ستاره | سرویس عمومی – چرا، کجا و چگونه بنویسم؟ متن پیش رو ابتدا قرار بود در ستایش نوشتن باشد، سپس بهتر دیدیم راه نوشتن را پیش پای مخاطبانمان بگذاریم و به سه سؤال اساسی درباره نوشتن یعنی چرایی و چگونگی و کجایی آن پاسخ دهیم. به دلیل اینکه «چرا» و «چگونه» نوشتن، تحتالشعاع «کجا» نوشتن قرار میگیرد، میانتیترها را برحسب «کجا» تعیین کردیم که در دل خود چرایی و چگونگی نوشتن را جای دادهاند.
چرا، کجا و چگونه بنویسم؟
اینکه کدام یک از موارد زیر را برای نوشتن انتخاب کنید، به علاقه شما بستگی داشته و از لحاظ پرورش نویسندگی هیچکدام بر دیگری برتری ندارد. نگارنده این سیر را از شماره ۱ شروع کرده تا به ۴ رسیده است. شما میتوانید از هر شمارهای که دوست داشتید، بیاغازید.
اگر دوست دارید از نوشتن کسب درآمد کنید، ۳ و ۴ را پیشنهاد میدهیم و اگر میخواهید برای دل خودتان بنویسید، ۱ و ۲ برای شما مناسب خواهند بود. فقط قدر قلمتان یا کیبوردتان را بدانید و از کنارش راحت عبور نکنید.
۴. مجلات اینترنتی
اگر در مجلات اینترنتی بنویسید نویسنده وب و تولیدکننده محتوای متنی محسوب میشوید. در زمانهای که میگویند: «محتوا پادشاه است»، خلق کردن پادشاه فضای مجازی باید کاری هیجانانگیز باشد! به عنوان اولین پیشنهاد این متن آن را جدی بگیرید.
وبسایتهای عمومی و تخصصی زیادی وجود دارند که به نویسندگان دورکار نیاز دارند. یعنی از خانه مطلب آماده کنید و بفرستید تا روی تارنمای آنها منتشر شود. این کار شاید خلاقیت کمتری داشته باشد اما اگر محتوای تولیدی شما اطلاعات دندانگیر داشته باشد، مسلماً بازدیدکنندگان فراوان خواهد داشت و شما از اینکه توانستهاید با مطلب خود مشکل بسیاری از افراد را رفع کنید، خوشحال و از کارتان خرسند خواهید شد.
نویسندگی وب کاری مهرورزانه است، ما از وقتی نویسنده تولید محتوا شدیم، از خودمحور بودن به مخاطبمحور بودن روی آوردیم. یعنی بجای اینکه هرچه دلمان خواست بنویسیم، به دنبال این بودیم که بدانیم نیاز مخاطبان چیست و چگونه میتوانیم بهترین پاسخ را به پرسشهای کاربران فضای مجازی بدهیم و آنها را راضی نگه داریم. کاری که لذتبخش و در عین حال مسئولیتی سنگین است.
چرا؟ در پاسخ به چرایی این کار چند موضوع مطرح است. اول داشتن دورکاری که از لحاظ مالی به شما کمک کند. از آن مهمتر یکی از فواید نویسنده تولید محتوا شدن اینست که دانش و آگاهیتان بالا میرود. زیرا برای نوشتن مقالهای خوب باید با علم روز دنیا پیش بروید و در حیطه کاری خودتان اطلاعات زیادی داشته باشید.
چگونه؟ چگونگی کار به این صورت است که ببینید کدام سایتها فراخوان استخدام نویسنده و دعوت به همکاری دادهاند. آنها شرایط و انتظارات خودشان را در صفحه فرصت همکاری سایت نوشتهاند. شما با سنجیدن شرایط آنها و قابلیتها و استعدادهای خودتان و پس از ارسال رزومه میتوانید گام اول را بردارید.
۳. روزنامهها و مجلات کاغذی
روزنامهنگار، خبرنگار و ژورنالیست اسمشان متفاوت است و اگر مته به خشخاش بزنیم، نوع کارشان فرق میکند اما بطور کلی در یک حیطه هستند. در صورت انتخاب گزینه شماره سه، روزنامه، مجله و هرآنچه روی کاغذ چاپ میشود و به دکهها میآید جای کار شماست. خصوصیت بارز روزنامهها این است که بیش از سایتهای محتوایی به اخبار و گزارش میپردازند. اگر به نگارش یادداشت در حوزه اختصاصی علاقه دارید، مجلات برای شما مناسبتر هستند. روزنامهنگاری به دلیل در دسترس همگان بودن احساس معروف شدن به دنبال دارد، وقتی اسمتان بالای مطلبهای روزنامه یا مجله میخورد، اعضای فامیل یا حداقل بعضی از آنها یکجور دیگر به شما نگاه میکنند.
چرا؟ چرایی ژورنالیسم به مسئولیتپذیری اجتماعی برمیگردد و اینکه بخواهید به آگاهی و رشد فکری عامه مردم کمک کنید. خبرنگارها به آشکار کردن حقایق روز جامعه علاقهمند هستند. دلیل دیگر نوشتن در روزنامه، درج اسمتان در جراید کثیرالانتشار است، میل به شناخته شدن گاهی صاحب منصبان را هم به سمت نشریات چاپی سوق میدهد.
چگونه؟ اول یکی دو تا و یا همه روزنامهها و مجلههای روی دکه را بخرید. بعد همه صفحات آنها را بخوانید و ببینید خط مشی کدامشان به افکار شما نزدیکتر است. هر روزنامه بخشهای زیادی دارد. اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی و… هرچند مطمئناً قبل از آن میدانید که چه سرویسی را بیشتر دوست دارید، باز هم حیطه خودتان را واکاوی و انتخاب کنید. مطلبتان را بنویسید، با اصول آن مجله یا روزنامه ویرایش کنید و برایشان با پست الکترونیک بفرستید. آنها مطلب شما را چاپ میکنند و از آن به بعد همکاریتان آغاز میشود. اگر خوششان نیامد، چیزی که زیاد است روزنامه و مجله، برای یکی دیگر بفرستید. در کنار اینها حتماً گوش به زنگ کارگاههای مرتبط با آموزش روزنامهنگار و دورههای خبرنگاری باشید و در دورههای تخصصی روزنامهنگاری و خبرنگاری شرکت کنید تا بتوانید حرفهای وارد عمل شوید.
۲. وبلاگ شخصی
شاید دلتان بخواهد مطلبی دههزار کلمهای یا حتی یک کلمهای بنویسید! وب سایتها و روزنامهها به شما اجازه چنین کاری را نمیدهند. اما در وبلاگ شخصی هیچ محدودیتی ندارید و هر تعداد کلمه میتوانید بنویسید. ضمن اینکه کسی به شما ایراد نمیگیرد موضوعی که برای نوشتن انتخاب کردهاید مناسب نیست. شاید موضوعات و درونمایههای ناب سیاسی ـ اجتماعی داشته باشید که با سیاست روزنامهها و مجلات همخوانی ندارند که بهتر است آنها را در وبلاگتان منتشر کنید. اگرنه وقایع روزانه، مشاهدات روزمره و دلنوشتههایتان را پست وبلاگی کنید. خلاصه در چهاردیواری اختیاری وبلاگ، هرچه میخواهد دل تنگت بگو.
چرا؟ هرفردی دغدغههایی دارد که شخصی یا جهانی هستند، وبلاگ یک محیط آزاد را برای شما فراهم میکند تا آنها را بنویسید. یکی از خوبیهای وبلاگ این است که خوانندگانی پیدا میکنید و از آنها بازخورد میگیرید. چون فضا مجازی است و خوانندگان گاه کیلومترها از شما دور هستند، نگران نیستید چه فکری درباره به شما میکنند. اگر نگران هستید که یکی از اعضای خانواده وبلاگ شما را پیدا کند، اسم مستعار را گذاشتهاند برای چنین وقتهایی.
چگونه؟ چگونگی وبلاگ داشتن هم ساده است. با مراجعه به یکی از سایتهای میزبان رایگان همچون بلاگفا، بلاگاسکای، پرشینبلاگ و… یک وبلاگ بسازید و نوشتن را شروع کنید. این روزها شبکههای اجتماعی رقیب پر و پا قرص وبلاگها شدهاند اما بسیاری هنوز وبلاگ را ترجیح میدهند. حضور در فضای شبکههای اجتماعی شما را با انبوه اطلاعات روبرو میکند. تعامل با تکتک دنبالشوندگان ذهن شما را پراکنده میسازد و گاهی رمقی برای نوشتن بجز چند کلمه ذیل یک عکس یا کامنت گذاشتن برای دوستانتان پیدا نمیکنید.
۱. دفتر خاطرات
امکان دارد آنقدر درونگرا باشید که حتی نخواهید مخاطبان ناشناس نیز دستنوشتههایتان را بخوانند. این بهانه خوبی برای ننوشتن نیست. خصوصیترین جای نوشتن یک دفترچه خاطرات است.
چرا؟ نوشتن از اتفاقات روزمره کارکردهای بسیاری دارد. چند سال بعد، خواندن اینکه در فلان روز چه کاری میکردهاید مطمئناً جالب خواهد بود. بعنوان یک فایده دیگر، به تخلیه هیجانات روزمره کمک میکند. بعضیها میگویند بنویسید و پاره کنید و به این ترتیب از دست غم و غصههایتان خلاص شوید. به قولی «بنویس و پاره کن و همزمان با پاره کردن هر ورق هیجانات منفیات را دور بریز…» هرچند ما این کار را توصیه نمیکنیم چون حیف هستند! شاید دفترچه خاطراتتان چندین دهه آینده ارزش پیدا کرد و به صورت اسناد تاریخی به فروش رفت!
چگونه؟ یک دفتر یا سررسید و یک خودکار به سلیقه خودتان ترجیحاً آبی بردارید و هرچه را در طول روز برایتان پیش میآید بنویسید. اگر با شکل سنتی دفترچه خاطرات راحت نیستید، دفترچه خاطرات الکترونیکی را امتحان کنید.
حرف آخر
انتخاب جایی برای نوشتن شماره پنج هم دارد و آن نویسندگی کتاب است. شاید بتوانید مطالبی را که در شماره یک نوشتید، به انتشاراتی بسپارید. در زمانه ما و همین دور و بر خودمان کم نبودهاند کسانی که ابتدا وبلاگ نوشتهاند و وقتی قلمشان راه افتاده شروع به چاپ کتاب کردهاند. هرچهار مورد را هم میتوانید همزمان ادامه دهید. دوستی دارم که در رزومهاش مینویسد خبرنگار؛ سه کتاب چاپ کرده و دو سه تا زیر چاپ دارد، با این حال هنوز وبلاگنویس است و هرکدام از نوشتههایش مخاطبان خاص خودشان را دارند.
اگر به هیچکدام از موارد فوق رضایت نمیدهید و دوست دارید نویسندهای در حد تولستوی، داستایوفسکی، دیکنز، شکسپیر و هوگو شوید، آن بحث دیگریست و تلاشی درخور میخواهد. موفق باشید.
نظر شما درباره نوشتن چیست؟ ترجیح میدهید در کدام یک از حیطههای بالا فعالیت کنید؟ آیا این مطلب شما را به نوشتن ترغیب کرد؟ دیدگاهتان را از طریق ارسال نظر با ما و مخاطبان ستاره به اشتراک بگذارید.
یکتا
خیلی دلم میخواد میتونستم کتاب کودک بنویسم 🙂