ستاره | سرویس مذهبی – اگر سؤال شما این است که روشنگری چیست؟ نظر فلاسفه در مورد روشنگری چیست؟ و این که روشنگری در اسلام چه جایگاهی دارد اصلاً نگران نباشید چون ستاره در این مقاله روشنگری را با زبانی ساده و خودمانی برایتان توضیح داده است.
روشنگری چیست؟
روشنگری به خارج شدن انسان از حالت کودکی است که گناهش به گردن خودش بوده است. به عبارت دیگر روشنگری به انسان گوشزد میکند که: «جسارت آن را داشته باش که فهم خودت را به کار بگیری».
روشنگری مفهومی است که در پرتو آن میتوان همه چیز را مشاهده کرد و در پرسش از ماهیت چیزها هیچ حد و مرزی ندارد.
روشنگری مفهومی است که در پرتو آن میتوان همه چیز را مشاهده کرد و در پرسش از ماهیت چیزها هیچ حد و مرزی ندارد.
معنی روشنگری از دیدگاه فلاسفه
آندریاس ریم فیلسوف قرن ۱۸ روشنگری را این طور تعریف میکند:
«روشنگری اصلاح مفاهیم بر اساس موازین حقیقت ناب است.»
امانوئل کانت، فیلسوف آلمانی میگوید:
«روشنگری خروج آدمی از نابالغی به تقصیر خویشتن خود میباشد و نابالغی همان ناتوانی در به کار گرفتن فهم خویشتن بدون هدایت دیگری است.»
از دیدگاه کانت «خود اندیشیدن» بنیادیترین اصل روشنگری است. او تفکر مستقل و پویا را اساس روشنگری میداند و اینگونه تفکر تنها در گرو آزادی اندیشه است.
روشنگری در اسلام
روشنگری در بین مسلمانان از دو بعد تعریف میشود:
- شهود (دل)
- عقل
به عبارت دیگر عقل در حوزهای به تفکر میپردازد که ایمان (شهود) مشخص میکند. ایمان در اینجا نقش راهنمای عقل را ایفا میکند. بنابراین عقل انسان قدرت رسیدن به حقیقت را ندارد و ممکن است نتواند به هدف اصلیاش برسد و تنها زمانی روشنگری اتفاق میافتد که ایمان در کنار عقل قرار داشته باشد.
محمد عبده، متفکر مصری میگوید:
محمد عبده، متفکر مصری میگوید:
«اسلام عقل انسان را از تمام قید و بندها آزاد ساخت و آن را کیانی مستقل بخشید تا به دور از هر قید و بندی و با توجه به حکمتش برای انسان تصمیم بگیرد… هیچ چیزی والاتر از عقل انسان نیست مگر خدا.»
به همین خاطر در تاریخ اسلام هیچ وقت شاهد نزاع علم و عقل نبودهایم و در دین اسلام تعارضی بین دین و علم وجود ندارد. این دقیقا بر خلاف چیزی است که در قرون وسطی در اروپا اتفاق افتاد؛ در اروپای قرون وسطی کلیسا با شعار «ایمان بیاور بدون هیچ اعتراضی» عقل را کاملاً از حوزه انسانها خارج کرد و همین باعث گمراهی انسانها شد.
فاکتورهای روشنگری
روشنگری مؤلفههای گوناگونی دارد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
۱. انسانگرایی: اصالت انسان و توجه به حقوق و آزادیهای او مرکز توجه در نظریه روشنگری است. روشنگری اهمیت انسان در عالم را با نگاهی فلسفی به تصویر میکشد و جایگاه او را مشخص میکند. روشنگری تلاش دارد تا جلوی حمله به ارزشهای انسانی را بگیرد. در این نظریه با بردهداری و نگاه ابزاری به انسانها مبارزه میشود و اجازه نمیدهد که جایگاه انسان در حد یک «شیء» باشد.
۲. تنگناهای شناخت بشری: از دیدگاه نظریه روشنگری در غرب، انسان موجودی آزاد، مختار و خردورز است اما سؤال اینجاست که حدود فهم آدمی تا کجاست؟ فهم آدمی محدود و نسبی است و این نظریه به معنای بیحدومرز بودن فهم انسان نیست.
۳. تساهل و مدارا: شناخت ما نسبت به امور محدود و غیر مطلق است و به همین خاطر باید در برابر نظرات گوناگون صبر و بردباری داشته باشیم. اصل تساهل و مدارا به ما گوشزد میکند که لازم است در برابر انتشار نظرات و دیدگاههای گوناگون تحمل داشته باشیم تا به حقیقت واقعی پی ببریم.
۴. حقوق بشر: طبق نظر کانت: «…هیچ کس نباید او (انسان) را صرفاً به مثابه وسیلهای در خدمت غایتهای فرعیتر تلقی کند. حقوق بشر چیزی جز حق مردم به روشنگری نیست زیرا سایر حقوق، همه جنبه فردی دارند و اثری که بر انقلاب میگذارند، بسته به روشنگری مردم است.»
۵. آزادی: آزادی اندیشه از جمله اصلیترین پایههای روشنگری است. انسان روشنگر انسانی خود اندیش است که برای اندیشیدن نه از کسی اجازه میگیرد و نه از کسی تقلید میکند. چنین انسانی قواعد بازدارنده اندیشه را از بین میبرد و در وادی تفکر گام برمیدارد.
۶. عدالت و حقیقت جویی: روشنگری غایت جامعه مدنی است و دستیابی به سعادت به دست خود انسان فراهم میشود. هدف اصلی روشنگری رسانیدن مردم به عدالت است نه خوشبختی. هدف نهایی روشنگری جستجوی حقیقت است و این حقیقت را نمیتوان به دست آورد بلکه باید آن را جستجو کرد و حقیقت ناب فقط در دست خداوند است.
۷. خوداندیشی در دین: روشنگری با دین (در این جا منظور دین مسیحیت است) در تضاد نیست اما معتقد است که نقش دین در مسائل عبادی و همچنین دست روحانیون کلیسا از جامعه و سیاست باید کوتاه بشود. در این جا منظور اسقفان و کشیشانی هستند که به نام دین، فشار و اختناق و شکنجه را جایگزین آزادی، معنویت، اخلاق، امنیت و بردباری کردهاند. روشنگری دین پذیر است اما فقط در قلمرو روابط افراد با خداوند و انجام امور مذهبی به صورت فردی و جمعی.