شعر انار کلاس اول؛ همه چیز درباره شعر صد دانه یاقوت

شعر صد دانه یاقوت یا شعر انار یکی از اشعار خاطره انگیز است که در کتاب درسی فارسی اول دبستان قرار دارد. شاعر آن مصطفی رحماندوست در هشت بند به میوه انار اشاره می‌کند.

شعر صد دانه یاقوت

صد دانه یاقوت یکی از بهترین شعرهای مصطفی رحماندوست است. کلمات ساده و قابل فهم، مصراع‌های کوتاه و ضرباهنگ آن باعث شده این شعر خیلی زود به حافظه سپرده شود و جزو ترانه‌های محبوب کودکان دربیاید. این شعر اواخر دهه پنجاه در مجله کیهان بچه‌ها چاپ شد، پس از آن در کتاب فارسی اول دبستان آمد. در سال‌های اخیر نشر پیدایش این شعر را به همراه دیگر شعرهای کودکانه مصطفی رحماندوست درباره یازده میوه در کتابی به همین نام با تصویرگری هدی حدادی منتشر کرده است.

 

عکس نوشته شعر صد دانه یاقوت

 

در ادامه مطلب ابتدا شعر صد دانه یاقوت را می‌خوانید، سپس از حس و حال شاعر هنگام سرودن شعر انار مطلع می‌شوید و در انتها می‌توانید آهنگ آن را بشنوید.

 

تصویر شعر صد دانه یاقوت

 

متن شعر صد دانه یاقوت

صد دانه یاقوت
دسته به دسته
با نظم و ترتیب
یک جا نشسته

هر دانه‌ای هست
خوش رنگ و رخشان
قلب سفیدی
در سینه آن

یاقوت‌ها را
پیچیده با هم
در پوششی نرم
پروردگارم

سرخ است و زیبا
نامش انار است
هم ترش و شیرین
هم آبدار است

 

عکس شاعر شعر صد دانه یاقوت

 

داستان سرودن شعر صد دانه یاقوت

صد دانه یاقوت سال ۵۸ در جبهه سروده‌ شده و خاستگاهش تپه‌های الله‌اکبر است. رحماندوست تعریف می‌کند:

اوایل جنگ که متجاوزین به جنوب کشور تجاوز کردند ما هم مانند دیگر افراد این سرزمین سعی کردیم به دفاع بپردازیم. به جبهه رفتم و جزو جنگ‌های نامنظم شهید چمران شدم.

زمانی که وارد میدان جنگ شدم چیزی بلد نبودم و در همان‌جا یاد می‌گرفتیم و به کار می‌بردیم. در یکی از عملیات‌ها برای شناسایی وارد شدیم و به راه افتادیم، همین‌طور که می‌رفتیم، با بی‌سیم اطلاع دادند که «زمین‌گیر شوید زیر نظر دشمن قرار گرفتید.» واقعاً نمی‌دانستیم زمین‌گیر شدن یعنی چی؟ روی زمین خوابیدیم و چاله‌ای پیدا کردیم و در آن خزیدیم. مجبور شدیم حدود سی و پنج ساعت آنجا بمانیم و بعد از آن به ما خبر دادند که می‌توانیم برگردیم.

وقتی‌که می‌خواستیم برگردیم توان نداشتیم، چراکه نه آب و نه غذایی خورده بودیم. با یک موتور، کمی نان، ماست چکیده و چند تا انار برای ما فرستادند. بچه‌ها هجوم بردند و مشغول خوردن نان و ماست و آب شدند. مثلاً ادب به خرج دادم و انار را خوردم. وقتی که انار را باز کردم دانه‌هایش بیرون افتاد…
وقتی‌که دانه‌ها بیرون افتاد، به یاد گردنبند مرحوم مادرم افتادم که چند دانه یاقوت داشت و گفتم: «وای چه‌قدر یاقوت!» از آنجا که راهی شدیم، در مسیر برگشت این شعر را گفتم و از همان‌جا برای کیهان بچه‌ها ارسال کردم.

 

عکس شعر صد دانه یاقوت

 

آهنگ شعر صد دانه یاقوت

آهنگ صد دانه یاقوت با آهنگسازی ناصر چشم آذر برای فیلم سینمایی خواهران غریب ساخته شده است.

 

آهنگ تصویری صد دانه یاقوت

 

سخن آخر

در انتها امیدواریم این مطلب مورد رضایت شما قرار گرفته باشد. چنانچه خاطراتی در رابطه با این شعر دارید، آنها را با ما و مخاطبان ستاره در میان بگذارید. همچنین اگر به خواندن اشعار مصطفی رحماندوست علاقه‌مند هستید، پیشنهاد ما به شما گزیده بهترین اشعار مصطفی رحماندوست است.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید