شاعران در عالم شاعری همواره به سرودن شعر درباره فرزند یا شعر درباره مادر توجه داشتهاند و به توصیف پسرشان در شعر خویش میپردازند و در کنار آن از عشق و علاقه به فرزند یا تبریک موفقیت فرزند سخن میگویند. این اشعار بسته به سن و سال پسر و اینکه شاعر پدر است یا مادر، محتواهای متفاوت دارند. در مجموعه شعری که در پیش رو دارید، متن عاشقانه برای فرزند و شعرهایی با موضوع فرزند پسر را بسته به حال و هوای شعر دستهبندی کردیم و شما را به خواندن آنها دعوت میکنیم.
شعر برای پسرم
گشوده چشم به روی لبت جهان پسرم
خوش آمدی به جهان نماز و نان پسرم
نگاه کن که من از پشت چشم معصومت
نظر کنم به بلندای آسمان پسرم
دهان گوش گشوده است تشنهای انگار
بنوش جرعهای از شرشر اذان پسرم
تو آمدی که بگریی: «جهان چه زندانی است!»
دو آیه گریه برای دلم بخوان پسرم
چه افتخار بزرگی است نام تو عشق است
به رنگ سرخ تو را میکنم نشان پسرم
حسین بخواه و حسینی بزی عزیز دلم
حسین بگو و کنار حسین بمان پسرم
امیر سیاهپوش
✦✦✦✦✦✦
پسرم! عطر نفسهای تو طعم عسله
طپش نبض تو آیینه شعر و غزله
پسرم فدات بشم لحظه خندیدن تو
جانم از شوق پره، روی تو ماه ازله
آرزو صفایی
شعر در مورد عشق به فرزند
پسرم دنیا بزرگه ولی تو
یه دل بزرگتر از دنیا داری
عزیزم با این چشای مهربون
تو دل هر کی که خوبه جا داری
پسرم دنیا بزرگه ولی من
تو رو هر جایی که باشی میبینم
برات از قشنگترین باغ زمین
گلای مهربونی رو میچینم
پسرم خدای مهربون ما
بچههای خوبو خیلی دوست داره
وقتی که از آسمون بارون میاد
براشون خوابای رنگی میاره!
وقتی تو تو خواب میخندی میدونم
یه فرشته داره نازت میکنه
یه فرشته که شبیه خودته
خودشو محرم رازت میکنه
پسرم دنیای پاک بچگی
از تموم زندگی قشنگتره
مهربون باش و به مردم خوبی کن
حرفای فرشتهها یادت نره!
نغمه مستشارنظامی
✦✦✦✦✦✦
پدر سوخته در حسرت روی پسر است
کفن از روی پسر پیش پدر بگشایید
خاقانی
شعر درباره نوزاد پسر
زیبا پسری مثل ِ گل سرخ دلانگیز
نیکو اثری مثل عسل، از مزه سرشار
یارب تو خود از کودک ما دفع خطر کن
یارب تو خود این عائله را خوب نگهدار
خواب است پسر، صبح که شد یکسره تا شب
اما سر ِ شب تا به سحر، یکسره بیدار
در جیغ کشیدن، هنرش حرف ندارد
همسایه ما هم شده از قصه خبردار
دیروز، فرایند خبر خوشتر ازین بود
با معرکه ختنهکنان رفت کلنجار
کم کرد کمی وزن، ولی بر اثر ِ درد
میرفت که بالا برود از در و دیوار
زخم است کمی پایه پرگار وجودش
سخت است ولی پر زدنش بر سر ِ پرگار
حساستر از پیش شد آن نقطه حساس
میسوخت تمام تنش از سوزش ادرار
هی جیغ زد و جیغ زد و جیغ زد و جیغ
البته، سر ِهرچه پزشک است و پرستار
از جیغِ بنفشش همه آبی شده بودیم
آبیتر از اندیشه دریاچه اسرار
لابد به خودش گفته، چه دنیای غریبیست
این عالم ِ دهشتزده پست ِ دلآزار
تا میرسی از راه سرِ گوش بریدهست
بی آن که بپرسند، چه اندازه، چه مقدار
البته، خیالِ خفنی نیست، که در شرع
مردان همه هستند ازین مسئله ناچار
این سنت ِفرخنده اسلام عزیز است
ما تابع ِ فرمان ِ خداییم درین کار
امروز ولیکن، شده با ختنهکُناناش
این کودک ده روزه سبکسیر و سبکبار
هم خنده به لب دارد و هم رقص در اندام
هم میشکند با دُم خود فندق ِ بسیار
محمد روحانی
✦✦✦✦✦✦
سلام به تو گل پسر
شیرینی مثل عسل
سلام به تو نازنین
رو زانوی من بشین
سلام عزیزترینم
تو دنیا بهترینم
سلام به روی ماهت
تو قلب بابا جایت
موهات به نرمی پر
بابا رو از یاد نبر
چشات مث آسمون
قدر بابا رو بدون
شعر درباره فرزند پسر
شعر مادر و فرزند پسر
گویند ز مادرِ کهنسال
اندیشه نکرد نو جوانی
پرخاشکنان بر او برآشفت
گفتا که چنینی و چنانی
عاجز شدهای ز کار کردن
از رفتن ِ راه ناتوانی
چون برگ ِ خزان گرفته، زردی
چون سرو ِ خمیده قد، کمانی
از گوشت، نمانده برتنت هیچ
یک پوست و چند استخوانی
مرگت همه روزه در کمین است
پندار مکن که جاودانی
در پاسخ آن جوان مغرور
مادر، به کمال مهربانی
گفتا پسرم، عزیزِ جانم
ای چشم و چراغ ِ زندگانی
لختی به گذشتهها بیندیش
تا بذر ِ شرارت نفِشانی
آن روز که جز دامن ِ مادر
جسم تو نداشت آشیانی
بسیار ضعیف و زار بودی
در خویش نداشتی توانی
چشم تو به خواب هم نمیرفت
تا گوش کنی به داستانی
اکنون که تو را توان زیاد است
ارّابه، چه تند میدوانی
فرزند ِ گلم، تأملی کن
برگرد به کودکی، زمانی
وقتی که تو آمدی به دنیا
در مانده ز درک آب و نانی
مادر به تو داد شیره جان
تا جان به سلامت برسانی
بسیار خطر به خود پذیرفت
تا از تو نمود پاسبانی
امروز که من شکسته حالم
همصحبتیام نمیتوانی؟
من پیرم و در مسیر مردن
اما تو، جوان و پر توانی
ترسم که بدون مهر مادر
هرگز نرسی به کامرانی
فرزند، دلش ازین سخن سوخت
شرمنده شد از گران زبانی
زد بوسه به دست و روی مادر
این شعر ِ بلند ِ آسمانی
از مادر خویش معذرت خواست
در پوشش ِ عشق و مهربانی
نجوا کاشانی
شعر در وصف پسر
برای پسرم
تا عشق آمد دردم آسان شد، خدا را شکر
مادر شدم او پاره جان شد، خدا را شکر
شوق شنیدن ریخت حتی گریهاش در من
لبخند زد جانم غزلخوان شد، خدا را شکر
من باغبان تازهکاری بودم اما او
یک غنچه زیبا و خندان شد، خدا را شکر
او آمد و باران رحمت با خودش آورد
گلخانه ما هم گلستان شد، خدا را شکر
سنگ صبورم، نور چشمم، میوه قلبم
شب را ورق زد، ماه تابان شد، خدا را شکر
مادر شدن یک امتحان سخت وشیرین است
دلواپسیهایم دو چندان شد، خدا را شکر
✦
سعی کن که خود خودت باشی، گرچه سخت است در زمانی که
گرچه سخت است فکر دل بودن، در تکاپوی آب و نانی که
سعی کن که خود خودت باشی، رمز آرامش جهان این است
یک نفر هم اگر خودش باشد، شاید اوضاع این جهانی که
دست قلبت به آسمان که رسید، بالش ابر را به باد مده!
سعی کن بال و پر بگیری باز در بلندای آسمانی که
قاصدک یک گل است میدانی؟ یک گل خسته از سکون زمین
مینشیند به روی شانه باد، تا بیاید به آن نشانی که
مینشینم کنار پنحره باز، نخل و خورشید سرخ رنگ غروب!
حس آرامشی که پنهان است در نماز پس از اذانی که
مادرم چادر قشنگش را باز کرده به روی سجاده
با نمازش دل مرا برده ست به همان باغ جاودانی که
مادرت هستم و تو را باید با خم جاده آشنا بکنم
چادرم را بگیر در دستت، مادر اینجاست هر زمانی که
هستم اما اگر نبودم هم، تو خودت باش مهربان و بزرگ
چادرم را به خاطرت بسپار، یاد او باش، مهربانی که…
نغمه مستشارنظامی
✦✦✦
پسرم
روشنی نور دوچشمان منی دوست دارم
بهترین هدیه ای از جانب یزدان منی دوستت دارم
پسرم تاج سرم ای که تویی مونس تنهایی بابا
روح من جان من و شادی دوران منی دوستت دارم
پسرم لحظه میلاد تو هرگز نرود از یادم
غنچه نورس من باغ گلستان منی دوستت دارم…
شعر درباره فرزند پسر فوت شده
پسری تاج سری چون شکری
داشتم، مُرد و ازو نی اثری
پیش از آنی که مرا غم بخورد
کاش آید که مرا هم ببرد
پسرم… ها پسرم… وا پسرم
گل پژمردهام ای تاج سرم
عباس خوش عمل کاشانی
✦✦✦✦✦✦
سیرم به خدا از همه ی کس، گل پسرم کو؟
گیرم همه ی عالم بُوَدَم، تاج سرم کو؟
اي شیر و شکر، قند و عسل، ماه زمینی
از ورطه اندوه تو پای گذرم کو؟
تو بال و پرم بودی و ناگاه شکستی
بعد از تو قفس باز شود، بال و پرم کو؟
بعد از تو دراین باغ سر گشت ندارم
ان گل که به او باز بیفتد نظرم کو؟
گیرم که کمر راست کنم در گذر باد
ان سایه آرامش بر روی سرم کو؟
تن بی تو به جان آمد و فریاد بر آورد
اي بخت، دلم کو؟ نفسم کو؟ جگرم کو؟
تلخ است پدر باشی و این داغ ببینی
تلخ است پدر باشی و پرسی پسرم کو؟
احسان اکابری
شعر عاشقانه برای فرزند پسر
شعر نو درباره فرزند پسر
نازنینم پسرم
عکس پرخنده دوران طفولیت تو
رو در روی منست
دل او سوی خداست
چشم او سوی منست
خندهات میبردم در دل دوران قدیم
که جوان بودم و شاد
شاید این خنده تو
خنده بر روشنی موی منست
آری ای نور دلم
موی شبرنگ قدیمم امروز
موی همرنگ پر قوی منست
پسرم آگه باش
هرکسی فصل زمستان و بهاری دارد
آدمیزاده به هر دوره شکاری دارد…
تو که فرزند منی، شعر خداوند منی
نگه عاطفهخیز و لب پرخنده تو
چشمه عشق من و مرغ سخنگوی منست
مهدی سهیلی
✦✦✦✦✦✦
پسرم
به خاطر تو هم که شده همیشه آبی میمانم
به خاطر تو هم شده تمام روزهای بعد از این
مهربانتر خواهم شد
دلم میخواهد زودتر
دستهایت را بگیرم
زودتر روی دستهایم تکانت دهم بخوابی
زودتر برایت با زبان کودکانه
قصه بگویم
بهانه بگیری و من کلافه شوم
بریزی
بپاشی
و من حرصهایم را سر بیخیالی خالی کنم
تا بهار چیزی نمانده…
دعا میکنم برفها زودتر آب شوند
درختها زودتر شکوفه دهند
و تو زودتر بزرگ شوی
و خرداد زودتر بیاید
میخواهم به خورشید بفهمانم
تو پر نورتری
تو زیباتری
به تمام دنیا بفهمانم تو برای من
از هر چیز دیگر مهمتری
✦✦✦✦✦✦
پسرم رفته رفته تو در کنارم پاگرفتی
و برخلاف آنچه گفته میشد
که تو به من محتاج هستی
من به تو محتاج شدم
و بر تو مشتاق
و تو شدی همه نیازم
همه تلاشم
و همه انگیزهام برای تغییر
برای تحمل هر سختی و برای تلاشی جاوید
تا بتوانم در روز موعود در مقابلت سرافراز باشم
و بگویم هر آنچه در توان داشتم برایت نهادم
و این تو، این هم زندگی
شعر در مورد فرزند پسر
سالها بعد
که پسرم را در آغوش میگیرم
به او یاد می دهم دوست داشتن
از سر راه نیامده
اصالت دارد!
یاد میدهم از همان کودکی
میتواند همه ی را دوست داشته باشد
اما
آخر سر
عاشق یک نفر بشود
دستانش باید
مرهم دستان ظریفی باشد
که تمام دلهرههایش رابه او میسپارد
باید یادش بدهم
مردانگی را بلد باشد
ان هم نه با سبیل و زور بازو!
بلکه با دوستت دارم گفتنهاي ناگهانی
و زل زدن در چشمهایي که تمامش را
از ان خود میداند
باید یاد بگیرد
که فردا روزی
برود در خانه عشقاش
ودر نهایت دوست داشتن بگوید:
بیا برویم
به هم برسیم…
که کال نماند
دوست داشتنش
مریم قهرمانلو
✦✦✦✦✦✦
به پسرم
دوستت دارم، دوستت دارم
به پهنای آسمون، به عظمت ستاره ها
قلب مهربونت به من امید می ده، نور می ده
به من هستی و حیات می ده
تو مرا می فهمی
تو مرا می فهمی
صبر و تحملت، انسان دوستیت، وفایت
منو به اوج می بره
به آغوش آسمان ها
در آنجا که از بی مهری و ظلم خبری نیست
بر من بتاب تا از گرمایت انرژی یابم
و زندگی برام تحمل پذیر شود
شکوه
متن پدر برای پسر
پسرم، عزیزترینم، به خود میبالم که فرزندی چون تو دارم.
و از خدای خویش بیش از همیشه سپاسگزار وجود نازنینت هستم.
همیشه باش.
همینقدر نزدیک.
همینطور مهربان.
همیناندازه ستودنی…
✦✦✦✦✦✦
پسرم! وقتی که به تو نگاه میکنم
نمیتونم وجود خدا رو منکر بشم
آخه فقط خدا میتونسته
موجودی رو به زیبایی و حیرت انگیزی تو خلق کرده باشه
✦✦✦✦✦✦
نازنین پسرم
همین که تو را دارم، بهترین هدیه ی دنیا را دارم،
دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشان ترین ستاره نیستم
در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم
تو کهکشانی هستی از پر نور ترین ستاره ها
کودک من…..
روز به روز بزرگتر میشوی و من عاشق تر
پسرک من….
ممنونم که به دنیای من آمدی و زندگی را برایم زیباتر از همیشه کردی
دوستت دارم….بیشتر از دیروز….کمتر از فردا….
متن آهنگ پسرم سعید شهروز
پسرم بزرگ شدی لالاییهام یادت نره
چقدر برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
چقدر نوازشت کنم تا تو به باور برسی
این دو تا دستای منه تو اون روزای بی کسی
وقتی بابای قصههات خم شده پیش روی تو
اگه چروک صورتم میبره آبروی تو
لالاییهام یادت نره لالاییهام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
از اون روزا که مشت من با دست تو وا نمیشد
تو خواب و بیداری تو هیچ کسی بابا نمیشد
اون که تو اوج خستگیش خنده رو لباش بودی
شب که به خونه میرسید سوار شونههاش بودی
لالاییهام یادت نره لالاییهام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
لالا لالا گلکم لالایی کن دلبرکم
خواب پریشون نبینی ای غنچه بانمکم
لالا لالا گلکم لالایی کن پسرکم
چشماتو گریون نبینم گریه نکن دردونکم
لالاییهام یادت نره لالاییهام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
بابا اگه دلش پره از دست دنیا دلخوره
امون زندگیش تویی وقتی که غصه میخوره
بخواب بابا جون
مطالب پیشنهادی:
کلام آخر
در پایان امیدواریم مجموعه شعر درباره فرزند پسر مورد رضایت شما قرار گرفته باشد. استدعا داریم چنانچه نام شاعران اشعاری که نام شاعرشان درج نشده بود، میدانید، از طریق ارسال نظر اطلاع دهید.
پسرم! یک بهار، یک تابستان، یک پاییز و یک زمستان را دیدی! از این پس همه چیز جهان تکراریست جز مهربانی…
غزل
نمیشه شعر درباره ی پدر و پسر باشه،اما اینقد پسرم نباشه توش؟چون من خودم فن پیح پسر یه بزرگواریم و دنبال کپشن هستم برای پستام
نعغنغفع
به نظرم اگه درباره ی دختر هم می نوشتین بهتر می شد
اکرم ادیبی
شاید این اشعار را دوست داشته باشید:
setare.com/fa/news/12862
Sh_daneshmand
برای اشعاردختر در جستجوی سایت ستاره تایپ کنید: شعربرای دختر