اختلال مسخ شخصیت و راه های درمان

اختلال مسخ شخصیت نوعی اختلال دردناک است که فرد در آن احساس می‌کند از خود و دنیای اطرافش جداست. در چنین تجربه‌ای بیمار اطراف را به گونه‌ای می‌بیند که گویی به تماشای فیلم نشسته است.

اختلال مسخ
ستاره | سرویس روانشناسی – اختلال مسخ شخصیت به عنوان یکی از دردناک‌ترین اختلالات شناخته می‌شود. مسخ شخصیت در واقع  نوعی لایه محافظتی است که فرد هنگام مواجهه با خطر پشت آن پنهان می‌شود. ظهور اختلال مسخ شخصیت در هنگام استرس، شبیه به انفجار کیسه هوای خودروست که شما را از صدمات احتمالی حفظ می‌کند. در این حالت یک هاله‌ای از خیالات میان فرد و مشکلاتش ایجاد می‌شود به شکلی که به نظر می‌رسد اگر این هاله غیرواقعی از بین برود، فرد مورد تهدید قرار می‌گیرد. در این مقاله این اختلال را بیشتر بررسی می‌کنیم.

 

تعریف اختلال مسخ شخصیت

اختلال مسخ شخصیت، حالت تغییر خودآگاهی و هویت است که منجر به احساس تجزیه یا جدایی فرد از خود یا محیطش و یا هردو آن‌ها می‌شود. از آنجا که تجربه چنین احساسی به دلیل اثرات جانبی دارو، مواد مخدر یا اختلالات جسمی یا روانی دیگر، نیز معمول است، زمانی اختلال مسخ شخصیت تشخیص داده می‌شود که علائم آن به طور مرتب تکرار شوند، موجب اضطراب شوند و با زندگی و عملکرد روزانه فرد تداخل پیدا کنند.

 

تصویری از اختلال مسخ شخصیت

 

علائم مسخ شخصیت

افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت، به طور کلی نشانه‌های بیماری را از دوران کودکی نشان می‌دهند و به ندرت اتفاق می‌افتد که در فردی بالای ۴۰ سال برای اولین نشانه‌های مسخ شخصیت دیده شود.
  • این اختلال به گونه‌ای است که فرد افکار، رفتار، احساسات و گفتار خود را از فاصله‌ای دور از خود تجربه می‌کند.
  • فرد همچنین ممکن است از لحاظ احساسی سِر شود یا به نحوی رفتار کند که گویی کنترلی بر رفتار و گفتارش ندارد. او حتی ممکن است حس‌های عادی مثل لمس کردن، تشنگی، گرسنگی و میل جنسی را تجربه نکند.
  • در مسخ شخصیت فرد بین خود و فعالیت‌هایی که در دنیای اطراف او اتفاق می‌افتند، فاصله احساس می‌کند.
  • دنیا ممکن است به شکلی متفاوت، غیر قابل تشخیص به نظر بیاید؛ مثلا اشیاء به رنگ یا در اندازه‌ای نادرست دیده شوند. زمان ممکن است سریع‌تر یا کندتر حرکت کند یا صدا‌ها بلندتر یا کمتر از آنچه که انتظار می‌رود به گوش برسند.
  • این احساس عدم ارتباط مربوط به اختلال مسخ شخصیبت بیشتر شبیه به تماشای رویداد‌ها و فعالیت‌ها در یک فیلم است.
  • دوره‌های این تجربیات ممکن است ساعت‌ها و یا روز‌ها طول بکشند و هفته‌ها، ماه‌ها یا سال‌ها تکرار شوند. در تمام اوقات، فرد از افکار درون خود و آنچه در اطرافش اتفاق می‌افتد آگاه است، بنابراین می‌داند که از خود و محیط اطرافش جدا شده است.
  • این اختلالات ممکن است باعث پریشانی شدید و اخلال در انجام فعالیت‌ها در زندگی، محل کار یا مدرسه شوند.
  • افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت ممکن است با این ترس مواجه شوند که انگار اصلا وجود ندارند یا اینکه علائمشان به دلیل آسیب جدی در مغزشان است.

 

علت بروز اختلال مسخ شخصیت

مردان و زنان با شدت برابر دچار این اختلال می‌شوند. سابقه استرس شدید، بی توجهی، سوء استفاده فیزیکی یا احساسی می‌تواند منجر به این اختلال شود. هریک از این شرایط نیز می‌توانند علائم بیماری را شدیدتر کنند. مطالعات نشان داده‌اند که کیفیت خواب ضعیف نیز با شدت علائم جدایی در ارتباط است.
علت دقیق و قطعی بروز این اختلال دردناک همچنان نامشخص است. بسیاری از گمانه زنی‌ها مبنی بر تاثیرات نوروبیولوژیکی است، اما هنوز فرضیه قانع کننده‌ای جود ندارد. با این حال فاکتو‌رهای تشدیدکننده بسیار گسترده‌ای مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. این فاکتور‌ها درواقع عوامل اصلی بروز این اختلال نیستند، بلکه تنها تسریع کننده و آغازگر بیماری هستند. این عوامل تشدید کننده را می‌توان به سه گروه نوروشیمیایی، جسمی/روانی و روانی تقسیم کرد.

 

مسخ شخصیت

 

درمان اختلال مسخ شخصیت

درمان این بیماری مشکل است چرا که معمولا با مشکلات روانی و ذهنی دیگری مثل افسردگی، اضطراب و … همراه است یا ممکن است به خاطر این مشکلات تحریک شود. برای درمان موفقیت آمیز، مشاور باید یک برنامه فردی را به بیمار ارائه دهد و تمامی نشانه‌ها و شرایط را بررسی کند. باید نگاه دقیقی بر رفتار بیمار باشد تا هرگونه فکر بیمارگونه یا انگیزه خودکشی تشخیص داده شود. روش‌های مختلف روان درمانی می‌تواند برای کسانی که از اختلال مسخ شخصیت رنج می‌برند، مفید باشد؛ درمان‌هایی مثل تکنیک‌های شناختی و رفتاری و دارو درمانی مثل مصرف دارو‌های ضد افسردگی، ضد اضطراب و غیره. البته تحقیقات حاکی از نیاز به درمان‌های جایگزین و مختلف بسته به نیاز بیمار است.

اگر تجربه‌ یا نظری در این زمینه دارید آن را از طریق بخش “ارسال نظر” با ما و سایر کاربران ستاره در میان بگذارید.

 
برگرفته از: psychologytoday
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید