ستاره | سرویس عمومی – شب ها که رو به بلند شدن می گذارد هر چقدر هم که دور هم جمع بشویم و گپ بزنیم باز هم احساس می کنیم که انگار قرار نیست شب به آخرش برسد. در این جور مواقع متوسل به کنترل تلویزیون می شویم و دنبال شبکه ای می گردیم که بتواند برای گذراندن این ساعت های طولانی کمک مان کند. اگر اتفاقی شبکه سه را زدید و دیدید که چند تا جوان شنگول جلویتان ظاهر شدند پیشنهاد می کنم کنترل را کنار بگذارید و از دیدن لیسانسه های سروش صحت لذت ببرید.
سریال لیسانسه ها
شاید بپرسید مگر این سریال چی دارد که نگاهش کنیم. اگر سریال ساختمان پزشکان را یادتان مانده (که مطمئنم به خاطر خانوم شیرزادش هم که شده آن را فراموش نکرده اید) دیگر دنبال دلیل برای دیدن لیسانسه ها نباشید. اما برای این که ته دلتان قرص شود چند تا از نقاط قوت لیسانسه های سروش صحت این ها هستند؛
یه وقت به کسی برنخوره!
لیسانسه ها شاید اگر ابتکارهای سروش صحت را نداشت نمی توانست اینطور طرفدار پیدا کند. وقتی نشسته اید سریال را می بینید هر لحظه منتظرید که با یک برگ برنده روبرو شوید. مثلا بعد از این که جمله ای انتقادی توی دیالوگ ها گفته می شود بازیگری که انتقاد کرده رو به دوربین می کند و توی چشم هایتان زل می زند و می گوید: «یه وقت به کسی برنخوره…» این خودش باعث می شود تا احساس کنید که لیسانسه ها خیلی به شما نزدیک اند جنس حرف شان را می شناسید.
جلوی دوربین راحت باش!
آدم اگر معتاد هم می شود بهتر است مثل رحیم (کاظم سیاحی – صداپیشه عروسک جیگر در کلاه قرمزی) توی لیسانسه ها معتاد بشود! یک آدم ساده و در عین حال پیچیده که جلوی دوربین خیلی روان بازی می کند. با این که می دانی اعتیاد، او را به منجلاب می برد اما هر لحظه منتظری که جلوی دوربین ظاهر شود و با سوتی هایی که برای تهیه مواد یا قضیه ترک اعتیادش می دهد ذوق زده تان کند. این بازی روان را بقیه بازیگرهای سریال هم کم و بیش دارند. یک نگاهی به مازیار (امیر کاظمی) بیندازید؛ مثلا قرار است نقش یک آدم سرطانی را بازی کند که به تازگی به بیماری اش پی برده و مرگ را روبروی خودش می بید. اما این قدر راحت جلوی دوربین وول می خورد و با قضیه سرطانش شوخی می کند که دوست داری باور کنی می شود با سرطان هم گلاویز شد و خم به ابرو نیاورد! یا مثلا قضیه بچه دار شدن آقای امیری که همسرش بعد از چند تا سقط ماه های آخر بارداری را می گذراند و به قول معروف بار شیشه دارد! فضای سریال باعث می شود از یک طرف آنقدر نگران حال زن آقای امیری باشی که نکند بلایی سر بچه اش بیاید و از یک طرف دوست نداری سه تا لیسانسه طبقه بالایی آرام بنشینند و هر لحظه برای راه افتادن یک معرکه از طرف آن ها انتظار می کشی!
همه درد و همه درد و همه درد!
توی این سریال هیچ جوانی نیست که درد مشترکی با یکی از بازیگرها نداشته باشد. اگر دنبال کار می گردید، اگر بلد نیستید همسر آینده تان را انتخاب کنید، اگر کار و بار برای عروسی کردن تان جفت و جور نمی شود، اگر سن تان بالا رفته و خواستگار ندارید، اگر معتادید و می خواهید ترک کنید و هزاران اگر دیگر! فقط کافیست یکی دو قسمت از سریال لیسانسه ها را ببینید تا بازیگر نقش دردهایتان را در فضایی کاملا طنز پیدا کنید. سروش صحت آنقدر توانایی دارد که از دیدن هزاران بار خواستگاری کردن حبیب (هوتن شکیبا – صداپیشه نقش دیوی در کلاه قرمزی) خسته نشوید یا حتی اگر مازیار توی همه قسمت ها دنبال کار گشت دل زده تان نکند.
بخند اما نه به هر قیمتی
اگر طنزهای تولید شده در این سال های اخیر را دیده باشید (خصوصا فیلم های سینمایی) می دانید که خیلی از آن ها برای خنداندن شما حتی مجبورتان می کنند که «کله اش را بخورید» (منظورم کله پاچه است! – اشاره به دیالوگ فیلم سینمایی «پاتو کفش من نکن») حتی خیلی از آن ها شوخی های گستاخانه تری هم می کنند که مسلما دیدن این فیلم ها در کنار خانواده و بچه های کوچک را هیچ آدم عاقلی توصیه نمی کند! اما لیسانسه ها از این نظر پاک پاک است. می توانید سی چهل قسمت به عمل دماغ مسعود (امیرحسین رستمی) و شوخی هایی که با آن می شود بخندید اما اثری از شوخی های جنسی در آن نبینید.
حرف آخرم این است که لیسانسه ها با این که از بوق های تبلیغاتی زیادی استفاده نکرده اما فقط کافیست که بدانید کارگردانش سروش صحت است و می تواند شب های بلندتان را کمی کوتاه تر کند و رگه هایی از لبخند را به روی لب هایتان بیاورد. پس شک نکنید که ارزش وقت گذاشتن را دارد.
ابوالفضل ناظمی
آسو
حیف تمام شد! این لیسانسه های دوست داشتنی با وجود تمام سانسورها تنها جذابیت این روزهای تلویزیون بود.