وقایع روز ششم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری

تکمیل سپاه عمربن سعد از طرف ابن زیاد و دعوت حبیب بن مظاهر از قبیله بنی‌اسد برای یاری امام حسین(ع) از مهمترین حوادث و وقایع روز ششم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری در کربلا است.

وقایع روز ششم محرم

فرا رسیدن ایام سوگواری و شهادت سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) بر تمامی شیعیان تسلیت باد. با بررسی مجموعه‌ای از مهمترین وقایع روز ششم محرم در دشت کربلا همراه ما باشید

 

وقایع روز ششم محرم

در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدبانی گماشت تا مبادا كسی از ‏شهر به كمك امام برود. سپس ميان خود و اردوی عمربن سعد سوارانی تيز رو گماشت ‏كه پيوسته اخبار را گزارش می‌دادند. ‏در بحار است که ابن زیاد پشت هم لشکر برای ابن سعد فرستاد تا سی هزار سواره و پیاده نزد او تکمیل شد و به او نوشت: «من از جهت قشون راه عذری برای تو نگذاشتم و در نظر بگیر که هر صبح و پسین وضع تو را به من گزارش می دهند.»

 

وقایع روز ششم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
انبوه سپاه عمر بن سعد ملعون آماده برای جنگ با امام حسین (ع)

 

دعوت حبیب بن مظاهر از قبیله بنی اسد برای یاری امام حسین(ع)

حبیب بن مظاهر نزد حسین (ع) آمد و عرض کرد: یابن رسول الله! در این نزدیکی یک تیره از بنی اسد هستند، اجاز می‌دهید نزد آن ها بروم و آن‌ها را به یاری تو بخوانم. حضرت اجازه دادند. حبیب نزد آنها رفت و گفت بهترین سوغات را برای شما آوردم، آمدم شما را به یاری پسر دختر پیغمبرمان دعوت کنم.

مردی از بنی اسد به نام عبیدالله بن شبیر از جا پرید و گفت: من اولین کسی هستم که این دعوت را می‌پذیرم. تعداد ۹۰ نفر به پا خاستند و حرکت کردند، اما در میان راه با لشکر عمر بن سعد برخورد کردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراکنده شده و برگشتند. حبیب به نزد حضرت رسید و جریان را تعریف نمود.

حسین (ع) فرمود: »لا حول و لا قوه الا بالله »

 

وقایع روز ششم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
ضریح حبیب بن مظاهر در کربلا

 

نامه امام از کربلا به برادرش محمد بن حنفیه و بنی هاشم

آخرین نامه‌ای که امام حسین علیه السلام از کربلا برای جمعی از بنی هاشمیان و برادرش محمد حنفیّه نوشت در این روز بود. ایشان نوشتند: « اَمَّا بَعْدُ، فَكَانَّ الدُّنْيا لَمْ تَكُنْ وَكَانَّ الاخِرَةَ لَمْ تَزَلْ والسّلام؛.»
«به نام خداوند بخشنده و مهربان… از حسين بن علی به محمد بن علی و كسانی از بنی هاشم كه نزد اويند اما بعد، گويی كه دنيا هرگز نبوده است و گويی كه آخرت پيوسته می‌‏باشد! والسلام.»

اين نامه كه امام حسين (ع) از كربلا به برادرش محمد حنفيه نوشت، آخرين نامه از نامه‌‏های امام و شايد از نظر متنی كوتاه‏ترين آنها نيز باشد. شگفت‌‏آميز و تأمل برانگيز است. شايد مقصود امام از اينكه می‌‏فرمايد: گويی كه دنيا هرگز نبوده است و گويی كه آخرت پيوسته بوده است، درست همان معنايی است كه در شب عاشورا به يارانش فهماند و فرمود: «بدانيد كه اين دنيا، شيرين و تلخ آن خوابی بيش نيست! و بيداری در آخرت است. رستگار كسی است كه در آنجا به رستگاری برسد و بدبخت كسی است كه در آنجا بدبخت باشد …»

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید