ستاره | سرویس مذهبی – مناجات خمس عشر یا همان دعاهای پانزده گانهی نقل شده از امام سجاد (ع) بیش از هر مضمونی بر مفاهیم اخلاقی تاکید دارند. در این میان برای مناجات خمس عشر شرحهای مختلفی نوشته شده که در قالب چندین کتاب با نویسندههای متفاوت قابل دسترسی است. نام مناجات خمس عشر به تعداد دعاهای این مجموعه یعنی عدد پانزده اشاره دارد.
ویژگیهای مناجات خمس عشر
از جمله آثار مکتوبی که نشانههای آشکاری از مناجات خمس عشر را در آنها میبینیم میتوان به کتابهای الصحیفة الثانیة السجادیة و بحارالانوار اشاره کرد. با این حال در اکثر این آثار روایت مستندی از رگ و ریشهی مناجات خمس عشر ارائه نشده است. به عنوان مثال علامه مجلسی به این نکته اشاره کرده که مناجات خمس عشر در کتاب برخی از اصحاب آمده و در آنها از قول امام سجاد (ع) روایت شده است.
البته به نام کتاب اصحاب مورد نظر و منبع این ادعا در رابطه با پیشینهی مناجات خمس عشر هیچ اشارهای نمیشود. از همین رو به دلیل فقدان وجود سند روایت مناسب از مناجات خمس عشر، میتوان این مجموعه دعای پانزده گانه را در ردیف ادعیه مرسل قرار داد. هر چند که بسیاری از شرح نویسان بر مناجات خمس عشر صحت آن را مورد تایید قرار دادهاند.
به هر حال حال مناجات خمس عشر در بسیاری از کتابهای دعای مورد قبول شیعیان نظیر مفاتیج الجنان آورده شده است و هماکنون توسط افراد معتقد و مذهبی در مناسبتهای مختلف خوانده میشود. در مجموع برخی از نویسندگان کتب مذهبی شیعه خواندن مناجات خمس عشر را به پیروان این مذهب توصیه کردهاند.
زمان خواندن مناجات خمس عشر
همان گونه که به آن اشاره شد مناجات خمس عشر از تجمیع پانزده مناجات یا دعای متفاوت تشکیل شده است. هر کدام از این مناجاتها با نام مشخصی شناخته میشود که میتوانید در ادامه آنها را به صورت فهرستوار مشاهده کنید.
نام دعاهای پانزده گانهی مناجات خمس عشر
- مناجات اول: مناجات التائبین
- مناجات دوم: مناجات الشاکین
- مناجات سوم: مناجات الخائفین
- مناجات چهارم: مناجات الراجین
- مناجات پنجم: مناجات الراغبین
- مناجات ششم: مناجات الشاکرین
- مناجات هفتم: مناجات المطیعین
- مناجات هشتم: مناجات المریدین
- مناجات نهم: مناجات المحبین
- مناجات دهم: مناجات المتوسلين
- مناجات يازدهم: مناجات المفتقرين
- مناجات دوازدهم: مناجات العارفين
- مناجات سيزدهم: مناجات الذاکرين
- مناجات چهاردهم: مناجات المعتصمين
- مناجات پانزدهم: مناجات الزاهدين
بنابر برخی روایات موجود، هر کدام از مناجاتهای پانزده گانهی ثبت شده در مناجات خمس عشر باید در زمان مشخص و روز متفاوتی از هفته خوانده شود تا تاثیر بیشتری بر فردی که آنها را میخواند داشته باشد. البته عدهای هم معتقدند که خواندن دعاهای ثبت شده در مناجات خمس عشر نظم و ترتیب خاصی ندارد و هر کدام از آنها را میتوان در زمان دلخواه تلاوت کرد. به هر حال در کتابهایی نظیر بحارالنوار ترتیب خواندن هر کدام از دعاهای پانزده گانهی مناجات خمس عشر ذکر شده است. اما اشاره به چنین موضوعی را در کتاب مفاتیح الجنان شاهد نیستیم و ترتیب خاصی برای این ادعیه مشخص نشده است. بر اساس مطالب ذکر شده در کتاب بحارالانوار میتوان ترتیب خواندن بخشهای مختلف مناجات خمس عشر را به شرح زیر عنوان نمود.
- مناجات التائبین باید در روز جمعه خوانده شود.
- مناجات الشاکین باید در روز شنبه خوانده شود.
- مناجات الخائفین باید در روز یکشنبه خوانده شود.
- مناجات الراجین باید در روز دوشنبه خوانده شود.
- مناجات الراغبین باید در روز سهشنبه خوانده شود.
- مناجات الشاکرین باید در روز چهارشنبه خوانده شود.
- مناجات المطیعین باید در روز پنجشنبه خوانده شود.
- مناجات المریدین باید در روز جمعه خوانده شود.
- مناجات المحبین باید در روز شنبه خوانده شود.
- مناجات المتوسلین باید در روز یکشنبه خوانده شود.
- مناجات المفتقرین باید در روز دوشنبه خوانده شود.
- مناجات العارفین باید در روز سهشنبه خوانده شود.
- مناجات الذاکرین باید در روز چهارشنبه خوانده شود.
- مناجات المعتصمین باید در روز پنجشنبه خوانده شود.
- مناجات الزاهدین باید در شب جمعه خوانده شود.
حال بد نیست به شرح بخشی از متن مناجات خمس عشر بپردازیم.
متن مناجات خمس عشر
در بخش پایانی مطلب پیش رو به متن کامل سه دعای ابتدایی و سه دعای انتهایی از مناجات خمس عشر اشاره میشود و معنی فارسی آنها را به اتفاق یکدیگر مرور خواهیم کرد. با این توضیح که برای خواندن تمام پانزده دعای موجود در مناجات خمس عشر میتوانید به کتابهای دعای شیعه مانند مفاتیح الجنان مراجعه کنید.
المناجاة الاولى: مناجاة التائبین
دعای اول از مناجات خمس عشر: راز و نیاز توبه کنندگان
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است.
إِلَهِی أَلْبَسَتْنِی الْخَطَایَا ثَوْبَ مَذَلَّتِی وَ جَلَّلَنِی التَّبَاعُدُ مِنْکَ لِبَاسَ مَسْکَنَتِی وَ أَمَاتَ قَلْبِی عَظِیمُ جِنَایَتِی فَأَحْیِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْکَ یَا أَمَلِی وَ بُغْیَتِی وَ یَا سُؤْلِی وَ مُنْیَتِی فَوَعِزَّتِکَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِی سِوَاکَ غَافِرا وَ لا أَرَى لِکَسْرِی غَیْرَکَ جَابِرا وَ قَدْ خَضَعْتُ بِالْإِنَابَةِ إِلَیْکَ وَ عَنَوْتُ بِالاسْتِکَانَةِ لَدَیْکَ فَإِنْ طَرَدْتَنِی مِنْ بَابِکَ فَبِمَنْ أَلُوذُ وَ إِنْ رَدَدْتَنِی عَنْ جَنَابِکَ فَبِمَنْ أَعُوذُ فَوَا أَسَفَاهْ مِنْ خَجْلَتِی وَ افْتِضَاحِی وَ وَا لَهْفَاهْ مِنْ سُوءِ عَمَلِی وَ اجْتِرَاحِی أَسْأَلُکَ یَا غَافِرَ الذَّنْبِ الْکَبِیرِ وَ یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیرِ أَنْ تَهَبَ لِی مُوبِقَاتِ الْجَرَائِرِ وَ تَسْتُرَ عَلَیَّ فَاضِحَاتِ السَّرَائِرِ وَ لا تُخْلِنِی فِی مَشْهَدِ الْقِیَامَةِ مِنْ بَرْدِ عَفْوِکَ وَ غَفْرِکَ وَ لا تُعْرِنِی مِنْ جَمِیلِ صَفْحِکَ وَ سَتْرِکَ إِلَهِی ظَلِّلْ عَلَى ذُنُوبِی غَمَامَ رَحْمَتِکَ.
خدایا! گناهان بر من لباس خوارى پوشانده، و دورى از تو جامه درماندگى بر تنم پیچیده، و بزرگى جنایتم دلم را به خاک افکنده، پس آن را با توبه به درگاهت زنده کن، اى آرزویم و مرادم و خواستهام و امیدم، به عزت تو سوگند براى گناهانم آمرزندهاى جز تو نمىیابم، و براى دلشکستگىام جبرانکنندهاى جز تو نمىبینم، به پیشگاهت با توبه و انابه فروتنى نمودم، و با ذلت و خوارى به درگاهت تسلیم شدم، اگر مرا از درگاهت برانى به که روى آورم؟ و اگر از آستانت خود بازگردانى به که پناه ببرم؟
در این حال افسوس از شرمندگى و رسوایىام، و دریغ از زشتى کردار و فراهم آوردن گناهانم، اى آمرزندهی گناهان بزرگ، و اى جبران کنندهی استخوانهای شکسته، از تو درخواست مىکنم که گناهان تباه کنندهام را بر من ببخشایى، و بر من بپوشانى پنهانکاریهاى رسوا کنندهام را، و مرا در عرصه قیامت از نسیم گذشت و آمرزش خود بىبهره مگذار، و از پوشش زیباى چشمپوشىات عریان و بىپوشش رها نساز، خدایا سایه رحمت خود را بر گناهانم بینداز.
وَ أَرْسِلْ عَلَى عُیُوبِی سَحَابَ رَأْفَتِکَ إِلَهِی هَلْ یَرْجِعُ الْعَبْدُ الْآبِقُ اِلّا إِلَى مَوْلاهُ أَمْ هَلْ یُجِیرُهُ مِنْ سَخَطِهِ أَحَدٌ سِوَاهُ إِلَهِی إِنْ کَانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً فَإِنِّی وَ عِزَّتِکَ مِنَ النَّادِمِینَ وَ إِنْ کَانَ الاسْتِغْفَارُ مِنَ الْخَطِیئَةِ حِطَّةً فَإِنِّی لَکَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ لَکَ الْعُتْبَى حَتَّى تَرْضَى إِلَهِی بِقُدْرَتِکَ عَلَیَّ تُبْ عَلَیَّ وَ بِحِلْمِکَ عَنِّی اعْفُ عَنِّی وَ بِعِلْمِکَ بِی ارْفَقْ بِی إِلَهِی أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِکَ بَابا إِلَى عَفْوِکَ سَمَّیْتَهُ التَّوْبَةَ فَقُلْتَ.
و ابر مهربانىات را به سوى عیبهایم گسیل کن. خدایا آیا بردهی فرارى جز به جانب مولایش باز مىگردد؟ یا کسى به او از خشم مولای خود جز همان مولای پناه مىدهد؟ خدایا اگر پشیمانى از گناه توبه است، پس به عزت تو سوگند که من از پشیمانان هستم. و اگر آمرزش طلبى از خطاکارى سبب فرو ریختن خطاها از پرونده است، من از آمرزش خواهانم. حق رضایت با تو است تا راضى شوى. خدایا با قدرت خود بر من توبهام را بپذیر. و با بردبارى خود نسبت به من از من درگذر. و با آگاهى از حال من با من مدارا فرما. خدایا تویى که به روى بندگانت درى به سوى بخشش خود گشودى و آن را توبه نامیدى. و خود فرمودى.
تُوبُوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحا فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبَابِ بَعْدَ فَتْحِهِ إِلَهِی إِنْ کَانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ إِلَهِی مَا أَنَا بِأَوَّلِ مَنْ عَصَاکَ فَتُبْتَ عَلَیْهِ وَ تَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِکَ فَجُدْتَ عَلَیْهِ یَا مُجِیبَ الْمُضْطَرِّ یَا کَاشِفَ الضُّرِّ یَا عَظِیمَ الْبِرِّ یَا عَلِیما بِمَا فِی السِّرِّ یَا جَمِیلَ السِّتْرِ [السَّتْرِ] اسْتَشْفَعْتُ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ إِلَیْکَ وَ تَوَسَّلْتُ بِجَنَابِکَ [بِجِنَانِکَ] وَ تَرَحُّمِکَ لَدَیْکَ فَاسْتَجِبْ دُعَائِی وَ لا تُخَیِّبْ فِیکَ رَجَائِی وَ تَقَبَّلْ تَوْبَتِی وَ کَفِّرْ خَطِیئَتِی بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
«بازگردید به جانب خدا، بازگشتى خالصانه» پس عذر کسىکه از ورود به این در پس از گشوده شدن آن غفلت ورزد چه مىتواند باشد؟ خدایا اگر نافرمانى و گناه از بندهات زشت بود، پس گذشت از جانب تو زیباست. خدایا نخستین کسى نیستم که تو را نافرمانى کرده و حضرت تو توبهپذیرش شدى، و خود را در معرض احسان تو قرار داده و مرا مورد احسان خود قرار دادى. اى پاسخگوى درماندگان، اى برطرف کنندهی زیان، اى بزرگ نیکى، اى داناى نهان، اى زیبا پردهپوش، به جود و کرمت به سوى تو شفاعت مىجویم. و توسل مىکنم نزد تو به فضل و رحمت خود دعایم را اجابت کن. امیدم را به خود نا امید نساز و توبهام را بپذیر، و با احسان و مهر خود خطاهایم را نادیه گیر، اى مهربانترین مهربانان.
المناجات الثانیة: مناجاة الشاکین
دعای دوم از مناجات خمس عشر: راز و نیاز شاکیان
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ.
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است.
إِلَهِی إِلَیْکَ أَشْکُو نَفْسا بِالسُّوءِ أَمَّارَةً وَ إِلَى الْخَطِیئَةِ مُبَادِرَةً وَ بِمَعَاصِیکَ مُولَعَةً وَ لِسَخَطِکَ مُتَعَرِّضَةً تَسْلُکُ بِی مَسَالِکَ الْمَهَالِکِ وَ تَجْعَلُنِی عِنْدَکَ أَهْوَنَ هَالِکٍ کَثِیرَةَ الْعِلَلِ طَوِیلَةَ الْأَمَلِ إِنْ مَسَّهَا الشَّرُّ تَجْزَعُ وَ إِنْ مَسَّهَا الْخَیْرُ تَمْنَعُ مَیَّالَةً إِلَى اللَّعِبِ وَ اللَّهْوِ مَمْلُوَّةً بِالْغَفْلَةِ وَ السَّهْوِ تُسْرِعُ بِی إِلَى الْحَوْبَةِ وَ تُسَوِّفُنِی بِالتَّوْبَةِ إِلَهِی أَشْکُو إِلَیْکَ عَدُوّا یُضِلُّنِی وَ شَیْطَانا یُغْوِینِی قَدْ مَلَأَ بِالْوَسْوَاسِ صَدْرِی وَ أَحَاطَتْ هَوَاجِسُهُ بِقَلْبِی یُعَاضِدُ لِیَ الْهَوَى وَ یُزَیِّنُ لِی حُبَّ الدُّنْیَا وَ یَحُولُ بَیْنِی وَ بَیْنَ الطَّاعَةِ وَ الزُّلْفَى.
خدایا از نفسى که فراوان به بدى فرمان میدهد به تو شکایت مىکنم. همان نفسى که شتابنده به سوى خطا و آزمند به انجام گناهان و در معرض خشم توست. نفسى که مرا به راه هلاکت مىکشاند و هستىام را نزد تو از پستترین تباه شدگان قرار مىدهد. بیماریهایش بسیار، آرزویش دراز است، اگر گزندى به او در رسد بىتابى مىکند و اگر خیرى به او رسد از انفاقش دریغ مىورزد.
به بازى و هوسرانى میل بسیار دارد، از غفلت و اشتباه آکنده است، مرا به تندى به جانب گناه مىراند و با من در توبه و ندامت امروز و فردا مىکند. خدایا از دشمنى که گمراهم مىکند و از شیطانى که به بى راههام مىبرد به تو شکایت مىکنم. شیطانى که سینهام را از وسوسه انباشته و زمزمههاى خطرناکش قلبم را فرا گرفته است. شیطانى که با هوا و هوس به من کمک مىکند و عشق به دنیا را در دیدگانم زیور مىبخشد و بین من و بندگى و مقام قرب پرده مىافکند.
إِلَهِی إِلَیْکَ أَشْکُو قَلْبا قَاسِیا مَعَ الْوَسْوَاسِ مُتَقَلِّبا وَ بِالرَّیْنِ وَ الطَّبْعِ مُتَلَبِّسا وَ عَیْنا عَنِ الْبُکَاءِ مِنْ خَوْفِکَ جَامِدَةً وَ إِلَى مَا یَسُرُّهَا طَامِحَةً إِلَهی لا حَوْلَ لِی وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِقُدْرَتِکَ وَ لا نَجَاةَ لِی مِنْ مَکَارِهِ الدُّنْیَا اِلّا بِعِصْمَتِکَ فَأَسْأَلُکَ بِبَلاغَةِ حِکْمَتِکَ وَ نَفَاذِ مَشِیَّتِکَ أَنْ لا تَجْعَلَنِی لِغَیْرِ جُودِکَ مُتَعَرِّضا وَ لا تُصَیِّرَنِی لِلْفِتَنِ غَرَضا وَ کُنْ لِی عَلَى الْأَعْدَاءِ نَاصِرا وَ عَلَى الْمَخَازِی وَ الْعُیُوبِ سَاتِرا وَ مِنَ الْبَلاءِ [الْبَلایَا] وَاقِیا وَ عَنِ الْمَعَاصِی عَاصِما بِرَأْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدایا از دل همچون سنگى که با وسوسه زیر و رو مىشود و به آلودگى گناه و سیاسى نافرمانى آلوده شده به تو شکایت مىکنم. خدایا از چشمى که از گریه ناشى از هراس تو خشک شده و در عوض به مناظرى که خوش آیند آن است خیره گشته به تو گلایه مىکنم. خدایا توان و نیرویى براى من جز به قدرت تو نیست. راه نجاتى از گرفتاریهاى دنیا جز نگهدارى تو برایم نیست. از تو خواستارم به رسایى حکمت تو و نفوذ ارادهات که مرا جز جود خود در معرض چیزى قرار ندهى و هدف فتنهها نگردانى و علیه دشمنانم یاور باشى و پرده پوش رسواییها و عیبهایم گردى. و از بلا نگهدار و از گناهان بازدارندهام باشى، به مهر و رحمت خود اى مهربانترین مهربانان.
المناجاة الثالثة: مناجات الخائفین
دعای سوم از مناجات خمس عشر: راز و نیاز ترسیدگان
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ.
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است.
إِلَهِی أَ تَرَاکَ بَعْدَ الْإِیمَانِ بِکَ تُعَذِّبُنِی أَمْ بَعْدَ حُبِّی إِیَّاکَ تُبَعِّدُنِی أَمْ مَعَ رَجَائِی لِرَحْمَتِکَ وَ صَفْحِکَ تَحْرِمُنِی أَمْ مَعَ اسْتِجْارَتِی بِعَفْوِکَ تُسْلِمُنِی حَاشَا لِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ تُخَیِّبَنِی لَیْتَ شِعْرِی أَ لِلشَّقَاءِ وَلَدَتْنِی أُمِّی أَمْ لِلْعَنَاءِ رَبَّتْنِی فَلَیْتَهْا لَمْ تَلِدْنِی وَ لَمْ تُرَبِّنِی وَ لَیْتَنِی عَلِمْتُ أَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ جَعَلْتَنِی وَ بِقُرْبِکَ وَ جِوَارِکَ خَصَصْتَنِی فَتَقَرَّ بِذَلِکَ عَیْنِی وَ تَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسِی إِلَهِی هَلْ تُسَوِّدُ وُجُوها خَرَّتْ سَاجِدَةً لِعَظَمَتِکَ أَوْ تُخْرِسُ أَلْسِنَةً نَطَقَتْ بِالثَّنَاءِ عَلَى مَجْدِکَ وَ جَلالَتِکَ أَوْ تَطْبَعُ عَلَى قُلُوبٍ انْطَوَتْ عَلَى مَحَبَّتِکَ أَوْ تُصِمُّ أَسْمَاعا تَلَذَّذَتْ بِسَمَاعِ ذِکْرِکَ فِی إِرَادَتِکَ.
خدایا آیا چنین مىنمایى که پس از ایمانم به تو عذابم نمایى؟ یا پس از عشقم به تو از خود دورم سازى؟ یا با امید به رحمت و چشمپوشىات محرومم سازى؟ یا با پناه جویىام به گذشت خود رهایم نمایى؟ هرگز چنین نیست! از ذات بزرگوارت به دور است که مرا محروم کنى. اى کاش مىدانستم که آیا مادرم مرا براى بدبختى به دنیا آورده یا براى رنج کشیدن و زحمت پرورانده است؟ اگر چنین است کاش مرا نزاده و نپرورانده بود.
و اى کاش آگاه بودم که آیا مرا از اهل سعادت قرار داده و به قرب و جوارت اختصاص دادهاى تا به این سبب چشمانم روشن شود و جانم آرام گیرد؟ خدایا آیا چهرههایى که در برابر عظمت تو سجدهکنان به خاک افتاده است سیاه مىکنى؟ یا زبانهایى را که براى بزرگى و شکوه تو به ستایش گویا شده است ناگویا مىنمایى؟ یا بر دلهایى که به محبت تو پیچیده شده مهر مىزنى؟ یا گوشهایى که از شنیدن ذکر تو در راه رضایت لذت برده است را ناشنوا مىکنى؟
أَوْ تَغُلُّ أَکُفّا رَفَعَتْهَا الْآمَالُ إِلَیْکَ رَجَاءَ رَأْفَتِکَ أَوْ تُعَاقِبُ أَبْدَانا عَمِلَتْ بِطَاعَتِکَ حَتَّى نَحِلَتْ فِی مُجَاهَدَتِکَ أَوْ تُعَذِّبُ أَرْجُلا سَعَتْ فِی عِبَادَتِکَ إِلَهِی لا تُغْلِقْ عَلَى مُوَحِّدِیکَ أَبْوَابَ رَحْمَتِکَ وَ لا تَحْجُبْ مُشْتَاقِیکَ عَنِ النَّظَرِ إِلَى جَمِیلِ رُؤْیَتِکَ إِلَهِی نَفْسٌ أَعْزَزْتَهَا بِتَوْحِیدِکَ کَیْفَ تُذِلُّهَا بِمَهَانَةِ هِجْرَانِکَ وَ ضَمِیرٌ انْعَقَدَ عَلَى مَوَدَّتِکَ کَیْفَ تُحْرِقُهُ بِحَرَارَةِ نِیرَانِکَ إِلَهِی أَجِرْنِی مِنْ أَلِیمِ غَضَبِکَ وَ عَظِیمِ سَخَطِکَ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا رَحِیمُ یَا رَحْمَانُ یَا جَبَّارُ یَا قَهَّارُ یَا غَفَّارُ یَا سَتَّارُ نَجِّنِی بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذَابِ النَّار وَ فَضِیحَةِ الْعَارِ إِذَا امْتَازَ الْأَخْیَارُ مِنَ الْأَشْرَارِ وَ حَالَتِ الْأَحْوَالُ وَ هَالَتِ الْأَهْوَالُ وَ قَرُبَ الْمُحْسِنُونَ وَ بَعُدَ الْمُسِیئُونَ وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ.
یا دستهایى که به امید مهرورزى به سوی تو بلند شده است را به زنجیر مىبندى؟ یا بدنهایى که در طاعت تو کوشیدهاند تا جایى که در راه کوشش در بندگىات لاغر شدهاند را مجازات مىکنى؟ یا پاهایى را که در راه عبادت تو پوییده است را به عذاب دچار مىنمایى؟ خدایا درهاى رحمت خود را بر یکتاپرستان نبند و شیفتگانت را از نگاه به زیبایى دیدارت محروم نساز. خدایا جانى را که به توحید خود عزت بخشیدى چگونه به خوارى هجرانت ذلیل مىکنى؟ و باطنى که بر دوستىات پیمان بسته است را چگونه به سوز آتش خود مىسوزانى؟
خدایا از دردناکى خشم و بزرگى ناخشنودی خود پناهم بده. اى پرمهر، اى منتگذار، اى مهربان، اى بخشاینده، اى جبار، اى چیره، اى آمرزنده، اى پردهپوش، به مهر خود مرا از شکنجهی آتش و رسوایى ننگ رهایى بخش. آنگاه که نیکان از بدان جدا شوند، و حالتهاى دگرگون گردد و هراسندهها بهراسند، و نیکوکاران به خوشبختى نزدیک شوند، و بدکاران از آن دور گردند، و به هرکسى برابر آنچه انجام داده جزاى برازنده داده شود و هرگز به آنان ستم نشود.
المناجاة الثالثة عشرة: مناجاة الذاکرین
دعای سیزدهم از مناجات خمس عشر: راز و نیاز ذاکران
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است
إِلَهِی لَوْ لا الْوَاجِبُ مِنْ قَبُولِ أَمْرِکَ لَنَزَّهْتُکَ مِنْ [عَنْ] ذِکْرِی إِیَّاکَ عَلَى أَنَّ ذِکْرِی لَکَ بِقَدْرِی لا بِقَدْرِکَ وَ مَا عَسَى أَنْ یَبْلُغَ مِقْدَارِی حَتَّى أُجْعَلَ مَحَلا لِتَقْدِیسِکَ وَ مِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنَا جَرَیَانُ ذِکْرِکَ عَلَى أَلْسِنَتِنَا وَ إِذْنُکَ لَنَا بِدُعَائِکَ وَ تَنْزِیهِکَ وَ تَسْبِیحِکَ إِلَهِی فَأَلْهِمْنَا ذِکْرَکَ فِی الْخَلاءِ وَ الْمَلاءِ وَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْإِعْلانِ وَ الْإِسْرَارِ وَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ آنِسْنَا بِالذِّکْرِ الْخَفِیِّ وَ اسْتَعْمِلْنَا بِالْعَمَلِ الزَّکِیِّ وَ السَّعْیِ الْمَرْضِیِّ وَ جَازِنَا بِالْمِیزَانِ الْوَفِیِّ إِلَهِی بِکَ هَامَتِ الْقُلُوبُ الْوَالِهَةُ وَ عَلَى مَعْرِفَتِکَ جُمِعَتِ الْعُقُولُ الْمُتَبَایِنَةُ.
خدایا اگر پذیرش فرمان تو بر من واجب نبود هر آینه پاک نگاه مىداشتم خود را از آن که ذکر تو گویم. چه ذکر من تو را به اندازهی کاستى من است نه برازندهی کمال تو. شان و قدر من چه اندازه مىتواند بالا رود تا ظرف تقدیس تو قرار بگیرم؟ از بزرگترین نعمتهای تو بر ما جارى شدن ذکرت بر زبان ما است. و اجازهات به ما که تو را بخوانیم و تنزیه و تسبیح گوییم. خدایا پس ذکرت را به ما الهام کن در نهان و آشکار و شب و روز و پیدا و پنهان و در خوشى و ناخوشى و ما را به ذکر پنهان مانوس فرما و به عمل پاکیزه و کوشش پسندیده به کار بگیر و به میزان کامل پاداشمان بده. خدایا دلهاى عاشق شیفتهی تو هستند و خردهاى جدا از هم بر معرفت تو گرد آمدهاند.
فَلا تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ اِلّا بِذِکْرَاکَ وَ لا تَسْکُنُ النُّفُوسُ اِلّا عِنْدَ رُؤْیَاکَ أَنْتَ الْمُسَبَّحُ فِی کُلِّ مَکَانٍ وَ الْمَعْبُودُ فِی کُلِّ زَمَانٍ وَ الْمَوْجُودُ فِی کُلِّ أَوَانٍ وَ الْمَدْعُوُّ بِکُلِّ لِسَانٍ وَ الْمُعَظَّمُ فِی کُلِّ جَنَانٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِّ لَذَّةٍ بِغَیْرِ ذِکْرِکَ وَ مِنْ کُلِّ رَاحَةٍ بِغَیْرِ أُنْسِکَ وَ مِنْ کُلِّ سُرُورٍ بِغَیْرِ قُرْبِکَ وَ مِنْ کُلِّ شُغْلٍ بِغَیْرِ طَاعَتِکَ إِلَهِی أَنْتَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْرا کَثِیرا وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلا وَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ فَأَمَرْتَنَا بِذِکْرِکَ وَ وَعَدْتَنَا عَلَیْهِ أَنْ تَذْکُرَنَا تَشْرِیفا لَنَا وَ تَفْخِیما وَ إِعْظَاما وَ هَا نَحْنُ ذَاکِرُوکَ کَمَا أَمَرْتَنَا فَأَنْجِزْ لَنَا مَا وَعَدْتَنَا یَا ذَاکِرَ الذَّاکِرِینَ وَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
به همین خاطر دلها آرام نگیرد جز به یاد تو و جانها جز به هنگام مشاهدهات راحتى نیابد. تو تنزیهشدهاى در هر جا و پرستیده گشتهاى در هر گاه و در هر روزگار بودهاى و به هر زبان خوانده شدهاى و در هر دلى بزرگ داشته شدهاى. از هر لذتى به جز ذکر تو و از هر آسایشى به جز همدمى با تو و از هر شادمانى به غیر از قرب تو و از هر شغلى جز طاعت تو پوزش مىجویم.
تو گفتى و گفتارت حق است که: «اى کسانى که ایمان آوردهاید، خدا را بسیار یاد کنید و در بامداد و شامگاه او را تسبیح گویید» و تو گفتى و گفتارت حق است که: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» ما را به یاد کردن خود فرمان دادى و وعده فرمودى که تو نیز از روى شرافت و عزت و کرامت بخشیدن به ما، ما را یاد کنى. اکنون برابر با فرمانت تو را یاد مىکنیم. پس تو نیز به وعدهات وفا کن، اى یادآور یاد کنندگان و اى مهربانترین مهربانان.
المناجاة الرابعة عشرة: مناجاة المعتصمین
دعای چهاردهم از مناجات خمس عشر: راز و نیاز پناهجویان
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ.
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است
اللهُمَّ یَا مَلاذَ اللائِذِینَ وَ یَا مَعَاذَ الْعَائِذِینَ وَ یَا مُنْجِیَ الْهَالِکِینَ وَ یَا عَاصِمَ الْبَائِسِینَ وَ یَا رَاحِمَ الْمَسَاکِینِ وَ یَا مُجِیبَ الْمُضْطَرِّینَ وَ یَا کَنْزَ الْمُفْتَقِرِینَ وَ یَا جَابِرَ الْمُنْکَسِرِینَ (الْبَائِسِ الْمُسْتَکِینِ) وَ یَا مَأْوَى الْمُنْقَطِعِینَ وَ یَا نَاصِرَ الْمُسْتَضْعَفِینَ وَ یَا مُجِیرَ الْخَائِفِینَ وَ یَا مُغِیثَ الْمَکْرُوبِینَ وَ یَا حِصْنَ اللاجِینَ إِنْ لَمْ أَعُذْ بِعِزَّتِکَ فَبِمَنْ أَعُوذُ وَ إِنْ لَمْ أَلُذْ بِقُدْرَتِکَ فَبِمَنْ أَلُوذُ وَ قَدْ أَلْجَأَتْنِی الذُّنُوبُ إِلَى التَّشَبُّثِ بِأَذْیَالِ عَفْوِکَ وَ أَحْوَجَتْنِی الْخَطَایَا إِلَى اسْتِفْتَاحِ أَبْوَابِ صَفْحِکَ.
خدایا اى پشتیبان پناهجویان و اى پناه پناهندگان و اى رهایىبخش هلاک شدگان و اى نگهدار بینوایان و اى مهرورز بىچیزان و اى اجابت کنندهی درماندگان و اى گنجینهی تهیدستان و اى جبران کنندهی شکست خوردگان و اى جایگاه آوارگان و اى یاور ناتوان شمردگان و اى پناه دهندهی ترسیدگان و اى غمگسار غمزدگان و اى دژ پناهندگان، اگر به عزت تو پناه نیاورم، پس به که پناه برم؟ و اگر به قدرت تو پناهنده نشوم، به که پناهنده شوم؟ گناهان وادارم ساختهاند که به دامان گذشت تو چنگ زنم و خطاها محتاجم کردهاند که از تو خواهم تا درهاى چشمپوشىات را بر من بگشایى.
وَ دَعَتْنِی الْإِسَاءَةُ إِلَى الْإِنَاخَةِ بِفِنَاءِ عِزِّکَ وَ حَمَلَتْنِی الْمَخَافَةُ مِنْ نِقْمَتِکَ عَلَى التَّمَسُّکِ بِعُرْوَةِ عَطْفِکَ وَ مَا حَقُّ مَنِ اعْتَصَمَ بِحَبْلِکَ أَنْ یُخْذَلَ وَ لا یَلِیقُ بِمَنِ اسْتَجَارَ بِعِزِّکَ أَنْ یُسْلَمَ أَوْ یُهْمَلَ إِلَهِی فَلا تُخْلِنَا مِنْ حِمَایَتِکَ وَ لا تُعْرِنَا مِنْ رِعَایَتِکَ وَ ذُدْنَا عَنْ مَوَارِدِ الْهَلَکَةِ فَإِنَّا بِعَیْنِکَ وَ فِی کَنَفِکَ وَ لَکَ أَسْأَلُکَ بِأَهْلِ خَاصَّتِکَ مِنْ مَلائِکَتِکَ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ بَرِیَّتِکَ أَنْ تَجْعَلَ عَلَیْنَا وَاقِیَةً تُنْجِینَا مِنَ الْهَلَکَاتِ وَ تُجَنِّبُنَا مِنَ الْآفَاتِ وَ تُکِنُّنَا مِنْ دَوَاهِی الْمُصِیبَاتِ وَ أَنْ تُنْزِلَ عَلَیْنَا مِنْ سَکِینَتِکَ وَ أَنْ تُغَشِّیَ وُجُوهَنَا بِأَنْوَارِ مَحَبَّتِکَ وَ أَنْ تُؤْوِیَنَا إِلَى شَدِیدِ رُکْنِکَ وَ أَنْ تَحْوِیَنَا فِی أَکْنَافِ عِصْمَتِکَ بِرَأْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
و بدیها مرا فراخواندهاند تا به آستان عزت تو بار اندازم. و هراس از انتقام وادارم کرده تا به دستاویز مهر تو چنگ زنم. کسى که به ریسمان تو چنگ زده است سزاوار نیست که خوار گردد. و آن که به عزت تو پناهنده شده است شایسته نیست که رها گردد یا واگذاشته شود. خدایا ما را از حمایت خود محروم نکن و از پوشش رعایت خود برهنه نساز و از پرتگاههاى هلاک دورم کن. زیرا ما در سایهسار توجه تو و در حمایت تو به سر مىبریم و از تو هستیم.
از تو مىخواهم به حق خواص فرشتگانت و شایستگان از بندگانت که براى ما سپرى قرار دهى که ما را از هلاکتها برهاند و از آفات برکنار دارد و از بلاهاى سخت نگهدارى کند. و هم این که آرامش خود را بر ما نازل کنى و چهرههاى ما را به انوار محبت خود پرفروغ گردانى و ما را در پناهگاه محکمت پناه دهى و در کنارههاى نگهدارى خویش بگنجانى، به حق مهر و رحمت خود اى مهربانترین مهربانان.
المناجاة الخامسة عشرة: مناجاة الزّاهدین
دعای پانزدهم از مناجات خمس عشر: راز و نیاز پارسایان
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است.
إِلَهِی أَسْکَنْتَنَا دَارا حَفَرَتْ لَنَا حُفَرَ مَکْرِهَا وَ عَلَّقَتْنَا بِأَیْدِی الْمَنَایَا فِی حَبَائِلِ غَدْرِهَا فَإِلَیْکَ نَلْتَجِئُ مِنْ مَکَائِدِ خُدَعِهَا وَ بِکَ نَعْتَصِمُ مِنَ الاغْتِرَارِ بِزَخَارِفِ زِینَتِهَا فَإِنَّهَا الْمُهْلِکَةُ طُلابَهَا الْمُتْلِفَةُ حُلالَهَا الْمَحْشُوَّةُ بِالْآفَاتِ الْمَشْحُونَةُ بِالنَّکَبَاتِ إِلَهِی فَزَهِّدْنَا فِیهَا وَ سَلِّمْنَا مِنْهَا بِتَوْفِیقِکَ وَ عِصْمَتِکَ وَ انْزَعْ عَنَّا جَلابِیبَ مُخَالَفَتِکَ وَ تَوَلَّ أُمُورَنَا بِحُسْنِ کِفَایَتِکَ.
خدایا ما را در خانهاى ساکن نمودهاى که گودالهاى فریب خود را براى ما آماده ساخته، و در شبکههاى خیانتش به دستهاى مرگ آویخته، از دامهاى فریبش به تو پناه مىآوریم، و چنگ مىزنیم از مغرور شدن به زیورهاى آراستهاش به عنایت تو، که این دنیا خواهندگانش را هلاک مىسازد، و واردینش را نابود مىکند، آکنده به آفتها است، انباشته از نکبتها است، خدایا ما را به دنیا بىرغبت کن، و به توفیق و عصمت خود ما را از آن سلامت بدار و جامههاى مخالفت را از هستیمان بر کن. و با حسن کفایت خود امر کن و ما را سرپرستى فرما.
وَ أَوْفِرْ مَزِیدَنَا مِنْ سَعَةِ رَحْمَتِکَ وَ أَجْمِلْ صِلاتِنَا مِنْ فَیْضِ مَوَاهِبِکَ وَ أَغْرِسْ فِی أَفْئِدَتِنَا أَشْجَارَ مَحَبَّتِکَ وَ أَتْمِمْ لَنَا أَنْوَارَ مَعْرِفَتِکَ وَ أَذِقْنَا حَلاوَةَ عَفْوِکَ وَ لَذَّةَ مَغْفِرَتِکَ وَ أَقْرِرْ أَعْیُنَنَا یَوْمَ لِقَائِکَ بِرُؤْیَتِکَ وَ أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیَا مِنْ قُلُوبِنَا کَمَا فَعَلْتَ بِالصَّالِحِینَ مِنْ صَفْوَتِکَ وَ الْأَبْرَارِ مِنْ خَاصَّتِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ
و فزونى سهم ما را از رحمت گستردهات کامل گردان، و از چشمهسار مواهبت عطاى ما را نیکو گردان، و در سرزمین دلهاى ما درختان محبت خود را بکار، و انوار معرفت خود را بر ما کامل کن، و شیرینى گذشت و لذت آمرزش خود را به ما بچشان، و دیدههای ما را در جهان دیگر به دیدار خود روشن فرما، و محبت دنیا را از دل ما بیرون کن، آن گونه که در مورد نیکوکاران برگزیدهات و خاصان نیکو کردارت انجام دادى، به حق مهربانى تو اى مهربانترین مهربانان و اى گرامىترین گرامیان.