روزمرگی چیست و راه‌های مقابله با آن کدامند؟

روزمرگی چیزی نیست جر تکرار روزها بدون هیچ امید و اشتیاقی که باعث می شود انرژی و شادمانی خود را در دراز مدت از دست بدهیم و دیگر میلی به زندگی کردن نداشته باشیم. از این رو روزمرگی نوعی بیماری شناخته می شود که به مرگ احساسات معروف است.

روزمرگی

ستاره | سرویس روانشناسی – روزها را پشت سر هم و بی میل سپری کردن باعث می‌شود که اشتیاق و انرژیتان در دراز مدت از بین برود و پس از مدتی دیگر اتفاقات کوچک خوشحال کننده هم برایتان بی معنی می‌شود. اگر از آن دسته از افرادی هستید که از زندگی کردن روی یک خط صاف و بدون هیچ تغییری و روزمرگی خسته شده اید این مطلب می تواند قدم بزرگی برایتان باشد؛ به شرطی که به آن به خوبی عمل کنید.

محققان پس از تحقیق روی افراد مختلف با زندگی‌های گوناگون در شرایط مختلف به این نتیجه رسیده‌اند که یکی از عوامل بسیار موثر در روزمرگی “سرخوردگی” است. 

 

روزمرگی چیست- افکار منفی- نا امیدی- افکار پوچ- سرخوردگی

 

 سرخوردگی در نتیجه افکار پوچ و بیهوده‌ای است که پس از دیدن نتیجه نامطلوب تلاشمان به دست می آید و غالبا بصورت افکار منفی است که دیگر میلی برای ایجاد تصمیمات و آرزوهای جدید نداریم. این افکار منفی رفته رفته باعث گوشه گیری از اجتماع و دوستان و خانواده می شود و کاملا بی میلی به زندگی را آشکار می سازد.

اگر اقدام به جلوگبری از این روند نکنیم به تدریج شخصیتی از هر فرد می سازد که باعث سکوت، بی میل بودن به فعالیت، گوشه نشینی، ترک عادت های خوب، شوق و اشتیاق نداشتن و… می شود که بیشترین حالتی که در افراد رخ می‌دهد بی تفاوتی نسبت به اتفاقات زندگیشان است.

ما نمی خواهیم روندی را شروع کنیم که تظاهر به خوب بودن همه چیز کند و اینکه اتفاقات یا تجربه‌های نا‌خوشایند گذشته را فراموش کنیم. همیشه موضوع، ترمیم چیزی که شکسته است نیستبعضی روابط و موقعیت‌ها قابل ترمیم نیستند. اگر بخواهید به زور آنها را به هم بچسبانید، همه چیز فقط بدتر خواهد شد. گاهی‌ اوقات باید از نو شروع کنید و چیزی بهتر بسازید. قدرت نه فقط در توانایی ادامه دادن بلکه در توانایی شروع دوباره با لبخندی روی لب‌ و عشقی در دل پدیدار می‌شود.

 

واقعا خواهان تغییر دادن به خودتان و زندگیتان باشید

سعی کنید عادات بد خود را ترک کنید. به سمت روزهای نو و با تغییرات مثبت نو بروید. گذشته را رها کنید و روزهای جدیدی را بسازید. سخت‌ترین قسمت رشد کردن این است که چیزهایی که به آن عادت کرده‌اید را کنار بگذارید و با چیزهایی جلو روید که برایتان جدید است. بعضی‌ وقت‌ها باید دست از نگران بودن، تعجب کردن و شک کردن بردارید و ایمان داشته باشید که همه چیز خوب پیش خواهد رفت. به این باور برسید که در زندگی راهی جدیدی را شروع خواهید کرد که خوشبخت می‌شوید. به سردرگمی‌هایتان بخندید، هوشیارانه در زمان حال زندگی کنید و از هر چه که زندگی برایتان پیش می‌آورد لذت ببرید. شاید آخر کار به آنجایی نرسید که ابتدا قصد داشتید، اما به همان جایی خواهید رسید که باید می رسید.

 

به اطراف بیشتر توجه کنیم

بیشتر به اطرافتان دقت کیند. قطعا همه ما خانواده و دوستانی داریم که می توانیم با سپری کردن اوقاتمان در کنارشان انرژی دریافت کنیم. گاهی اوقات کارهایی که دیگران برایمان می‌کنند را نمی‌بینیم تا وقتی که دیگر آن کارها را برایمان انجام نمی‌دهند. نباید اینطور باشید. برای چیزهایی که دارید، کسانی که دوستتان دارند و مراقبتان هستند، قدرشناس باشید. تا زمانی که روزی برسد که دیگر پیشتان نباشند، نمی‌فهمید که چه ارزشی برایتان دارند. از اطرافیانتان قدردانی کنید و خیلی زود خواهید دید که افراد بیشتری دورتان را می‌گیرند. قدردان زندگی باشید؛ خیلی زود متوجه می‌شوید که چیزهای بیشتری برای زندگی کردن در اختیار دارید.

 

روزمرگی چیست- حرف های مسموم- لبخند- شوق و اشتیاق

 

بیشتر برای اوقات فراغت خود وقت بگذارید

گاهی اوقات لازم است که چند قدم عقب بروید تا به همه چیز خوب نگاه کنید. هیچوقت نگذارید زندگیتان آنقدر با کار مشغول شود، ذهنتان آنقدر درگیر نگرانی شود، قلبتان آنقدر انباشته از ناراحتی‌ها و کینه‌های قدیمی شود که هیچ جایی برای تفریح کردن و لذت بردن نداشته باشید.

 

از حرف های منفی دیگران بگذرید

واقعا باور افکار منفی چه سودی برایتان دارد؟ به جز ناراحتی و دل سرد شدن نسبت به آینده نتیجه دیگری ندارند. اگر به دیگران اجازه دهید بیشتر از اینکه بازده‌ای به زندگیتان بدهند، از آن کسر کنند، تعادل زندگیتان بر هم خورده و بدون اینکه بفهمید اسیر منفی‌ بافی خواهید شد. نظرات بی‌فایده و آزاردهنده دیگران را نادیده بگیرید. هیچکس حق قضاوت کردن در مورد شما را ندارد. ممکن است داستان زندگیتان را شنیده باشند اما مطمئناً نمی‌توانند حس و حالتان را درک کنند. شما هیچ کنترلی روی حرف‌های دیگران ندارید؛ اما کنترل اینکه به آنها اجازه بدهید این حرف‌ها را به شما بزنند یا نه دست خودتان است. شما می‌توانید حرف‌های مسموم آنها را رد کنید تا به قلب و فکرتان آسیب نرسانند.

 

گذشته، در گذشته

گذشته را فراموش کنید. از تجریبات خود درس بگیرید ولی نگذارید باعث شود شما قدم به جلو نگذارید. اجازه ندهید گذشته حال و آینده شما را بدزدد. شاید به کارهایی که در گذشته کردید مفتخر نباشید اما اشکالی ندارد. گذشته گذشته است و قابل تغییر، قابل فراموشی یا پاک کردن از زندگیتان نیست. فقط باید آن را قبول کرد. همه ما دچار اشتباه می‌شویم. همه ما دچار مشکل می‌شویم و گاهی افسوس اتفاقات مختلف در گذشته‌مان را می‌خوریم. اما شما اشتباهاتتان نیستید، مشکلاتتان هم نیستید، و الان با قدرت شکل دادن به زمان حال و آینده قدم برای تغییری بزرگ بردارید.

 

بگذارید زمان بگذرد

سعی کنید هرروز قدم های کوچک ولی محکم بردارید. قدم به قدم خواهان تغییر باشید. اینطور فکر نکنید که شب می‌خوابید و صبح که بیدار می شوید زندگیتان کامل عوض می شود. این را همیشه بدانید که هر چه بیشتر سعی کنید بیشتر زندگیتان را متحول می کنید. ولی برای هرقدم از خداوند متعالی کمک بگیرید و با برنامه ریزی زندگیتان را پیش برید. همیشه تغییرات بزرگ نیاز به زمان دارند پس دست از تلاش برندارید و خسته نشوید زیرا در آینده‌ای نه چندان دور به آن چیزایی که دوست دارید دست میابید. زندگی زیباست. جور دیگر باید دید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • بدون نام

    خودمون باید تلاش کنیم افکار مزاحم را از ذهنمون بیرون کنیم…وقتی شبانه روز فقط خبر اتفاقات بد را میشنویم انگیزه ازمون گرفته میشه…باید به ارزوهایی که تو ذهنمون داریم فکر کنیم و در جهتش تلاش کنیم…اراده باید قوی باشه

  • حرف های زیبا ولی تکراری بود ما میدونیم باید چیکار کنیم اما نحوه ی انجام اونارو نمیدونیم خود من تا الان چندین بار سعی کردم عوض بشم اما هر دفعه شکست خوردم و نمیدونم اشکال کارم کجاست

  • حرفای قشنگ و خوبی بود ولی همه ما اینارو میدونیم مشکل آدمای افسرده و دچار روزمرگی اینه که نمیتونن اینکارارو بکنن…بگین چجوری خودمون رو وادار به اینکارا کنیم …..حتی از جام نمیتونم بلند بشم چند ساعت طول میکشه تا تصمیم بلند شدن از توی رختخواب و بتونم انجام بدم شایدم نتونم ….

  • سلام من کارمند هستم ساعت 8 تا 2 میام سر کار .رییس خیلی بی عرضست و به کارا رونق نمی ده منم کار جدیدی انجام می دم حتی فراتر از شغلم با بی میلی رد می شه صبح ها کلا بی کارم سر کار و این اذیتم می کنه. توشهر غریب زندگی می کنم به خاطر همین کار و عصر ها هم کسی رو ندارم برم پیش، شوهرمم 9 شب برمی گرده خونه. یه جوری شده دست و بالم به کار خونه هم نمی ره ، چیکار کنم به نظرتون ؟؟

    • مدیر سایت

      متاسفانه حق با شماست و زمانی که سیستم یک سازمان و یا مدیریت آن ضعیف و ایستا باشد باعث از بین رفتن انگیزه کارمندان می شود. بهترین کار این است که زمان اضافی خود را به افزایش راندمان و عملکرد خود اختصاص داده و سعی کنید از هر روش ممکن از بیکاری و افکار نا امید کننده دور بمانید. همینطور، تفکیک شغل رسمی و وظایف زندگی شخصی می تواند به بهتر شدن حال شما در منزل نیز کمک کند.

  • سپاس از مطلب انگیزشی شما…

نظر خود را بنویسید