حمله ۲۰:۳۰ به کانادا رفتن رامبد و نگار (فیلم)

مدتی است که موضوع رفتن رامبد جوان و نگار جواهریان به کانادا به بهانه اکران فیلم قانون مورفی جنجال زیادی را در فضای مجازی به راه انداخته است. بسیاری می‌گویند که این زوج هنری به قصد تولد دختر خود به این کشور سفر کرده‌اند.

ستاره | سرویس چهره‌ها – به دنبال جنجال در فضای مجازی، اخبار بیست و سی نیز در بخش داغ‌های مجازی خود مساله رفتن رامبد و نگار به کانادا را رسانه‌ای‌تر کرد و عرصه را برایشان تنگ‌تر نمود!

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

  • محمدرضا باقرپور

    پایان عمر هنری آقایان: رامبد جوان، امیرمهدی ژوله و پرویز پرستویی، سلام… حالتون خوبه؟ بله… مردم عزیز ایران، ما شمارو خیلی دوست داریم… شما خیلی قشنگین… خیلی… یه سری بزنیم به کانادا برگردیم… اگر این موضوع، صحت داشته باشد، به نظرم می آد که مقصر اصلی، آقای رامبد جوان نیست؛ مقصر، سیستم ناکارآمد و معیوبی است که در چندساله اخیر، به رامبد جوان ها، پروبال داده تا به این حد برسند و رشد کاریکاتوری داشته باشند؛ سیستمی که اجازه داده شخصی مثل ایشان، به راحتی در برنامه ای زنده، رودررویِ میلیون ها مخاطب، روی آنتن برود و با مردم صحبت کند و حرف های پیش پا افتاده، تکراری، اراجیف و گاهی جنسی و مبتذلی را با کمک جناب خان و سایر عوامل، به خورد مردم بدهد. مقصر بعدی، من و تو و ماها هستیم که می نشینیم پای برنامه این آقا و امثال این آقا و اعتراض مؤثری هم به مبادی رسمی نمی کنیم و چه قدر هم وقت مردم گرفته می شود با این برنامه هایی که آخرش هم چیزی عاید نمی شود. در کشور ایران، چون معمولاً بیشتر جاها و در بیشتر سطوح، رانت هست و اشخاص، با شایستگی، بالا نمی آن، نتیجه اش این می شه که داریم می بینیم. آقای رامبد جوان، شخصیت متزلزلی دارد و یک هنرپیشه ای است که در زندگی واقعی و مناسبت های اجتماعی نیز رل بازی می کند. اگر ایرانی جماعت هم پای این برنامه ها می نشیند، معمولاً از سرناچاری و به خاطر دنبال نشاط اجتماعی گشتن و فرار از وضع موجود است؛ چیزی که مسؤولان، کم به آن پرداخته اند و نتیجه اش، افسردگی و در برخی موارد، متأسفانه پناه بردن به مواد مخدر و الکل و… برای لحظه ای، خوشِ الکی بودن بوده. امیدوارم صدا و سیما، به خودش بیاد و از نخبگان فرهنگی هنری استفاده کند و یک پالایش جدی در مجموعه خود بکند و نخاله های فرهنگی و هنری را که اسم درکرده اند و به وقتش حتی وطن فروشی هم می کنند، کنار بگذارند. به نظر من، وضع حمل این شکلی در جایی دیگر، آنهم صرفاً به خاطر این امتیازات مادی، نهایت حقارت یک شهروند ایرانی است و چنین شخصی، دیگر اجازه ندارد با ایران ایران گفتن، مردم را گول بزند و به شعور ایرانی ها توهین کند. تازه این شخص می خواهد الگوی نوجوان و جوان ایرانی ای باشد که برنامه هایش را دنبال می کنند. قطعاً آن دیوار اعتماد کذایی که آقای رامبد جوان ساخته بود، در ذهن بسیاری از بینندگان، با این عملکرد سخیف ایشان، به یکباره فروخواهد ریخت و از آن اوج کذایی که درواقع حبابی بیش نبود، به حضیض ذلت تنزل خواهد کرد و مردم آگاه ایران، متوجه فریبکاری ایشان و عوامل برنامه خواهند شد و این قسمت قضیه البته بهتر است به نظرم. به عنوان یک ایرانی، پیشنهاد می کنم یک کمپینی هم در فضاهای مختلف مجازی برای رد چنین شخصی و ممانعت از حضور ایشان، راه اندازی بشود و اعتراض ها به گوش مسؤولان برسد تا به لودگی ها و ستاره مربع ها و صرفاً خنداندن ها پایان داده شود. ایرانی اگر وضع معیشت خوبی داشته باشد که ندارد، ایرانی اگر نیازهای فیزیولوژیکی اش بدون حقارت، حل بشود و قدم به مراحل عالیه انسانی بگذارد و دغدغه ای نداشته باشد، خودش از عمق جان خواهد خندید و نیازی به دلقک بازی ها ندارد. در مورد آقای ژوله، این آقای خنده بلد! هم که اظهارنظر عجیبی کرده اند و به مردم سرزمینش، طعنه زده اند و شماتت نموده اند، عرض می کنم: آقای امیرمهدی ژوله تحلیل های درستی را از شما انتظار ندارم و این حرف ها از شخصی مثل شما بعید نیست و خیلی هم عادیه؛ چون شما اهل تفکر و تحلیل نیستید و سواد این کار را هم ندارید و کارتان، خنداندن است آنهم به هر قیمتی و به هر طریقی. شماها رسالت اصلیتان را فراموش کرده اید متأسفانه و اینها که گفتید، رسالت نیست. مردم ایران، هنرمندان صادق را دوست دارند و محبوبیت هر هنرمندی، در گروه صداقتش است. آقای ژوله، مردم ایران هنوز شعرخوانی غیراخلاقی و لودگی آشکار شما را با عنوان عموسبزی فروش که در هندوستان، یه عده خانم را که خب طبیعتاً زبان شمارو نمی دونستن، دور خودتان جمع کرده بودی و همگی آنها را سرکار گذاشته بودی، فراموش نکرده اند؛ این کارتان، در کنار همه توهین ها و ابتذال های هنری قبلی و بعدیتان، درواقع، توهین به جنس زن هم بود. من هروقت این فیلم شمارو می بینم، به نوبه خود، متأثر می شوم که اشخاصی مثل شما، اسمشان را هنرمند! گذاشته اند. به نظرم، هنرمند، قبل از اینکه یک هنرمند باشد و هنرنمایی بکند، باید بتواند یک انسان باشد تا یک پیام عالی انسانی را منتقل بکند. این دوستتان آقای رامبد جوان، بدجوری مفتضح شد و دستش رو شد و مردم فهمیدند که اینهمه مدت را داشته رل بازی می کرده. شما هم با این اظهارنظر متعصبانه و جانبداری غیرمنطقی و عجولانه تان از اقدام اخیر ایشان، مقبولیت اندکتان را هم از دست دادید. در مورد آقای پرستویی هم که اظهارنظر کرده اند، عرض می کنم: آقای پرستویی شما چندسالی است کار اصلیتان را رها کرده اید و به اظهارنظرهای مکرر در مسائلی می پردازید که سواد و تخصصش را هم ندارید و کار را خراب می کنید. این به شدت از محبوبیت و مقبولیت شما که به خاطر برخی آثارتان، خوب در دل مردم جا باز کرده بودید، می کاهد و کاسته که در نظرهای کاربران در فضاهای مجازی هم کاملاً مشهود است. شما می توانستید همچنان، محبوب و مقبول باقی بمانید اما اکنون، وضع طور دیگری است و خودتان می توانید آن را تشخیص دهید. من نظر شما را در این مورد، چندین بار مطالعه کردم؛ همه اش سفسطه گویی بود. یک بار دیگر، نظرتان را به دقت، مرور کنید؛ ببینید خودتان اصلاً می فهمید چی دارید می گید؟!! شماها نمی توانید با این کارنامه هایی که رو شده، الگوی مناسبی برای مردم فهیم ایران، به خصوص نوجوانان و جوانان فهیم و تیزهوش ایران زمین باشید. هر هنرمندی، ممکنه در کنار اوج و صعودش، یه افول و نزولی رو هم داشته باشد و آن را تجربه کند؛ به نظرم، این دیگه آخرین لحظات عمر هنری آقای رامبد جوان و همچنین عوامل برنامه مربوط و دوره افول و درواقع، بازنشستگی هنری وی و شما صاحبنظران!! متعصّب خواهد بود. اگر شمایِ سلبریتی، عزّت نفس نداشته باشید و رفتارتان، تحقیرآمیز باشد و حرف و عملتان یکی نباشد، قطعاً نمی توانید روی مخاطبانتان تأثیرگذار باشید و مخاطبان، این دوگانگی را خیلی زود متوجه خواهند شد و همین مخاطبانی که یک روزی برایتان کف می زدند، همین ها هم دیگر پای برنامه هایتان نمی نشینند و این شکلی، پایینتان می کشند؛ به همین راحتی؛ چرا که عقد اخوتی، نبسته اند و اما در مورد شما آقای وحید اشتری که در این خصوص نظر داده اید، عرض می کنم: به نوبه خود، متأسف شدم از تحلیل اینگونه تان! چرا که انتظار می رفت تحلیل خوبی داشته باشید. خارج بودن فرزند یک مسؤولی، مجوزی برای حضور یک هنرمندی که هرلحظه، جلوی چشم مردمِ هم عوام و هم خواص بود و ایران ایران می گفت، نمی باشد. آقای اشتری اگر یک مطالعه ای کوتاه در مورد وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم ایران داشته باشید، برایتان محرز خواهد شد که بیشتر مردم، معمولاً از هنرمندان، الگوگیری و الگوپذیری می کنند نه سیاستمداران و مسؤولان و موضوع از این جهت است که رامبد و حرکت رامبد و رامبدها، مهم و خرق عادت می گردد و به چشم می آید. منِ شهروند، معمولاً از یک سیاستمدار الگو نمی گیرم بلکه از یک هنرمند و ورزشکار الگو می گیرم و وقتی می بینم پشت پرده او با اونی که در جلوی دوربین است، فرق زیادی می کند، دچار تناقض و آشفتگی می گردم. برادر محترم! خیلی از این شاخه به اون شاخه پریده اید؛ انگار حرف دیگری توی دلتون است و رامبد را بهانه کرده اید و فرصتی دیگر یافته اید برای اظهارنظر. پیشنهاد می کنم یه سری به همه فضاهای مجازی و غیرمجازی مُجاز و حتی غیرمُجاز بزنید و موضوع اخیر مورد بحث را در نظرات شهروندان ایرانی و حتی ایرانی خارج از کشور رصد نمایید؛ قطعاً به نتایج جالبی می رسید؛ مگر اینکه ادعا و تصورتان این باشد که شما بیشتر از بقیه می فهمید. محمدرضا باقرپور

  • بدون نام

    مگه فقط رامبد رفته!؟خیلی‌ها رفتند،دارندگی و برازندگی. خوش به حالشون

  • بدون نام

    اره واقعا خیلی دورویی آقای رامبد تمام تصورات و ذهنیت مردم رو خراب کردی خیلی زشته تو این مشکلات مردم وبی پولی بری واسه تولد بچت کانادا حالا برمیگردی باز شعار و بازم بهت کار میدن وتو وخانمت به ریش مردم میخندید واقعا چه بدبختیم ما مردم

نظر خود را بنویسید