فرد مبتلا به هیستری تمایل زیادی به دوری کردن از برخی شرایط و موقعیتها دارد. این فرد میل شدیدی به مورد حمایت و مراقبت قرار گرفتن دارد و این باعث میشود به فردی وابسته تبدیل شود.
تاریخچه هیستری
افلاطون رحم را مانند یک جاندار توصیف کرده است که در بدن زنان حرکت میکند و با حرکت آن، این نشانهها ظاهر میشوند. این فرضیه برای مدتها مورد قبول همگان قرار داشت. یافتههای باستان شناسی در مصر نشان داده است که بر روی یک پاپیروس متعلق به ۱۹۰۰ سال پیش از میلاد، به درمانهایی برای بازگرداندن “رحم سرگردان” به محل اصلی خود در بدن اشاره شده است.
پس از افلاطون، فیزیکدانی به نام جالینوس، که شناخت بیشتری از آناتومی بدن داشت، نظریه سرگردانی رحم در بدن را رد کرد. اگرچه دلایل پزشکی برای بروز علایم هیستری برای قرنها نامعلوم بود.
در اواخر قرن هیجدهم میلادی، هیستری به عنوان یک اختلال روانی شناخته شد. نورولوژیست فرانسوی جین مارتین چارکات با استفاده از هیپنوتیسم زنان مبتلا به این اختلال را درمان میکرد. البته او هیستری را مختص به زنان نمیدانست و در سمینارهای علمی، نشانههای هیستری در زنان و مردان را بازگو میکرد.
در سال ۱۹۸۵ زیگموند فروید، فیلسوف و روان شناس اتریشی، که با چارکات همکاری میکرد، ریشه این اختلال را در ضمیر ناخودآگاه افراد تشخیص داد. او باور داشت هنگامی که خاطرات فرد به قدری دردناک یا شرم آور باشند که او قادر به بیان کردن آن نباشد، آنها به صورت نشانههای جسمی ظهور میکنند. فروید آن را ” هیستری تبدیلی” نامید و ادعا کرد که هیپنوتیزم و گفتگوی صمیمانه با بیمار موجب بهبود او میشود.
فروید بیمار جوانی به نام “آنا او” داشت که نشانههای هیستری را از خود نشان میداد. در جلسات درمانی، آنا متوجه شد که صحبت کردن پیرامون مشکلاتش با درمانگر باعث بهبود حالات او میشود و آن را “گفتگو درمانی” نامیدند.
یکی از بیماران کارل گوستاو يونگ، فیلسوف بزرگ سوئیسی، نیز زن جوانی به نام “سابینا اسپیلرین” بود که از این اختلال رنج میبرد. فروید و یونگ بر روی سابینا مطالعات فراوانی انجام دادند که موجب گسترش تئوری آنان شد و موجب شد کتابهایی در این زمینه تالیف کنند. سابینا با انجام مطالعات و روان درمانی شخصی، توانست بهبود یابد.
هیستری در دنیای امروز
اختلالات تجزیهای نوعی از اختلالات روانی هستند که موجب تفکیک و قطع ارتباط فرد با ضمیر خودآگاهش (هویت و حافظه) میشود. این نوع اختلالات شامل گریز تجزیهای، اختلال هویت و اختلال افسردگی است.
اختلالات جسمانی شکل نوعی از اختلالات روانیاند که شامل نشانههای جسمی بدون دلیل فیزیکی هستند. این علائم معمولا شبیه بیماریها یا صدمات واقعی هستند. چنین اختلالاتی عبارتند از: اختلال تبدیلی، اختلال بدشکلی بدن و اختلال در خواب.
از سال ۱۹۰۰ به بعد واژه هیستری از دایره واژگان پزشکی خارج شد، اما همچنان در بین عموم رواج داشت. بسیاری از فعالین حقوق زن و نویسندگان در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به استفاده از این واژه انتقاد داشتند.
در سال ۱۹۸۰ انجمن روانپزشکان امریکا، بیماری “عصبی هیستریک، نوع تبدیلی” را به “اختلال تبدیلی” تغییر نام دادند. در شماره اخیر نشریه DSM-۵، علائمی که تحت عنوان بیماری هیستری قرار میگرفتند، را با عنوان اختلال علائم جسمانی (somatic symptom disorder) شناخته و طبقه بندی کرده است.
۷ باور رایج درمورد هیستری در زنان
- هیستری بدلیل حرکت “رحم سرگردان” در بدن زنان رخ میدهد.
- هیستری زنان به دلیل حلول ارواح حیوانات در بدن آنان رخ میدهد.
- افکار و تمایلات جنسی یکی از نشانههای هیستری در زنان است.
- هیستری در زنان با ماساژ رحم درمان مییابد.
- ویبراتورها به درمان هیستری در زنان کمک میکنند.
- اگر آب با فشار به منطقه رحم برخورد کند (مانند شیلنگ آب) باعث بهبود فرد میشود.
- بیماری هیستری در زنان، در جوامع علمی به رسمیت شناخته شده است!
هیستری جمعی (Mass Hysteria)
هیستری جمعی به شرایطی گفته میشود که تعداد زیادی از مردم، در یک مکان مشخص، به واسطه اتفاقی، کنترل خود را بر احساساتشان از دست میدهند. کنسرتهای موسیقی، مراسم مذهبی و کمپینهای سیاسی نمونههایی از این دست هستند. در این شرایط معمولا نخستین کسی که این علایم را از خود نشان میدهد، الگویی میشود و دیگر افراد حاضر در جمع رفتار او را تقلید میکنند.
شما می توانید در ستاره با اختلال شخصیت نمایشی یا اختلال هیستریونیک نیز آشنا شوید.
برگرفته از: huffingtonpost، verywellmind و glamour