ستاره | سرویس عمومی – کمتر خانواده ای در دنیا وجود دارد که یکی دو تا از اعضای آن طرفدار تیم های فوتبال نباشند. این طرفداری نه ارتباطی به ژنتیک افراد دارد و نه نحوه تربیت و جایگاه خانوادگی آن ها. ممکن است دو تا برادر را ببینید که هر کدام سلیقه های مشترک فراوانی دارند اما بحث فوتبال که می شود هر کدامشان طرفدار تیم محبوب خودشان می شوند. شاید تا به حال کسی طرفدارهای فوتبال را اینطور دسته بندی نکرده باشد؛ این که چطور می شود یکی می شود طرفدار تیفوسی و آن یکی فقط طرفدار تیمی می شود که همیشه برنده است. چند خط زیر به شما کمک می کند تا خودتان را توی یکی از این دسته ها ببینید و شاید هم ترغیب شوید تا جایگاه واقعی خودتان را در دنیای طرفداری از فوتبال پیدا کنید؛
بردن و دیگر هیچ
بعضی از ماها طرفدار تیمی هستیم که همیشه برنده باشد. البته این در دنیای فوتبال تقریبا غیر ممکن است اما می توانیم تیمی را انتخاب کنیم که به این ایده آل مان نزدیک باشد. مثلا طرفداران بایرن مونیخ تقریبا خیال شان راحت است که توی لیگ آلمان کسی روی دست آنها بلند نمی شود. آن ها با خیال راحت بازی های تیم شان را دنبال می کنند و از این که با اختلاف حداقل ۱۰ امتیاز جام قهرمانی را بالای سر دارند لذت می برند. این تیم ها بر خلاف لیگ داخلی شان وقتی که وارد بازی های بین المللی مثل جام باشگاه ها می شوند دیگر نمی توانند آن یکه تازی را داشته باشند و در این میادین کم و بیش کم می آورند.
فقط دربی را ببر
توی بعضی از لیگ ها هم به جای یک تیم بزن بهادر دو تا تیم پیدا می شود که هر سال قهرمانی را بین خودشان تقسیم می کنند. مثل لالیگای اسپانیا که دو تا قطب اصلی به نام های بارسلونا و رئال مادرید دارد. وقتی طرفدار یکی از این دو تا قطب بشوی درست است که نیم نگاهی به قهرمانی داری اما مهم تر از قهرمانی، بردن بازی دربی است. این دسته از طرفداران فوتبال معتقدند همین که حال طرفداران تیم حریف ات را بگیری خودش اندازه یک جام ارزش دارد.
عاشقان مکتبی
بعضی از آدم ها از مکتب فوتبالی یک باشگاه خوششان می آید و کاری به قهرمان شدن تیم شان ندارند. آن ها عاشق بازی زیبا هستند. آن ها دوست دارند باشگاه به باورهایی که دارد پایبند بماند؛ هر چند گاهی از قهرمان نشدن تیم شان خسته می شوند. برای این که حال این دسته از طرفداران را درک کنید با یکی از سینه چاک های باشگاهی مثل آرسنال صحبت کنید تا دست تان بیاید که برای باورهایشان چقدر انرژی گذاشته اند.
این طرفداری ذاتی است
بعضی از تیم ها هم طرفدارانی دارند که انگار این طرفداری از اول توی خون شان بوده است. این تیم ها شاید هیچ وقت توی تاریخ باشگاه شان قهرمان نشوند ولی باز هم طرفداران خودشان را دارند. لذت طرفداری در این تیم ها به آن است که اگر در طول عمر طرفداری تان از این باشگاه شانس بیاورید و تیم تان قمرمانی درست و درمانی به دست بیاورد می توانید تا آخر عمر برای بچه ها و حتی نوه هایتان از لحظه لحظه آن قهرمانی داستان های اسطوره ای بسازید و از تیم قهرمانتان دفاع کنید. حسی که مسلما نسلی از طرفداران لسترسیتی بعد از قهرمانی دو سال پیش تیم شان کاملا آن را درک می کنند.
طرفداران تیم برنده
عده ای هم هستند که وقتی یک مسابقه فوتبال شروع می شود هنوز تصمیمی برای طرفداری از یکی از دو طرف نگرفته اند. این دسته از افراد بعد از حدود یک نیمه از بازی کم کم به طرف تیمی که احتمال برنده شدن اش بیشتر است سوق پیدا می کنند. حتی ممکن است نگاهی به بقیه تماشاگرهای بازی بیندازند و فقط برای کل کل کردن با آن ها طرفدار تیم مقابل بشوند.
شما توی کدام دسته اید؟
هر چقدر هم که طرفداری شما از تیم تان حرفه ای باشد باز هم تماشاگرهای آتشی تر از شما پیدا می شوند که با هزار و یک دلیل طرفدار تیم مقابل هستند. اصلا لذت تماشای فوتبال به همین است. این که همیشه حین تماشای فوتبال یک نفر پیدا بشود و با تو کل کل کند. هیجانی که نود دقیقه طول می کشد و بعد از آن دوباره مثل سایر آدم ها بر می گردید سر رفاقت های خودتان. از من می شنوید این لذت های کوتاه را از دست ندهید.
ابوالفضل ناظمی