ستاره | سرویس روانشناسی – به طور کلی، یک جامعه، شرکت و یا حتی یک تیم کوچک برای موفقیت در کسبوکار مربوطه نیاز به دوراندیشی و پایبندی به چشمانداز مورد نظر خود دارند. در واقع، مدیر گروه باید چشماندازی برای تیم، شرکت یا سازمان در نظر گرفته و با دوراندیشی نیازها و اقدامات لازم برای رسیدن به هدف را مد نظر قرار دهد. در این مقاله، به تشریح مفهوم مدیریت استراتژیک در راستای دستیابی به اهداف سازمان پرداخته و اهمیت برخورداری از این علم را مورد بررسی قرار میدهیم.
چرا مدیریت استراتژیک مهم است؟
با توجه به آنچه که در بخش مقدمه به تشریح آن پرداختیم، میتوان گفت که آیندهنگری مدیران در یک کلام «مدیریت استراتژیک» نامیده میشود. در واقع، مدیران ارشد تیم با برخورداری از این علم و بهکارگیری آن میتوانند به رشد سازمان کمک کرده، به هدف مورد نظر رسیده و در شرایط بحرانی نیز به خوبی از چالشهای پیش رو عبور کنند.
مفهوم مدیریت استراتژیک چیست؟
پیش از بررسی مفهوم «مدیریت استراتژیک» بهتر است با مفهوم استراتژی آشنا شویم. در واقع، طبق تعریف ارائهشده از سوی سازمان بینالمللی ISO، «استراتژی» به مجموعهای از فعالیتهای برنامهریزیشده در جهت دستیابی به یک هدف کلی اشاره دارد. به عبارتی، مدیران ارشد تیم متناسب با فعالیتهای برنامهریزیشده (استراتژیهای تدوینشده) به منظور بهرهبرداری از منابع، شیوه ارتباطات سازمانی با بازار، رقبا و سایر عوامل محیطی تأثیرگذار بر سازمان برنامهریزی میکنند. به علاوه، برنامهریزی با استفاده از استراتژیهای راهبردی به منظور دستیابی به اهداف سازمان نیز «برنامهریزی استراتژیک» نامیده میشود.
بنابراین «مدیریت استراتژیک» عبارت است از فراهم کردن چارچوبی مناسب برای مدیریت هر یک از فازهای چرخه برنامهریزی استراتژیک از مرحله تدوین راهکارهای ضروری تا دستیابی به هدف مد نظر. به بیان سادهتر میتوان گفت که مدیریت استراتژیک به سازمان کمک میکند تا دریابد که در حال حاضر در چه موقعیتی قرار دارد و قصد دارد تا به چه جایگاهی برسد. به عبارتی، این سیستم عوامل محیطی داخلی و خارجی را بررسی کرده و سپس استراتژیهای مناسب به منظور موفقیت سازمان را تدوین، اجرا، ارزیابی و کنترل میکند.
به عبارتی، این فرآیند امکانی را برای سازمان فراهم میآورد تا بدین وسیله بر مشکلاتی غلبه کنند که منجر به کسب نتایج ضعیف در روند دستیابی به چشمانداز مورد نظر میشوند. به علاوه، در هر یک از فازهای برنامهریزی استراتژیک، جزئیاتی دقیق در راستای موفقیت سازمان ارائه میشوند که همین امر موجب میشود تا روند برنامهریزی استراتژیک قابلیت ارزیابی و پیگیری داشته و بتوان به خوبی در راستای اهداف سازمان گام برداشت.
مزایای بهکارگیری مدیریت استراتژیک جهت دستیابی به اهداف سازمان
مدیریت استراتژیک در راستای دستیابی به اهداف سازمان، مستقل از رویکرد برنامهریزی بوده و میتوان آن را متناسب با فرآیندهای سازمان مورد نظر پیادهسازی کرد. به علاوه، مدیریت استراتژیک هر شرکت یا سازمان اطلاعاتی دقیق در رابطه با هر یک از فازهای برنامه استراتژیک مربوطه را شامل میشود.
۱. حفظ ارتباط و وابستگی مابین بخشهای مختلف
از سوی دیگر، این روش منجر میشود تا ارتباط و وابستگی مابین بخشهای مختلف برنامه استراتژیک حفظ شده و بدین ترتیب راهی مناسب برای پیشبرد چرخه برنامهریزی استراتژیک فراهم آورده شود.
۲. رسیدن به چشم انداز مورد نظر
به علاوه، با استفاده از تکنیکهای مدیریت استراتژیک میتوان به صورت مؤثرتری فازهای مختلف برنامهریزی استراتژیک را طی کرده و در نهایت به چشمانداز مورد نظر سازمان دست یافت. همچنین این فرآیند امکان پشتیبانی جهت مدیریت ریسک بخشهای مختلف برنامه راهبردی سازمان را فراهم میکند.
۳. امکان برنامهریزی به صورت پویا
از دیگر قابلیتهای این علم میتوان به امکان برنامهریزی به صورت پویا و اعمال تغییر در بخشهای مختلف برنامه مورد نظر اشاره کرد.
۴. نظارت بر روند چرخه برنامه تدوین شده
همچنین با بهکارگیری تکنیکهای مدیریت استراتژیک میتوان بر روند چرخه برنامهی تدوینشده نظارت داشته، کیفیت آن را تحلیل کرده و روند پیشرفت برنامه راهبردی سازمان را مورد ارزیابی قرار داد.
۵. مدیریت شرایط بحرانی
در نهایت، این فرآیند اطلاعاتی مناسب به منظور تصمیمگیری استراتژیک در شرایط بحرانی سازمان ارائه میدهد.
برنامهریزی استراتژیک از چه فازهایی تشکیل شده است؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، چرخه برنامهریزی استراتژیک، مستقل از رویکرد مورد استفاده برای توسعه یک برنامه استراتژیک بوده و شامل پنج مرحله است که عبارتند از:
- تحلیل نیازهای تیم، شرکت یا سازمان در راستای دستیابی به هدف مورد نظر
- طراحی برنامهای متناسب با نیاز سازمان جهت دستیابی به چشم مورد نظر و عبور از شرایط بحرانی
- اولویتبندی هر یک از طرحهای تدوینشده و انتخاب طرحی متناسب با شرایط سازمان
- پیادهسازی راهبرد انتخابشده و مدیریت زمان اجرای هر یک از فازها
- ارائه اطلاعات مورد نیاز جهت اتخاذ تصمیمات استراتژیک در سازمان
به عبارتی، هر یک از فازهای فوق پس از اتمام فاز قبلی آغاز شده و سپس در پایان مرحله پنجم از سر گرفته میشوند، بدین معنی که پس از ارائه اطلاعات مورد نیاز جهت اتخاذ تصمیمات استراتژیک در سازمان مجدداً نیازهای افراد، شرکت یا سازمان تحلیل شده و در صورت نیاز تغییرات لازم در برنامه اعمال میشوند. در همین راستا، چرخه برنامهریزی استراتژیک برخلاف سالیان گذشته به فرایندی پویاتر تبدیل شده است که بدین ترتیب میتوان متناسب با نیاز تیم، سازمان یا شرکت تغییرات مورد نظر را در هر یک از فازهای آن اعمال کرد. به عبارت بهتر، در چرخه جدید از برنامهریزی استراتژیک مدیریت تغییرات باید به صورت دقیقتری انجام شود تا از ایجاد اختلالات و بینظمیهای احتمالی در روند مربوط به مسائل مدیریتی کاسته شود.
چرا مدیریت استراتژیک مهم است؟
در این بخش، برخی از بارزترین دلایل اهمیت بهکارگیری مدیریت استراتژیک برای یک تیم، شرکت یا سازمان را مورد بررسی قرار میدهیم.
۱. رسیدن به اهداف و چشم انداز سازمان
سازمانها میتوانند با بهکارگیری مدیریت استراتژیک و با تمرکز بر جزئیات برنامهریزی استراتژیک به نتایج، اهداف و چشمانداز مورد نظر خود برسند. به علاوه، مدیریت راهبردی راهنمایی جامع برای ایجاد برنامههایی واضح، ساده و قابلدرک فراهم میکند، به طوری که این برنامهها به خوبی ساختار یافته بوده با پیروی از آنها میتوان به اهداف مورد نظر دست یافت.
۲. تحلیل و بررسی کیفیت برنامه
همچنین با برخورداری از علم مدیریت استراتژیک میتوان اطلاعاتی دقیق و روشی مناسب برای ارائه، تحلیل و بررسی کیفیت برنامه مورد نظر ارائه کرد. به عبارت بهتر، این سیستم یکسری روش استاندارد را برای ارزیابی طرحهای استراتژیک، ارائه اطلاعاتی ارزشمند به مدیران جهت اولویتبندی و انتخاب طرحهای استراتژیک مناسب فراهم میکند.
۳. مدیریت فازهای مختلف برنامه ریزی استراتژیک
به علاوه، از جمله دیگر دلایل اهمیت مدیریت استراتژیک میتوان به قابلیت مدیریت فازهای مختلف برنامهریزی استراتژیک با استفاده از اطلاعات جمعآوری شده در مرحله طراحی اشاره کرد. در واقع، این سیستم امکان نظارت بر اجرای برنامه، پیگیری روند پیشرفت، نظارت بر صحت اجرای هر فاز و رفع ریسکهای احتمالی را فراهم میکند.
۴. تعریف چرخه اتفاقات غیرقابل پیش بینی
همچنین مدیریت استراتژیک قابلیت بررسی مجدد چرخه مربوط به اتفاقات غیرقابلپیشبینی و درخواستهای متناسب با نیاز تیم، شرکت یا سازمان را فراهم میآورد به طوری که با ارزیابی و اولویتبندی هر یک بر اساس استانداردهای تدوینشده در برنامهریزی استراتژیک و اعمال تغییرات مورد نظر میتوان برنامهای متناسب با نیاز سازمان تنظیم کرد.
۵. دیگر ویژگیها
از سوی دیگر، مدیریت استراتژیک امکان نظارت بر شاخصهای کلیدی عملکرد، بررسی شاخصهای پیشبینی ریسک، آنالیز شاخصهای نحوه عملکرد برنامه و سایر عوامل محیطی خارجی که نشاندهنده تغییرات بازار بالقوه هستند را فراهم میکند.
جمعبندی
با توجه به آنچه که در این مقاله بیان شد، چنانچه تیم، شرکت یا سازمانی دارید که نیاز به هماهنگی بخشهای مختلف یا گروههای مختلف در راستای دستیابی به اهداف کوتاهمدت یا بلندمدت داشته باشد، احتمالاً به تدوین نوعی مدیریت استراتژیک نیاز دارید. داشتن هوش تجاری قوی نیز به شما در مدیریت استراتژیک بهتر کمک شایانی خواهد کرد، به همین خاطر پیشنهاد میکنیم با کاربرد هوش تجاری در تصمیم گیری سازمانها آشنا شوید. آیا تا به حال قوانین مربوط به مدیریت استراتژیک را به کار گرفتهاید؟ آیا با چالشهای پیش رو در جهت دستیابی به اهداف تیم خود آگاه هستید؟ نظرات، تجربیات و پیشنهادات خود را در این باره با ما و کاربران ستاره در میان بگذارید.