ستاره | سرویس چهرهها – اگر از علاقمندان و مخاطبان سریال معمای شاه بوده باشید، حتما هویدا در این سریال را به یاد دارید. نقش هویدا را در این سریال داریوش کاردان اجرا میکند. در این مقاله بیوگرافی این هنرمند توانا و متن کوتاهی از یک مصاحبه با او آورده شده است؛ با ما همراه باشید.
بیوگرافی داریوش کاردان
ازدواج و خانواده
وی قبل از رفتن به خدمت مقدس سربازی، در سال ۱۳۵۹ ازدواج کرده و دارای دو فرزند است. اما جالب است بدانید که او به شدت محافظه کار بوده و تا به حال اجازه انتشار هیچ عکسی از همسرش را نداده است.
حضور در جبهه
شروع فعالیت هنری
این هنرمند پیشکسوت، فعالیت خود را پس از پیروزی انقلاب اسلامی با رادیو و گویندگی شروع کرد و تا سال ۱۳۵۹ از طریق نوشتن با رادیو و تلویزیون همکاری میکرد. او در زمان فوت امام خمینی، به مدت ۴۰ شب در صدا سیما حضور پیدا کرد و بدون دریافت هیچ دستمزدی برنامه اجرا کرد.
آقای کاردان از سال ۱۳۶۸ به مدت ۵ سال در برنامه عصرانه رادیو به صورت زنده برنامه اجرا کرد که شخصیت رادیویی “استاد خرناس” در این برنامه متولد شد. پس از آن رفته رفته در رادیوهای مختلف از جمله رادیو تهران و رادیو پیام، فعالیتهای به یاد ماندنی را از خود بر جای گذاشت. پس از آن در سال ۱۳۷۲ با برنامه نوروز ۷۲ به کارگردانی و نویسندگی خودش در تلویزیون دیده و شناخته شد و در همین سالها نویسندگی و سردبیری نشریه زائر ویژه حجاج را بر عهده گرفت.
او همچنین نویسندگی صفحات نیشخند و ستون عصرانه مجله همشهری و ستون خر و پف روزنامه تهران امروز را نیز بر عهده داشته است. علاوه بر اینها وی سابقه نویسندگی در روزنامههای اولیه انتشار جام جم را نیز دارد.
از کارهای دوبله او نیز میتوان به سریال دوقلوهای افسانهای، سریال جنگجویان و … اشاره کرد.
صندلی داغ و شبکه سه و نیم
در سال ۱۳۸۴، برنامهای با نام صندلی داغ و با محوریت گفتگو با چهرههای مشهور ساخته و اجرا شد که در بخشی از آن، این هنرمند مجری آن بود که موجب شهرت و محبوبیت بیشتر او شد. در همان سال ۱۳۸۴ مجموعه شبکه سه و نیم به کارگردانی و بازیگری آقای کاردان پخش شد که اوج فعالیت او بود.
داریوش کاردان در مجموعه بهترین سال های زندگی ما
سریال بهترین سالهای زندگی ما به کارگردانی احمد کاوری، در ۳۰ قسمت از شبکه سه پخش خواهد شد. قصه این سریال از دهه سی روایت میشود و داستانی پر فراز و نشیب را در نقاط جغرافیایی گوناگون به تصویر میکشد. یکی از بازیگران این مجموعه، همین هنرمند است.
تدریس در کلاس کنکور
آقای کاردان در مورد خودش میگوید: “من از کودکی استعدادهای مختلفی را در خودم احساس میکردم؛ ضمن این که هوش بسیار خوبی هم دارم. برای همین مدتی هم در کلاسهای کنکور ریاضی و فیزیک تدریس میکردم.“
علاقه به نقش
علاقه به بروسلی
آقای کاردان از علاقهاش به بروسلی گفته است: “من یک زمانی رزمی کار بودم، به همین دلیل بروسلی یک اسطوره در زندگی من بود و حسرت حرکاتش را میخوردم. من به خاطر علاقه به بروسلی و کارهایش کلی فیلم به درد نخور هنگ کنگی دیدم.“
معنای حس آرامش
او میگوید: “در وهله اول اینکه کارهای خدا را به خودش بسپاریم و با تمام وجود به او ایمان بیاوریم و به او اعتماد کنیم. باید دیگران را دوست داشته باشیم تا از آنها عشق بگیریم. آرامش یعنی بودن در کنار خانواده و عشق ورزیدن به دوستان و مردم کشور، چیزهای دیگر کشک است؛ باور کنید!“
بیماری داریوش کاردان از زبان خودش
من شب قبل از انتخابات ۸۸، یک برنامه عصرانه را اجرا کردم و بعد از آن دیگر نتوانستم فعالیتم را ادامه دهم. اصلا نتوانستم کنار بیایم. البته کمی خودم را با بازیگری مشغول کردم، اما اجرای برنامههای زنده تلویزیونی و رادیویی برایم لذت بیشتری دارد. به هر حال آنقدر فشارهای روانی را تحمل کردم که بالاخره راهی بیمارستان شدم. متاسفانه از بعد از آن ماجرا، دچار بیماری قلبی شدم و پایم به سی سی یو باز شد. از خوردن غذاهای چرب و شیرین منع شدهام و استرس هم نباید داشته باشم. البته اگر بشود! بعد از آن بیماری، زندگی دنیوی به شدت برایم کم ارزش شد. باور کنید چند ساعتی فکر میکردم دیگر کارم تمام است و دارم راهی آن دنیا میشوم؛ نزدیک شدن به آن دنیا حس خیلی خوبی بود. واقعا آرامش بود و با تمام وجود احساس کردم انسان به هیچ چیز بند نیست و وقتی داری کوله بارت را میبندی، دیگر داشتهها یا نداشتههایت فرقی ندارند، همه چیز را باید بگذاری و بروی. البته قبل از اینکه آنژیو شوم، از برادرم خواستم وصیتم را با صدای خودم ضبط کند. وقتی وصیتم را گفتم، به قدری آرام شدم که حد و حساب نداشت. این را خوب درک کردهام که مال دنیا پشیزی ارزش ندارد! ارزشمندترین چیزی که در این دنیا دارم، همین سلامتی است که دارم و آرامش، که دو نعمت بزرگ و مهم هستند. همین طور یک همسر خوب دارم که او هم برایم خیلی ارزشمند است. دیگر اینکه از خداوند ممنونم که زبانی به من عطا کرده که میتوانم با آن ارتباط برقرار کنم.
فعالیتهای هنری
دوبلاژ
- کارتن سفرهای میتی کومان
- سریال دوقلوهای افسانه ای
- سریال جنگجویان کوهستان
- فیلم سینمایی تیغ آفتاب
برنامه رادیویی
- عصرانه
- برنامه طنز آدینه در سال ۱۳۸۱ در رادیو ایران (اجرا و نویسندگی و بازیگری)
- برنامه «گفتگو» در رادیو گفتگو (مجری)
برنامه تلویزیونی
- جُنگ ۳۹ (۱۳۷۳)
- نوروز ۷۵ (کارگردان، مجری، نویسنده و بازیگر)
- نوروز ۷۶ (کارگردان، مجری، نویسنده و بازیگر)
- صندلی داغ (مجری)
- شبکه سه و نیم (کارگردان، نویسنده و بازیگر)
- برنامه اقتصادی هامار (مجری)
- مسابقه جهان ۸۷ (مجری)
- ماه من سلام؛ برنامه ویژه ماه رمضان (مجری)
- برنامه ۱۰ در ۲۰ (ویژه انتخابات سال ۱۳۸۸) مجری
- مسابقه ثانیهها
سریال تلویزیونی
- نردبام آسمان (به کارگردانی محمدحسین لطیفی) در نقش مسعود طبیب (پدر غیاث الدین جمشید کاشانی)؛ ۱۳۸۸
- سالهای مشروطه (کارگردانی محمدرضا ورزی)؛ ۱۳۸۸
- کلاه پهلوی (به کارگردانی ضیاءالدین درّی در نقش جوانشیر)؛ ۸۹ – ۱۳۸۳
- تبریز در مه (به کارگردانی محمدرضا ورزی در نقش حاج ابراهیم خان کلانتر)؛ ۱۳۸۹
- معمای شاه (به کارگردانی محمدرضا ورزی درنقش هویدا)؛ ۹۵ – ۱۳۹۴
- بیقرار (به کارگردانی فلورا سام)؛ ۹۳ – ۱۳۹۲
متن مصاحبهای جنجالی با داریوش کاردان
در یک مصاحبه با وی، در مورد برنامههای طنز تلویزیون سوال شد که در ادامه میتوانید پاسخهای جنجالی او به این سوالها را بخوانید.
به طنز دهه ۸۰ چه نمرهای میدهید؟ به همه آنهایی که وارد این عرصه شدند و کارهایی که تا به حال انجام شده. ..
حقیقتش تاریخها را یادم نمیآید؛ اینکه هر برنامهای در چه تاریخی ساخته شده، ولی بعد از برنامه کاکتوس و زیر آسمان شهر (۱) من دیگر طنز ندیدم.
یعنی کار مهران غفوریان را قبول دارید؟
ببینید مسئله سر غفوریان، مدیری یا کاردان نیست؛ مسئله سر آن چیزی است که خواسته میشود! بحث شخص نیست! به نظر من زیر آسمان شهر طنز خوبی بود، هم همه را میخنداند و پای تلویزیون میکشاند و هم شبی نبود که من آن را تماشا کنم و نکتهای در آن نباشد.
چرا امثال شمایی که اینقدر در مورد طنز حساس هستید و در موردش اینقدر حرفهای حرف میزنید و معتقدید که مدتهاست طنزی ساخته نشده، آستین بالا نمیزنید برای ساختن طنز؟!
یک نفر در رستورانی به صاحب رستوان گفت: قورمهسبزی دارید گفت: نه نیمرو بیاروم؟ طرف گفت: کباب بیار، دوباره صاحب رستوران گفت: نیمرو بیاورم؟ و همینطور ادامه دادند… یعنی چیز دیگری غیر از نیمرو نداشت! من هم این را تبدیل کردم به این جمله که چی میخوری؟ برات نیمرو درست کنم؟ یعنی وقتی هیچی نیست جز نیمرو باید بخوری دیگه!
پس ما باید با این نیمرو بسازیم؟
من که مسئول این قضیه نیستم؛ کسی به من نمیگوید بیا طنز بساز.
یعنی به مهران مدیری میگویند؟!
قطعاً میگویند که او هم میسازد؛ قطعاً او آن چیز را میگوید که آنها دوست دارند وگرنه مگر این همه حمایت از کسی ممکن است؟!
کلا نظرتان در مورد کارهای ایشان چیست؟
من کلا در مورد ایشان نظری ندارم، چون یک بار نظر دادم و همه به ما حمله کردند که چرا نظر دادی! احتمالا نباید نظری داد. من هم دیگر کاری به این چیزها ندارم، یعنی طنز همان برره است و باغ مظفر و اینها! یک بار یک طنز از رضا عطاران دیدم، همان ترش و شیرین که خیلی خوشم آمد، اما بعدها رفت به سمت طنزهای مسخره که من حالم بد شد.
چرا الان خیلیها به مدیری سلطان کمدی ایران میگویند؟
من نمیدانم چه کسانی میگویند!
اگر سلطان هم نگویند، میگویند مرد خنده؟
خب بگویند اصلا بگویند سلطان جهان!
به نظر شما چرا چنین چیزی در بین مردم جا افتاده؟
نمیدانم برای من که جا نیفتاده! من این جمله را اصلا قبول ندارم؛ نه در مورد خودم و نه در مورد ایشان و نه در مورد هیچ کس دیگری. اگر قرار باشد اسم امثال ایشان و بنده سلطان شود پس چارلی چاپلین احتمالاً خداوند بوده.
کارهای مهران مدیری را دوست دارید؟
من شخصا، مهران مدیری را وقتی بازی میکند دوست دارم، ولی به عنوان کارگردان نه.
اینکه میگویند شما کاشف مهران مدیری هستید، یعنی واقعا او را کشف کردید؟
مهران مدیری کشف و خنثی شد؛ مثل اینکه میگویند یک بمب کشف و خنثی شد.
از کی خنثی شده؟
فقط همین را بگویم که طنز ما به بیراهه رفته و به نظر من مهران مدیری خیلی وقت است که تمام شده و دیگر حرفی برای گفتن ندارد.
سخن آخر
در این مطلب، بیوگرافی هنرمند پیشکسوت و توانا، داریوش کاردان آورده شد؛ لطفا نظرات خود در مورد فعالیتها و کارهای هنری این هنرمند را با ما و دیگر مخاطبان ستاره در میان بگذارید. همچنین شما در صورت تمایل میتوانید بیوگرافی رضا عطاران، طنزپرداز محبوب کشورمان را نیز در ستاره بخوانید.