تاثیرگذارترین دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران بسیار زیاد و گسترده اند. سینمای ایران از دیرباز با حضور فیلمنامه نویسان حرفه‌ای و متبحر، دیالوگ‌های ماندگار و جاودانی را به خود دیده است.

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

ستاره | فرهنگ و هنر – دیالوگ‌های هر فیلم می‌توانند بسیار آموزنده و زیبا باشند و و ملکه ذهن شوند. جملات تاثیر گذار یک بن مایه اصیل در زبان به حساب می‌آیند. با توجه به همین اصل یکی از پایه‌های ماندگاری فیلم‌های سینمایی را باید دیالوگ‌هایی که هر بازیگر به کار می‌برد در نظر گرفت. البته که دیالوگ‌ها به وسیله‌ی نویسنده نوشته می‌شود، ولی میزان تاثیرگذاری آن‌ها به طرز گفتن و حسی که بازیگران در هر صحنه به کار می‌گیرند نیز بستگی دارد. اگر شما به دنبال دیالوگ های ماندگار در فیلم‌های ایرانی هستید پیشنهاد می‌کنیم تا آخر این مطلب با ما همراه شوید.

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

در این قسمت از ستاره بهترین دیالوگ‌های فیلم‌های ایرانی را مرور میکنیم.

۱. رگ خواب – کوروش تهامی

دقت کردین آدما تو ارتباط‌شون از یه جایی ناخودآگاه بجای “شما” میگن “تو”؟ عجیبه‌ها …
 

۲. گزارش یک جشن – مریلا زارعی

شما مردم رو به حال خودشون بذارین. خودشون می‌تونن از آیین‌هاشون محافظت کنن.
 

۳. تنگه ابوقریب – جواد عزتی

جنگ برنده نداره، اونایی تو جنگ برنده اند که اسلحه می‌فروشن.

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

۴. اینجا بدون من – صابر ابر

مامان میدونی چجوری از این همه‌ بدبختی خلاص می‌شیم؟ یه شب یه شام درست حسابی بپزیم بخوریم بعد سر فرصت همه‌ی درزای درو پنجره‌ها رو ببندیم یکیمون شیر گاز رو باز بذاره، بعد بریم بخوابیم صبح نشده همه‌ی درد سرامون پریده.

۵. خوابم میاد – رضا عطاران

هم هستی هم نیستی. این بی فکری و بی وزنیه تو خواب که چیزی از دورو وَرت نمیفهمی رو با هیچی تو دنیا عوض نمیکنم. ولی کاریش نمیشه کرد. باید بیدار شیم. مشکله منم همیشه …… درست از همین جا شروع میشه. وقتی چشامو باز میکنم، وقتی متوجه میشم هنوز زندم، دوباره تنهام. مجبورم ادامه بدمو چیزی ام راضیم نمیکنه، حتی کار هر روزه‌ای که انتظارمو میکشه و یه وقتی عاشقش بودم.

۶. زندگی با چشمان بسته – ترانه علیدوستی

اوضاع خیلی بدی شده … احساس میکنم دارن یکی یکی کارت‌های صد آفرین بچگیمو ازم پس میگیرن!

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

۷. جدایی نادر از سیمین – شهاب حسینی

من همه زندگیمو باختم. منو از حبس می‌ترسونی؟ برو از خدا بترس.

۸. از کرخه تا راین – علی دهکردی

خدایا من شکایت دارم. من شاکی ام. پس کو رحمانت؟ پس کو رحیمت؟ آخه چرا اینجا؟ چرا حالا؟ چرا اینطوری؟ من شکایتمو پیش کی ببرم؟ به کی بگم؟

۹. بید مجنون – پرویز پرستویی

از وقتی که تصمیم گرفتم نبینم، خیلی چیز‌ها رو دیدم …

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

۱۰. خفه‌گی – نوید محمدزاده

من تو همین روزا عاشقت شدم، تو همین روزایی کـه کسی عاشق نمیشه.

۱۱. شب‌های روشن – هانیه توسلی‌

می‌دونی همه فکر می‌کنن اگه حس واقعیشون رو نشون بدن همه چی به هم میریزه، هیچ کس حرف دلش رو راحت نمی‌زنه خب اگه نمی‌خواد می‌تونه همون شب اول، همون لحظه اول بیاد و بگه.

۱۲. آدم برفی – داریوش ارجمند

اینجا نمیشه به کسی نزدیک شد. آدما از دور دوست داشتنی ترن … اگه دو نفر به قیمت دوستی مجبور شن به هم دروغ بگن بهتره تنهایی بشینن و به چیزایی که دوست دارن فکر کنن؛ تو این دیار، برد با اوناییه که از مخشون کار میکشن. بخوای از دلت مایه بذاری سوختی ..

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

۱۳. خانه‌ای روی آب – عزت الله انتظامی

اون روزی که من دیپلمو گرفتم که البته ارزش اون دیپلم با لیسانس و فوق لیسانس الان قابل مقایسه نیست بابام منو صدا کرد و گفت: حسین! گفتم: بله آقا جان؟ گفت: تو از امروز مستقلی، میدونی استقلال یعنی چی؟ گفتم: نه آقا جان. گفت: یعنی از امشب تو این خونه فقط می‌خوابی …

۱۴. لانتوری – باران کوثری

توو وجود هر کدوم از ما یه هیتلر هست یه ماندلا! جامعه ست که باعث میشه کدومو بیرون بیاریم.

۱۵. قندون جهیزیه – صابر ابر و نگار جواهریان

عطا: دیدی این “ماشین مسابقه‌ای ها” رو که با سرعت میرن، یهو ترمز میکنن دور خودشون میگردن؟
معصومه: آره ..
عطا: اونجوری دورت بگردم.

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

۱۶. بارکد – بهرام رادان

آدما بدون غذا بیست روز دووم میارن، بدون آب دو روز، بدون اکسیژن چند دقیقه، اما بدون امید لحظه‌ای دووم نمیارن. کسی که امید به زندگی رو به آدم میده بیشترین لطف رو در حقش کرده.

۱۷. درباره الی – شهاب حسینی

یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه.

۱۸. مغز‌های کوچک زنگ زده – نوید محمد زاده‌

می‌گن اگه چوپان نباشه گوسفندا تلف میشن یا گم میشن یا از گرسنگی می‌میرن، چون مغز ندارن. هر کسی که مغز نداره به چوپون احتیاج داره … یه چوپون دلسوز.

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

۱۹. تله – سحر زکریا

همه چی از دور قشنگه حتی آدما … نزدیک که می‌شی بدجوری گندش در میاد!

۲۰. من مادر هستم – حبیب رضایی

یه کلید طلایی تو زندگی وجود داره که تا حالا منو از سکته نجات داده! هر وقت یه چیزی اذیتت میکنه از ته دل بگو به درک!

۲۱. عصر یخبندان – بهرام رادان‌

می‌دونی تو عصر یخبندان کیا زنده موندن؟ فقط خارپشتا! اونا دو راه داشتن؛ یا دور هم جمع شن و از همدیگه گرما بگیرن، یا از هم دور شن تا خارشون تو بدن هم نره. اونا راه اول رو انتخاب کردن …

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

۲۲. نقاب –  پارسا پیروزفر

تو اجتماع همه کارهارو ما مردا می‌کنیم، همه پول‌ها رو ما مردا میدیم، همه سگدو زدن‌ها مال ماست، هرچی سکته قلبی‌ها وب دبختی‌ها و بیچارگی‌ها و چک برگشت خوردن‌ها و زندانی رفتن‌ها مال ماست. اون وقت جنس لطیف راحت میگه: درطول تاریخ به ما ظلم شده. ما خواهان حقوق برابر هستیم. حقوق برابر میخوای برو فاضلاب پاک کن، برو سوپور شهرداری شو، نصفه شب خیابون‌ها رو جارو بکش. چه طور موقع کار کردن جنس لطیف هستین، ولی صحبت حقوق که میشه حقوق برابر میخوای؟

۲۳. فروشنده – شهاب حسینی

چیکار دارند می‌کنند با این شهر. دلم می‌خواست با لودر می‌زدم زیرش و همه چیز رو خراب می‌کردم و از نو دوباره می‌ساختم.
این‌ها رو همه یه دور خراب کردند و دوباره ساختند تا این شده.

۲۴. دهلیز  رضا عطاران

اگه راستشو می‌گفتی خیلی بهتر بود. می‌دونی! واسه یه دروغ کوچولو همه اش باید دروغ بگی ..

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

۲۵. ﮐﻨﻌﺎﻥ – ترانه علیدوستی

ﻣﻦ ﺻﺒﺢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺷﻢ ﺩﻟﻢ می ﺧﻮﺍﺩ ﻛﺴﯽ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ، ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﻛﻪ، ﻣﯽ ﺭﻡ ﺑﻴﺮﻭﻥ، ﻛﺴﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﺗﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ؛ ﺩﻝ ﻛﺴﯽ ﺗﻨﮓ ﻧﺸﻪ ﻭﺍﺳﻢ؛ ﻛﺴﯽ ﻣﻨﻮ ﻧﺨﻮﺍﺩ؛ ﻣﯽﺧﻮﺍﻡ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﻢ .. ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﻢ.

۲۶. آژانس شیشه‌ای – رضا کیانیان

دهه ات گذشته مربی، اگه اون اسلحه دستت نباشه کی به حرفت گوش میده؟ اینه که برات زور داره، یه دهه حرف زدی ساکت بودیم، کری خوندی ساکت بودیم، گرفتی ساکت بودیم، پس دادی ساکت بودیم، حالا اجازه بده ما حرف بزنیم، خانوما آقایون دوست دارین یکی از این کشور‌ها دوباره به ما حمله کنه؟ دوست دارید جنگ بشه؟ ثبات، دهه ما دهه ثباته، امنیت، این کشور کی باید روی امنیت رو ببینه؟ کی باید روی ثبات رو ببینه؟ اون پسرتو کی باید بتونه برای آینده اش برنامه ریزی کنه؟ دهه من هم نیست!

۲۷. حوض نقاشی – شهاب حسینی

به مریم گفتم نیا توو تا مثل دو تا مرد، مردونه حرف بزنیم. مامان بابا خیلی خوبن سهیل… به خدا… وقتی نیستن می‌فهمی… باور کن… به جان آقام. دفتر نقاشی مامان جدیدتو پاره نکنی بابا… کفترا هی حالتو می‌پرسن… دوست داشتی، وقت داشتی بیا سر بزن بهشون… گریه نکنی سهیل بابا، نه، گریه مال مَرده… فقط سرتو بگیر بالا گریه کن… خوب کاری کردی بابا مامان تازه پیدا کردی برا خودت! منم بودم…

 

دیالوگ های ماندگار سینمای ایران

 

سخن پایانی

در این بخش از ستاره ما بهترین دیالوگ‌های ماندگار سینمای ایران را جمع کرده ایم تا بهترین فیلم‌ها را به شما یادآوری کنیم. امیدواریم از خواندن این دیالوگ‌ها لذت برده باشید. دیالوگ‌های ماندگار منحصر به سینمای ایران نیستند. به منظور مطالعه دیگر دیالوگ‌ها، پیشنهاد می‌کنیم نگاهی به برترین دیالوگ های تاریخ سینما نیز بیاندازید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید