ستاره | سرویس مذهبی – در مورد صلح حدیبیه چه می دانید؟ در روز دوم ماه ذی القعده سال ششم هجرت، رسول گرامی اسلام (ص) تصمیم به انجام عمره گرفته و به پیروان و یاران خود که بالغ بر ۱۴۰۰ نفر بودند فرمودند: بدون تجهیزات نظامی و تنها با سلاح سفر (شمشیر در نیام) برای انجام عمره آماده شوید. گفته شده است که چهار زن نیز در این جمع حاضر بودند که یکی از آنان امّ سلمه، همسر پیامبر بود.
رسول گرامی اسلام (ص) نخست در منطقهای به نام «ذوالحلیفه» احرام بستند و هفتاد شتر برای قربانی تعیین کردند. در روایات آمده که شتر ابوجهل نیز که در جنگ بدر، پیامبر به غنیمت گرفته بود، به طور نمادین در میان دیگر شتران قربانی بوده است تا به نوعی این خبر به گوش بزرگان مکه برسد که پیامبر (ص) به قصد جنگ از مدینه خارج نشده است. لکن در نزدیکی منطقه «عُسفان» به ایشان خبر رسید که دشمن به مسلمانان نزدیک شده و قصد دارند از ورود ایشان به مکه جلوگیری نمایند. سران کفار قریش همچنین خالد پسر ولید را با دویست سوار تا «کراعالغمیم» برای سد راه پیامبر فرستادند. پیامبر با راهنمایی چند تن از بنی اسلم، از بیراهه مسیر خود را به سوی مکه ادامه داد تا با جنگجویان قریش مواجه نشود. در این مسیر، مسلمانان برای اولین بار نماز خوف خواندند، تا بیش از پیش مراقب حملات احتمالی دشمن باشند؛ لذا در نقطهای به نام «حدیبیه» استقرار یافتند. خالد نیز به سمت «حدیبیه» حرکت کرد و در روبهروی مسلمانان توقف نمود. در این هنگام پیامبر اکرم با یاران خود چنین سخن گفتند:
” اگر امروز قریش از من چیزی طلب کند که باعث تحکیم روابط صلح آمیز شود، من آن را خواهم پذیرفت و راه مسالمت را در پیش خواهم گرفت.”
این سخن به گوش قریشیان رسید و تصمیم گرفتند با اعزام نمایندگانی با رسول خدا (ص) مذاکره نمایند. سران قریش چهار نماینده به نامهای بدیل خزاعی، مکرز، حلیس بن علقمه و عروة بن مسعود ثقفی به مذاکره با محمد فرستادند، اما این مذاکرات بدون نتیجه باقی ماند؛ همچنین پیامبر نیز عمر ابن خطاب را به نمایندگی جهت مذاکره به مکه اعزام نمود، اما وی نپذیرفت و عثمان را پیشنهاد داد.
عثمان بن عفّان راهی مکه شد و چندی بعد شایعهء قتل وی به رسول خدا رسید. پیامبر نیز برای تحکیم بیعت مسلمانان و نیز آرامش ایشان، دست به بیعت دوباره با حلضران زد که به «بیعت رضوان» مشهور است. عثمان در بازگشت از مکه عرض کرد، مشکل قریش سوگندی است که یاد کردهاند تا از ورود مسلمانان به مکه جلوگیری نمایند و نماینده قریش در پی یافتن راه حل، با شما مذاکره خواهد کرد.
فضای مذاکرات بسیار سخت و شکننده بود؛ به گونهای که عروة بن مسعود ثقفی چهارمین نماینده قریش در هنگام مذاکره به منظور تحقیر مقام پیامبر در حین سخن گفتن، دست به ریش ایشان میبرد!
در نهایت سهیل بن عمرو جهت مذاکره نهایی خدمت رسول اکرم (ص) رسید و پس از مذاکرات متعدد و سختگیرانه از سوی سهیل، که حتی چندین مرتبه قرار شد مذاکرات نیمه تمام رها شود، پیامبر (ص) از حضرت علی (ع) خواست تا پیمان صلح را بنویسند.
پیامبر به امیر مومنان فرمود: بنویس:
بسم ا… الرحمن الرحیم و ایشان نوشت.
هذا ما صالح علیه محمد رسول الله …: یعنی این پیمانی است که محمد پیامبر خدا با سهیل نماینده قریش عهد میکند.
سهیل گفت: ما رسالت تو را به رسمیت نمیشناسیم؛ اگر معترف به نبوت تو بودیم که با تو وارد جنگ نمیشدیم! پس تنها نام خود و پدرت را ذکر کن! پیامبر نیز موافقت کرد.
سر انجام مواد پیمان حدیبیه بین پیامبر و سران قریش امضا شد.
مفاد پیمان نامه صلح حدیبیه
۲- اگر یکی از اشخاص قریش، اسلام آورد و به مسلمانان مدینه ملحق شد، محمد میبایست او را به سوی قریش تحویل دهد. ولی در مقابل اگر فردی از مسلمانان به سوی قریش بگریزد، قریش وظیفهای ندارد او را به مسلمانان برگرداند!
۳- مسلمانان و قریش میتوانند با هر قبیلهای پیمان بسته و بیعت بگیرند.
۴- مسلمانان امسال حق ورود به مکه را ندارند و باید به مدینه باز گردند؛ ولی در سالهای بعد میتوانند عزم مکه نموده و خانه خدا را زیارت کنند، آنهم با این شرط که سه روز بیشتر در مکه مستقر نشوند و سلاحی جز سلاح مسافر که تنها یک شمشیر است را با خود حمل نکنند.
۵- مسلمانان مقیم مکه به موجب این قرارداد میتوانند آزادانه مناسک مذهبی خود را اجرا نموده و قریش حق ندارد آنها را مورد آزار قرار دهد و یا مجبور کنند که از آیین خود بازگردند و یا آیین آنها را به مسخره بگیرند.
۶- هر طرف پیمان متعهد میشوند که اموال یکدیگر را محترم بدانند و حیله و نیرنگ را در حق طرف دیگر عهدنامه به کار نگیرند.
۷- مسلمانانی که وارد مکه میشوند، مال و جان آنها برای قریش محترم است.
پیامبر گرامی اسلام هنوز به مدینه نرسیده بود که سوره فتح که نوید پیروزی برای مسلمانان بود نازل گردید: «انا فتحنا لک فتحا مبینا»
«و ما کان قضیة اعظم برکة منها»
هیچ جریانی در تاریخ زندگانی پیامبر اسلام سودمندتر از پیمان صلح حدیبیه نبوده است.
اهم نتایج حاصل از پیمان حدیبیه
۲- فراهم آمدن فرصتی مناسب برای تبلیغ و ترویج بیش از پیش اسلام به سبب عدم جنگ و حتی دفاع در برابر حملات دشمنان.
۳- دعوت به اسلام از دولتهای بزرگ از جمله خسرو پرویز پادشاه ایران زمین و هراکلیوس امپراتور بیزانس.
۴- امکان پیمان و تعامل با قبایل مختلف، روابط سازنده با ایشان و خروج از بن بستهایی که برای مسلمانان شکل گرفته بود.
رسول مکرم اسلام (ص)، در سال هفتم هجرت بنا به پیمانی که با قریش بسته بود به مکه رفت و بدون درگیری عمره را بهجای آورد.
هنوز دو سال از پیمان نگذشته بود که گسترش اسلام در سراسر شبه جزیره عربستان به سرعت پیش میرفت تا این که این قرارداد توسط قریش نقض گردید و پایمال شد.
نقض صلح نامه از سوی قریش
اندکی پس از امضای پیمان یکی از مردم مکه به نام ابوبصیر که تازه مسلمان شده بود، طبق پیمان حدیبیه به مردم مکه تحویل داده شد. اما او در بین راه از چنگ محافظان خود گریخت، اما بجای آن که به مدینه بازگردد در نقطهای که بر سر کاروان قریش به شام، موضع گرفت. به تدریج عدهای از مسلمانان مکه به او پیوستند و برای کاروان قریش خطر جدی محسوب میشدند. با توجه به مشکل پیش آمده، قریش از پیامبر این درخواست را ابراز کردند که آن افراد را به مدینه بپذیرد تا از تهدید کاروان هایشان جلوگیری کنند؛ بدین ترتیب بند مربوط به استرداد یک طرفه فراریان به درخواست خود قریش لغو شد!
از طرفی دیگر نیز مشرکان مکه بند اول صلح نامه (یعنی ترک مخاصمه و جنگ) را نقض نمودند. زیرا قبیله «بنی خزاعه» با مسلمانان و قبیله «بنی بکر» با قریش هم پیمان بودند، اما در نبردی که در سال هشتم میان این دو قبیله اتفاق افتاد، مردانی از قریش به حمایت از بنی بکر، افرادی از بنی خزاعه را به قتل رساندند. این به معنای نقض صلح حدیبیه بود! و با اینکه ابوسفیان شخصاً برای عذرخواهی به مدینه رفت، عذرش پذیرفته نشد. به همین دلیل پیامبر تصمیم گرفت با لشکری بالغ بر ده هزار نفر که در زمان صلح فرصت گرد آوردی آن را یافته بود، جهت فتح مکه روانه آن سرزمین گردید که بدون هیچ خون ریزی مکه به فتح پیامبر و سپاهیانش رسید.
با توجه به وقایع مهمی که در صلح حدیبیه رخ داد و البته نحوه مذاکره و در نهایت عقد این معاهده بین مسلمانان و مشرکین قریش، پیامبر توانست اسلام را در سراسر دنیا گسترش دهد و پس از گذشت ۱۴ قرن از ظهور اسلام هنوز هم شاهد رشد و شکوفایی این دین رحمت و موهبت الهی هستیم.