گفت و گوی حجت الاسلام نجم الدین طبسی درباره مسئله غدیر خم
حجت الاسلام و المسلمین نجم الدین طبسی از اساتید سطح عالی و خارج حوزه علمیه قم، در بحثی درباره واقعه غدیرخم، منابع اهل سنت و اقرار علمای معروف اهل تسنن راجع به این حقیقت را ذکر کرده که در ادامه توجه شما را به این بحث جلب میکنیم:
دو پروژه امت اسلامی
- یکی «پروژه الهی» که مسئله غدیر و تعیین جانشینی بعد از پیامبر اکرم (ص) است که از طرف خداوند تبیین شد
- و پروژه دیگر، «پروژه سقیفه» است یعنی؛ خدا و پیامبر (ص) برای بعد از رسالت برنامهای ندارند و چند نفر از اصحاب دور هم مینشینند. «البته نه همه امت اسلام و نه همه افراد در مدینه، بلکه یک عده خاص» دور هم مینشینند و تصمیم میگیرند و میگویند امت اسلامی تا قیام قیامت باید از تصمیمات سقیفه و رأی آنها تبعیت کنند و فضا را به گونهای ایجاد کردند که اگر کسی از ایشان تبعیت نکند به هزاران بر چسب متهم میشود و به رافضی و خارجی و امثال آن متهم میشوند.
استحکام مبانی شیعه در باب حدیث غدیر
هر چند منصفین اهل سنت در کتب حدیثی و تفسیری و تاریخی، به قضیه غدیر خم پرداخته اند، ولی شیعه و دوستان اهل بیت (ع) لازم نمیبینند که برای تقویت مبانی خود از کتب اهل سنت استفاده کنند و ما اگر مطالبی از کتب ایشان میآوریم از باب اتمام حجت بر خود آنهاست و این به معنی این نیست که ما عقایدمان را از منابع اهل سنت میگیریم.
آیات غدیر
در کتب اهل سنت شاهد این مطلب هستیم که نویسندگان اهل سنت و مفسرین آنها از قدیم الایام و از قرن دوم یا سوم به قضیه غدیر پرداخته اند، منصفین اهل سنت در تفاسیر خود به سه آیه که میرسند به قضیه غدیر اشاره میکنند.
آیه: سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ؛ معارج آیه
من از باب نمونه عرض میکنم این آیه را؛ حافظ ابوعبید هروی، متوفی ۲۲۳ ه.ق صاحب کتاب تفسیر الغریب قرآن و ابوبکر نقاش موصلی بغدادی متوفی ۳۵۱ و ابواسحاق ثعلبی نیشابوری متوفی ۴۲۷ ه.ق و همینطور در قرنهای بعدی تا قرن ششم و هفتم کسانی بوده اند که اهل انصاف بوده ضمن بیان این آیه، شان نزول آن را هم بیان میکنند و در تفاسیر خود آورده اند که جریان چه بوده است و این سائل چه کسی میباشد و عذابی که درخواست کرده چه بوده و برای چه موردی عذاب را درخواست نموده است و برای نمونه به کتاب “الکشف و البیان ثعلبی” م ۴۲۷ ه.ق استشهاد میکنم، وی در ذیل آیه اول سوره معارج روایتی را از سفیان بن عیینه نقل میکند: افرادی از سفیان بن عیینه پرسیدند این آیه درباره کیست و بعد وی این ماجرا را نقل میکند:
هنگامی که رسول خدا (ص) علی (ع) را در روز” غدیر خم” به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه” هر کس من مولی و ولی او هستم، علی مولی و ولی او است” چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد” حرث بن نعمان فهری” خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی تا به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم، ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه اینها را پذیرفتیم، اما با اینها راضی نشدی، تا اینکه این جوان (اشاره به علی ع است) را به جانشینی خود منصوب کردی، و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه، آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟! پیامبر ص فرمود:” قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است”. ” نعمان” روی بر گرداند در حالی که میگفت اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ:” خداوندا! اگر این سخن حق است، از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما به باران”! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل گشت”. |
علمای سنی که حدیث غدیر را ضعیف میدانند
از جمله ابن حزم اندلسی ظاهری که با دفاع از ابن ملجم مرادی، عداوت خود با امیر مؤمنان علیه السلام را علنی کرده است، در کتاب الفصل خود مینویسد:
و أما من کنت مولاه فعلى مولاه فلا یصح من طریق الثقات أصلاً. ( ابن حزم اندلسی، علی بن أحمد بن سعید بن حزم الطاهری أبو محمد (متوفای ۵۴۸ ه)، الفصل فی الملل والأهواء والنحل، ج ۴، ص ۱۱۶، ناشر: مکتبة الخانجی – القاهرة) |
و أما قوله من کنت مولاه فعلی مولاه فلیس هو فی الصحاح لکن هو مما رواه العلماء وتنازع الناس فی صحته فنقل عن البخاری و إبراهیم الحربی و طائفة من أهل العلم بالحدیث انهم طعنوا فیه وضعفوه …. حدیث من کنت مولاه… در کتب روائی صحیح شش گانه آورده نشده است، بعضی از دانشمندان آن را روایت کردهاند؛ ولی در صحت آن دچار اختلاف شدهاند، از بخاری و ابراهیم حربی وگروهی دیگر از اهل دانش نقل شده است که آنان این حدیث را تضعیف کردهاند. ( إبن تیمیة الحرانی، أبو العباس أحمد بن عبد الحلیم، منهاج السنة النبویة، ج ۷، ص ۳۱۹، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ناشر: مؤسسة قرطبة، الطبعة الأولى، ۱۴۰۶) |
و سعد الدین تفتازانی (متوفای ۷۹۱ هـ) در جواب از حدیث غدیر مینویسد:
و الجواب منع تواتر الخبر فإن ذلک من مکابرات الشیعة کیف وقد قدح فی صحته کثیر من أهل الحدیث ولم ینقله المحققون منهم کالبخاری ومسلم والواقدی. جواب ما این است که حدیث غدیر متواتر نیست و این از زورگوییهای شیعه است، زیرا بسیاری از علما و محققین علم حدیث؛ از جمله بخاری، مسلم و واقدی در صحتش اشکال کرده و آن را نقل ننمودهاند. التفتازانی، سعد الدین مسعود بن عمر بن عبد الله، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج ۲، ص ۲۹۰، ناشر: دار المعارف النعمانیة – باکستان، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۱ هـ – ۱۹۸۱ م. |
پاسخ:
حدیث غدیر نه تنها با سندهای صحیح نقل شده؛ بلکه به اعتراف بزرگان اهل سنت متواتر است و حتی کتابهای مستقلی در باره آن توسط علمای سنی نوشته شده است؛ اما پذیرش و اعتراف به آن نیازمند قلب سلیم، تقوا و انصاف است که متأسفانه برخی از دشمنان اهل بیت علیهم السلام؛ از جمله ابن تیمیه حرانی و ابن حزم اندلسی از داشتن آن محروم بودهاند.
ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان در باره ابن تیمیه و انصاف آن در نقد احادیث، مینویسد:
لکن وجدته کثیر التحامل إلى الغایة فی رد الأحادیث التی یوردها بن المطهر وان کان معظم ذلک من الموضوعات والواهیات لکنه رد فی رده کثیرا من الأحادیث الجیاد التی لم یستحضر حالة التصنیف مظانها.
ابن تیمیه در ردّ احادیثی که علامه حلی به آن استدلال کرده است زیاده روی نموده تا آنجا که احادیث خوب و معتبر فراوانی را رد کرده است.
(لسان المیزان، ج ۶، ص ۳۱۹، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی الوفاة: ۸۵۲، ناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات – بیروت – ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶، الطبعة: الثالثة، تحقیق: دائرة المعرف النظامیة – الهند)
|
و أنکر بن تیمیة فی کتاب الرد على بن المطهر الرافضی المؤاخاة بین المهاجرین و خصوصا مؤاخاة النبی صلى الله علیه وسلم لعلی قال لأن المؤاخاة شرعت لإرفاق بعضهم بعضا ولتألیف قلوب بعضهم على بعض فلا معنى لمؤاخاة النبی لأحد منهم ولا لمؤاخاة مهاجری لمهاجری وهذا رد للنص بالقیاس وإغفال عن حکمة المؤاخاة. ابن تیمیه در کتابش که رد بر علامه حلی است داستان عقد برادری بین مهاجران مخصوصاً بین رسول خدا و علی را انکار کرده و میگوید: فلسفه عقد اخوت برای تألیف دلها و ایجاد محبت و دوستی بین دو نفر تشریع شد؛ ولی بین دو مهاجر و شخص رسول خدا بی معنی است. این حرفها را کسی میزند از حکمت این دستور بی خبر است. (فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج ۷، ص ۲۷۱، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی الوفاة: ۸۵۲، ناشر: دار المعرفة – بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب) |
فقد کان الدافع لتحریر الکلام على الحدیث و بیان صحته، أننی رأیت شیخ الإسلام بن تیمیة، قد ضعف الشطر الأول من الحدیث و أما الشطر الآخر، فزعم أنه کذب! و هذا من مبالغته الناتجة فی تقدیری من تسرعه فی تضعیف الأحادیث قبل أن یجمع طرقها و یدقق النظر فیها و الله المستعان. غرض من از تشریح حدیث غدیر و بیان صحت آن، تضعیف ابن تیمیه بخش اول (من کنت مولاه فعلی مولاه) و دروغ دانستن بخش دوّم (اللهمّ وال من والاه…) آن است، این زیاده روی ابن تیمیه و عجله در تضعیف احادیث قبل از مطالعه در اسناد متعدد روایت و دقت نظر در صحت و سقم آن است. (البانی، محمد ناصر، السلسلة الصحیحة، ج ۴، ص ۲۴۹ ) |
آنچه ما نقل کردیم، مختصری از اعترافات بزرگان سنی و صحه گذاشتن آنها بر حدیث غدیر بود، برای اطلاع بیشتر به کتاب الغدیر، ج ۱، ص ۲۹۴ مراجعه بفرمایید. علامه امینی رضوان الله تعالی علیه ۴۳ نفر از دانشمندان سنی را نام میبرد که تصریح به صحت حدیث غدیر کردهاند.
سخن آخر
مه لقا عالمی
خخخخخخخخ