ستاره | سرویس روانشناسی – «هییسسس! میتونی یه راز نگه داری؟» اگر کسی این جمله را آرام در گوش شما زمزمه کند چه واکنشی نشان میدهید؟ آیا حس مهم بودن به شما دست خواهد داد، چرا که کسی دارد به شما اعتماد میکند و رازی را با شما در میان میگذارد؟ یا به این فکر میکنید که شاید قرار است پشت سر کسی حرفی بزند و شما نمیخواهید آن را بشنوید؟ علاوه بر شرکت نکردن در بحثهایی که به شما مربوط نمیشود، بسیار مهم است بار اعتمادی که توسط شخص دیگری بر دوش شما گذارده شده را حفظ کنید. اگر به راز کسی خیانت کنید، نمیتوانید انتظار داشته باشید او از آن به بعد به شما اعتماد کند. مطلب امروز شاید وجدان شما را تحریک کند. با این حال امیدواریم که در ادامه اهمیت رازداری را دریابید و مسائل محرمانه را مخفی نگاه دارید.
رابطه میان اعتماد و رازداری
زمانی که به عنوان فردی قابل اعتماد شناخته میشوید، شما احترام و اعتماد اطرافیان را کسب میکنید و در نتیجه روابط دوستانهی صمیمی تری ایجاد می کنید. در تجارت، افراد قابل اعتماد به احتمال زیاد در کار فروش موفقتر هستند، چرا که مشتریهای وفادار بیشتری ایجاد میکنند، پاداشهای بیشتری دریافت میکنند و از پیشرفت خود لذت میبرند. در واقع افراد قابل اعتماد روانشناسی فروش را به خوبی رعایت میکنند.
یکی از بارزترین نشانههای فردی که از اهمیت رازداری با خبر نیست و درنتیجه نمیتوان به او اعتماد کرد این است که او بگوید: «فلانی به من موضوعی را گفت و از من خواست رازدار باشم، اما میدانم که تو به کسی نمیگویی …» درحالیکه ممکن است در این شرایط احساس ویژهای داشته باشید که این فرد دارد به شما اعتماد میکند، به کسی فکر کنید که به او قول داده شده رازش فاش نشود! بنابراین بهتر است شما نیز اطلاعات محرمانه خود را با چنین فردی به اشتراک نگذارید. خلاصه اینکه: کسی که اسرار دیگران را برای من میگوید، ارار من را هم به دیگری خواهد گفت پس من به او اعتماد نمیکنم.
یکی از بارزترین نشانههای فردی که از اهمیت رازداری با خبر نیست و درنتیجه نمیتوان به او اعتماد کرد این است که او بگوید: «فلانی به من موضوعی را گفت و از من خواست رازدار باشم، اما میدانم که تو به کسی نمیگویی …» درحالیکه ممکن است در این شرایط احساس ویژهای داشته باشید که این فرد دارد به شما اعتماد میکند، به کسی فکر کنید که به او قول داده شده رازش فاش نشود! بنابراین بهتر است شما نیز اطلاعات محرمانه خود را با چنین فردی به اشتراک نگذارید. خلاصه اینکه: کسی که اسرار دیگران را برای من میگوید، ارار من را هم به دیگری خواهد گفت پس من به او اعتماد نمیکنم.
شما نیز اگر میخواهید مورد اعتماد باشید، باید رازدار باشید.
احترام و اهمیت رازداری
آیا شما فردی هستید که دیگران به شما اعتماد میکنند و اطلاعات محرمانه خود را با شما به اشتراک میگذارند؟ برای اندازهگیری قابل اعتماد بودن خود در این زمینه، از خودتان بپرسید که چقدر احتمال دارد اطلاعات زیر را فاش کنید:
۱. شما در یک سفر کاری هستید و بعد از ساعتها درحال نوشیدن چیزی هستید. یکی از همکارانتان را میبینید که در حال انجام کارهای عجیب و غریبی از لابی هتل عبور میکند. آیا این داستان را در محل کار به اشترک میگذارید؟
۲. شریک شما تصمیم میگیرد مسیرش را از شما جدا کند. شما دو نفر مدت زیادی است که با هم کار کرده اید و اطلاعات زیادی از یکدیگر دارید. آیا از این اطلاعات بر علیه او استفاده خواهید کرد؟
۳. شما و همسرتان یک دعوای شدید داشتید. آیا به دوستانتان میگویید؟
۱. شما در یک سفر کاری هستید و بعد از ساعتها درحال نوشیدن چیزی هستید. یکی از همکارانتان را میبینید که در حال انجام کارهای عجیب و غریبی از لابی هتل عبور میکند. آیا این داستان را در محل کار به اشترک میگذارید؟
۲. شریک شما تصمیم میگیرد مسیرش را از شما جدا کند. شما دو نفر مدت زیادی است که با هم کار کرده اید و اطلاعات زیادی از یکدیگر دارید. آیا از این اطلاعات بر علیه او استفاده خواهید کرد؟
۳. شما و همسرتان یک دعوای شدید داشتید. آیا به دوستانتان میگویید؟
این شرایط نمونههایی هستند که شما بایستی در آنها رازدار باشید. در هیچ کدام از این موارد کسی مستقیما از شما سوالی نمیپرسد که چیزی بگویید، اما واضح است که باید همهی این اتفاقات را محرمانه نگه دارید. در این موقعیتها، فردی حضور دارد که ممکن است صدمه ببیند. شغل، اعتبار و روابط این فرد ممکن است در صورت افشای رازش صدمات جبران ناپذیری ببیند.
چند نکته برای رازدار بودن
- هرگز اطلاعاتی که به عنوان راز در اختیار شما قرار گرفته است را به اشتراک نگذارید.
- رازها و اطلاعات محرمانهای که غیرمستقیم (مثل شرایطی که ذکر شد) در اختیارتان قرار میگیرد را محرمانه حفظ کنید.
- اطلاعات محرمانهای که زمانی راز بوده اند، حفظ کنید، حتی اگر روابط شکسته شده باشند.
- مسائل مربوط به زناشویی یا روابط خصوصی خود را با دوستان به اشتراک نگذارید چرا که ممکن است نقطه نظر اطرافیان را درمورد همسر خود تغییر دهید.
- اگر کسی به شما گفت: «رازی را به تو میخواهم بگویم که گفته اند محرمانه است، اما تو به کسی نگو» به آنها بگویید که نمیخواهید این اطلاعات را بشنوید و بدانید.
خب. حالا همه ما از اهمیت رازداری باخبر هستیم. آیا حاضرید تعهد کنید که هرگز مطالب محرمانه را به اشتراک نگذارید؟ این پیمان سادهای نیست، اما به یاد داشته باشید که تصمیم شما برای به اشتراک گذاشتن یا عدم این کار بر نحوه نگرش دیگران نسبت به شما تاثیر میگذارد. شما با رازداری اعتماد دیگران را کسب میکنید. وقتی اطلاعات محرمانه را، همچون یک راز حفظ میکنید، به عنوان فردی قابل اعتماد شناخته میشوید و شخصیتی قوی پیدا خواهید کرد.
نظر شما نسبت به اهمیت رازداری و راههای رازدار بودن چیست؟ تجربیات و دیدگاههای خود را از طریق بخش «ارسال نظر» با ما و سایر خوانندگان به اشتراک بگذارید.
بدون نام
مطلبتون واقعاً عالیه و قابل تأمل
فقط به نظرم صرفاً اینکه حرف طرف مقابل “راز” باشه، برای نگفتن لازم نیست. حتا حرف عادی رو هم نباید به دیگران بگیم.
مثلاً من اوایل عقد به شوهرم گفتم حس پریود شدن دارم؛ فرداش خواهرش دراومد بهم گفت: پریود شدی؟
منو میگی؟ کاردم میزدی خونم درنمیومد
خب این راز نبود اما گفتنش خیلی زشت بود!
ببخشید مثال بهتری سراغ نداشتم! هنوزم داغم :)))