ستاره | سرویس چهرهها – پروفسور محمود حسابی با نام اصلی محمودخان میرزا حسابی متولد ۳ اسفند سال ۱۲۸۱ شمسی در تهران است و پدر و مادر او با نامهای عباس معزالسلطنه و گوهرشاد حسابی اهل تفرش بودند. این دانشمند برجسته به عنوان پدر علم مهندسی نوین ایران شناخته میشود. برای آشنایی بیشتر با این فیزیکدان برجسته با ما همراه باشید.
پروفسور حسابی علاوه بر این که فیزیکدان بود و بسیاری او را پدر علم فیزیک ایران میدانند، دارای مناصب دیگری نیز بود که از جمله آن میتوان به سکانداری وزارت آموزش و پرورش در دولت محمد مصدق اشاره کرد. حسابی همچنین سابقه سناتوری داشت و بنیانگذار فیزیک آکادمیک در ایران به شمار میرود. او علاوه بر امور اجرایی و آکادمیک، به بسیاری از کتب فارسی مانند مثنوی و دیوان حافظ تسلط داشت و به موسیقی علاقهمند بود. او در نواختن پیانو و ویولن نیز دستی بر آتش داشت. حسابی همچنین بر چهار زبان زنده دنیا یعنی فرانسه، انگلیسی، آلمانی و عربی مسلط بود و به زبانهای یونانی، لاتین، ایتالیایی،ترکی و… آشنایی داشت.
کودکی
تحصیلات
مقصد بعدی پروفسور، دانشکده مهندسی فرانسوی در بیروت بود و توانست در رشته مهندسی راه و ساختمان در این کشور فارغ التحصیل شود. حسابی به دلیل وجود شرایط سخت امرار معاش تلاش کرد تا در این مدت با انجام پروژههای نقشه کشی به خانواده خود از لحاظ مالی کمک کند.
تحصیلات دانشگاهی محمود حسابی محدود به این رشتهها نیز نشد و او توانست در رشتههای دیگری مانند ستارهشناسی و ریاضیات نیز به تحصیلات عالیه بپردازد. شرکتی که دکترحسابی در آن مشغول به نقشه کشی بود، نبوغ و استعداد او را به خوبی شناخت و محمود حسابی را برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاد. دکتر حسابی در فرانسه ابتدا در دانشکده برق پاریس مدرک لیسانس خود را در رشته برق دریافت کرد.
بازگشت به ایران
دکترحسابی پس از اتمام تحصیلات عالیه به ایران بازگشت و به انجام فعالیتهای پژوهشی و تأسیس مراکز علمی مانند دارالمعلمین عالی، دانشسرای عالی، دانشگاه تهران، دانشکده فنی و … پرداخت و قانون دانشگاه را تدوین و نگارش کرد. او همچنین پایهگذار فیزیک و مهندسی نوین در ایران بود. گفته میشود لقب کومان دوردولالژیون دونور که بزرگترین نشان علمی فرانسه است به خاطر تحقیقات و پژوهشها به ایشان اهدا شده است.
درگذشت
موزه پروفسور حسابی
پس از فوت پروفسور، خانه او تبدیل به موزهای شد که در آن وسایل شخصی، مدارک علمی و تحصیلی، تقدیرنامهها و… نگهداری شده است. این موزه در خیابان مقصود بیک، خیابان دکتر پروفسور حسابی، پلاک ۸ قرار دارد.
غلوهای مرتبط با محمود حسابی
در مورد جایگاه محمود حسابی به خصوص توسط پسرش ایرج حسابی غلو بسیار شده است و این غلوها با توجه به عدم وجود اسناد معتبر برای اثبات توسط چهرههای برجسته آکادمیک مانند رضا منصوری و ضیاء موحد نکوهیده شده است.
تأسیس دانشگاه تهران
مهدی خزعلی به نقل از پروفسور گفته است:
جهت تأسیس دانشگاه تهران با وساطت یکی از دوستان وقت ملاقاتی از وزیر معارف وقت گرفتم، پس از توضیح طرح، وزیر معارف از من پرسید: «دانشگاه بسازید که چه بشود؟» من عرض کردم: «دکتر و مهندسها که برای تحصیل به فرنگ میروند را در مملکت خودمان تربیت کنیم.» و او پاسخ داد: «تربیت دکتر و مهندس برای ما صد سال زود است.»
متاثر از کوته فکری وزیر معارف از دفتر وزیر خارج شدم، دوستی که آزردگی مرا دید برای تسلی خاطر گفت من میتوانم از رضاشاه برایت وقت ملاقات بگیرم. وقت ملاقات با رضاشاه تعیین شد، برای او طرح تأسیس دانشگاه تهران را شرح دادم و شاه پرسید «که چه شود؟» عرض کردم به جای آنکه جوانان ما به فرنگ بروند در مملکت خودمان دکتر و مهندس آموزش دهیم و رضاشاه بازپرسید «که چه شود؟» و عرض کردم: «این جادهها و راهآهن را آلمانها میسازند مهندسین خودمان بسازند و…» رضاشاه بسیار استقبال کرد و گفت بروید طرحتان را بنویسید به مجلس میگویم رای بدهد! و من از همان شب شروع به نگارش طرح دانشگاه کردم. فردای آن روز از دربار به در خانهام آمدند، تعجب کردم که با من چه کار دارند، دیدم یکصد هزار تومان پول فرستادهاند که اعلیحضرت فرمودهاند، کارتان را شروع کنید و طرحتان را نیز بنویسید. این همان مبلغ خرید زمین دانشگاه تهران بود و کار ساخت و ساز همزمان با نوشتن طرح آغاز شد. این مطلب نیز در کتاب استاد عشق که نوشته ایرج حسابی و شرح زندگی دکتر حسابی است نیز تأیید شده است.
درباره تأسیس دانشگاه تهران اختلاف نظرات مختلفی وجود دارد و بسیاری معتقدند که محمود حساب هیچ نقشی در تأسیس دانشگاه تهران نداشته است. افرادی مانند ضاء موحد و علی اکبر سیاسی نقش دکترحسابی را در تأسیس دانشگاه تهران کذب محض میدانند.
ارتباط با انیشتین
یکی دیگر از غلوهایی که راجع به محمود حسابی میشود این است که او شاگرد آلبرت انیشتین بوده است. در این باره هیچ شاهد یا مدرکی وجود ندارد و عکسی که در اینترنت با عنوان دکترحسابی و انیشتین دست به دست شده است مربوط به محمود حسابی نیست.
تعریف جهان سوم
یکی دیگر از شایعاتی که راجب دکترحسابی نقل شده این است که او هیچ تعریفی از عبارت جهان سوم نداشته و اولین بار این عبارت در فصلنامه تحقیقات جغرافیایی نوشته محمدحسین بابلی یزدی آورده و تعریف شده است.
صحبتهای ضیاء موحد، شاگرد محمود حسابی درباره غلوها راجب پروفسور
ضیا موحد درباره محمود حسابی میگوید اگر او دانشمند بینالمللی بزرگی بود در مقالات علمی دنیا باید مقالاتی از او دیده می شد و یا فیزیکدانان دنیا باید برای نگارش مقالات خود به او ارجاع میدادند که اینگونه نیست.
او همچنین نبوغ ادعایی ایرج حسابی، فرزند پروفسور را نهی میکند و معتقد است چنین حرفهایی صرفا چهره دکتر حسابی را مخدوش میکند. او همچنین احتمال نیت سوء ایرج حسابی برای سوء استفاده از نام محمود حسابی را نیز رد نمیکند.
ضیاء موحد همچنین میگوید که حسابی در تدریس هم نبوغی نداشته و صرفا به خاطر این که یک سناتور بوده است، ورود و خروج با شکوه و مجللی به دانشگاه داشته و با خودرو و راننده شخصی به کلاسهای درس دانشگاه میآمده است. معضلات تدریس پروفسور به همینجا ختم نمیشود چرا که موحد میگوید در آن زمان کتابهای پروفسور درباه الکترومغناطیس چاپ نشده بود و از روی جزوه به تدریس میپرداخت که این جزوه نیز پر از غلط بوده به طوریکه دانشجویان میبایست دو طرف معادله را بررسی میکردند تا ببینند آیا این دو طرف با یکدیگر همخوانی دارند یا نه!
او حتی سر کلاس درس خودش درس نمیداده و دانشجویان درس میدادند و پروفسور گاهی در این بین اظهار نظر میکرده است.
موحد میگوید از خود پروفسورحسابی شنیده است که تحصیلات اولیه مهندسی در بیروت وبوده و سپس به غرب میرود و در آنجا به دلیل تلاش و کوششهایش توانسته دکترای فیزیک را بگیرد و به خاطر علاقهاش به علم فیزیک توانسته دانشکده های علوم، مهندسی فنی و هواشناسی را تاسیس کند.
او حتی میگوید که این فهرست بلند بالای خدمات دکتر حسابی مانند تأسیس اولین راکتور سازمان انرژی اتمی، تأسیس اولین مرکز زلزله شناسی و … نیز اغراق است و دانشکده فنی، دانشکده علوم و ایستگاه هواشناسی خدمات مهم این فیزیکدان بوده به شمار میآید.
او میگوید اگر حرفی راجب دکتر حسابی شنیدید اصل را بر عدم صحت حرفهای اوبگذارید مگر این که خلافش ثابت شود!!!
پاسخ ایرج حسابی به منتقدان
ایرج حسابی در پاسخ به منتقدان مصاحبه تندی داشت و سعی کرد تا پاسخ منتقدان را بدهد. او میگوید تئوری دکتر حسابی مفصلا در مجلات معتبر منتشر شده است و نظریه تا زمانی که صرفا نظریه است در کتاب درسی چاپ نخواهد شد.
پاسخ به رضا منصوری
او در پاسخ به حرفهای دکتر رضا منصوری رییس کنونی انجمن فیزیک که گفته بود ما در زمان تفریح بچه دبیرستانیها را به دانشگاه دعوت میکردیم و مسائل ساده را جلوشان میگذاشتیم. آنها حل میکردند اما دکتر حسابی نمیتوانست آنها را حل کند نیز میگوید این حرفها ابلهانه است و زمانی که پروفسور حسابی از ریاست انجمن فیزیک استعفا داد، منصوری را جایگزین خودش کرده است و به همه گفته تا منصوری را انتخاب کنند.
حسابی میگوید منصوری در شب عروسی اش به خانه آنها رفته و شماره و اطلاعات وزرا و نمایندگانی را خواسته که دکتر با آنها ارتباط داشته و دکتر در پاسخ گفته عروسی یک مراسم خانوادگی است و جای وزیر و وکیل نیست. این موضوع باعث شده تا منصوری با خانواده حسابی دشمن شود.
دکتر حسابی با انیشتین عکسی ندارد و این عکس برای آبروریزی انتخاب شده است و یکی از دوستان ایشان گفته است که منصوری عکس کورت گودل و انیشتین را آورد و گفت این عکس را به عنوان عکس دکتر حسابی منتشر میکنیم. لاغر به نظر میرسد اما مانند عکسهای جوانی دکتر است!
هفت سین برای انیشتین
ایرج حسابی درباره رابطه دکتر با انیشتین میگوید آقای دکتر یک قطعه ساده موسیقی را با ویولون انیشتین نواخته است. او همچنین به خاطرهای از چیدن سفره هفت سین در پرینستون اشاره میکند و میگوید مادربزرگش به دکتر سفارش کرده بود که هرجایی که باشی باید مذهب و ملیتت را نشان دهی و دکتر در آن مهمانی، سفره هفت سین نوروز را پهن کردند و انیشتین و خواهرش صد درصد جزو میهمانان بوده اند. دکترحسابی در طول عمرش یک مصاحبه کرد و در آن از رابطه اش با انیشتین و رفتار ملایم او با یک غیر آمریکایی سخن گفته است. ایرج حسابی میگوید دکتر سه سال با انیشتین بوده است که شامل یک دوره یکساله و یک دوره دوساله بوده و آزمایشگاه شیکاگو را به همین سبب در اختیار دکتر قرار داده بودند.
یکی از دیگر از شایعات این است که ایرج حسابی گفته که انیشتین پس از شنیدن توضیحات دکتر حسابی راجب هفت سین سرگیجه گرفته و حالش بد شده است و دکتر حسابی هم داد زده و بقیه آمده اند و انیشتین را از جا بلند کرده اند . ایرج حسابی شدیدا این حرف را تکذیب میکند و میگوید این حرفها را با حدف تخریب خانواده حسابی میزنند و من هیچ وقت چنین حرف زشتی را نزده ام.
صحبتهای پروفسور ماسینی راجب دکتر حسابی
حسابی میگوید: حدود ده سال قبل، آقای دکتر ریاضی رئیس دانشگاه امیرکبیر بودند و بزرگداشتی برای دکتر حسابی در سالگرد فوت ایشان برگزار کرد. آن مراسم در تفرش برگزار شد؛ چون آن موقع دانشگاه تفرش یکی از شاخه های دانشگاه امیر کبیر بود.
حدود ۲۵۰ استاد به آن مراسم دعوت شده بودند. یازده نفر از استادان برنده جایزه نوبل هم دعوت شده بودند که چهار نفرشان به ایران آمدند. یکی از این چهار نفر، پروفسور ماسینی بود. در روز اختتامیه، دکتر فتحی به پرفسور ماسینی گفت: این پسر دکتر حسابی است.
ماسینی به من گفت: من از پدر تو و آلبرت اینشتین در دانشگاه پرینستون، دو سال خاطره دارم. این که دیگر حرف من نیست؛ سخن دکتر ماسینی است و نوار آن هم در دانشگاه امیرکبیر موجود است.
من از او خواهش کردم که خاطره اش را بالای مزار دکتر حسابی و برای مردم تعریف کند نه در جمع سه نفره خودمان. او هم قبول کرد. او بالای مزار دکتر حسابی گفت: “اینشتین به من می گفت پروفسور ماسینی! می دانی من چرا برای این آقای دکتر حسابی بیش از سایر استادان احترام قائلم؟ برای اینکه وقتی این ایرانی ها در دانشگاه جندی شاپور و رصدخانه مراغه، مباحث علمی را با یکدیگر مطرح می کردند، پدران ما اروپایی ها، در جنگل های اروپا همدیگر را می خوردند!
آقای دکتر حسابی هم به من گفت: پروفسور ماسینی، می دانی من چرا برای شما بیش از سایر استادان احترام قائل هستم؟ نه به خاطر پدر ایتالیایی بلکه به خاطر مادر هندی ات. چون قبل از اینکه خانواده پدری تو از علم حرفی بزنند، خانواده مادری ات که زرتشتی و ایرانی بودند، حرف علم را می زدند. “
بیمارستان گوهرشاد
او درباره شایعه اجبار به کارمندان زن بیمارستان گوهرشاد به حفظ حجاب گفت که مادر دکتر اصرار به این موضوع داشت و به دکتر ارتباط ندارد.
بورسیه آلینوش طریان
او شایعه مخالفت دکتر با تحصیل زنان به خصوص در مورد آلینوش طریان که بورس تحصیلی از دکتر خواسته بود و دکتر در پاسخ گفته چون زن هستی نمیتوانی اینکار را انجام دهی و لیسانس هم برایت زیاد است را رد میکند. ایرج میگوید آلینوش عطریان بارها به پدرش نامه نوشته و از او به خاطر کمکهایش تشکر کرد است و دلیل بورس نشدن او رتبه او در دانشگاه بود و کسانی بودند که رتبه بهتری نسبت به او داشتند. پروفسور یک حق انتخاب بورس داشته و آن را به رتبه اول دانشگاه اهدا کرده است.
فعالیتها
مشاغل مهم علمی-پژوهشی
- اولین نقشهبرداری فنی و تخصصی کشور (راه بندرلنگه به بوشهر)
- اولین راهسازی مدرن و علمی ایران (راه تهران به شمشک)
- پایهگذاری اولین مدارس عشایری کشور
- پایهگذاری دارالمعلمین عالی (دانشسرای عالی)
- ساخت اولین رادیو در کشور
- راهاندازی اولین آنتن فرستنده در کشور
- راهاندازی اولین مرکز زلزلهشناسی کشور
- راهاندازی اولین رآکتور اتمی سازمان انرژی اتمی کشور
- راهاندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران
- محاسبه و تعیین ساعت رسمی ایران
- پایهگذاری اولین بیمارستان خصوصی در ایران، به نام بیمارستان گوهرشاد
- شرکت در پایهگذاری فرهنگستان ایران و ایجاد انجمن زبان فارسی
- تدوین اساسنامه طرح تأسیس دانشگاه تهران
- پایهگذاری دانشکده فنی دانشگاه تهران
- پایهگذاری دانشکده علوم دانشگاه تهران
- پایهگذاری شورای عالی معارف
- پایهگذاری مرکز عدسی سازی اپتیک کاربردی در دانشکده علوم دانشگاه تهران
- پایهگذاری بخش آکوستیک در دانشگاه و اندازهگیری فواصل گامهای موسیقی ایرانی به روش علمی
- پایهگذاری انجمن موسیقی ایران و مرکز پژوهشهای موسیقی
- پایهگذاری و برنامهریزی آموزش نوین ابتدایی و دبیرستانی
- پایهگذاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
- پایهگذاری مرکز تحقیقات اتمی دانشگاه تهران
- پایهگذاری سازمان انرژی اتمی ایران
- پایهگذاری اولین رصدخانه نوین در ایران
- پایهگذاری مرکز مدرن تعقیب ماهوارهها در شیراز
- مشارکت در پایهگذاری مرکز مخابرات اسدآباد همدان
- پایهگذاری کمیته پژوهشی فضای ایران
- ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی کشور (در ساختمان دانشسرای عالی در نگارستان دانشگاه تهران)
- تدوین اساسنامه و تأسیس مؤسسه ملی استاندارد
- تدوین آییننامه کارخانجات نساجی کشور و رساله چگونگی حمایت دولت در رشد این صنعت
- پایهگذاری واحد تحقیقاتی صنعتی سعدایی (پژوهش و صنعت در الکترونیک، فیزیک، فیزیک اپتیک، هوش مصنوعی
- راهاندازی اولین آسیاب آبی تولید برق (ژنراتور) در کشور
- ایجاد اولین کارگاههای تجربی در علوم کاربردی در ایران
- ایجاد اولین آزمایشگاه علوم پایه در کشور
- تأسیس واحد تحقیقاتی صنعتی سعدایی
- تشکیل و ریاست کمیته پژوهشی ایران
مناصب سیاسی
- سناتور انتصابی تهران در سه دوره اول مجلس سنای ایران
- وزیر آموزش و پرورش دولت مصدق
کتابها
- کتابهای فیزیک دبیرستان ۱۳۱۸
- کتابی در تفسیر امواج دوبر در شش رساله، دانشگاه تهران ۱۹۴۶
- کتاب دیدگانی فیزیک دانشگاه تهران ۱۳۴۰
- کتاب قانون تأسیس دانشگاه تهران، ۱۳۱۲
- کتاب نامهای ایرانی، ۱۳۱۹
- کتاب آییننامه امور مالی دانشگاه تهران، ۱۳۳۳
- کتاب دیدگانی فیزیکی، دانشگاه تهران، ۱۳۴۰
مقالهها
- مقاله ذرات پیوسته، در نشریه آکادمی علوم آمریکا ۱۹۴۷
- مقاله اثبات نظری بیشتر بودن جرم ذرات شارژ شده به وسیله نور نسبت به الکترون (پیشنهاد تفسیر قانون جاذبهٔ عمومی نیوتون و قانون میدان الکتریکی ماکسول)، گزارش نشریه انجمن فیزیک آمریکا ۱۹۴۸
- مقاله مدل ذرات بینهایت گسترده، نشریهٔ فیزیک فرانسه ۱۹۵۷
- «وندها و گهواژههای فارسی» ۱۳۶۸
- «فرهنگ حسابی» (انگلیسی به فارسی) ۱۳۷۲