ستاره | سرویس چهرهها – اگر از مخاطبین سریال شمعدونی به کارگردانی سروش صحت بوده باشید، حتما خانم “زیبا سعادتی” در این سریال را به یاد دارید. زیبا سعادتی در سریال شمعدونی کسی نیست جز بازیگر جوان، رویا میرعلمی. در این مقاله بیوگرافی و متن مصاحبهای کوتاه از این هنرمند توانا آورده شده است؛ با ما همراه باشید.
بیوگرافی رویا میرعلمی
وی بازیگر و متولد ۱۰ شهریور ۱۳۵۷ در قزوین است. او بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر و فارغالتحصیل مقطع کارشناسی طراحی صحنه از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. اما جالب است بدانید که بیشترین فعالیت خانم میرعلمی در زمینه تئاتر است.
شروع فعالیت هنری
این هنرمند در مورد ورودش به عرصه بازیگری گفته است که من قبل از ورود به این حرفه هیچ علاقه و تجربهای در این زمینه نداشتم، ولی با پیشنهاد حسین کیانی، کارگردان نمایش خویش خانه به عنوان کوچکترین عضو گروه برای اولین بار روی صحنه رفتم. خانم میرعلمی اولین تجربه سریالی خود را با سریال حیران در سال ۱۳۹۰ کسب کرد و توانست پس از آن در سریال پر مخاطب زمانه به کارگردانی حسن فتحی حضور پیدا کند و توانایی خودش را به مخاطبین تلویزیون نشان دهد.
این هنرمند در سریال شمعدونی و لیسانسهها نیز ایفای نقش کرده است.
ازدواج و خانواده
خانم میرعلمی متاهل است و همسرش حسین کیانی (کارگردان تئاتر) نام دارد. این زوج یک فرزند به نام کارن دارند. این هنرمند از نحوه آشنایی و ازدواج خود با همسرش گفته است که بعد از همکاری با حسین کیانی در نمایش خویش خانه ما، به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم زوج خوبی در کنار هم باشیم. از این تصمیم تا ازدواج ما زمان زیادی طول نکشید.
حسین کیانی کارگردان و نمایش نامهنویس و متولد ۱۳۵۳ در ملایر است؛ وی علاوه بر اینها در نوشتن و تالیف کتاب نیز به صورت جدی فعالیت میکند و تاکنون سه جلد کتاب از خود منتشر کرده است.
چرا اسم کارن؟!
خانم میرعلمی از دلیل انتخاب اسم کارن برای پسرشمیگوید: “من اسم کارن را برای پسرم انتخاب کردم. چون هم اسم نادر و کمیابی بود و هم سالها پیش اجرای پیانو از هنرمند خوبمون کارن همایونفر را دیده بودم که هنوز بعد از سالها مجذوب هنرنماییاش هستم و این موضوع باعث شد اسم پسرم را کارن بگذارم.”
کودکی
علایق و خصوصیات
خانم میرعلمی، همسر و پسرش به شدت به فوتبال علاقه دارند و هر سه طرفدار تیم استقلال هستند. او در بین خوانندگان نیز به صدای شجریان علاقه دارد. لازم به ذکر است که وی به اشعار حافظ شیرازی، سعدی و سهراب سپهری بسیار علاقه دارد و احمد شاملو و فروغ فرخزاد نیز شاعران مورد علاقه او هستند.
این هنرمند از اخلاق خود گفته است: “اطرافیان لطف دارند و مرا مهربان خطاب میکنند. من در زندگی فقط سعی میکنم خود را برتر از دیگران ندانم و این را وظیفه خود میدانم“.
سینما
رویا از علاقهاش به سینمای جهانی میگوید: “سینمای ایتالیا و آثار کارگردانانی چون میکل آنجلو آنتونیونی، فدریکو فلینی و تئوآنجلوپولوس را دوست دارم و به شدت طرفدار سینمای به دور از تجملات و زرق و برق هستم. دنبالکننده سینمای هالیوود هستم، اما تماشای آثار فردی، چون کریشتف کیشلوفسکی را به استیون اسپیلبرگ ترجیح میدهم و علاقه زیادی نیز به سینمای روسیه و آثار آندری تارکوفسکی و سرگئی پاراجانف دارم.“
رویا میرعلمی در سریال فوق لیسانسه ها
ماجرای حمله دزد با چاقو
این هنرمند جوان گفته است : ” در حالی که با خودروی شخصیام در محدوده فاطمی در حال عبور بودم، ناگهان مرد جوانی کاغذی را که روی آن نوشته بود اگر جیغ بزنی با کارد میزنمت را به شیشه خودرو چسباند و تلاش کرد تا وسایلم را به سرقت ببرد. در همین حین جیغهای من این دزد را غافلگیر کرد و در حالی که دستپاچه قصد فرار داشت توسط پلیس که در همان نزدیکی بود دستگیر شد.“
آشپزی
وی دستپخت خوبی دارد و خودش میگوید:” تا به امروز محال بوده کسی دستپختم را تجربه کند و فرصت بعدی را از دست بدهد، تخصصم در دست کردن قیمه نثار و قورمه سبزی است.“
فعالیتهای هنری
سینما
- آقا یوسف (۱۳۹۰)
- خواب زدهها (۱۳۹۲)
- بیداری (۱۳۸۷)
- صبح روز هفتم (۱۳۸۷)
- برادر (۱۳۸۷)
تلویزیون
- وجدان آشفته (۱۳۸۸)
- عصر پاییزی (۱۳۹۲)
- برای دومین بار
- شش قهرمان و نصفی (۱۳۹۷)
- فوق لیسانسهها (۱۳۹۷)
- دلدادگان (۱۳۹۷)
- لیسانسهها (۹۶–۱۳۹۵)
- شمعدونی (۱۳۹۴)
- زمانه (۱۳۹۱)
- حیرانی (۱۳۹۰)
طراحی صحنه و لباس
- رژیستورها نمیمیرند (۱۳۸۰)
- مضحکه شبیه قتل (۱۳۸۲)
نمایش (اجراها)
- وقتی کبوترها ناپدید شدند (١٣٩٨)
- مادر (۱۳۹۸)
- تراس (۱۳۹۸)
- زندانی خیابان دوم (۱۳۹۶)
- روز عقیم (۱۳۹۶)
- اتاق (۱۳۹۶)
- سعدی تابستان سی و دو (۱۳۹۵)
- همسایه آقا (۱۳۹۵)
- راپورتهای شبانه دکتر مصدق (۱۳۹۵)
- ناسور (۱۳۹۵)
- جان گز (۱۳۹۴)
- مضحکه شبیه قتل (۱۳۹۴)
- مادر مانده (۱۳۸۸)
- اهل قبور (۱۳۸۸)
- مهر هفتم (۱۳۸۸)
- بیداری خانهٔ نسوان (۱۳۸۷)
- آتن – مسکو (۱۳۸۷)
- خواب بیوقت حوریه (۱۳۸۷)
- بیداری خانه نسوان (۱۳۸۷)
- طناب (۱۳۸۵)
- همسایهٔ آقا (۱۳۸۵)
- تکیه ملت (۱۳۸۴)
- دن کامیلو (۱۳۸۴)
- حرفی به جای حرفی دیگر (۱۳۸۲)
- قرمز و دیگران (۱۳۸۲)
- تئاتر اجباری (۱۳۸۳)
- پنهانخانه پنج در (۱۳۷۹)
- خویش خانه (۱۳۷۸)
- بازیخانه (۱۳۷۸)
- واقعه در مجلس سودابه خوانی (۱۳۷۸)
صداپیشگی
- کتاب صوتی شهر غصه (۱۳۹۵)
جوایز
- کاندید بهترین بازیگر زن در پنجمین جشنواره تلویزیونی جام جم «بخش مردمی» برای بازی در سریال لیسانسهها
- جایزه بهترین بازیگر زن کمدی از هجدهمین جشنواره حافظ
- کاندید بهترین بازیگر زن در کانون منتقدان تئاتر ایران سال ۹۶ برای بازی در نمایش مضحکه شبیه قتل
- کاندید بهترین بازیگر زن در سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر برای نمایش ناسور
- جایزه دومین بازیگری زن برای بازی در نمایش جان گز از پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت
- جایزه اول بازیگری برای نمایش زمان لرزه از بیست و نهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- جایزه اول بازیگری تله تئاتر بچههای من بچههای آفریقا از بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- جایزه سوم بازیگری برای نمایش رژیسورها نمیمیرند از نوزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- هفت بار کاندیدای بهترین بازیگر تئاتر در جشن بازیگر خانه تئاتر برای نمایشهای تکیه ملت، بیداری خانه نسوان، همسایه آقا، همه فرزندان خانم آغا، ورود آقایان ممنوع، شایعات
متن مصاحبهای کوتاه
در پایان برای آشنایی بیشتر با این هنرمند میتوانید مصاحبهای کوتاه با ایشان را بخوانید.
چرا حسین کیانی؟
همیشه دلم میخواست فردی که قرار است سالها با او زیر یک سقف زندگی کنم آگاه باشد و خوشبختانه حسین کیانی از زمانه خودش چندین قدم جلوتر و آگاهتر است؛بعد از نمایش خویش خانه، تجربه همکاری مجدد، ما را به این نتیجه رساند که میتوانیم زوج خوبی باشیم و ما در دورهای این تصمیم را گرفتیم که فاصله زمانی زیادی میان تصمیمگیری تا ازدواج نبود، نه مثل این روزها که بعد از ۱۰ سال معاشرت آخرش هم به جایی نمیرسند (باخنده).
مادر بودن منافاتی با بازیگری دارد؟
نزدیک به دو سال بعد از تولد فرزندم کارن، در حرفهام فعالیت نکردم و بعد از این مدت با کمکهای خانوادهام دوباره به دنیای تئاتر برگشتم. میتوان هم مادر بود و هم بازیگر، اما پذیرش این دو مسئولیت در کنار هم بسیار سخت است.
نقش و نوع طنز در «شمعدونی» را در مقایسه با «لیسانسهها» چقدر متفاوت میبینید؟
من در این دو سریال دو نقش کاملا متفاوت را بازی کردم، «شمعدونی» تیپ و موقعیت دیگری بود؛ «لیسانسهها» کاملا متفاوت است، نقش من در این سریال با «زیبا» تفاوتهای زیادی دارد، به نوعی «شمعدونی» برایم خیلی جذاب بود و نقشم در آن سریال را خیلی دوست داشتم و خیلی برای آن تلاش کردم؛ در «لیسانسهها» نقش کوتاهتر و خلاصهتر است؛ اگر دقت کرده باشید موضوع و خط اصلی داستان درباره آن سه جوان است و در کنار آنها داستانهای دیگری شکل میگیرد. نقشم در این سریال را دوست دارم.
بیشتر حضور شما را به عنوان بازیگر شاهد بودیم، چرا از طراحی صحنه فاصله گرفته اید؟
در ابتدای حضورم در این حرفه به دلیل علاقه و گرایش تحصیلیام به عنوان طراح صحنه و لباس فعالیت داشتم و به یاد دارم در یکی از جشنوارههای فجر همان سالها در بخش طراحی صحنه و بازیگری زن کاندید و در نهایت به عنوان بهترین بازیگر انتخاب شدم.
همیشه ترجیح میدهم انرژی و زمان خود را صرف حیطهای کنم که در آن شناخته شدهام و به اصطلاح از یک شاخه به شاخه دیگر نپرم؛ سالهاست که بازیگرم و این تمام روح و جسم مرا درگیر خودش کرده است و با وجود علاقه به گرایش تحصیلیام مشغله کاری و ذهنی مانع از فعالیتم در آن حوزه میشود.
حرفی هست که ته دل شما جا مانده باشد؟
بخاطر تجربه همکاری موفق با سروش صحت و بازیگران خوب سریال شمعدونی که سبب شد دوستیهای پایداری شکل بگیرد، خدا را شکر میکنم و خوشحالم از اینکه کارگردانان تلویزیون و سینما از بازیگران عرصه تئاتر بهره میگیرند.
سخن آخر
در این مقاله با بیوگرافی و فعالیتهای رویا میرعلمی آشنا شدید. میتوانید برای آشنایی بیشتر با این هنرمند و دیدن عکسهای بیشتر او، به پیج اینستاگرام ایشان مراجعه کنید. لطفا نظرات خود در مورد فعالیتها و کارهای هنری این هنرمند را با ما و دیگر مخاطبان ستاره در میان بگذارید. همچنین شما میتوانید با بیوگرافی عزت الله مهرآوران؛ پدر حبیب در سریال فوق لیسانسهها نیز در ستاره آشنا شوید.