ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – برای نوشتن انشا، درباره هر موضوعی که باشد؛ نیاز به کشف احساسات در آن مورد است. به این ترتیب نوشتن انشا در مورد حس شنیدن صدای وزش باد پاییزی را میتوان با دویدنهای کودکانه یا قدم زدنهای عاشقانه بزرگسالی در کوچه باغها، پیوند زد.
انشا در مورد حس شنیدن صدای وزش باد پاییزی و خش خش برگها روی زمین به عنوان یک انشا در مورد پاییز، با رنگهای زرد و نارنجی و سرخ درهم آمیخته است. گویی هاله مبهمی از رقص برگ در آن دوردستها نمایان است…
انشا در مورد حس شنیدن صدای وزش باد پاییزی
انشا اول
مقدمه (زمینه سازی)
حس شنیدن صدای وزش باد پاییزی را چطور عنوان کنم؟ اگر چه برای بیان احساساتم به هنگام شنیدن صدای وزش باد پاییزی، کلمات زیادی را باید به یاری بطلبم، اما اگر بخواهم این احساس زیبا را کوتاه بیان کنم؛ باید بگویم که این احساس جزء نابترین احساساتی است که میتوان آن را تجربه کرد. از همان احساساتی که دل آدمی را به بازی میگیرد و روحش را به آرامش دعوت میکند. حال و هوای پاییز حیرتانگیز و مسرتبخش است؛ همان حال و هوایی که انسان را به قصد قدم زدن به خیابانهای بارانزده میکشاند. همان حال و هوایی که در آن، هوس راه رفتن روی برگهای خشک به سر آدم میزند؛ این هوا حتی نهیب سرماخوردگیهای فصلی را میدهد، اما باز هم چیزی از جذابیتهایش کاسته نمیشود.
بندهای بدنه (متن نوشته)
صدای وزش باد پاییزی تداعیگر صدای رگباری است که نوید بارش زیباترین باران را از دل آسمان خاکستری رنگ میدهد. صدای ضرب آهنگ قطرات باران پاییزی است، هنگامی که به شیشه پنجره اتاق میخورند و صدای برگهای زرد و خشک و سرما زدهای که روی زمین به رقص در میآیند و سرانجام زیر پای عابری میشکنند. از دل صدای وزش این باد حتی میتوان آوای زنگ مدرسه و هیاهوی بچهها را شنید که با سرخوشی و شادی به سمت کلاسهای درس روانه میشوند. احساس شنیدن صدای وزش باد پاییزی، چیزی نیست جز یک احساس بکر و لذت بخش که تک تک ویژگیهای جذاب این فصل اعجاب برانگیز را به یاد میآورد و زیباییهای این فصل را به همگان مینمایاند.
وقتی کتاب پر نقش و نگار زندگی را ورق میزنیم و در میان صفحات آن به دنبال تقویم زندگی میگردیم، برگی زیباتر از فصل پاییز در آن نخواهیم دید؛ فصلی که گویی در آن تک تک عناصر کائنات بخشندهتر میشوند. آسمان سخاوتمندانه قطرههای پر بار بارانش را به زمینهای تشنه هدیه میدهد، شاخههای درختان پاییززده سخاوتمندانه برگهای زرد و نارنجی و سرخ خود را تقدیم زمین و قدمهای پرشتاب عابران میکنند. نسیم پاییزی سخاوتمندانه نوازشهایش را نثار چمنزارها و شاخ و برگهای درختان میکند و حتی خورشید هم تابش زیباترین پرتوهایش را برای این فصل کنار گذاشته است. هوا دل انگیزتر میشود و نفس کشیدن در این هوا آسانتر از همیشه است.
شنیدن صدای وزش باد پاییزی، شنیدن مقدمه فصل پاییز است و همانند زنگ هشداری است که انسان را به خانه تکانی دل ترغیب میکند؛ این که حال و هوای خود را با تغییر فصل، تغییر دهیم. صدای وزش باد پاییزی ارمغان این فصل زیباست که در لابهلای موهای پریشان بید میپیچد و گیسوان پر پیچ و تابش را به بازی میگیرد، قلمروی سرسبز درختان کاج را فتح کرده و به سمت شمشادهای پر نشاط حاشیه دشتها پیشتازی می کند. شیشههای پنجره خانهای گرم و روشن را به ارتعاشی لحظهای وامیدارد، کلاه دختربچهای بازیگوش را از سرش میقاپد و سرانجام گوشهای ما را مملو از آوای سرزندگی میکند. آواز وزش باد پاییزی زیباترین ملودی تقویم سال است که شنیده میشود و قلب را به لرزه وا میدارد.
بند نتیجه (جمع بندی)
در پایان باید بگویم به تعبیر من، احساس شنیدن صدای ورزش باد پاییزی خودش به تنهایی میتواند جزء طلاییترین تجربهها تلقی گشته و به انسان یادآور شود که هنوز زنده است و توان لذت بردن از پدیدههای زیبایی که در اطرافش جلوهگری میکنند را دارد. فرقی نمیکند به دنبال لذت بردن از کدام دسته از زیباییهای طبیعت باشیم، پاییز فصلی است که میتواند تک تک این زیباییها را تقدیم احساسات ما کند. پاییز و حال و هوایش، احساسی نوظهور و بدیع را در ما به وجود میآورد تا با لذت هر چه تمامتر نظارهگر زیباییهای این سه ماه با شکوه سال باشیم.
انشا دوم
مقدمه (زمینه سازی)
میخواهم درباره حس شنیدن صدای وزش باد پاییزی بنویسم، احساسی که برای بیان کردنش باید تک تک زوایای وجودم را بررسی کنم. حال و هوای پاییزی به گوشه گوشه جان آدم رسوخ میکند و اکسیر حیاتبخش و بیمانند خود را به تک تک سلولهای وجود انسان مینوشاند. سخن گفتن از پاییز کلام را زیبا میکند و به واژهها وسعت میدهد. کمتر انسانی را میتوان یافت که نسبت به دلرباییهای فصل پاییز بیتفاوت باشد و این فصل و پدیدههای جذابش را ستایش نکند.
بندهای بدنه (متن نوشته)
در میان تمام فصلهای سال، گویی احساساتمان نسبت به پاییز، قویتر از هر فصل دیگری است. ویژگیهای این فصل زیبا را نمیتوان با هیچ کدام از فصلها مقایسه کرد. تابلوی نقاشی برگهای خزانزده و رقص موزون آنها در باد، قطرات شفاف باران که از دل آسمان سربی رنگ سرازیر میشوند، آفتاب کم رمق خورشید که در جدال با ابرهای تیره بازنده شده است ، سرمایی که بهانه جستجو برای یافتن لباسهای گرم را فراهم میکند و حتی شوق زایدالوصفی که برای خریدن وسایل مدرسه داریم را تنها میتوان در فصل قشنگ پاییز دید. تنها این فصل است که میتواند اکسیر این شادی و تکاپو را به قلبهای ما تزریق کند و بهترین و زیباترین احساسات جهان را در روح و ذهن ما کلید بزند.
حال و هوای پاییزی آن قدر قدرت دارد که حتی در اواخر تابستان نیز دلهایمان را درمینوردد و فرا رسیدن این فصل را شادباش میگوید. در این فصل انگار دیدن کوچ پرندهها نیز لذتبخشتر است یا وقتی بر روی شاخه مستحکم درختی پاییزی لانه بنا میکنند تا بچههایشان را از گزند سرمایی که هر لحظه نزدیکتر میشود، مصون بدارند! نغمههای پرندهها با هوهوی باد در میآمیزد و به جان رهگذران خیابان مینشیند تا لذت قدم زدن در عصر پاییزی در حاشیه خیابان خیس و پوشیده از برگ را برایشان صد چندان کند. پاییز قابلیت این را دارد که مردم را برای دیدن جذابیتهایش از خانههای گرمشان بیرون بکشد و آنها را به قدم زدن در این هوا مجاب کند.
زیبایی حس شنیدن صدای وزش باد پاییزی، با غماندود بودن حسی که از خرد شدن برگهای زرد و سرمازده در زیر قدمها به سراغمان میآید، برابر است. همان برگهایی را که چندی پیش سرسبزی آنها، مجال تنفس را برای ما فراهم میکردند، اکنون با بیرحمی و حتی با لذتی که از شنیدن صدای شکستنش ناشی میشود، پایمال میکنیم. اما باز هم درختان، سخاوتمندانه برگهای زرد و سرخشان را زیر قدمهای ما فرش میکنند و از عریان شدن باکی ندارند، چرا که میدانند درختان چه زمانی که از برگ پوشیده شدهاند و چه زمانی که دیگر برگی روی آنها دیده نمیشود، مفهوم زندگی را تداعی میکنند؛ و بیشک درختان پاییزی در زیبایی همتا ندارند.
بند نتیجه (جمع بندی)
در آخر باید بگویم که حس شنیدن صدای وزش باد پاییزی چیزی جز درک آرامشی عظیم نیست، آرامشی که وسعت دلها را یادآور می شود و ثابت میکند که میتوان احساسات خاک خورده و پنهان شده در گنجینه دل را از ژرفای آن بیرون کشید و باز هم گرد و غبار را از روی آن زدود و نسبت به ادامه زندگی مشتاق بود. نگریستن به زیباییهای پاییزی، پیام آور این است که میتوان با اعتنای دقیقتر به پدیده های زیبای جهان، امید و انگیزه بیشتری را پیشه زندگی کرد و از یاس و ناامیدی دور شد.
بیشتر بخوانید: ۲ نمونه انشا مقایسه انسان و درخت خلاقانه و ادبی
کلام آخر
اگر قرار بود شما انشا در مورد حس شنیدن صدای وزش باد پاییزی بنویسید، از چه منظری به این فصل سال نگاه میکردید؟ پاییز زیباست یا غمانگیز؟ انشا در مورد روزی که به کلاس اول دبستان رفتم نیز میتواند چنین رنگ و بویی داشته باشد. نظرات خود را در این در بخش ارسال نظر ستاره، با ما و سایر خوانندگان در میان بگذارید.
بدون نام
خیلی خیلی خوب بود