تفاوت حقیقت و واقعیت چیست؟ این سوال برای بسیاری از ما پیش آمده است. تفاوت این دو مفهوم به ریشه این کلمات و تعریف هریک از آنها باز میگردد. به طور کلی واقعیت غیرقابل تغییر و حقیقت قابل تغییر است.

ستاره | سرویس عمومی - تفاوت حقیقت و واقعیت چیست؟ در زندگی روزمره ممکن است این دو واژه به جای هم مورد استفاده قرار بگیرند، اما زمانی که به ریشه این دو کلمه در لغتنامه مراجعه میکنیم به جواب دیگری میرسیم. واقعیت (Fact) از ریشه وَقَعَ به معنای چیزی که اتفاق افتاده است و حقیقت (Truth) از ریشه کلمه عربی حق، به معنای راست و درست بکار میرود. در این مطلب با ارائه چند مثال بیشتر به تفاوت این دو مفهوم پرداختهایم.
اگر مطالعه بخش خاصی از این مطلب مدنظر شماست، با انتخاب عناوینی که در فهرست موضوعی زیر ارائه شدهاند، به موضوع دلخواه خود برسید.
تعریف واقعیت
واقعیت آن چیزی است که وجود دارد. واقعیات براساس تحقیقات تجربی و اقدامات قابل اندازهگیری اثبات میشود، بنابراین اموری غیرقابل انکار و بدیهی هستند، برای مثال عدد ۳ یک عدد اول است. واقعیتها فراتر از نظریات هستند، آنها به وسیله محاسبه و تجربه اثبات شدهاند یا قطعا در گذشته رخ دادهاند.
بنابراین هر آنچه که دیده میشود و قابل تایید است، واقعیت محسوب میشود. واقعیات اموری عینی هستند نه ذهنی، واقعیت چیزی نیست که شما باور داشته باشید بلکه چیزی است که وجود دارد، قابل مشاهده است و احساس میشود.
بنابراین هر آنچه که دیده میشود و قابل تایید است، واقعیت محسوب میشود. واقعیات اموری عینی هستند نه ذهنی، واقعیت چیزی نیست که شما باور داشته باشید بلکه چیزی است که وجود دارد، قابل مشاهده است و احساس میشود.

تعریف حقیقت
حقیقت ممکن است گاهی واقعیت را شامل شود، اما عموما شامل باور است. اغلب مردم چیزهایی را حقیقت یا درست میدانند که به باورهایشان نزدیکتر است. حقیقت یک موضوع درست به حساب میآید که فرد یا آن را باور میکند یا نمیکند. حقیقت میتواند در مورد یک شخص، مکان، رویداد و... باشد. به طور کلی حقیقت چیزی است که فرد به آن اعتقاد دارد، اگر کسی باور دارد که چیزی درست است پس حقیقت دارد.

تفاوت حقیقت و واقعیت
«حقیقت» باور کردنی و «واقعیت» بدیهی و غیرقابل انکار است. در واقع اگر ما امروز تمامی کتب و مستندات علمی را در رابطه با واقعیات از بین ببریم، آنها سالها بعد دوباره بازمیگردند. زیرا واقعیتها تغییری نمیکنند و اگر مجددا آزمایشهای قبلی انجام شود، همان نتایج دفعه اول را خواهند داشت. واقعیتها بخشی از حقایق هستند. برای درک واقعیت باید زمینه مربوط نیز در نظر گرفته شود، برای مثال اگر واقعیتی را در علم فیزیک مطرح میکنیم، نمیتوان آن را برای فلسفه بکار برد. بنابراین اگر واقعیت را در خارج از زمینه مربوطه تفسیر کنیم میتواند به یک روایت و حقیقتی متفاوت تبدیل شود.
از لحاظ پایداری، یک واقعیت دوام بیشتری دارد و تقریبا هرگز تغییر نمیکند. واقعیت ثابتتر از حقیقت است. برای مثال وقتی میگوییم خورشید همواره از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، یک واقعیت را بیان میکنیم، اما اگر کسی بگوید من در ایران هستم یک حقیقت را بیان میکند که ممکن است در آینده تغییر کند. بنابراین حقیقت موضوعی جهانی نیست، بلکه بیشتر ذهنی است و بستگی به وضعیت کنونی دارد. به همین دلیل ثبات کمتری نسبت به واقعیت دارد.
چند مثال از تفاوت واقعیت و حقیقت
۱. مثال اول
یک واقعیت را میتوان آزمایش و بررسی کرد، برای مثال لینکلن در سال ۱۸۰۹ متولد شد، این خوراکی ۲۱ گرم شکر دارد یا سرعت نور در خلاء ۱۸۶ هزار مایل بر ثانیه است، اما یک حقیقت میتواند در طول زمان تغییر کنند. برای مثال هزاران سال پیش انسان تصور میکرد زمین صاف است، اما حالا این حقیقت وجود ندارد، به بیان دیگر این حقیقت تغییر کرده است. اکنون ما میدانیم که در سیارهای کروی شکل با عمر ۴/۵ میلیارد سال زندگی میکنیم و این سیاره به دور یک ستاره در حال گردش است. این حقیقت عصر کنونی و واقعیتی است که در آینده تغییر نخواهد کرد.
مطمئنا افرادی هستند که به ««حقیقت»» دیگری برخلاف این واقعیات باور دارند. آنها ممکن است ادعا کنند زمین ۶۵۰۰ سال عمر دارد، اما این تاثیری در ««واقعیت»» ندارد. واقعیت برپاسه شواهد عینی استوار است، از اینرو قابل انکار نیست.
مطمئنا افرادی هستند که به ««حقیقت»» دیگری برخلاف این واقعیات باور دارند. آنها ممکن است ادعا کنند زمین ۶۵۰۰ سال عمر دارد، اما این تاثیری در ««واقعیت»» ندارد. واقعیت برپاسه شواهد عینی استوار است، از اینرو قابل انکار نیست.
۲. مثال دوم
یک صندلی را در نظر بگیرید خود صندلی واقعیت است، حال یک نفر میگوید این صندلی است و نفر دیگر میگوید این صندلی نیست. این دو مورد هر دو حقیقت هستند و ما باید حقیقتیابی (تحقیق) کنیم. انتظار میرود که تحقیق در نهایت به انطباق حقیقت و واقعیت منجر شود، زیرا واقعیت اصلی بدیهی و قطعی است.
۳. مثال سوم
از لحاظ واژهشناسی، حقیقت موضوعی حقیقی و درست است، برای مثال زمین به دور خورشید میچرخد یا جمع عدد دو با دو برابر با چهار است. واقعیت چیزی ملموس است که اتفاق افتاده، مثلا اینکه بگوییم یک ویروس باعث بیماری میشود حقیقت به شمار میرود و در صورتیکه فردی به آن دچار شود به یک واقعیت تبدیل میشود.
به طور خلاصه میتوان تفاوت حقیقت و واقعیت را اینگونه بیان کرد:
حقیقت | واقعیت |
ذهنی است | عینی است |
ممکن است تغییر کند | پایدار و ثابت است |
چیزی است در ذهن و وابسته به وضعیت فعلی | وجود دارد و ممکن است دیده یا لمس شود |
جمع بندی
همانطور که دیدید، وقایع موضوعاتی هستند که در سراسر دنیا وجود دارند و هر انسان عاقلی آنها را میپذیرد، اما حقایق شامل موضوعاتی میشوند که ممکن است بسته به فرهنگ، دین و باورهای فردی مردم تغییر کنند. برای مثال حقیقت در رابطه با وجود خدا برای افراد مختلف تفاوت میکند، در این رابطه پیشنهاد میکنیم مطلب اثبات وجود خدا از نظر علمی (برهان تقدم و برهان تجربی) را مطالعه فرمایید. نظر شما در رابطه با تفاوت حقیقت و واقعیت چیست؟ به نظر شما مرگ حقیقت است یا واقعیت؟ فراموش نکنید نظرات و پیشنهادات خود را با ما و سایر همراهان ستاره در بخش ارسال نظر به اشتراک بگذارید.
قوانین ارسال نظر
کلیه پاسخ هایی که توسط کارشناسان و متخصصان هر رشته به کاربران داده میشود کاملا حالت پیشنهادی دارند و نباید به عنوان تشخیص, تجویز, یا رهنمودهای تخصصی و قانونی تلقی شوند و در صورت لزوم شخصی بایستی حتما از منابع تخصصی تر مانند پزشکان متخصص, وکلا, و ... نیز کمک بگیرد. این مسئولیت کاملا بر عهده مخاطبان است که قبل از هر نوع تصمیم گیری یا اقدامی از صحت و مفید بودن این اطلاعات برای خود اطمینان حاصل کرده و صرفا با مسئولیت خودشان به این پیشنهادات عمل کنند.
کلیه سوالات توسط کارشناسان رشته مربوط به هر مطلب پاسخ داده میشود.
به سوالات تکراری, خارج از موضوع, و غیرقابل انتشار پاسخ داده نمیشود.
نظرات و پرسش ها
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
سلام، در مورد حقیقت و واقعیت کاملا اشتباه کرده است.
نویسنده ظاهرا متنی را ترجمه کرده است، که این متن را فردی بی اطلاع از حقیقت و واقعیت نگاشته است.
چون در اکثر موارد حقیقت و واقعیت را اشتباه به جای هم به کار برده است.
نویسنده ظاهرا متنی را ترجمه کرده است، که این متن را فردی بی اطلاع از حقیقت و واقعیت نگاشته است.
چون در اکثر موارد حقیقت و واقعیت را اشتباه به جای هم به کار برده است.
ضمن سلام. طبق مطالعات بنده مطالب شما در تفاوت واقعیت و حقیقت اشتباه است. می توان گفت در کل جای حقیقت و واقعیت را جابجا نموده اید. به طور خلاصه میتوان گفت:
حقیقت چیزی است که باید باشد. حقیقت همیشه حق است ولی ممکن است واقع نشده باشد.
واقعیت چیزی است که واقع شده. واقعیت ممکن است حق نباشد.
حقیقت چیزی است که باید باشد. حقیقت همیشه حق است ولی ممکن است واقع نشده باشد.
واقعیت چیزی است که واقع شده. واقعیت ممکن است حق نباشد.
بله کاملا آقای جلالی درست میگن
بله دقیقا
نویسنده مطلب بالا به نظر تصو اشتباهی از حقیقت و واقعیت دارند
نویسنده مطلب بالا به نظر تصو اشتباهی از حقیقت و واقعیت دارند
چطور بفهمیم حرف های شما درسته ؟؟؟
بله کاملا درست می فرمایید.
من هم با اقای جلالی موافقم
در این نوشته، درست واژگان مورد بحث بجای هم بکار برده شدند که اساسا کاربردی اشتباه بود. چرا که حقیقت و حق ثابت است و تغییری در آن لازم نیاید. اما واقعیت ممکن است به شکل شهودی و زمانی قابل لمس و درک باشد و با گذر زمان تغییر یابد. به مانند همان مثالی که برای صاف نبودن و کروی بودن زمین زدید. واقعیت آن زمان با استدلال شهودی و عینی آدمیان آن زمان درست در می آمده چرا که آنها به عینه زمین را صاف میدیدند. اما حقیقت چیزی جز این بوده و آن همان کروی بودن زمین است که در آن زمان بسته به میزان شناخت و کشف آدمی از حق و حقایق، آنچنان تعبیر شده است.
من هم با اقای جلالی موافقم
در این نوشته، درست واژگان مورد بحث بجای هم بکار برده شدند که اساسا کاربردی اشتباه بود. چرا که حقیقت و حق ثابت است و تغییری در آن لازم نیاید. اما واقعیت ممکن است به شکل شهودی و زمانی قابل لمس و درک باشد و با گذر زمان تغییر یابد. به مانند همان مثالی که برای صاف نبودن و کروی بودن زمین زدید. واقعیت آن زمان با استدلال شهودی و عینی آدمیان آن زمان درست در می آمده چرا که آنها به عینه زمین را صاف میدیدند. اما حقیقت چیزی جز این بوده و آن همان کروی بودن زمین است که در آن زمان بسته به میزان شناخت و کشف آدمی از حق و حقایق، آنچنان تعبیر شده است.
خیلی توضیح بیخود و اشتباهی بود
همراه گرامی لطفا دقیقتر انتقاد خود را بیان کنید تا در صورت لزوم متن اصلاح شود.