ستاره | سرویس روانشناسی – وقتی که منو ببخش کافی نیست! نگاه کن منو من که گفتم ببخشید. میشه تمومش کنی؟…. منو ببخش! باشه؟ گفتم منو ببخش دیگه!… حق با توئه اوکی منو ببخش! الان حالت بهتره؟
– نه و نه و صد البته نه! مشکل با معذرتخواهی تو حل میشه؟؟ معلومه که نه و صد البته که حالم بهتر نشده که بدتر شده!
دقیقا چرا فکر میکنیم دو کلمه آنچنان قدرتی دارند که میتوانند باعث شوند کسی ما را به خاطر خطاهایمان ببخشد و یا آنچنان قدرتی دارند که زخمهای او را التیام ببخشند؟ چرا فکر میکنیم که اجازه داریم هرچه از دهانمان در میآید بگوییم، تصمیمات خودخواهانه بگیریم و چشمان خود را بر روی همه اتفاقات بدی که مسبب به وجود آمدن آن بودهایم ببندیم و با این دو کلمه مسئله را حل کنیم؟ شاید در جامعهای زندگی میکنیم که به ما القا شده که چنین کلماتی میتوانند این کارها را انجام دهند اما اشتباه نکنید، چرا که هیچ معجزهای در این کلمات وجود ندارد. باید بدانید این کلمات مشکل را حل نمیکنند، زخمها را التیام نمیبخشند و روابط عاطفی را بازسازی نمیکنند.
مطمئن باشید که من تنها کسی نیستم که این را میگوید و امروزه بیشتر افراد به آن اعتقاد دارند.
فرمول پیشنهادی برای معذرت خواهی
من این فرمول را پیشنهاد میکنم:
۲- اشتباه کردم، چون …
۳- در آینده من …
۴- منو میبخشی؟
مثلا به این عبارت توجه کنید: من به خاطر این که توی صف زدم عذر میخوام. این مشکل به خاطر خودخواهی من پیش اومد که خواستم جلوتر از تو باشم. من به عقب صف برمیگردم. منو میبخشی؟
حتما از این موضوع پیش پا افتاده خندهاتان میگیرد اما نکته مهمی در اینجا وجود دارد! بچههای دبستانی را تصور کنید وقتی این جمله را میگویند همدیگر را میبخشند و دیگر آن کار را انجام نمیدهند. حالا که کودکان این کار را میکنند آیا واقعا برای یک کسی که باعث ایجاد یک مشکل بزرگ شده است گفتن این چهار جمله اینقدر سخت است؟ آیا چهار جمله سرمایهگذاری بزرگی است؟ سادهتر از این نمیشود.
اصرار نمیکنم بزرگسالان از این جملهها استفاده کنند اما پیشنهاد میکنم ادامه مطلب را بخوانید، شاید قانع شدید!
چگونه از این فرمول استفاده کنیم؟
۱. معذرتمیخوام برای ….میخوام ازت به خاطر …. عذرخواهی کنم من خیلی از ….. ناراحتم!
با این جملات یا هر جمله دیگری که فکر میکنید میتواند آغاز خوبی باشد برای اشاره به موضوعی که شما از آن پشیمانید، آغاز کنید. خاص باشید!
۲. این کار اشتباه بود چون …. من باعث شدم تو …. کاش این کارو نکرده بودم چون ….
به عواقب آن کار مانند ناراحت کردن و یا شکستن قلب طرف مقابل اشاره کنید. هرچه بیشتر و خاصتر آن را بیان کنید بهتر است. این کار به طرف مقابل نشان میدهد که شما احساس بد او را درک میکنید. از نظر من این کار بهتر از هرکار دیگریست که شما میتوانید انجام دهید. اگر درونگرا و متواضع هستید به این موضوع اشاره کنید که چه چیزی باعث شد شما آن روی سکه را نشان داده و مغرور و خودخواه شوید.
۳. دفعه بدی…. در آینده من …..
برنامهای برای تغییر شرایط ایجاد کنید. به نظر شما چه فایدهای دارد اگر شما فقط معذرتخواهی کنید و در شرایط مشابه همان کار را تکرا کنید. شما باید بتوانید خطایتان را جبران کنید. شما باید بتوانید در صورتیکه با شرایط مشابه مواجه شدید خطایتان را تکرار نکنید.
۴. منو میبخشی؟
شاید این عبارت غرور شما را بشکند اما بدانید که قدرت بالایی دارد. بهترین راه این است که ساده، صادقانه و با امیدواری از طرف مقابل خواهش کنید که شما را ببخشد.
به نکات دیگری غیر از کلامتان نیز باید توجه کنید. از جمله آن میتوان به زبان بدن، حرکات صورت و تن صدا اشاره کرد. هیچ چیز بیشتر از یک عذرخواهی ریاکارانه عصبانیت افراد را در پی نخواهد داشت. بیشتر افراد تأیید میکنند که عذرخواهی نکردن از معذرت خواهی دروغین بهتر است.
شاید فکر کنید که من در عذرخواهی کردن متخصص هستم اما در واقع اینگونه نیست. من هم یک انسان مغرور و خودمحور بودم و شاید اولین نفری باشم که اعتراف میکنم در عذرخواهی کردن افتضاح بودهام. من نمیتوانم ارتباط چشمی برقرار کنم، من من میکنم و ….
یک روز جلوی راه همسرم قرار گرفتم و خودم را برای معذرت خواهی آماده کردم. در واقع داشتم با خودم مبارزه میکردم. داشتم با تمام راه های فرار، بی توجهی، دلیل تراشی، انداختن تقصیر گردن دیگران و فرافکنی … مبارزه میکردم. او با حالت قهر و رنجیدگی، تعجب کرده بود که چرا جلوی مسیرش ایستادهام در حالیکه نگاهم به سمت پایین است و به زمین زل زدهام! میدانید چرا؟ چون این کارها برای ما عادی نبود. معذرت خواهی از طرف من یک اتفاق نادر بود.
عصبانی بودم از این که نمیدانستم چه بگویم و این جملهها تنها عباراتی بود که به ذهنم آمد. شروع کردم و همین جملات کودکانه را به زبان آوردم: من برای …. معذرت میخوام و …! شاید فکر کنید استفاده از این عبارات ساده و کودکانه ضعف و حماقت را نشان میدهد اما آنچه من دیدم و نتیجهای که گرفتم متفاوت بود.
جواب داد! درباره او جواب داد و در چهره اش آرامش هویدا شد. نگاهش نرم شد و حتی یک لبخند کوچک بر روی لبانش ظاهر شد. مهمتر از همه اینها این نکته بود که قلب من بالاخره توانست اعتراف کند یک حرکت خودخواهانه انجام داده است و در نتیجه آن، ذهن من نیز آرام آرام در مسیر درست قرار گرفت. به عبارت دیگر قلبم توانست ذهنم را هدایت کند.
آیا آسان بود؟ نه! آیا این روش برای همه جواب میدهد؟ باز هم نه! شاید شما کسی باشید که فن بیان بهتری داشته، متعادلتر و البته جذابتر از من بوده و نیازی به این کارها نداشته باشید. اما اگر به دنبال فرمول و یا کلماتی هستید که بتوانید با آنها معذرت خواهی کنید خوب است این عبارات را به ذهنتان بسپارید. وقتی صحبت از حل اختلاف میشود بین فراموش کردن مشکل و تلاش برای اصلاح آن تفاوت وجود دارد.
آیا شما اینگونه معذرت خواهی را کافی میدانید؟ چه روش یا کلماتی را برای عذرخواهی پیشنهاد میکنید؟ دیدگاههای خود را با ما درمیان بگذارید.
برگرفته از: verilymag