سوره نمل – صفحه ۳۱۵ قران
استخاره بسیار خوبی برایتان امده است. در این آیات از سوره نمل ماجرای سختیهایی که حضرت موسی کشید و ماجرای مبعوث شدن او آورده شده است. خداوند در این آیات معجزاتی را در اختیار حضرت موسی قرار داد تا بتواند با آن به هدفش که هدایت مردم بود برسد.
نتیجه استخاره:
شرح استخاره:
رنج ها پایان خواهد یافت و علائم خوشبختی و نجات با کمترین فاصله ای که تصورش را می کردید به شما خواهد رسید.آیات استخاره سوره نمل به همراه ترجمه
سوره نمل (صفحه ۳۱۵)
إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهْلِهِ إِنِّی ءَانَسْتُ نَاراً سَئَاتِیکُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ ءَاتِیکُم بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَّعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ (۷)
(به خاطر بیاور) هنگامى را که موسى به خانواده خود گفت: «من آتشى از دور دیدم؛ (همین جا توقف کنید؛) بزودى خبرى از آن براى شما مى آورم، یا شعله آتشى تا گرم شوید.» (۷)
❈❈❈
فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِیَ أَن بُورِکَ مَن فِی ﭐلنَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ ﭐللَّهِ رَبِّ ﭐلْعَالَمِینَ (۸)
هنگامى که نزد آتش آمد، ندایى برخاست که: «مبارک باد آن کس که در آتش است و کسى که در اطراف آن است (فرشتگان و موسى) و منزه است خداوندى که پروردگار جهانیان است! (۸)
❈❈❈
یَا مُوسَىٰ إِنَّهُ أَنَاْ ﭐللَّهُ ﭐلْعَزِیزُ ﭐلْحَکِیمُ (۹)
اى موسى! من خداوند عزیز و حکیمم! (۹)
❈❈❈
وَأَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِراً وَلَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّی لَا یَخَافُ لَدَیَّ ﭐلْمُرْسَلُونَ (۱۰)
و عصایت را بیفکن! -هنگامى که (موسى) به آن نگاه کرد، دید (با سرعت) همچون مارى به هر سو مى دود (ترسید و) به عقب برگشت، و حتى پشت سر خود را نگاه نکرد- اى موسى! نترس، که رسولان در نزد من نمى ترسند! (۱۰)
❈❈❈
إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ (۱۱)
مگر کسى که ستم کند؛ سپس بدى را به نیکى تبدیل نماید، که (توبه او را مى پذیرم، و) من غفور و رحیمم! (۱۱)
❈❈❈
وَأَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فِی تِسْعِ ءَایَاتٍ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ کَانُواْ قَوْماً فَاسِقِینَ (۱۲)
و دستت را در گریبانت داخل کن؛ هنگامى که خارج مى شود، سفید و درخشنده است بى آنکه عیبى در آن باشد؛ این در زمره معجزات نه گانه اى است که تو با آنها بسوى فرعون و قومش فرستاده مى شوى؛ آنان قومى فاسق و طغیانگرند!» (۱۲)
❈❈❈
فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ ءَایَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُواْ هَـٰذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ (۱۳)
و هنگامى که آیات روشنى بخش ما به سراغ آنها آمد گفتند: «این سحرى است آشکار!» (۱۳)
❈❈❈
وَجَحَدُواْ بِهَا وَﭐسْتَیْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْماً وَعُلُوّاً فَـﭑنظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ ﭐلْمُفْسِدِینَ (۱۴)
و آن را از روى ظلم و سرکشى انکار کردند، در حالى که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود! (۱۴)
❈❈❈
وَلَقَدْ ءَاتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْماً وَقَالَا ﭐلْحَمْدُ لِلَّهِ ﭐلَّذِی فَضَّلَنَا عَلَىٰ کَثِیرٍ مِّنْ عِبَادِهِ ﭐلْمُؤْمِنِینَ (۱۵)
و ما به داوود و سلیمان، دانشى عظیم دادیم؛ و آنان گفتند: «ستایش از آن خداوندى است که ما را بر بسیارى از بندگان مؤمنش برترى بخشید.» (۱۵)
❈❈❈
وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا أَیُّهَا ﭐلنَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ ﭐلطَّیْرِ وَأُوتِینَا مِن کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ ﭐلْفَضْلُ ﭐلْمُبِینُ (۱۶)
و سلیمان وارث داوود شد، و گفت: «اى مردم! زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده، و از هر چیز به ما عطا گردیده؛ این فضیلت آشکارى است.» (۱۶)
❈❈❈
وَحُشِرَ لِسُلَیْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ ﭐلْجِنِّ وَﭐلْإِنسِ وَﭐلطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ (۱۷)
لشکریان سلیمان، از جن و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند؛ آنقدر زیاد بودند که باید توقف مى کردند تا به هم ملحق شوند! (۱۷)
❈❈❈
حَتَّىٰ إِذَا أَتَوْاْ عَلَىٰ وَادِی ﭐلنَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا ﭐلنَّمْلُ ﭐدْخُلُواْ
(آنها حرکت کردند) تا به سرزمین مورچگان رسیدند؛ مورچه اى گفت: بروید