موضوع انشا درباره عید مبعث از موضوعات زیبا و مناسبتی است که در مدرسه به دانشآموزان ارائه میشود. برای پرداختن به این موضوع سعی کنید فلسفه مبعث و داستان بعثت پیامبر را بطور خلاصه در انشای خود بگنجانید. در مطلب حاضر یک انشای تحقیقی درباره بعثت حضرت محمد(ص) و یک انشای ادبی با مضمون مبعث رسول اکرم(ص) درج شده است که شما را به مطالعه و ایده گرفتن از آنها دعوت میکنیم.
انشا در مورد مبعث (۱)
عید مبعث یکی از اعیاد بزرگ مسلمانان است. رسول گرامی اسلام در روز ۲۷ رجب سال چهل عام الفیل به پیامبری برگزیده شدند که این روز را عید مبعث میگویند و در آن روز جشن عید مبعث برگزار میکنند.
بعثت در صبح اتفاق افتاد.
محمد امین (ص) قبل از شب ٢۷ رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نیاز پرداختند. ایشان قبل از بعثت، در بعضی از اوقات برای تفکر و عبادت به غار حرا در کوهی واقع در شمال مکه پناه میبردند. آن جناب در عالم خواب رؤیاهایی میدیدند راستین و برابر پروردگار بزرگشان برای پذیرش وحی به تدریج آماده میشد. در عالم واقع روح الامین، جبرئل بزرگ، فرشته وحی مأمور شد آیاتی از قرآن را بر ایشان بخواند و حضرت را به مقام پیامبری مفتخر سازد.
این واقعه به طور مشهور، در روز ۲۷ رجب، سیزده سال قبل از هجرت و در سال چهلم عام الفیل برابر با سال ۶۱۰ میلادی روی داد. اولین آیاتی که بر حضرت نازل شد در ابتدا آیات نخستین سوره علق و سپس مُدَّثر بود. حضرت محمد مصطفی (ص) در این هنگام چهل ساله بودند. تنهایی و توجه خاص در غار حالتی غریب در ایشان ایجاد میکرد. حالتی وصف ناشدنی، ترس و ابهام از یک طرف و شعف و سبکبالی از سوی دیگر و به ناگاه در شبی از این لیالی پر قدر فرشته وحی به یکباره بر او نازل گردید با این پیام: «اقرأ باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ وربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم».
جبرئیل از سوی خدا وحیای آورد و به پیامبر گفت: بخوان و ایشان گفتند: «نمیتوانم، یا خواندن نمیدانم». خدای متعال پیامبرش را از بین کسانی که درس ناخوانده بودند برگزید تا کسی نگوید این مطالب را نزد دیگری آموخته بود و همه بفهمند که آن چه بیان میدارد، وحی است. آغاز اسلام و شروع بعثت با نام خدا، خواندن، قَلَم، قیام، هشدار، پاکی و اخلاص و بزرگداشت خدا شروع شد.
پیامبر گرامی اسلام، پس از بعثت، نستوه و خستگی ناپذیر با جهل، کفر و ستم مبارزه کرد و پس از سه سال تبلیغ مخفی و ده سال دعوت علنی مردم به توحید و ترویج آشکار دین اسلام در شهر مکه، به مدینه هجرت کرد و تا پایان عمر خویش در آن دیار ماند.
انشا در مورد عید مبعث (۲)
مبعث به آرامی جریان دارد و غار حرا، لحظههای شکوهمندی را به تماشا نشسته است. لحظههایی که فرشتگان گرانقدر و ملائک مقرب درگاه باریتعالی برای درک آن مشتاق هستند و صف در صف جبرئیل را همراهی میکنند.
حرا در کناره مکه و مکه در سکوت و ظلمت فرو رفته است. محمد(ص) از آسمان نور میجوید. مدتها بود که میآمد تا با خدای خود خلوت کند و امشب آسمان به فرش نزدیک شده است تا اوج روح فرشیان را با مقیاسهای آسمانی بسنجد و ناتوان است و «اقرا بسم ربک…» زمین را میلرزاند.
دقایقی میگذرد تا محمد صلی الله علیه و آله آرام و قرار یابد و رسالت را با جان و دل بستاند؛ و آنگاه و اینک تنها امین زمینیها نیست؛ او امین آسمانیان شده است. او امین وحی الله، امین خداوند است و این بار، امانت، آیههای روشن وحی است و صاحبان امانت، آن سوی حرا. به قلب او سخنها ریختهاند و او را به سمت قومی جاهل و نادان فرستادهاند. محمد باید از کوه سرازیر شود و به سمت آنان بشتابد. باید آنها را نیز در این معجزه سهیم کند.
او «رحمة للعالمین» است. امین خدا از کوه پایین میآید و خداوند، از جلوه ذات خود بر روی زمین، میبالد به فرشتگان و از پنجرههای آسمان، عرشیان، سرک میکشند تا بار رسالت را بر روی دوش خیرالمرسلین ببیند؛ و امین خدا با گامهای استوار، به سمت خانه در حرکت است. عطر آیههای روشن آسمان بر لبانش جاری است.
قلبش از معارف آسمان و زمین آکنده است. روحش از پلههای آسمان بالا رفته است و درجههای روشن نور را بی پروا از زیر گام هایش میگذراند. عظمت انسان مشهود است بر اهل آسمان و زمین. روشنی، تازه تولد یافته است در کوچه پس کوچههای داغ مکه و آیهها از زبان انسان، آهنگ دیگری دارد؛ آهنگ عبودیت، آهنگِ «وحده لا اله الا هو»، «قولو لا اله الا الله تفلحوا» و گویی زمین است که مبعوث شده است و بار آسمان اینک بر دوش زمین است. زمین، استوار، آسمان را بر دوش دارد. زمین، مرکز ثقل آفرینش است و محمد صلی الله علیه و آله، معجزه خاتم و این است معنای بعثت.
انشا در مورد عید مبعث (۳)
قبل از ظهور اسلام جهل و خرافه سراسر زندگی مردم عربستان را فرا گرفته بود، اعراب جاهلی بت می پرستیدند و برای بت های خود قربانی می کردند، وجود زن و دختر را مایه ننگ و سرافکندگی میدانستند و دخترانشان را زنده به گور می کردند، در میانشان شمشیر حکم فرما بود و آداب و آیین انسانی از زندگی رخت بر بسته بود.
در چنین شرایطی و در روزگاری که میوه اش فتنه، خوراکش مردار، زندگی اش آلوده و سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند و تازیانه ستم، عاطفه را از چهره ها می سترد و در جامعه مُشرک شبه جزیره عربستان حضرت محمد(ص) به دنیا آمد و به پیامبری برگزیده شد.
با استقامات در مسیری که پای در آن نهاده بود، توانست آیین یکتا پرستی را در یکی از جاهل ترین جوامع آن زمان گسترش بدهد و در دورههای بعد، اسلام به یک دین جهانی تبدیل کند.
فرشته وحی به هنگام ۴۰ سالگی حضرت محمد(ص) زمانی که ایشان در غار حرا مشغول عبادت و مناجات با خدا بودند، نازل شد و گفت:«بخوان»،پیامبر که خواندن نمی دانست، گفت:«خواندن نمیدانم». دگربار گفت:«بخوان».پیامبر فرمود :«چه بخوانم؟» گفت:«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذِی خَلَقَ»، بخوان به نام پروردگارت که آفرید و اینگونه بود که آغاز اسلام و شروع بعثت با نام خدا، خواندن، قَلَم، قیام، هشدار، پاکی و اخلاص و بزرگداشت خدا شروع شد و آن حضرت مامور هدایت قوم خود و اصلاح جامعه از فسادهای دینی و اخلاقی و پاک گردانیدن خانه خدا از بتان، و دلهای آدمیان از خدایان دروغین شد.
انشا در مورد عید مبعث (۴)
بعثت، نعمت خدا بر بشریت است و منت آفریدگار، بر انسانها! اگر هستی، صدفی گوهرپرور است، آن گوهر، وجود حضرت رسول (ص) است که به «تکوین»، معنی بخشیده است. و خداوند را، چه تدبیرهایی شگفت و زیباست، در آراستن چهره خلقت و افروختن مشعل هدایت! آنگاه که خدا خواست تا چهره آفرینش را روشن کند «محمد» را آفرید.
و آنگاه که خواست تا بر آدمیان منت نهد و تاریخشان را به طراوت بهار مبدل سازد و شب کائنات را به روز روشنایی و فروغ وحی، بیاراید، «مصطفی» را برگزید و برانگیخت. آری، بعثت، طلوعی بود که خورشید حق را از خاور تاریخ، تابانید. محمد مبعوث شد، تا شرک بت پرستی رخت بربندد، جهل و جور بمیرد، جاهلیت از صحنه زندگیها بگریزد و چشم جهان به روی فروغ وحی گشوده شود.
انشا در مورد عید مبعث (۵)
در ۲۷ رجب سال چهلم عامالفیل پیامبر (ص) بر فراز کوه نور حرا و در میان غار مشغول مناجات با خدا بود، ناگاه پیک وحی، جبرئیل امین بر آن حضرت نازل شد و آیات آغازین سوره علق را همراه مژده رسالت، برای آن حضرت خواند: «بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید، همان کس که انسان را از خون بستهای خلق کرد، بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان کسی که به وسیله قلم تعلیم داد، و به انسان آن چه را نمی دانست، آموخت».
به این ترتیب آغاز وحی و بعثت، با نام خدا و با خواندن و قلم و علم و آموزش آمیخته با توحید، شروع شد و این واژه های زرین وحی، بیانگر آن است که بعثت یعنی: رستاخیز معنوی، و انقلاب در همه امور، که اساس آن انقلابها، انقلاب فرهنگی و آگاهی بخشی در همه زمینههاست.
در پایان عید مبعث را به مخاطبان ستاره تبریک عرض نموده و امیدواریم انشاهای مبعث برای شما مفید بوده باشند.