نسخه صوتی این مطلب را بشنوید! 🎧
ستاره | سرویس روانشناسی – حالتی که متخصصان روانشناسی از آن به عنوان طلاق عاطفی یاد میکنند، زنگ خطر بزرگی برای از هم پاشیدن پایههای ازدواج است که میتواند سالها قبل از طلاق حقوقی اتفاق بیفتد. اما اینکه دلایل وقوع طلاق عاطفی در زندگی مشترک چیست و چه عواملی باعث ایجاد طلاق عاطفی بین زن و شوهر میشود، موضوعی است که رادیو عشق در این مقاله به آن میپردازد.
طلاق عاطفی چیست؟
طلاق عاطفی مرحلهای از زندگی زناشویی است که اگرچه زن و شوهر رسماً از یکدیگر جدا نشدهاند و حتی با هم دعوا نمیکنند، اما از نظر عاطفی فرسنگها با هم فاصله گرفتهاند. جدایی عاطفی به مرور زمان ایجاد میشود و مانند ماری خطرناک بدون آن که زوجین متوجه شوند، زندگیشان را مسموم میکند؛ در چنین شرایطی زن و شوهر دیگر ارتباطی با هم ندارند و حتی ممکن است دیگر عاشق هم نباشند. امکان دارد این رابطهی زناشویی به نظر دیگران همچنان سرزنده و پایدار باشد، اما واقعیت این است که این رابطه از درون متلاشی شده است و فقط پوستهای از آن باقی مانده است.
طلاق عاطفی با نشانههای هشدار همراه است. یکی از نشانههای اولیهی طلاق عاطفی این است که فکر میکنید همسرتان دیگر رابطهای با شما ندارد، همسرتان پرمشغلهتر، مضطربتر و خستهتر از آن به نظر میرسد که بتواند حتی با شما حرف بزند. اما مشکل جای دیگری است، مشکل اینجا است که او سعی دارد چیزی را به شما بفهماند، اما شما قادر به شنیدن و درک آن نیستید.
وقتی جدایی عاطفی بین زن و شوهر اتفاق می افتد و آنها برای ترمیم رابطه شان هیچ اقدامی نمیکنند، کم کم از “همسر” تبدیل به “هم خانه” میشوند. یعنی زن و مردی تنها وجه اشتراک آنها زندگی در یک خانه و نگهداری از فرزندان است. طلاق عاطفی نهایتا منجر میشود هرکدام از دو نفر در رابطه احساس تنهایی کند و این به معنی مرگ تدریجی عشق در رابطه است.
آلرت |
طلاق عاطفی در رابطه شما الزاما به معنی این نیست که ازدواج شما به آخر خط رسیده است و هیچ امیدی برای بهبود رابطه وجود ندارد. شما و همسرتان میتوانید مهارت لازم برای ترمیم رابطه سرد شده را بیاموزید و عشق را مجددا به زندگی مشترکتان بازگردانید. اگر فکر میکنید رابطه شما به مرحله طلاق عاطفی رسیده است، پیشنهاد میشود حتما از یک مشاور مجرب در این زمینه راهنمایی بگیرید. |
عوامل ایجاد طلاق عاطفی در زندگی مشترک
با شناخت عوامل طلاق عاطفی و اجتناب از آن ها، میتوانید از بروز این مشکل در زندگی مشترک جلوگیری کنید. این عوامل و دلایل عبارت اند از:
وقتی تلاشی برای حل اختلافات نمیکنید
شاید فکر کنید که دعوا و جر و بحث از آن دسته برخوردهایی است که باید با تمام توان از آن اجتناب کنید. اما اشتباه میکنید، تلاش نکردن برای حل اختلافات به این معنا است که دیگر نمیخواهید نیرو و انرژیتان را برای رابطهتان خرج کنید و رابطهتان از نظر عاطفی تمام شده است. به جای فرار کردن از جر و بحث باید عاقلانه از آن استقبال کنید تا با گفتگو درباره مشکلات و ترمیم رابطهتان حتی از قبل به یکدیگر نزدیکتر شوید. بنابراین سعی کنید اختلافات کوچکی را که بینتان وجود دارد، جدی بگیرید و جر و بحث را برای حل کردن آنها به جان بخرید. درست است که این مشاجرهها ناراحت کننده هستند، اما در عین حال نشان میدهند که به هم اهمیت میدهید.
وقتی همسر و رابطهتان اولویت زندگیتان نیست
اگر دوستان، همکاران و حتی همسایگانتان را مقدم بر رابطهتان میدانید، وقت آن رسیده است که برای جلوگیری از آسیب دیدن بیشتر رابطهتان فکری بکنید. برای این که به زمان خوشی برگردید که “بله” را گفتید، به زمانی که همسرتان نخستین کسی بود که درد و دلها، ناامیدیها، مشکلات و خبرهای مهیجتان را برایش تعریف میکردید، باید تلاش کنید تا برای رابطهتان اولویت قائل شوید. بعد از آن که جایگاه همسرتان و رابطهتان را در زندگی مشخص کردید، میتوانید دوباره ارتباط صمیمانهای را برقرار کنید و از بروز طلاق عاطفی جلوگیری کنید.
وقتی از برقراری رابطه زناشویی اجتناب میکنید
هیچ دو نفری نیستند که در یک لحظه حال و هوایشان مانند هم باشد، بنابراین در روابط شخصی باید همواره برای مصالحه و مذاکره آماده باشید. اگر دائماً به همسرتان بیاعتنایی میکنید و درخواستش را برای نزدیکی رد میکنید، او هم در نهایت دست از تلاشهایش میکشد و از نظر عاطفی از شما فاصله میگیرد. شاید رد کردن شوهرتان تصمیمی آگاهانه نباشد و واقعاً خسته باشید، اما این جواب رد شنیدنها او را آزرده و گیج میکند و فکر میکند که دیگر جذابیتی برای شما ندارد. بنابراین برای جلوگیری از این سوءتفاهم لازم است که دلیل امتناع خود از رابطه را دقیقاً شرح دهید. اگر همسرتان کاری انجام داده که ناراحتتان کرده است، ممکن است روحش هم از این اشتباه خبر نداشته باشد، مردها بعضی اوقات واقعاً نیاز دارند که زنها مسائل را رک و بیپرده برایشان توضیح دهند.
تحقیر و تمسخر طرف مقابل
تحقیر، انتقادهای بیرحمانه، حالت تدافعی داشتن، سنگاندازی کردن و طفره رفتن (متوقف کردن گفتگو هنگام مشاجره) از اصلیترین عوامل بروز طلاق عاطفی هستند.
تحقیر بدترین و مخربترین رفتار در زندگی زناشویی است که یکی از همسران خود را برتر از شریک زندگیاش میداند یا از دیگری متنفر است. چرخاندن چشمها، بالا بردن ابرو و ورچیدن لب تیری است که به قلب رابطهتان شلیک میکنید.
نادیده گرفتن دستاوردهای زندگی مشترک
تشویق کردن همسرتان در روزهای خوب و هنگام پیروزی به اندازهی حمایت کردن از او در یک دعوای خانوادگی یا در دوران سخت بیکاری مهم است. زندگیهای امروزی آنقدر پرمشغله است که به راحتی دستاوردهای مثبتمان را نادیده میگیریم؛ اما با مهم جلوه دادن لحظات خوش زندگی و جشن گرفتن آنها به شوهرتان نشان میدهید که میدانید چه چیزهایی برایش مهم است و به او اطمینان خاطر میدهید که در سختیها کنارش خواهید بود. البته منظورمان این نیست که برای هر موفقیت شوهرتان مهمانی بدهید. اما از او بخواهید که اتفاق خوبی را که امروز برایش رخ داده، برایتان تعریف کند و بعد مشتاقانه دربارهی جزئیات آن صحبت کنید. شما شریک زندگیتان را به خوبی میشناسید، بنابراین به او توضیح بدهید که این اتفاق چرا و چطور برایش خوب بوده است. این توضیحات حس عزت نفس و اعتماد به نفس شوهرتان را ارتقاء میدهد که برای پیشرفت خودش و مستحکمتر شدن پیوند عاطفیتان مهم است.
انتقاد و عیب جویی بیش از حد از همسر
چنانچه گفتگوهای زن و شوهر و زبان بدن آنها حین مشاجره آلوده به حسهای منفی باشد و تیرهای زهرآگین انتقاد یکی بعد از دیگری پرتاب شود، این گفتگوهای منفی علامت طلاق عاطفی است.
انتقاد ضربهی کاری و سختی را به شخصیت طرف مقابل وارد میکند و عزت نفس او را به شدت خدشهدار میسازد. البته منظورمان این نیست که عیبهای همسرتان را نادیده بگیرید، اما باید تعادلی را بین اظهارنظرهای منفی و مثبتتان ایجاد کنید. چون اگر بخش اعظم گفتگویتان صرف انتقاد یا عیبجویی شود، همسرتان به تدریج از شما دورتر و دورتر میشود؛ این گوشهگیری شما را عیبجوتر میکند و به این ترتیب دور باطلی ایجاد میشود که فرجام آن جدایی عاطفی است.
بنابراین بهتر است با بیان ۸۰ درصد نظرات مثبت و ۲۰ درصد نظرات منفی تعادلی را ایجاد کنید. برای هر عیبی که میخواهید به زبان بیاورید، باید به پنج حسن همسرتان اشاره کنید. به این ترتیب فقط مهمترین نقدها را مطرح میکنید و از عیبجویی بیجا خودداری میکنید.
دروغ و پنهان کاری در زندگی مشترک
پنهان کاری و دروغ در زندگی مشترک، به این معناست که زن و شوهر یکدیگر را محرم اسرار نمیدانند، از یکدیگر میترسند یا چیزی را میخواهند از هم مخفی نگه دارند. دروغ، اعتماد را در زندگی زناشویی نابود میکند و نابود شدن اعتماد به معنی متزلزل شدن پایه های ازدواج است. پنهان کاری همسران نیز یکی از عوامل اصلی است که نشان از طلاق عاطفی زن و مرد دارد و میتواند جدایی عاطفی را تشدید کند.
وارد کردن استرس های روزمره به زندگی مشترک
وقتی هزار و یک کار دارید که فکر میکنید نمیتوانید آنها را به موقع تمام کنید، احتمالاً در مهربانترین حالت خود قرار ندارید. زمانی که مضطرب و دچار استرس میشوید، حالت خودپسندیتان پررنگتر میشود و به دیگران کمتر اهمیت میدهید. این شرایط سخت باعث میشود که بیشتر روی تعهدات کاریتان متمرکز شوید.
پس هرچه زودتر راهی برای کاهش استرستان پیدا کنید، مثلا ورزش منظم را به برنامه تان اضافه کنید.
کنترل گری بیش از حد بر همسر
مادر خانواده بودن به این معنا نیست که میتوانید با همسرتان نیز مانند فرزندانتان برخورد کنید و برای او مادری کنید. اگر از موضع بالا با شوهرتان صحبت کنید و به او امر و نهی کنید، او را تحقیر میکنید. شاید فکر کنید که در حال کمک کردن به او هستید، اما این کنترلها در نهایت باعث رنجش و بیزاری همسرتان میشود. با این رفتار مادرانه به شوهرتان میگویید که باید بهتر شود و باید تلاش کند تا بیشتر شبیه شما بشود.
اطمینان داشته باشید که همسرتان میتواند برای زندگی مشترکش تصمیم بگیرد. اگر او دائماً کاری انجام میدهد که باعث ناراحتیتان میشود، بررسی کنید که چرا این کار آزردهتان میکند و بعد به جای این که سعی کنید او را مانند فرزندانتان تنبیه یا اصلاح کنید، با او در این باره حرف بزنید تا با همفکری هم راهحلی پیدا کنید.
اعتیاد به فضای مجازی
میخواهیم آمار تکان دهندهای را برایتان فاش کنیم: همسرانی که فرزند دارند، در هفته فقط حدود ۳۵ دقیقه با هم حرف میزنند. درست است که وقت سر خاراندن ندارید، باید صبح زود با عجله سر کار بروید و بعد شتابان به خانه برگردید تا غذا درست کنید و بچهها را به کلاس برسانید، اما وقتی کنار هم مینشینید باید به جای چرخیدن در فضای مجازی با شریک زندگیتان حرف بزنید. پژوهشها نشان داده است، همسرانی که در ۸۶ درصد مواقع به تلاشهای همسرشان برای جلب توجه (برای مثال چشمک، لبخند یا جملاتی برای شروع مکالمه) واکنش مثبت نشان میدهند، رابطهشان گرم و صمیمی باقی میماند، اما همسرانی که درگیر طلاق عاطفی شدهاند، فقط ۳۶ درصد مواقع به هم توجه میکنند. نادیده گرفتن این اشارهها و بیاعتنایی به همسر باعث میشود که او احساس بیاهمیتی بکند، بنابراین به شوهرتان توجه کنید و تلفنتان را زمین بگذارید. اندکی توجه مانند جرقهای است که آتش رابطهتان را روشن میکند و گرما را به رابطهتان برمیگرداند.
وقتی مسئولیتها منصفانه تقسیم نشده اند
وقتی دو نفر با هم ازدواج میکنند، معمولاً هر یک از مسئولیتها و وظایف دیگری آگاهی دارد. اما لازم است که هر از گاه و در پی تغییرات مهم زندگی (تولد فرزند، ترفیع شغلی و افزایش ساعات کار) در تقسیم مسئولیتها تجدید نظر شود. در غیر این صورت یکی از همسران زیر بار مسئولیت از پا درمیآید و سرشار از احساس نفرت و خشم نسبت به همسر بیخیالش میشود. اگر مدتها است که در تقسیم مسئولیتها و وظایف روزمره تجدیدنظر نکردهاید، بهتر است زمانی را برای این کار مهم تعیین کنید تا هر دو بعد از تقسیم دوباره و منصفانهی وظایف احساس رضایت و خوشحالی کنید.
وقتی دیگر قرار عاشقانه ای با هم نمیگذارید
زندگیهای امروزی بسیار پرمشغله است و به راحتی دچار روزمرگی میشویم. اگر آخرین قرار عاشقانهتان را به یاد نمیآورید، باید بدانید که رابطهتان در خطر است و لازم است که زمان بیشتر و بهتری را کنار هم باشید. لازم نیست که برای این قرار عاشقانه ولخرجی کنید، همین که مدتی در خلوت خود کنار هم بنشینید، به رستوران قدیمی مورد علاقهتان بروید یا در سینما با هم از یک ظرف پاپ کورن بخورید، رابطهتان قویتر میشود و به این ترتیب از بروز جدایی عاطفی جلوگیری میشود.
در یک کلام طلاق عاطفی به معنی دور شدن و سرد شدن تدریجی زن مرد نسبت به یکدیگر است. به طوری که دیگر هیچ حس علاقه و محبتی در رابطه شان نباشد. جدایی عاطفی عوامل و دلایل متعددی دارد. اگر زن و شوهر تلاشی برای حل اختلافاتشان نکنند، طرف مقابل و رابطه با همسر را در اولویت زندگیشان قرار ندهند و از برقراری رابطه زناشویی اجتناب کنند، طلاق عاطفی شکل خواهد گرفت. تحقیر کردن و تمسخر طرف مقابل، کنترلگری، دروغ و پنهان کاری و انتقاد و عیب جویی از همسر نیز از دیگر عوامل بروز طلاق عاطفی در زندگی مشترک هستند. همچنین زوج هایی که استرسهای روزمره را به زندگی و رابطه شان وارد میکنند، دستاوردهای زندگی مشترک را نادیده میگیرند و مسئولیتهای زندگی را به طور منصفانه تقسیم نمیکنند، ممکن است به زودی دچار طلاق عاطفی شوند. |