نسخه صوتی این مطلب را بشنوید! 🎧
ستاره | سرویس روانشناسی – اینکه بعد روانی انسان فاقد جنسیت است در روانشناسی به دوجنسیتی بودن روانی تعبییر میشود. اصل دوجنسی بودن آدمی، یعنی این که هر آدمی هم جنبه زنی دارد و هم جنبه مردی، پیش از آنکه مورد قبول عام قرار بگیرد توسط یونگ مطرح شد. کارل گوستاو يونگ، فیلسوف و روانشناس جنبه زنی مرد را آنیما و جنبه مردی زن را آنیموس مینامد. نیمه زنانه و مردانه درون آدمی را میتوان نمایشی از مفهوم نمادین «یین» و «یانگ» نیز دانست. در این مقاله مفاهیم آنیما و آنیموس را بررسی کرده و بیشتر با ویژگیها و کارکردهای این آرکتایپها آشنا خواهیم شد.
کهن الگوهای آنیما و آنیموس
ناخودآگاهِ انسان از آرکتایپها یا کهن الگوها تشکیل شده که حاصل تجارب بر روی هم انباشته شده نسلهای گذشته است. آنیما (Anima) و آنیموس (Animus) از مهمترین آرکتایپهای روان آدمی و نمادی از وجود عنصر زنانه در مردان و عنصر مردانه در زنان هستند. آنیما جنبه زنانه در روح مرد و آنیموس جنبه مردانه در روح زن است و بسته به موقعیت میتوانند در نیمه هوشیار انسان خود را نشان دهند. وجود یک جنبه مونث یا مذکر در روح و حتی جسم مردان و زنان از گذشته مورد توجه بوده است. از نظر یونگ حتی در فلسفه هرمنوتیک متعلق به دوران ماقبل تاریخ، انسان صفت زنانه و مردانه را همزمان دارد.
دلیل اینکه آدمی دارای این دو جنبه است، از نظر فیزیولوژی این است که هورمونهای جنسی زنانه و مردانه در هر دو جنس یعنی هم در مردان و هم در زنان ترشح میشود. از نظر روانشناسی نیز در هر دو جنس هم صفات مردانه و هم صفات زنانه وجود دارد.
یونگ با اینکه قبول دارد این کیفیت تا حدی ناشی از کروموزومها و ترشح غدد جنسی است، اما آن را بیشتر نتیجه تجارب نژادی مرد با زن و زن با مرد میداند. به عبارت دیگر معتقد است به اینکه چون صدها هزار سال زن و مرد با یکدیگر زندگی کرده اند، مرد تا حدی جنبه زنی و زن تا حدی جنبه مردی پیدا کرده است.
یکی از عواملی که جنبههای دوگانه آدمی را به خوبی نشان میدهد، صفت «همجنس گرایی» اوست. این دو جنبه جنسی آدمی سبب میشود که مرد و زن یکدیگر را درک کنند و در عین حال گاهی باعث عدم تفاهم خواهد بود؛ چرا که مفاهیم کهن آنیما و آنیموس که در ناخودآگاه جمعی وجود دارند، همیشه با زن یا مرد واقعی که تحت تاثیر عوامل گوناگون زندگی شکل گرفتهاند، یکسان نیست و خیلی انسانها از این نکته غافل بوده و انتظارشان از زنان و مردان، غیر واقعی خواهد بود و در نتیجه در برخورد با جنس مخالف احساس ناکامی میکنند.
تعریف آنیما
آنیما یا انرژی زنانه درون انسان در لاتین به معنای باد، زندگی و روح است. همانطور که اشاره شد آنیما در واقع به جنبهی ناخودآگاه زنانهی مردان اشاره میکند که در زندگی روزمره اغلب سرکوب شده و فراموش میشود. اما اگر یک مرد بتواند این جزء پنهان شخصیت خود را پذیرفته و به طور متعادل پرورش دهد از لحاظ روانی کاملتر خواهد بود. چنین مردی صبور، دلسوز و با ملاحظه خواهد بود و اگر آنیمای درون خود را سرکوب کرده و نپذیرد؛ شخصیتی تندخو، مغرور و خلقی منفی خواهد داشت. آنیما تصویری از تمام گرایشهای روانی زنانه در مرد است، گرایشاتی مانند احساسات، مکاشفات، حساسیتها، عشق، دوستی با طبیعت و روابط با ناخودآگاه.
از نظر یونگ هر مردی در درون خود تصویری ازلی از یک زن به خصوص دارد که صورتی نمادین از همه تجربیات و احساساتی است که نسلهای گذشته با زنان داشتهاند.
از نظر یونگ مادینه روان زنده و مایه زندگی است و در رویاها، افسانهها و اشعار به شکل مادر یا معشوق متجلی میشود. در قبایل بدوی نیز گاهی مردان لباس زنانه بر تن میکردند تا بتوانند به سرزمین ارواح یا به عبارتی ضمیر ناخودآگاه ورود کنند چرا که این کار با نگرش به آنیمای درونشان امکان پذیر میشد.
از آنجا که شخصیت مادر بر شکلگیری آنیما موثر است، چنانچه مرد به علت فوت یا سردی عاطفی مادر و یا دلایلی دیگر نتواند ارتباط عاطفی درستی با مادر خویش برقرار کند، آنیما کارکرد منفی خود را نشان میدهد. در این شرایط مرد احساس ناتوانی کرده و از زندگیاش لذت نمیبرد.
شکل گیری آنیما در مردان مراحل زیر را طی میکند:
- مرحلهای که نگاه آنان به زنان صرفا جنسی است (مرحله حوا)
- مرحله درک زیبایی و علاقهمند شدن به زنان زیبا و کامل (مرحله هلن)
- مرحلهای که به سوی پارسایی و تکامل روحی گرایش دارند (مرحله مریم مقدس)
- مرحله به آرامش رسیدن با همراهی عقل (مرحله سوفیا)
پرورش آنیما در مردان
- مشتاقانه گوش کنید.
- شور و شوق درون خود را با کمک حرکات عاشقانه کشف کنید.
- سعی کنید از یک موجود زنده یا یک موضوع مراقبت کنید.
- آنیمای خود را با هنرهایی چون موسیقی، رقص و شعر ابراز کنید.
- با احساسات خود ارتباط برقرار کرده و مراقبههای ذهنی داشته باشید.
- سرگرمیها و فعالیتهایی داشته باشید که به انرژی زنانه نیاز داشته باشد.
- تمرین کنید تا به درک بهتری از عواطف خود برسید.
تعریف آنیموس
آنیموس یا همان انرژی مردانه درون انسان به لاتین به معنای روح منطقی، هوش و قدرت ذهن است. شرایط فرهنگی و جامعه میتواند آنیموس درون روان زنان را محدود و سرکوب کند. یا اینکه به شکلی افراطی ایدهآلهای مردانه را نشانه موفقیت دانسته و آن را به زنان تحمیل کند. اگر آنیموس درون زنان از تعادل خارج شده و جنبه منفی آن پرورش یابد منجر به ایجاد صفات شخصیتی مانند بی احساسی، بیرحمی و بیملاحظه بودن میشود. در حالی که آنیموس مثبت باعث افزایش قدرت، قاطعیت و عقلانیت در زن میشود.
شکل گیری آنیما در زنان مراحل زیر را طی میکند:
- آنیموس در مرحله اول به شکل نیروی جسمانی نمایان میشود (قدرت فیزیکی)
- مرحله دوم رسیدن به استقلال و داشتن روح خلاق و برنامهریز است (مبتکر خلاق)
- در این مرحله خود را در قالب قدرت کلام نشان میدهد (استاد یا کشیش)
- بالاترین مرحله تجسم اندیشه است که با عقل به زندگی مفهوم میدهد (هرمس)
آنیموس موجب میشود زن با یک صلابت روحی بتواند ظرافت ظاهری خود را جبران کند و در حالت پیشرفته خود زن را با تحولات روحی مرتبط کرده و باعث شود حتی بیش از مردان خلاق و پذیرا باشد. به همین دلیل در گذشتههای دور، پیشگوها و کسانی که وظیفه بیان اراده خداوند را داشتند، زن بودهاند.
پرورش آنیموس در زنان
بیدار کردن انرژی مردانه آنیموس در زنان باعث میشود فعالتر، قاطعتر و منطقیتر باشند. به این منظور پیشنهاد میشود:
- یاد بگیرید ابراز وجود کنید.
- خود را در موضع قدرت قرار دهید.
- مسئولیت به عهده بگیرید.
- تواناییهای رهبری را در خودتان پرورش دهید.
- علاوه بر خواندن داستان، مطالعات علمی نیز داشته باشید.
- استقلال و خودکفایی خود را بیشتر کنید.
- مهارتهایی را بیاموزید که جامعه آنها را مردانه میداند مثل تعمیر اتوموبیل و لوازم خانه
- با مراقبه و مدیتیشن احساسات خود را متعادل کنید.
- سعی کنید رویکرد منطقی خود به مسائل را افزایش دهید.
یک زن با بیدار کردن آنیموس در خود میتواند هویت شخصی خود را تقویت کرده و به استقلال مادی و فکری برسد. این کار با پرورش کهن الگوهای آتنا، آرتمیس و هستیا امکان پذیر است.
یگانگی آنیما و آنیموس
آنیما و آنیموس به ترتیب منطبق بر نفس و عقل بوده و زوجی الهی به حساب میآیند. یونگ معتقد است اگر آنیما و آنیموس در تضاد قرار نگیرند به وحدت و تمامیتی بسیار با ارزش میرسند که میتوان آن را خدا نامید. همان طور در دین اسلام نیز گفته میشود برای شناخت خدا باید خویشتن را به طور کامل شناخت. یکی از مولفههای ضروری خودآگاهی ارتباط با عناصر درونی مردانه و زنانه است. به زبان دیگر موجود کامل موجودی نر-ماده است و برای رسیدن به فردیت، باید آنیما و آنیموس درون انسان یکی شوند.
سخن آخر
در درک و بروز آنیما و آنیموس نیز همچون خیلی از مسائل دیگر «تعادل» کلید طلایی است. برای مثال زنانی که آنیموس در آنها قویتر از آنیما شود یا به عبارتی انرژی مردانهشان بیش از انرژی زنانه قدرت پیدا کند و یا در مردانی که انرژی زنانه بیش از انرژی مردانه درک و تقویت شود، روانشان از تعادل و سلامت دور خواهد شد؛ بنابراین مهم است که بتوانید روشهای رسیدن به تعادل در زنانگی و مردانگی را بیابید. نکته قابل توجه این است که رسیدن به این تعادل برای هر کس متفاوت خواهد بود اما اگر در این زمینه موفق باشید، قادر خواهید بود به احساس بی نظیر یگانگی و کمال برسید.
همراهان گرامی، شما میتوانید درباره فلسفه یین و یانگ که نشانه تعادل در جهان و هستی است و به وحدت زنانگی و مردانگی اشاره دارد نیز در ستاره مطالعه کنید. نظرات و تجربیات خود در این زمینه را برای ما ارسال نمایید.
هلینه
بر خلاف بینش و باور یونگ زن و مرد دو جنبه ای نیستند بلکه ده جنبه ای به شکل زیر :
الف – فنومن یا یک منِ تجربی و واقعی و عینی و شهودی و پدیده ای .
ب – نوومن یا نُه منِ غیر تجربی و غیر واقعی و عینی بلکه استعلایی یا متائی و یا به قول یونگ سایه وار.
لذا هر فرد انسانی در ازل و در نظام احسن آفرینش مبداء از پنج زوج بنیادی و خودی آفریده شده است.
بر اساس مدرن ترین باور نوین!
لی لی
با سلام، آنیما یعنی نیمه موئنث یا نیم زوج خودی و ازلی – آسمانی یک مرد و آنیمو نیمه مذکر یا نیم زوج خودی ازلی – آسمانی یک زن. نیم زوج های خودی و ازلی باهدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن آفریده شده اند. در حیات های فراوان دنیوی یکی واقعی یا فنومنی و دیگری غیر واقعی و سایه وار یا نومنی و پشت سرهم به ظهور و پیدایش می رسند.از طریق چرخه وقوع مه بانگ های متوالی.
لوسی
روح و روان بطور مستقیم دارای جنسیت نمی باشند بلکه نفس مجرد یعنی من یا خود و کالبد. روح و روان بهمراه ماده خمیرمایه تثلیثی کالبدها یا تن ها و یا بدن ها می باشند لذا روح و روان از طریق کالبد دارای جنسیت می باشند و نه بخودی خود. جان عامل حیات بخش است و نه روح یا روان.
لوسی
سلام،
زن و مرد از لحاظ ژنتیکی نیمی از طرف پدر و نیمی از طرف مادر اند و فقط در سلول های حنسی بطور کامل زن یا مرد می باشند.هسته های سلول های بدن هرکدام دارای ۴۶ کروموزم و سلول های جنسی ۲۳ تا .
حقایقی که بنیان گذاران رشته های روانکاوی و روانشناسی تحلیلی از قبیل فروید و آدلر و یونگ و فروم نتوانسته اند به آن پی ببرند بطور خلاصه به شکل زیر می باشند:
الف – کاتِگوری های پنجگانه امیال و سرنوشت های جنسی.
ب – کاتِگوری های دهگانه نفسانی؛ پنج تا مردانه و پنج تا زنانه.