قربان نجفی شخصیت کمحاشیه و دوست داشتنی سینما، تلویزیون و تئاتر ایت. در این بخش از بیوگرافی بازیگران ستاره، به زندگی شخصی این بازیگر پرداختهایم.
بیوگرافی قربان نجفی
قربان نجفی در نخستین روز از فروردینماه سال ۱۳۴۷، در دل طبیعت بکر و زندگی عشایری قشقایی، در فیروزآبادِ استان فارس چشم به جهان گشود. کودکی او در زیر سایهی چادرهای عشایری سپری شد، تجربهای که نهتنها خاطراتی ماندگار بلکه تأثیری ژرف بر شخصیت منحصربهفرد او گذاشت. پدرش که همواره شنوندهی مشتاق داستانهای رادیویی بود، نخستین جرقههای علاقه به داستان و دنیای رادیو را در ذهن قربان روشن کرد. این علاقهی کودکی سالها بعد به واقعیت پیوست و او را به آرزوی دیرینهاش، یعنی داستانگویی در رادیو رساند.
همسر و فرزند قربان نجفی
زندگی شخصی قربان نجفی همچون پردهای از راز و ابهام است که جزئیات چندانی از آن برملا نشده است. آنچه میدانیم این است که او زندگی مشترک خود را سالهاست که آغاز کرده و ثمرهی این ازدواج، پسری به نام مانی بوده که در سیویکم مردادماه سال ۱۳۹۲ به دنیا آمده است. با این حال، از همسر قربان نجفی اطلاعات دقیقی در دست نیست و او ترجیح داده است حریم خصوصی خانوادهاش را از چشم رسانهها دور نگه دارد.
تحصیلات قربان نجفی
قربان نجفی با عزمی راسخ گامهای خود را به سوی آرزوی دیرینهاش یعنی ورود به عرصهی هنر برداشت. او با پشتکار و تلاش بیوقفه، موفق شد مدرک کارشناسی خود را در رشتهی تئاتر از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر کسب کند. این نقطهی آغاز، دروازههای دنیای پررمزوراز هنر و بازیگری را به روی او گشود و راهی را که همواره در آرزویش بود، برایش هموار ساخت.
شروع فعالیت هنری قربان نجفی
سرانجام در سال ۱۳۷۳، قربان نجفی توانست رویای دیرینهی کودکی خود را به واقعیت تبدیل کند و قدم به عرصهی رادیو بگذارد. او حضورش در این رسانه به سرعت پررنگ شد و به عنوان گویندهای چیرهدست و توانا در میان همکاران و شنوندگان رادیو جایگاه ویژهای پیدا کرد. قربان نجفی تجربه و حال و هوای کار در رادیو را اینگونه بازگو میکند که وقتی برای اولین بار به سازمان وارد شد، آرمانشهری را که همیشه در ذهن داشته، محقق شده دیده است. دقیقاً شبیه به احساسی که او هنگام ورود به دانشکده تجربه کرده بود؛ اما خیلی زود شرایط طوری پیش رفت که تصمیم گرفت تمام تمرکزش را روی کار بگذارد تا بتواند حداقلهای زندگی، مثل خوراک، سرپناه و فرصتی برای ادامهی کار در تئاتر را تأمین کند.
آغاز بازیگری قربان نجفی
سال ۱۳۷۴ را میتوان نقطهی عطفی در مسیر حرفهای قربان نجفی دانست؛ سالی که او با ایفای نقش در فیلم سینمایی سایه به سایه به کارگردانی علی ژکان، به طور رسمی پا به عرصهی بازیگری سینما گذاشت. این فیلم نهتنها آغازگر فصل جدیدی در زندگی هنری او بود، بلکه به عنوان سکوی پرتابی برای این بازیگر پراستعداد و سختکوش عمل کرد و تواناییهایش را در معرض دید مخاطبان و منتقدان قرار داد.
قربان نجفی در سریال ها
در سال ۱۳۷5 قربان نجفی با حضور در سریال نوعی دیگر به کارگردانی بهروز بقایی، برای اولین بار به دنیای تلویزیون راه یافت. از آن زمان تاکنون، او در مجموعههای تلویزیونی متعددی ایفای نقش کرده و تواناییهای خود را به نمایش گذاشته است. از جمله آثار شاخصی که نجفی در آنها بازی کرده، میتوان به سریالهایی چون یک مشت پر عقاب به کارگردانی اصغر هاشمی، نفس ساختهی جلیل سامان، مستوران به کارگردانی مشترک مسعود آبپرور و سید جمال سیدحاتمی، خاتون به کارگردانی تینا پاکروان، و وارش به کارگردانی احمد کاوری اشاره کرد. او در این پروژهها با چهرههای سرشناس بازیگری همچون حامد بهداد، حمیدرضا آذرنگ، نگار جواهریان، علیرضا کمالی، ساناز سعیدی، علیرضا خمسه و بسیاری دیگر همبازی شده و تجربیات ارزشمندی را در کارنامهی هنری خود ثبت کرده است.
قربان نجفی در سینما
قربان نجفی در عرصهی سینما نیز همچون تلویزیون، حضوری پررنگ و پرکار داشته است. او در فیلمهای سینمایی متعددی نقشآفرینی کرده که از جملهی آنها میتوان به پذیرایی ساده به کارگردانی مانی حقیقی، طهران تهران ساختهی داریوش مهرجویی، دختر به کارگردانی رضا میرکریمی، جنون ساختهی کامران قدکچیان، و ژن خوک به کارگردانی سعید سهیلی اشاره کرد. نجفی در این آثار با بازیگران سرشناسی همچون پانتهآ بهرام، ترانه علیدوستی، فرهاد اصلانی، کامبیز دیرباز، سینا مهراد و دیگر چهرههای مطرح سینمای ایران همبازی شده و تواناییهای خود را در قالب نقشهای متنوع به نمایش گذاشته است.
قربان نجفی در تنگه ابوقریب
یکی از آثار سینمایی ماندگاری که قربان نجفی در آن به ایفای نقش پرداخته، فیلم سینمایی تنگه ابوقریب به کارگردانی بهرام توکلی است. او در مصاحبهای دربارهی تجربهی بازی در این فیلم گفته است: «من در فیلم سینمایی تنگه ابوقریب نقشآفرینی کردم و نقش بسیار خوبی هم به من سپرده شد. اما متأسفانه سکانسهای من به دلایلی که ترجیح میدهم دربارهشان صحبت نکنم، از نسخهی نهایی فیلم حذف شد. در این فیلم، نقش یک فرمانده را بازی میکردم که در جریان ماجرای تنگه ابوقریب، رشادتهای بسیاری از خود نشان میداد و در نهایت، در راه بازگشت، بر اثر اصابت خمپاره شهید میشد. این شخصیت، فرمانده گردان بود و یکی از نقشهای اصلی فیلم به شمار میرفت. من برای این نقش بسیار تلاش کردم و دوست داشتم نتیجهی زحماتم در فیلم دیده شود، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد.»
قربان نجفی در ستایش
قربان نجفی با ایفای نقش صفایی برادر انیس در سریال محبوب ستایش به شهرتی فراگیر دست یافت و نامش در خاطر مخاطبان ماندگار شد. او در هر سه فصل این سریال حضور داشت و با بازی عمیق و تأثیرگذار خود، ابعاد مختلف شخصیت پیچیدهی صفایی را به تصویر کشید. نجفی در این مجموعهی تلویزیونی که به کارگردانی سعید سلطانی ساخته شد، در کنار بازیگران سرشناسی همچون داریوش ارجمند، نرگس محمدی، سیما تیرانداز، مهدی سلوکی، رامسین کبریتی و دیگر چهرههای مطرح تلویزیون، نقشآفرینی کرد و اثری ماندگار از خود به جای گذاشت.
دیدگاه قربان نجفی درباره بازیگری
قربان نجفی دربارهی فلسفهی بازیگری خود چنین میگوید که حتی اگر فرصتی پیش بیاید و به هالیوود برود و نقشهای بزرگی هم به او پیشنهاد شود، این موفقیت او را راضی نخواهد کرد؛ زیرا دوست دارد برای جامعهی خودش کار کند و تحسین مردم ایران را به دست آورد. به همین دلیل است که او هیچگاه نتوانسته خودش را برای ترک ایران متقاعد کند. قربان نجفی بیشتر ترجیح میدهد در نقشهایی ظاهر شود که تأثیرگذار بوده و دیده شوند، مگر اینکه شرایط خاصی پیش بیاید یا بیکاری به حدی آزارش دهد که مجبور شود نقشهای کوچکتر را بپذیرد. در غیر این صورت، معمولاً به سراغ چنین نقشهایی نمیرود.
نقش های مورد علاقه
قربان نجفی از بازی در سریال پدر خاک به کارگردانی نادر کجوری رضایت دارد. او در این سریال نقش مردی را داشت که از دوست داشتن زیاد زن خود را به قتل رساند و در تمام روزهایی که در زندان بود، در انتظار ملاقات او به سر میبرد. او همچنین نقشهایش در فیلم آخر بازی، پیدا و پنهان و مواجه را بسیار دوست دارد. قربان نجفی در مورد گریمهای خود نیز میگوید: «به دلیل استخوانی بودن چهرهام، گریمور جای کار خوبی دارد و گریمورها چنین چهرهای را خیلی میپسندند؛ به این ترتیب با کمترین گریم کاملا چهرهام عوض میشود. البته گریم به تنهایی و بدون خلاقیتهای بازیگری نمیتواند تاثیرگذار باشد، بلکه بازیگر با کمک گریم و میمیک صورت خود میتواند به القای نقش کمک کند؛ یعنی بدون حالتها و شگرد خاص بازیگر، گریم جواب نمیدهد.»
قربان نجفی و تجربه کارگردانی
فیلم سینمایی فصل ماهی سفید که در سال ۱۳۹۸ به تهیهکنندگی آرش سجادی حسینی ساخته شد، تنها تجربهی کارگردانی قربان نجفی به شمار میرود. این فیلم با درونمایهای اجتماعی و الهام گرفته از نمایشنامهی باغ آلبالو اثر آنتوان چخوف، در جشنوارهی بینالمللی فیلم بمبئی موفق به کسب جایزهی بهترین بازیگر مرد شد. در فصل ماهی سفید محمدرضا فروتن در نقش اصلی مرد فیلم ظاهر شده و بازیگرانی چون لادن مستوفی، ژاله علو، بیژن بنفشهخواه، میلاد کیمرام و دیگر چهرههای سرشناس سینما نیز در کنار او ایفای نقش کردهاند. این اثر تجربهی متفاوت و قابل توجهی در کارنامهی هنری قربان نجفی محسوب میشود.
خوانندگی قربان نجفی
قربان نجفی تنها به بازیگری محدود نشده و در عرصهی موسیقی نیز دستی بر آتش دارد. او تاکنون دو قطعهی موسیقی با عنوانهای گلن آتلی در سال ۱۳۹۲ و لیلی حوضک در سال ۱۳۹۶ منتشر کرده و در تلاش است تا با انتشار یک آلبوم مستقل، فعالیتهای هنری خود در این زمینه را گسترش دهد. نجفی همچنین در برنامهی محبوب خندوانه با اجرای یک آهنگ محلی قشقایی به همراه حسن میری، لحظهای بهیادماندنی برای مخاطبان و به ویژه خانوادهی بزرگ قشقایی خلق کرد. این حضور نشاندهندهی علاقهی او به حفظ و معرفی فرهنگ و موسیقی اصیل قشقایی است.
فیلم شناسی قربان نجفی
سینما
- فصل ماهی سفید (1398) (کارگردان)
- دشمنان (1398)
- ژن خوک (۱۳۹۷)
- تنگه ابوقریب (۱۳۹۶)
- او خوب سنگ میزند (۱۳۹۱)
- خاکستر و برف (۱۳۹۱)
- آقای مدیر (۱۳۹۰)
- پذیرایی ساده (۱۳۹۰)
- زیباتر از زندگی (۱۳۹۰)
- آسمان محبوب (۱۳۸۸)
- طهران تهران (۱۳۸۷)
- موج سوم (۱۳۸۷)
- آن مرد آمد (۱۳۸۶)
- آخرین ملکه زمین (۱۳۸۵)
- پیک نیک در میدان جنگ (۱۳۸۳)
- من بن لادن نیستم (۱۳۸۳)
- مواجهه (۱۳۸۳)
- مزرعه پدری (۱۳۸۲)
- آخر بازی (۱۳۷۹)
- رؤیای سبز (۱۳۷۸)
- فصل پنجم (۱۳۷۵)
- سایه به سایه (۱۳۷۴)
- فرار مرگبار (۱۳۷۴)
سریال
- مستوران (١۴٠١)
- خاتون (1400)
- سرجوخه (1400)
- خانه امن (1399)
- وارش (1398)
- ستایش ۳ (1398)
- نفس (1396)
- دیوار شیشهای (1396)
- ستایش ۲ (1392)
- آقای توپاز (1389)
- ستایش (1389)
- آخرین غزل (1387)
- شب میگذرد (1387)
- یک مشت پر عقاب (1384)
- نسیم وصل (1383)
- سرود خاک (1383)
- دردسرهای طلایی (1381)
- بیابان عشق (1380)
- غروب بیپایان (1379)
- پدر خاک (1379)
- آتش و شبنم (1379)
- عید آن سالها (1378)
- نوعی دیگر (1375)
- پیگرد (1375)
بهروز
اول از همه به قشقایی بودنش افتخار می کنیم و برایش آرزوی سلامتی توام با افتخار دارم