همه ما به مرگ فکر میکنیم و هر کدام نیز تصور ویژه خودمان را از مرگ داریم. با خواندن و به اشتراک گذاشتن جملات با مفهوم زندگی و مرگ میتوان فهمید دیگران چه حسی راجع به هر کدام از اینها دارند. در این مقاله انواع جدید، متفاوت و زیبایی از متنها و جملات کوتاه و ناب در مورد مرگ تهیه شده است که هر کدام مضامین متفاوتی دارند. دعوت میکنیم تا برای خواندن متن و شعر مرگ در ادامه با ما همراه باشید.
متن در مورد مرگ
مرگ یک چالش است
مرگ به ما میگوید که زمان را از دست ندهید.
مرگ به ما میگوید که همین الان به هم بگوییم که یکدیگر را دوست داریم
☆☆☆
شما دو بار میمیرید.
یک بار وقتی نفس کشیدن را متوقف میکنید
و بار دوم کمی بعد از آن هنگامی که کسی نام شما را برای آخرین بار میگوید.
☆☆☆
← متن در مورد مرگ →
حقیقتی که به دنبالش هستیم … حقیقت مرگ است. با این حال مرگ نیز یک جستجوگر است.
او برای همیشه به دنبال ماست و در آخر ما با هم ملاقات خواهیم کرد.
در نهایت همه ما آماده صلح با مرگ میشویم.
مهم نیست یک انسان چگونه میمیرد
مهم این است که او چگونه زندگی کند.
افرادی که عمیقا زندگی میکنند ترسی از مرگ ندارند
پس زندگیات را زندگی کن، کارهایت را انجام بده
و سپس در آخر کلاهت را بردار
☆☆☆
مرگ شبیه آینهای است که معنی واقعی زندگی را منعکس میکند
مردن آسان است، زندگی کردن است که سخت به شمار میآید
اجازه بده زندگی مانند گلهای تابستانی
و مرگ مانند برگهای پاییزی زیبا باشد
☆☆☆
← متن در مورد مرگ →
مرگ سرنوشت مشترک همه ماست
همه ما روزی خواهیم مرد
هیچ کس نمیتواند از آن فرار کند
هدف این نیست که برای همیشه زندگی کنیم
هدف خلق چیزی است که برای همیشه خواهد ماند
☆☆☆
امروز شما جدید هستید، ولی روزی که دور هم نیست شما نیز کهنه میشوید
ناراحت کننده است، ولی کاملا حقیقت دارد
درست است که هیچ کس نمیخواهد بمیرد، حتی کسانی که میخواهند به بهشت بروند
زمان هر کسی محدود است و هیچ کس نمیتواند نمیرد
مرگ مقصد مشترک و غیر قابل فرار همهی ماست و
میتوان گفت بهترین اختراع زندگی است
☆☆☆
اغلب انسانها وقتی در انتهای زندگی به گذشته مینگرند
در مییابند که در سراسر عمر عاریتی و گذرا زیستهاند
بنابراین بشر با حیله امیدوار بودن فریب خورده و
در آغوش مرگ میرقصد
☆☆☆
← متن در مورد مرگ →
من میخواهم بعد از مرگم به زندگی خود ادامه دهم!
و به همین دلیل است که از خداوند سپاسگزار هستم که
این هدیه را به من داده است که میتوانم از آن
برای توسعه خودم استفاده کنم و
آنچه در درونم وجود دارد را بیان کنم
☆☆☆
جُستن، یافتن و آنگاه به اختیار برگزیدن
اگر مرگ را از این همه ارزشی بیشتر باشد
حاشا، حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم
☆☆☆
من نمیخواهم بدون هیچ زخمی بمیرم
همانطور که یک روز خوب خواب شادی به ارمغان میآورد
بنابراین زندگی خوب مرگ با شکوهی را به همراه دارد
☆☆☆
اگر باران نباشد چه کسی از خورشید لذت میبرد؟
اگر شب نباشد چه کسی روز را آرزو میکرد؟
و اگر مرگ وجود نداشته باشد زندگی چه ارزشی دارد؟
پایان؟ نه، سفر اینجا تمام نمیشود
☆☆☆
← متن در مورد مرگ →
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد بلکه
باید از این بترسد که هرگز زندگی را آغاز نکند
انسان تا زمانی که از مرگ بترسد نمیتواند چیزی را در اختیار داشته باشد
پس من ترجیح میدم مرگی با معنی داشته باشم
تا یک زندگی بدون معنی
☆☆☆
به یاد داشتن اینکه مرگ اجتناب ناپذیر است و همه ما روزی خواهیم مرد
بهترین راهی است که باعث میشود شما دست از فکر کردن بردارید
و باور کنید چیزی برای از دست دادن در این دنیا وجود ندارد
☆☆☆
مرگ همیشه در کنار ما حضور دارد پس نباید از مرگ ترسید
در واقع مرگ مخالف زندگی نیست، بخشی از آن است
پس موضوع طول زندگی نیست، بلکه عمق زندگی است
افرادی که عمیقا زندگی میکنند ترسی از مرگ ندارند
برخی موارد فشار روحی و روانی آنچنان زیاد میشود که افکار انسان ناخودآگاه به سمت مرگ و مردن سوق پیدا میکند. جمله و متن غمگین مرگ خودم مصداق بارز این فشار سنگین روحی است.
چرا باید از مرگ بترسم؟
زمانی که من هستم، مرگ نیست
و زمانی که مرگ میآید من نیستم
پس در واقع ترس از مرگ ترس ناشی از زندگی ست
انسانی که به درستی زندگی کند
هر لحظه برای مردن آماده است
☆☆☆
← متن در مورد مرگ →
اگر میخواهی پس از مرگ فراموش نشوی
یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد
یا کاری کن که قابل نوشتن باشد
☆☆☆
برای رسیدن به زندگی نو و دوباره
باید پیش از مرگ مرد
هر چند سال که داشته باشیم
هرگونه که زندگی کرده باشیم
باز هم نو شدن ممکن است
و هیچ گاه برای عوض کردن زندگی دیر نیست
حتی اگر تنها یک روز خوب زندگی کنیم
☆☆☆
ﻭ ﻣﺮﮒ ﻣﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﻣﺮﮒ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻔﺲ ﻧﮑﺸﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ!
ﻣﻦ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺑﯿﺸﻤﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩﺍﻡ ﮐﻪ
ﺭﺍﻩ ﻣﯽﺭﻓﺘﻨﺪ، ﺣﺮﻑ ﻣﯽﺯﺩﻧﺪ، ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪﻧﺪ
ﻭ ﺧﯿﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ، ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺷﻌﺮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ، ﻣﯽﮔﺮﯾﺴﺘﻨﺪ، ﻗﺮﺽ ﻣﯽﺩﺍﺩﻧﺪ.
ﻣﯽﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ
☆☆☆
← متن در مورد مرگ →
مرگ عادلانهترین چیز توی این دنیاست
هیچکی تا حالا نتونسته از دستش فرار کنه
زمین همه رو میگیره.
مهربونها، ظالمها و گناهکارا رو، همه رو
اما غیر از این هیچ عدالتی رو زمین نیست
☆☆☆
کسی چه میداند؟ اصلا مقصودتان چیست که آدم آخرش میمیرد؟
شاید انسان صد حس داشته باشد که در موقع مرگ
فقط پنج حس آشنا و معروفش از بین برود و نود و پنج حس دیگرش زنده بماند …
یادم هست وقتی جوون بودم خیال میکردم
مرگ پدیدهای است مربوط به بدن آدم
حالا میفهمم که فقط یکی از احوال روحی آدمه
اون هم احوال روحی اونهایی که کسی رو از دست دادند …
نیهیلیستها (هیچ انگارها) میگن این آخر کاره
متشرّعین میگن این اولشه
در صورتی که در واقع این چیزی نیست جز
اسباب کشی یک نفر مستاجر یا یک خانوار
از خونه اجارهایش یا از شهرش
☆☆☆
مرگ جزء لاینفک زندگی ست
ندای مرگ، ندای عشق است
مرگ میتواند دلپذیر باشد اگر به شکلی مثبت پاسخ آن را دهیم
اگر آن را به عنوان یکی از شکلهای جاودانه درخشان زندگی و تحول بپذیریم
☆☆☆
شما را سفارش میکنم که به یاد مرگ باشید
و از آن کمتر غفلت ورزید
چگونه از چیزى غافلید که او از شما غافل نیست؟
چگونه مرگ را فراموش میکنی در حالى که نشانههایش به تو تذکر میدهند؟
☆☆☆
مرگ احتمالا بهترین اختراع زندگی است چرا که عامل تغییر است
مثل هر چیز دیگری، مردن یک هنر است
مرگ راه حل همه مشکلات است.
مرگ کهنهها را دور میریزد تا جا برای تازهها باز شود
زندگی همه انسانها را با یکدیگر برابر میکند
مرگ آشکار میکند که کدام یک متشخصتر است
متن در مورد مرگ عزیزان
دلتنگی یعنی اینکه: بشینی به خاطراتت با مادرت فکر کنی ..
اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت …
ولی چند لحظه بعد …
شوری اشکهای لعنتی ، شیرینی اون خاطره ها رو از یادت ببرند
روزها رفت و گذشت و در اندیشه باز آمدنت،لحظه ها طی شد و مرد!
و نگاهم هر روز، باز هم با همه شوق، کوچه ها را پایید.
مثل آن روز که می آمدی از دور … دریغ!
دل من در غم هجران تو ای خوبترین، چه بگویم، چه کشید …
☆☆☆
آنچه سرنوشت
درمن جا گذاشت
باقی مانده های دریاست
دلتنگی برای آب
و تو
به وسعتِ یک آه
طولانی تر از خیابان های تنهائی
درمن ممتد میشوی…
☆☆☆
هرچقدر بیشتر میگذرد
میفهمم برای این حجم از دلتنگی
برنامهریزی نکرده بودم.
تسکینی کنار نگذاشته بودم.
فکرش را نمیکردم که مرگ بتواند به این زودی مارا از هم جدا کند…
به گمانم، آدم از تنها چیزی که در خودش خبر ندارد
همین است،
مرگ….
و چه بی رحم است روزگار
متن در مورد مرگ از بزرگان
هیچ چیزی زیباتر از مرگ نمیتواند اتفاق بیفتد.
والت وایتمن، نویسنده و شاعر آمریکایی
☆☆☆
اگر مرگ تنها به معنای ترک یک صحنه، تعویض لباس و بازگشت با شخصیتی جدید روی سن باشد؛ آیا به آن سرعت بخشیده و یا با کندی همراهش میسازید؟
چاک پالاهنیوک، رماننویس مشهور آمریکایی
☆☆☆
مرگ به مانند پایین افتادن گلی است که میوهاش رسیده شده است.
هنری وارد بیکر، سخنران و فعال اجتماعی آمریکایی
☆☆☆
من هرگز به تمامی نخواهم مرد و بخش بزرگی از وجود من از گور فرار خواهد کرد.
هوراس، شاعر سرشناس رومی
☆☆☆
هیچ کس نمیخواهد بمیرد. حتی افرادی که میخواهند به بهشت بروند، نمیخواهند برای رسیدن به بهشت، بمیرند. با این همه مرگ مقصد همه ما است. هیچ کس تاکنون نتوانسته از مرگ فرار کند و باید همین گونه باشد؛ زیرا مرگ به احتمال زیاد بهترین اختراع زندگی است. این ماموریت تغییر زندگی است که دوره قدیمی را پاک میکند تا راهی جدید و زندگی تازه بسازد.
استیو جابز، کارآفرین آمریکایی
کسی که عاقلانه زندگی کرده است، نباید ترسی از مرگ داشته باشد.
بودا، خالق فرقه بودائیسم
☆☆☆
ترس از مرگ بیمعنا و مضحک است؛ زیرا تا زمانی که شما مرده نیستید، زنده خواهید بود و زمانی که مرگ به سراغتان آمد، دیگر نگرانی بابت آن وجود ندارد.
پاراماهانزا یوگاناندا، راهب هندی
☆☆☆
در نهایت؛ وقتی وارد این جهان شدیم هیچ چیزی را با خود همراه نیاوردیم و زمانی هم که آن را ترک میکنیم؛ نمیتوانیم چیزی با خود ببریم.
تیموتی، اسقف مسیحی یونانی
☆☆☆
هر انسان باید دو کار را به تنهایی انجام دهد؛ او باید باورهای خود را به تنهایی به عمل رسانده و مرگ را نیز به تنهایی تجربه کند.
مارتین لوتر، پروفسور و تئوری پرداز آلمانی
☆☆☆
زمانی که دیگر امکان زندگی با افتخار وجود ندارد، انسان باید با افتخار مرگ را بپذیرد.
فردریش نیچه، فیلسوف آلمانی
☆☆☆
مردم از مرگ حتی بیشتر از درد میترسند. عجیب است که آنها از مرگ میترسند، زیرا زندگی بارها بیشتر از مرگ آسیبرسان و دردناک است. مرگ نقطه پایان تمام دردها و رنجهاست و به نظر میرسد که کاملا دوستانه باشد.
جیم موریسون، ترانهسرا و خواننده آمریکایی
☆☆☆
مرگ یک شب وحشی و یک جاده جدید است.
امیلی دیکنسون، شاعر آمریکایی
☆☆☆
به قدری من شیفته نثرنویسی سادهٔ قدما هستم که از مرگ میترسم. برای این که از خواندن آنها محروم میشوم. زیرا این زیباترین چیزهاست که در طبیعت، من مفتون آن هستم.
نیما یوشیج، شاعر ایرانی
☆☆☆
من از مرگ نمیترسم، زیرا پیش از به دنیا آمدن میلیاردها میلیارد سال مرده بودم و کمترین ناراحتی از بابت آن متحمل نشدهام.
مارک تواین، نویسنده آمریکایی
☆☆☆
حتی به زمان مرگ نیز همچنان وابستگی ما به نیروی اراده و خواستن حضور دارد و از بین نخواهد رفت.
یوهان ولفگانگ فون گوته؛ شاعر، ادیب و نویسنده و نقاش آلمانی
☆☆☆
اگر ما واقعا فکر کنیم که خانه در جای دیگری است و زندگی در این دنیا تنها سرگردانی برای یافتن خانه باشد؛ چرا نباید منتظر رسیدن مرگ باشیم؟
سی. اس. لوئیس، نویسنده و تئوری پرداز انگلیسی
در هر وداع و خداحافظی، تصویر و نشانی از مرگ وجود دارد.
جورج الیوت، رمان نویس انگلیسی
☆☆☆
تلاش برای زندگی تا ابدیت در این جهان، تلاشی بینتیجه و محکوم به شکست است.
جورج برنارد شاو، منتقد، نمایشنامهنویس و فعال سیاسی ایرلندی
☆☆☆
بعد از مرگ؛ شما همان چیزی خواهید بود که پیش از تولد خود بودهاید.
آرتور شوپنهاور، نویسنده و فیلسوف آلمانی
☆☆☆
مرگ شباهتی به خواب ندارد، زیرا انسان در خواب زنده است و در عین زنده بودن میخوابد؛ اما در مرگ این طور نیست.
فرناندو پسوآ، شاعر، نویسنده، مترجم و منتقد پرتغالی
☆☆☆
مرگ در آرزوی آن است که به وعدههای صبحگاهی که در صبح زندگی به انسان داده است، جامه عمل بپوشاند. به عبارتی دیگر، زیبایی و گرمای مرگ، چیزی کم از زیبایی و گرمای زندگی ندارد.
ژرژ برنانوس، نویسنده فرانسوی
☆☆☆
من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمیکند. نه ابرو درهم میکشد نه لبخندش ترفند تجاوز به حق نان و سایهبان دیگران است. نه ایرانی را به غیرایرانی ترجیح میدهم، نه ایرانی را به ایرانی. من یک لر ِ بلوچ ِ کردِ فارسم، یک فارسزبان ترک، یک افریقایی اروپایی استرالیایی امریکایی ِ آسیاییام، یک سیاهپوستِ زردپوستِ سرخپوستِ سفیدم که نه تنها با خودم و دیگران کمترین مشکلی ندارم بلکه بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس میکنم. من انسانی هستم میان انسانهای دیگر بر سیاره مقدس زمین، که بدون حضور دیگران معنایی ندارم. ترجیح میدهم شعر شیپور باشد، نه لالایی.
احمد شاملو، شاعر ایرانی
☆☆☆
انسان با هر نفسی که میکشد، یک قدم به مرگ نزدیک میشود.
امام علی علیه السلام، امام اول شیعیان
☆☆☆
انسانی که از مرگ میهراسد، نسبت به زندگی نیز همین احساس ترس را دارد. مرگ و زندگی از هم جداییناپذیر هستند و هر دو از یک چشمه، سرازیر شدهاند.
یوهان ولفگانگ فون گوته؛ شاعر، ادیب و نویسنده و نقاش آلمانی
☆☆☆
زندگی، جریانی همیشگی و جاری از مرگ است.
آرتور شوپنهاور، نویسنده و فیلسوف آلمانی
☆☆☆
میزی برای کار، کاری برای تخت، تختی برای خواب، خوابی برای جان، جانی برای مرگ، مرگی برای یاد، یادی برای سنگ…
حسین پناهی، بازیگر، شاعر و نویسنده ایرانی
☆☆☆
مرگ چیزی هراسانگیز نیست. مرگ خوابی آرام و آسوده است که خیالات آشفته در آن راهی ندارند.
سقراط، فیلسوف یونانی
☆☆☆
باید چیزها و افکاری که انسان را از مرگ میترسانند، به دور افکند.
افلاطون، فیلسوف یونانی
☆☆☆
نه مرگ آن قدر ترسناک است و نه زندگی آن قدرها پرحلاوت که به خاطر آن شرافت خود را زیر پا بگذاریم.
امام علی علیه السلام، امام اول شیعیان
☆☆☆
از مرگ نهراسید که تلخی مرگ، همان ترس از آن است.
سقراط، فیلسوف یونانی
شعر در مورد مرگ از سهراب سپهری
و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست
مرگ وارونه یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاری است
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید
مرگ با خوشه انگور میآید به دهان
مرگ در حنجره سرخ – گلو میخواند
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است
مرگ گاهی ریحان میچیند
مرگ گاهی ودکا مینوشد
گاه در سایه نشسته است به ما مینگرد
و همه میدانیم
ریههای لذت، پر اکسیژن مرگ است
در نبندیم به روی سخن زنده تقدیر که از پشت چپرهای
صدا میشنویم
مرگ پایان زندگی نیست. مرگ ناشناختهای است برای ما که همه از آن هراس داریم. تنها ذکر خدا و یاد اوست که میتواند آرامشی به قلبها نشاند تا ترس از مرگ کاهش یابد. از اینکه با مجموعه متن در مورد مرگ همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم.