحظه، لحظهی بعدی زندگیام خواهد بود. شاید لحظهی بعدی، نوید خلق اثری باشد که هنوز نیافریدهام. ولی در لحظهی بعدی، اثری به ابعاد آرزوهایم، اثری به رنگ عشقهایم، اثری به شفافیت تمام آینهها، خلق خواهم کرد و سپس این اثر را در بالاترین نقطهی آسمان بر خواهم افراشت تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد.”
درباره ایران درودی نویسنده کتاب
ایران درودی بانوی هنرمند ایرانی، زاده ۱۱ شهریور ۱۳۱۵ در مشهد است که در خانوادهای سرشناس متولد شد. پدرش از تاجران صاحب نام خراسان و خانواده مادرش از بازرگانان قفقاز بود. ایران در سال ۱۳۱۶، زمانی که ۱ ساله بود که با مادر و خواهر بزرگترش پوران، راهی اروپا شد که به پدر که در شهر هامبورگ تجارتخانهای دائر کرده بود بپیوندند. اما طولی نکشید که شعلههای جنگ جهانی دوم سبب شد تا آن ها به ایران بازگردند.
پدر ایران فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه مسکو و به هنر علاقه داشت و همین موضوع باعث آشنایی ایران با دنیای هنر شد. او از کودکی علاقه زیادی به نقاشی نشان میداد، به همین خاطر پس از پایان تحصیلات دوره دبیرستان به دانشکده هنرهای زیبای پاریس (بوزار) رفت، تاریخ هنر را در لوور پاریس و دوره ویترای را در آکادمی سلطنتی بروکسل گذراند.
ایران درودی پس از نمایش آثارش در گالریهای اروپا، برای آموختن کارگردانی انستیتو آر.سی.ال نیویورک رفت و در آنجا با پرویز مقدسی آشنا شد و در همان نیویورک با او ازدواج کرد. زندگی آنها عاشقانه بود و بسیار یکدیگر را دوست داشتند. پس از مدتی درودی به همراه همسرش به ایران بازگشت و در سازمان تازه تاسیس تلویزیون در سمت تهیه کننده و کارگردان برای مدت ۶ سال به فعالیت پرداخت. نتیجه فعالیت این سالها، تهیه و کارگردانی ۸۰ فیلم مستند تلوزیونی از هنرمندان ایران و جهان بود که تمام آنها با موفقیت رو به رو شدند.
درودی سعی کرد با نوشتن زندگی نامه خود باری دیگر نور و امید و عشق را به مردم تقدیم کند. کتاب در فاصله دو نقطه، ۱۸ با تجدید چاپ شد که این آمار کم نظیر به حساب میآید. ایران درودی در هفتم آبان ماه ۱۴۰۰ درگذشت.
قسمتهایی از متن کتاب در فاصله دو نقطه
مهمترین نکته قابل تامل کتاب درفاصله دو نقطه، استفاده نویسنده از جملات تاثیرگذار و عمیقی است که در تارو پود بیان روند وقایع زندگی خود بیان کرده است. میتوان گفت که درودی با این نوع نوشتن و استفاده از جملات دلنشین مخاطب را بیشتر درگیر کرده و به عبارتی درسهای زندگی اش را برای آنها بازگو میکند. در ادامه مروری بر جملات کتاب در فاصله دو نقطه داریم؛
-
دنیای کودکیم. دارای فضایی خاکستری رنگ و حسی از غم، توأم با عصیان بود. ورودم هميشه سکوت سردی را ایجاد میکرد. گویی همه چیز با حضورم تغییر مییافت. نگاه اطرافیان به سرعت از چهرهام میگذشت تا نکند به راز تلخی از دنیای معصومانهام پیببرند. دنیای شماتتها و قضاوتها را نمیشناختم. ولی غم مادر را از شنیدن جملاتی که نام من نیز در لابلای آنها شنیده میشد، از صورتش میخواندم و حسی از گناه سراسر وجودم را فرا میگرفت. در جایی به دلیلی… گناهکار بودم، شاید که گناهم در «موجودیتم»بود؟! موجودیتی که چوب سرزنشی بود برسر مادر.
-
حضور پدر به خانه رنگ نور و شادی و به من، احساس امنیت میبخشید. در مقابل پدر کسی جرأت مسخره کردن مرا نداشت، حتی مادر نیز آزردگی خود را از یاد میبرد و از طعنهها شکایت نمیکرد. پدر تعادل و امنیت را در من ایجاد میکرد و مادر عصیان را؛ عصیان در برابر کسانی که اشکهای او را سرازیر میکردند. از اينکه او نمیتوانست از خود دفاع کند و هميشه مظلوم قرار میگرفت، عاصی بودم. بردباری و تحمل او آزارم میداد.
- فقط انسانهای برگزیدهاند که زواید را نمیبینند وصدای حقیقت را با وجود هیاهوها میشنوند. نادرند کسانی که به ندای قلب خود گوش فرا میدهد و در مرداب، به رویش نیلوفر آبی مینگرند.
-
یکی از مهمترین رازهای زندگی من زن بودن و چگونه زن بودنم است. ای کاش می توانستم به تمام زنهایی که خود را با دیگران مقایسه می کنند و خود را زشت تر یا زیباتر می یابند می گفتم: زیبا بودن هر انسانی به طرز تفکر او و معیارهای شخصی او بستگی دارد نه به ذهن و دید دیگران، بزرگترین اشتباه همین مقایسه است که عامل به هم ریختن معیارهاست.
-
روزی که این تابلو در مطبوعات دنیا چاپ شد یکی از بزرگترین روزهای زندگی من بود. سی و دو سالم بود که به شهرت جهانی رسیده بودم و درهای زیادی برایم باز شده بود، ولی صبح روز بعد مثل روزهای دیگر ساعت ۸صبح سرکارم در تلویزیون حاضر شدم و دفتر ورود و خروج را امضا کردم. انگار هیچ اتفاقی پیش نیامده چون در قلبم میدانستم، من در خاک وطنم ماندنی هستم و این خاک است که منبع الهام من است.
کلام آخر
ایران درودی یکی از چهرههای برجسته نقاشی در ایران و جهان است و در کتاب فاصله دو نقطه، روند رشد و پیشرفت او به خوبی برای مخاطب ترسیم شده است. پس از مطالعه این کتاب میتوان دید که تا چه حد حمایتگری خانواده میتواند زمینه پیشرفت فرزندان را فراهم کند و چه استعدادهایی که به خاطر عدم توجه و نبود حمایتگر و پشتوانه شکوفا نشدهاند.