ندانم گرایی یا آگنوستیک چیست؟

ندانم گرایی یا آگنوستیک (agnostic) از جمله باورهای فکری شناخته شده‌ای است که همانند بسیاری از باورهای دیگر عده‌ای از مردم به پیروی از آن می‌پردازند.

ستاره | سرویس مذهبی – ندانم گرایی یا آگنوستیک که با نام لا ادری نیز شناخته می‌شود، نوعی شک و شبهه را در دل خود نهفته دارد و از قطعیتی که برخی دیگر از مکاتب فکری از آن برخوردارند، تهی است. معمولا ندانم گرایی یا آگنوستیک را به اصول اعتقادی و مفاهیم دینی ربط می‌دهند. در حالی که می‌توان این باور را به بسیاری از مسائل دیگر نظیر نظریات اثبات نشده‌ی علمی یا غیر علمی نیز تعمیم داد. با این حال نمی‌توان این موضوع را کتمان کرد که در طول زمان بحث ندانم گرایی به طور عمده در رابطه با مفاهیم اعتقادی مطرح شده و با بحث‌های دینی گره خورده است.

ندانم گرایی یا آگنوستیک چیست

 

بسیاری از باورمندان به خط فکری ندانم گرایی یا آگنوستیک، مفاهیم موجود در سخن‌رانی برتراند راسل که در سال ۱۹۲۷ میلادی ایراد شد را به عنوان بیانه‌ای برای این تفکر تلقی می‌کنند. مفاهیم موجود در این سخن‌رانی اندکی بعد توسط برتراند راسل در قالب کتابی گردآوری شد. در این کتاب راسل به تشریح نظریات خود پیرامون آموزه‌های مسیحی می‌پردازد و پیش از هر چیز به اختصار در مورد تعدادی برهان که به وجود خدا اختصاص یافته‌اند بحث می‌کند.

حدود بیست و شش سال بعد برتراند راسل مقاله ای دیگر تحت عنوان «ندانم گرا بودن چیست؟» تالیف کرد و در آن به تشریح ابعاد دیگری از باورهای خود در زمینه‌ی این خط فکری پرداخت. در این مقاله راسل باورها و اعتقادات کلیشه‌ای موجود در مورد پدیده‌های شناخته شده و رایج را به چالش می‌کشد و باور بی چون و چرای آن‌چه که از سوی عده‌ای به عنوان حقیقت مطرح شده است را غیر ممکن می‌داند. با این توضیحات بد نیست به شکل دقیق‌تری به مکتب فکری ندانم گرایی بپردازیم و با ابعاد گوناگون این خط فکری آشنایی بیشتری بیابیم.

 

ندانم گرایی یا آگنوستیک

 

ندانم گرایی یا آگنوستیک چیست؟

چنان‌چه در ادامه‌ی این مطلب خواهیم دید، آگنوستیک‌ها در پاره‌ای اوقات با باورمندان به مکتب آتئیسم اشتباه گرفته می‌شوند. در حالی که این امر نشان از ساده‌ انگاری و عدم شناخت این دو خط فکری متفاوت دارد. مفاهیم موجود در باور آتئیسم معمولا از جنس اعتقاد هستند. اعتقاد به عدم وجود خدا و سایر نکاتی که به این موضوع مربوط می شود. اما در ندانم گرایی اصول اعتقادی رنگ می‌بازد.

به عبارتی در بحث ندانم گرایی تنها ادعاهای مربوط به وجود یا عدم وجود دانش لازم برای اثبات یا عدم اثبات خالق است که از اهمیت برخوردار است و مطرح می‌شود. به این معنی که در مکتب فکری ندانم گرایی بر این نکته تاکید می‌گردد که یک انسان با توجه به دانش محدودی که در شرایط فعلی از وجود آن بهره می‌برد نمی‌تواند با اطمینان کامل ادعا کند که خدا وجود دارد یا ندارد.

بر این اساس پیروان خط فکری ندانم گرایی یا آگنوستیک اگرچه در برخی موارد با خداناباوران و خداباوران اختلاف نظر دارند اما در موارد دیگری هم نظراتشان با پیروان هر دو خط فکری یاد شده در یک سمت و سو قرار می‌گیرد.

در مجموع می‌توان ندانم گرایی یا آگنوستیک را یک دیدگاه فلسفی قلمداد کرد که آگاهی یافتن قطعی از درستی یا نادرستی برخی ادعاهای مرسوم در میان مردم را با توجه به میزان دانش آنها ناممکن می‌شمارد.

برخلاف گمان عده‌ای، این ادعاها تنها باورهای مذهبی را شامل نمی‌شود و ادعاهای مربوط به امور ماورالطبیعه را نیز در بر می‌گیرد. به طور کل می‌توان گفت که باورمندان به این مکتب فکری اکثر حقایق و رویدادهای پیرامون خود را بر اساس آن‌چه که تاکنون علم توانسته است وجود آنها را به طور کامل به اثبات برساند سنجیده و بررسی می‌کنند.

به این ترتیب پیروان خط فکری ندانم گرایی یا آگنوستیک در میان آن دسته از گرایش‌های فلسفی قرار می‌گیرند که در عین معترف بودن به جنبه‌های عینی و واقعی جهان، شناخت قسمتی از آن یا کل جهان را با توجه به ابزارهایی که در دسترس است، ناممکن می‌داند.

 

پیشینه ندانم گرایی یا آگنوستیک

 

پیشینه ندانم گرایی یا آگنوستیک

مفاهیم مربوط به ندانم گرایی یا اشراف نداشتن بر یک موضوع خاص، به خصوص مفاهیم مذهبی و فراطبیعی، برای نخستین بار از سوی زیست شناس شناخته شده‌ی انگلیسی توماس هنری هاکسلی بود که مطرح شد. مفاهیم مطرح شده توسط هاکسلی کل موضوعات فراطبیعی را در بر می‌گرفت. در واقع او معتقد بود که این دسته از موضوعات ماورالطبیعه چندان قابل شناخته شدن نیستند.

پس از مطرح شدن ایده‌ی ندانم گرایی توسط هاکسلی مفاهیم مربوط به آن توسط اندیشمندان مختلف بسط یافت و جنبه‌های گسترده‌تری را در بر گرفت. به عنوان مثال ادیبان و نظریه پردازانی که به ایده‌های مارکسیستی باور داشتند، توانستند مفاهیم مربوط به خط فکری ندانم گرایی یا آگنوستیک را از لحاظ جنبه‌ها‌ی مادی نیز گسترش دهند و آثار مختلفی را در این زمینه خلق کنند.

حتی پس از مطرح شدن ایده‌ی ندانم گرایی توسط هاکسلی بسیاری از کسانی که دل‌بسته‌ی این ایده شده بودند به گذشته‌های دور و دراز نقب زدند و طیف گسترده‌ای از گفته‌های نقل شده توسط اندیشمندان قدیمی را از فیلتر ایده‌های مربوط به ندانم گرایی یا آگنوستیک عبور دادند.

به عنوان مثال می‌توان به جمله‌ی معروف سقراط یعنی «دانم که ندانم» اشاره کرد. بسیاری از باورمندان به خط فکری ندانم گرایی این جمله‌ی معروف فیلسوف یونانی را از منظر اعتراف او به نامعلوم بودن حقیقت نهایی تفسیر کرده‌اند. آنها معتقدند که از نظر سقراط انسان هرگز نمی‌تواند از جزییات مربوط به جهان خارج یقین حاصل کند. در صورتی که در شرایط کاملا مشابه او می‌تواند از حالات و احوالات درونی خود شناخت و معرفتی در حد یقین حاصل کند. با توجه به این گفته‌ی سقراط ندانم گرایان معتقدند که می‌توان نسبت به ندانستن و یقین نداشتن از حقایق جهان معترف بود و در عین آگاهی داشتن از حالات درونی خود از مواجه شدن با تناقض‌های موجود در این زمینه گریخت.

 

اندیشمندان مرتبط با ندانم گرایی یا آگنوستیک

 

اندیشمندان مرتبط با ندانم گرایی یا آگنوستیک

به‌طور کل از دید ندانم‌ گرایان اعتراف به ندانستن پدیده هایی که در مورد آنها قطعیتی وجود ندارد نه تنها یک نقطه ضعف نیست، بلکه نشانه‌ی دانایی فرد معترف به این امر خواهد بود. به این دلیل که اگر برای یک پدیده‌ی خاص نه دلیل کافی و قانع کننده‌ای برای اثبات وجود و نه دلیل محکم و تعیین کننده‌ای برای عدم اثبات وجود آن در دست باشد، پافشاری بی‌مورد برای اثبات یا عدم اثبات پدیده‌ی مورد بررسی کار بیهوده‌ای خواهد بود. در مجموع باورمندان به خط فکری ندانم گرایی یا آگنوستیک وجود حقیقت نهایی پدیده‌ها را امری نامعلوم می‌دانند.

در میان فیلسوفان و اندیشمندان شناخته شده، افراد فراوانی هستند که به شکل مستقیم یا غیر مستقیم می‌توان آثار آنها را با مفاهیم مربوط به ندانم گرایی یا آگنوستیک مرتبط دانست. از میان این افراد می‌توان به برتراند راسل، دیوید هیوم و رابرت انگرزول از مغرب زمین و ابوالعلا معری از مشرق زمین اشاره کرد. در این میان حتی عده‌ای از ندانم گرایان نظریات کانت را نیز تا حدی نزدیک به مفاهیم مرتبط با ندانم گرایی طبقه‌بندی می‌کنند.

 

اشتباهات رایج در مورد ندانم گرایی یا آگنوستیک

 

اشتباهات رایج در مورد ندانم گرایی یا آگنوستیک

از نکات جالب و اشتباهات رایجی که در رابطه با ندانم گرایی یا آگنوستیک وجود دارد آن است که معمولا عده‌ای این باور را با با ور بی‌خدایی یا آتئیست بودن یکی می‌دانند. در حالی که این دو باور فکری ارتباط چندانی به یکدیگر ندارند و حتی ممکن است در حالت کلی و از نظر پاره‌ای مفاهیم مقابل یکدیگر قرار بگیرند.

افراد آتئیست یا خدا ناباور به طور مطلق اعتقادی به وجود خدا ندارند. حال آن که پیروان مکتب ندانم گرایی یا آگنوستیک به جای ادعای قطعی در مورد این موضوع بحث عدم وجود دلیل و دانش کافی در این زمینه را مطرح می‌کنند و از اظهار نظر قطعی در این مورد می‌پرهیزند.

به این ترتیب اگر از یک فرد پیرو خط فکری ندانم گرایی یا آگنوستیک این سوال پرسیده شود که آیا خدا وجود دار یا خیر، معمولا پاسخ او تنها گفتن کلمه‌ی نمی‌دانم خواهد بود. در واقع پیروان این مکتب فکری همواره به ادعاهای دو گروه خداباوران و خداناباوران واکنش یکسانی نشان می‌دهند. شاید به همین دلیل است که اغلب از سوی افراد متعصب این دو گروه به پیروی از خط فکری گروه دیگر متهم می شوند.

در این میان گاه ممکن است پیروان مکتب فکری ندانم گرایی با باورمندان به مکتب فکری دادارباوری نیز اشتباه گرفته شوند. دادارباوران یا دیسم‌ها خدا را به عنوان آفریننده‌ی جهان هستی قبول دارند. با این حال بر این باور هستند که خدا تنها جهان هستی را خلق کرده است و در ساز و کار و عملکرد آن هیچ دخالتی ندارد. با این حال آگنوستیک ها در رابطه با این موضوع نیز اظهار بی اطلاعی می‌کنند و دلایل موجود برای پذیرش این ادعا و ادعاهای مشابه را کافی نمی‌دانند.

 

انواع ندانم گرایی یا آگنوستیک

 

انواع و اقسام ندانم گرایی یا آگنوستیک

همان گونه که به آن اشاره شد تفکر ندانم گرایی گاه می‌تواند با برخی نظریات خداباوری یا خداناباوری هم‌پوشانی داشته باشد. بر همین اساس برخی از کسانی که در گروه خداباوران یا خداناباوران دسته‌بندی می‌شوند، با توجه به شدت و ضعف اعتقاداتشان می‌توانند به سمت ندانم گرایی و باور آگنوستیک‌ها متمایل شوند. موضوعی که موجب شده است تا تفکر ندانم گرایی انواع و اقسام گوناگونی را در بر بگیرد. در این جا به چند مورد از اصلی‌ترین انواع ندانم گرایی اشاره می‌کنیم.   

 

۱) ندانم‌گرایی قوی

نخستین قسم از تفکر ندانم گرایی را می‌توان ندانم‌گرایی قوی نام‌گذاری کرد. در این قسم از تفکر آگنوستیک پرسش‌های مربوط به وجود یا عدم وجود خدا یا هر پدیده‌ی فرا طبیعی دیگری به عنوان یک موضوع غیر قابل شناخت ارزیابی می‌شود. چرا که از نظر باورمندان به این قسم از تفکر آگنوستیک هیچ گونه دلیل منطقی و معتبری برای شناخت آن وجود ندارد. بنابراین افراد پیرو خط فکری ندانم گرایی قوی معتقدند که نمی‌توان وجود یا عدم وجود پدیده‌های فراطبیعی را اثبات کرد.

 

۲) ندانم‌ گرایی ضعیف

در سوی مقابل این قسم، گونه‌ی دیگری از ندانم گرایی وجود دارد که تحت عنوان ندانم‌ گرایی ضعیف شناخته می‌شود. باورمندان به این قسم از ندانم گرایی معتقدند که وجود یا عدم وجود پدیده‌های فرا طبیعی در حال حاضر به طور قطعی مشخص نیست. اما این پدیده‌ها لزوما تا ابد به صورت ناشناخته باقی نمی‌مانند و ممکن است به زودی دلایل یا شواهدی برای کشف آنها به دست بیاید.

 

اقسام ندانم گرایی یا آگنوستیک

 

۳) ندانم گرایی عملگرا

در کنار دو نوع مختلفی که به آنها اشاره شد، نوع دیگری از تفکر ندانم ‌گرایی نیز وجود دارد که تحت عنوان ندانم گرایی عملگرا شناخته می شود. در این قسم از ندانم گرایی وجود یا عدم وجود پدیده‌های فراطبیعی به طور عام و وجود یا عدم وجود خالق به طور خاص کمتر به لحاظ نظری مورد بحث قرار گرفته و این موضوع بیشتر از نظر جنبه‌های عملی مورد بحث و تفکر قرار می‌گیرد. در این نوع خاص از تفکر ندانم گرایی، باورمندان ضمن اعتراف به عدم در دست بودن دلایل کافی برای اثبات وجود یا عدم وجود یک پدیده‌ی فرا طبیعی، این بحث را مطرح می‌کنند که پدیده‌های مذکور نقش چندانی در زندگی انسان‌ها ندارند. پس بهتر است انسان‌ها نیز بیش از حد معینی به این پدیده‌ها نپردازند.

اگر بحث ندانم گرایی تنها به اعتقاد در مورد وجود یا عدم وجود خالق محدود شود، می‌توان دو گونه‌ی دیگر تحت عناوین خداناباوری ندانم‌ گرایانه و خداباوری ندانم گرایانه را نیز به دسته‌بندی موجود در این بحث اضافه کرد. آن دسته از افرادی که به خداناباوری ندانم گرایانه معتقد هستند، خود باوری به وجود خالق ندارند. اما در عین حال این باور را به عنوان یک اصل در نظر نمی‌گیرند و آن را کاملا شخصی تلقی می‌کنند. در واقع آنها ادعا ندارند که به طور قطع خالقی برای آفریدن جهان وجود نداشته است.

در خداباوری ندانم ‌گرایانه همین موضوع به شکل عکس مورد بحث قرار می‌گیرد. به این معنی که افراد معتقد به این طرز تفکر وجود خدا را باور دارند اما در عین حال معتقدند که شناخت دقیق خالق با توجه به شرایط موجود و توانایی‌های انسان امکان‌پذیر نیست.

به هر حال در این مطلب توانستیم به شکل نسبتا مختصر با ندانم گرایی و آگنوستیک آشنا شویم و برخی از تعاریف و اقسام مربوط به آن را مورد بررسی قرار دهیم. به طور حتم پرداختن به تمام جنبه‌های این موضوع و واکاوی کامل فلسفه‌ی مربوط به آن به مجالی بیش از این مطلب نیاز خواهد داشت.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • محمدحسین

    با سلام درود خدمت گردانندگان این سایت؛ این مطلب بسیار مفید و نکته های جالبی در آن گنجانده شده بود. برای زحماتی که برای پرداختن به این موضوع کشیده اید سپاسگذارم…!

  • آرزو فراست

    سلام، بسیار عالی و مفید، سپاسگزارم

نظر خود را بنویسید