در کتاب قلعه حیوانات از آیندهای روایت میشود که حیوانات بسیار باهوشتر از اکنون هستند و خوکهای زیرک انقلابی را علیه انسان آغاز میکنند. خوکها برخلاف حیوانات دیگر میتوانند به زبان انگلیسی روان صحبت کنند و این به آنها قدرت رهبری میدهد. اما تنها چند سال بعد، اتفاقاتی میافتد که چندان برای ما نا آشنا نیستند…
معرفی اجمالی کتاب
کتاب قلعه حیوانات، نوشته جورج اورول، کتابی تمثیلی و سرگرم کننده است. قلعه حیوانات ظاهرا کتابی کم حجم و طناز بوده اما هنگامی که به مطالعه آن پرداخته شود، مفاهیم عمیق و البته دردناکی قابل برداشت است.
قلعه حیوانات در حیاط مزرعهای قرار دارد که در آن کشاورز به حیوانات سختگیری بیش از اندازه میکند و غذای کمی برای آنها تدارک میبیند. نهایتا حیوانات ساکن در مزرعه تصمیم گرفتند بر اساس ایده خوک پیر، زمین کشاورز را تصرف کنند و یک قلعه ایجاد کنند که از مزایای کار مشترک آنها بهره ببرند، و تحت ظلم هیچ کس نباشند. اولین رهبر آنها، پیر میجر، مهربان و منصف بود که می دانست حیوانات باید برابر باشند. در این کتاب همه حیوانات نمادی از یک شخصیت در جامعه میباشد.
حیوانات پس از پیروزی بر انسان، برای قلعه خود هفت فرمان (قانون) وضع کردند؛
- همه آنها که روی دوپا راه میروند دشمن هستند.
- همه آنها که چهارپا یا بالدار هستند، دوستند.
- هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس را ندارد.
- هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد.
- هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.
- هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.
- همهٔ حیوانات با هم برابرند
پس از مرگ خوک پیر، سه خوک دیگر رهبری مزرعه را به عهده گرفتند. اما به مرور زمان میان خوکها اختلاف افتاد. و یکی سعی کرد دیگران را از بین ببرد تا خودش رهبر باشد. برای خوک دیگر توطئه چید، پس از اینکه او از مزرعه فرار کرد، چند حیوان دیگر را نیز به جرم هم دستی با خوک فراری اعدام کرد و اینگونه ترس و دلهره را در مزرعه ایجاد کرد.
او با سوء استفاده از سادگی سایر حیوانات آنها را وادار به کار بیشتر در ازای غذای کمتر کرد. او قانونی وضع کرد که به خوک ها اجازه می داد غذای بهتری داشته باشند و همه حیوانات دیگر را مجبور می کرد که هر روز و شب دیوانه وار کار کنند. این کافی نبود، او قدرت بیشتری میخواست. او کار حیوانات را سختتر و سختتر کرد و باعث شد حیوانات بسیار ضعیف و حتی بمیرند. اگر هر یک از حیوانات مانند او باهوش بود، برای خلاص شدن از شر آنها فقط دستور اعدام می داد.
با گذشت زمان تمام قوانین شروع به تغییر کردند، و حیوانات شروع به زیر سوال بردن آرمان شهر فرضی خود کردند. به نظر میرسید خوک ها کم کم قدرت پیدا میکنند و حیوانات را به این سوال وا میداشت که در وهله اول برای چه جامعه ای تلاش میکردند؟ و آیا آزادی تازه یافته آنها ممکن است رهایی بخش باشد یا خیر. اسب که در بین حیوانات سختترین کار را انجام میداد، اما مهم نبود که چقدر درد داشته باشد یا چند ساله شود، تسلیم نمیشد. او هرگز از ناپلئون شکایت نکرد، بلکه گفت: “همیشه حق با ناپلئون است”.
در نهایت از هفت فرمان حیوانها که روی دیوار نوشته شده بود کاملا تغییر کردند، به جز قانون آخر که تحریف شده بود؛
- چهارپا خوب و دوپا بهتر.
- هیچ حیوانی بیدلیل دیگری را نمیکشد.
- همه حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند.
کتاب قلعه حیوانات، مشهورترین اثر تمثیلی سیاسی است که تاکنون نوشته شده است. حیوانات اداره یک مزرعه را به دست میگیرند و همه چیز برای مدتی فوق العاده است… تا زمانی که خوک ها از کنترل خارج شوند. این توصیفی درخشان از هنگامی است که یک انقلاب به بیراهه میرود. تمثیل به سختی انجام میشود، اما اورول آن را عالی مدیریت میکند. اورول امیدوار بود که با نوشتن رمان خود واقعیت سیستم دروغین شوروی را برای مردم نمایان کند. همان طور که گفته شد هر یک از شخصیت های داستان، نماد اشخاص واقعی در جامعه هستند. در حالی که درک واقعی از مزرعه حیوانات مستلزم مطالعه تاریخ انقلاب روسیه است، اما حتی کسانی که درباره آن اطلاعاتی ندارند همچنان به این نکته پی خواهند برد. از کتاب قلعه حیوانات میتواند به عنوان یک داستان توسط کودکان بدون درک پیام سیاسی قدردانی شود!
درباره جورج اورول نویسنده کتاب قلعه حیوانات
اریک آرتور بلر، با نام مستعار جورج اورول، رماننویس، مقالهنویس و منتقد انگلیسی است که ۱۹۰۳ در هند متولد شد. اورول با نام اصلی اریک آرتور بلر متولد شد اما اولین کتابش را با عنوان، آس و پاسها در پاریس و لندن، در سال ۱۹۳۳ به عنوان اثر جورج اورول، منتشر شد. پدرش یک بریتانیایی در خدمات هند و مادر او اهل فرانسه بود.
نگرش سیاسی اورول هم جهت جنبش کارگری رادیکال بود که اعتقاد داشت هیچکس نباید بر مردم حکومت کند. او نیز مانند بسیاری از نویسندگان و روشنفکران چپگرای هم عصر خود در دهه ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد و سرانجام در این جنگ مجروح شد. اورول در اثر ابتلا به سل در سال ۱۹۵۰ درگذشت.
جورج اورول به خاطر رمانهای مزرعه حیوانات (۱۹۴۵) و نوزده و هشتاد و چهار (۱۹۴۹)، معروف است. کتاب ۱۹۸۴ رمانی عمیق ضد اتوپیایی (آرمانشهری) است که به بررسی خطرات حکومت توتالیتر (تمامیت خواه) می پردازد.
بهترین ترجمه و انتشارات کتاب قلعه حیوانات
کتاب قلعه حیوانات در ایران توسط ناشران و مترجمان زیادی ارائه شده است. انتشاراتی همچون انتشارات داریوش، انتشارات جامی، انتشارات باران، انتشرات تیموری و… با ترجمههای متفاوت این کتاب را در بازار عرضه کردهاند. با توجه به نظر کاربران و بررسی آنها، بهترین ترجمه از آقای امیر امیر شاهی و انتشارات جامی، که ترجمهای روان و قابل فهم برای همه مخاطبان است.
قسمتهایی از متن کتاب
از کتاب قلعه حیوانات میتوان بهعنوان تمثیلی ساده، تکاندهنده و روشنکننده لذت برد، داستانی که به وضوح نوع بشر را در بهترین و بدترین حالتش نشان میدهد. قلعه حیوانات شیاطین درونی هر انسانی را برجسته می کند؛ حسادت، حرص، تنبلی و ظلم ناشی از ترس.
-
انسان تنها موجودی است که بدون تولید مصرف میکند. او شیر نمیدهد، تخم نمیگذارد، برای کشیدن گاوآهن خیلی ضعیف است، نمیتواند آنقدر سریع بدود که خرگوشها را بگیرد. با این حال او ارباب همه حیوانات است. آنها را برای کار تعیین میکند، حداقل حدی را که مانع از گرسنگی آنها شود به آنها باز میگرداند و بقیه را برای خودش نگه میدارد.
-
همه عادات انسان ها شر است و مهم تر از همه این که هیچ حیوانی نباید هرگز نسبت به هم نوع خود مستبد باشد. ضعیف یا قوی، باهوش یا ساده، همه ما برادر هستیم. هیچ حیوانی نباید حیوان دیگر را بکشد، همه حیوانات برابر هستند.
-
هیچ کس قاطعانهتر از رفیق ناپلئون معتقد نیست که همه حیوانات با هم برابر هستند؛ او فقط خیلی خوشحال خواهد شد که اجازه دهد تصمیم خود را بگیرید. اما گاهی اوقات ممکن است تصمیمات اشتباهی گرفته شوند، رفقا، پس ما کجا باید باشیم؟؟؟
-
در قیافهی خوكان چه تغییری پیدا شده بود؟ چشمهای کمنور كلوور از این صورت به آن صورت خیره میشد. بعضی پنج غبغب داشتند، بعضی چهار، بعضی سه. اما چیزی كه درحال ذوب شدن و تغییر بود چه بود؟ بعد، كف زدن پایان یافت و همه ورقها را برداشتند و به بازی ادامه دادند و حیوانات بیصدا دور شدند.
-
اسکوییلر به سرعت اعدادی پشت سر هم ردیف میکرد تا به حیوانات نشان دهد حالا از زمان آقای جونز، جوِ بیشتر، یونجهی فراوانتر و شلغم زیادتری دارند، ساعات کمتری کار میکنند، و آب آشامیدنشان گواراتر، عمرشان طولانیتر و بهداشت نوزادان بهتر شده است؛ در طویله کاه بیشتر دارند و مگس کمتر آزار میدهد.
-
حیوانات تمام این مطالب را باور میکردند. در واقع خاطرهی دورهی آقای جونز تقریباً محو شده بود. میدانستند که زندگی امروزشان سخت و خالیست. غالباً گرسنهاند، سردشان است و به طور معمول جز خواب، کار میکنند. ولی بیشک روزهای قدیم از امروز هم بدتر بوده است.
جملات زیبا و کوتاه از کتاب قلعه حیوانات
- تنها انسان خوب، انسان مرده است.
- انسان تنها موجودی است که بدون تولید کردن مصرف می کند.
- با آسیاب بادی یا بدون آسیاب بادی، زندگی مانند گذشته ادامه می یابد، یعنی بد!
- نشانه برجسته انسان دست اوست، ابزاری که با آن همه بدی ها را انجام می دهد.
- انسان منافع هیچ موجودی جز خودش را تأمین نمیکند.
- بیایید این باور را بپذیریم که زندگی ما همراه با بیچارگی، زحمت و کوتاه است.
کلام آخر
اگر مطالعه تاریخ و سیاست را دوست دارید، لذت خواندن این کتاب را از دست ندهید. کتاب قلعه حیوانات به دلیل داشتن صحنههای خشونت آمیز نسبت به حیوانات ممکن است برای افرادی که عاشق حیوانات هستند کمی دردناک باشد، اما به طور کلی درک کردن چگونگی چرخش کند و طنز آمیز هفت فرمان حیوانات، که ابتدا قرار بود نظم را در مزرعهشان با متحد کردن حیوانات با هم در برابر انسان ها حفظ کند و آنها را از پیروی از عادات ناپسند انسانها باز دارد، نشان میدهد که چگونه به سادگی میتوان در سیاست با تبلیغات پیچیده همه چیز را تغییر داد. با مطالعه این کتاب متوجه میشوید که هیچ انقلابی دور از آفت نیست و هنگامی که رفتن به بیراهه آغاز شود همه آرمانهای اولیه انقلاب به سرعت دگرگون میشود.