نسخه صوتی این مطلب را بشنوید! 🎧
ستاره | سرویس هوافضا – چقدر درباره جهان های موازی میدانید؟ آیا میدانید جهان های متعددی درست هم راستای دنیای کنونی ما وجود دارند؟ این جهان های موازی بر ماکنش دارند و تاثیر میگذارند در واقع آن ها تابعی از این دنیا هستند و ما هم تابعی از آن ها!
ایده ای که درباره ماهیت آن اشاره ای در بالا داشتیم، شاید در اولین برخورد و مطالعه بسیار غیرواقعی و رویاپردازانه به نظر بیاید. اما واقعیت این است که ایده جهان های موازی در سال ۱۹۵۴ میلادی توسط دکتر Hugh Everett III مطرح شده است. این فرد که در آن دوران بر روی رساله دکترای خود مطالعه و تحقیق میکرد به این ایده بنیادین برخورد و آن را مطرح کرد.
نظریه مطرح شده از این قرار است که در جهان های موازی دوره های متفاوتی از زمان در جریان است. احتمال دارد دنیایی وجود داشته باشد که میلیون ها سال از زمان کنونی جلوتر باشد و نسل ها در آن به تکامل رسیده باشند. حتی ادعای این وجود دارد که احتمال دارد نسل انسان ها در این دنیاها منقرض شده باشد. شاید بتوان به فرضیه مرگ انسان و تکامل روح در دنیاهای موازی پاسخ داد. روح انسان ها در دنیاهای موازی میتوانند به تکامل برسند و در عوامل دیگر به زندگی بپردازند!! میدانیم موضوع این مقاله خیلی گیج کننده و غیرقابل باور است به همین سبب سعی داریم برای بازشدن گره کور این حقیقت بیشتر صحبت کنیم پس با ما همراه باشید.
چگونه باید پدیده جهان های موازی را درک کرد؟
درک میکنیم که اندیشیدن به این پدیده بسیارسخت و تقریبا غیرممکن است چه برسد به درک آن. با این حال بیشتر درباره آن میگوییم. برای درک جهان های موازی باید مقداری ظریف تر بیندیشیم. ما تاکنون از اتم شنیده ایم و ذرات ریز درون آن. با این حال این ذرات خود اجزای ریزتری دارند که در جهات مختلف در حال گردشند و میتوانند برهم کنش ها و نتایج متفاوتی را ارائه دهند.
تصور کنید که شما یک روح هستید در کالبدهای متفاوت، که شاید این کالبدها هیچ شباهتی به ظاهر فعلیتان نداشته باشد و یا شاید هم بسیار شبیه باشد. با این تصور شما میتوانید در جاهای مختلف حضور داشته باشید. یک نفر از شما الان در حال خواندن این مقاله باشد و یکی دیگر در حال دیدن بازی فوتبال مورد علاقه اش. همه این اتفاقات به دلیل حرکات متفاوت ذرات قابل پیش بینی و شدنی است.
درک جهان های موازی وابستگی شدیدی به درک ما از زمان، مکان و بُعدهای متنوع احساس دارد. انسان تا وقتی که تحت تاثیر زمان تعریف شده دست بشر است امکان ندارد بتواند به راحتی وجود دنیاهای موازی را حس کند.
برای بهتر درک شدن فرضیه دنیاهای موازی به رویاها و خواب های شبانه خود بیندیشید. آیا در خوابهایتان به راحتی از مکانی به مکان دیکر سفر نمیکنید؟ آیا به دنیایی سر نمیزنید که گویی اصلا وجود ندارد اما با تمام وجود احساسش کرده اید؟ در آن دنیا افراد و شخصیت های کنونی زندگی ما در حال زندگی هستند. خود ما هم در حال گذراندن لحظه ها و احساس متفاوت هستیم. سفر به آن دنیا در کسری از صدم ثانیه رخ میدهد و گذر زمان در آن به قدری سریع است که گویی ساعت ها وقت سپری کرده ایم. قطعا همه شاهد اتفاق های متعدد در خوابمان هستیمف خواب هایی که مشاهده آنها سالها به طول مینجامد در صورتی که خواب ما تنها شاید چند ثانیه طول بکشد.
مثال واضح و ملموسی که بیان کردیم قطعا تا حدی درک دنیاهای موازی را برای شما ساده تر کرده است. پدیده دنیاهای موازی شاید کاملا غیر واقعی به نظر آید اما بر پایه علم حقیقی رخ می دهد. در واقع آنچه که باعث عدم مشاهده دنیاهای موازی توسط انسان میشود، توانایی های ناقص او و ادراک ضعیفش میباشد.
انواع جهان های موازی که میتوانند وجود داشته باشند
نظریه های متنوعی وجود دارد که ایده چند جهانی بودن را میتواند اثبات کرد. رد حال حاضر فرضیه پنج حالت جهان موازی وجود دارد که بر روی آن ها تحقیقات انجام میشود.
جهان وصلهدوزی ( The Patchwork Universe)
نظریه جهان وصله دوزی در واقع ساده ترین و قابل درک ترین حالتی هست که میتوانیم تصور کنیم. در این حالت همین جهان کنونی به دفعات مختلف تکرار میشود و زمان در این جهان ها متفاوت است.
نظریهی چندجهانی انبساطی (The Inflationary Multiverse)
این نظریه بر پایه بهترین نظریه بشر برای آغاز جهان بنا نهاده شده است. دانشمندان با اکثریت آرا به شروع جهان توسط مهبانگی غول پیکر اتفاق نظر دارند. آن ها معتقدند که جهان کنونی توسط مهبانگ پدید آمد و به سرعت انبساط یافت پس این اتفاق میتواند بارها رخ داده باشد و جهان های متفاوتی توسط یک انفجار بزرگ از دل یک ذره پدید آمده باشد. این سناریو که انبساط ابدی نام دارد معتقد است که همواره تعداد بیشماری جهان پدید می آید و رشد میکند. البته ما هرگز نمیتوانیم به جهان های موازی برسیم چون حتی اگر با سرعت نور سفر کنیم بازهم بعد از انحلال آن ها بدان ها میرسیم.
نظریهی همهچیز (Theory of everything)
در نظریه همه چیز مجموعه ای از قوانین بنیادی و یا یک معادله وجود دارد تا به تمامی سوال های ما پاسخ دهد. در واقع این نظریه میتواند منشا تمان قوانین فیزیک باشد. اما دانشمندان پی برده اند که تعداد گزینه های پیش رو و سوالات موجود در از تعداد ذرات بنیادی شناخته شده در جهان بیشتر است لذا این هم نمیتواند پاسخی مناسب برای وجود دنیاهای موازی باشد.
فرضیه اصل انساننگر یا Anthropic Principle
این نظریه بیان میدارد که همه چیز سرجای خودش است، اگر اینطور نبود ما وجود نداشتیم. رد واقع این نظریه معتقد است که جهان هستی به گونه ای طراحی شده تا شرایط حیات برای انسان و زمین فراهم شود. و در واقع دلیل جهان و هستی بشر است.
و نظریه آخر خداوند
نظریه آخر وجود خداوند است.درست هنگامی که پاسخی برای سوالات باقی نمی ماند میتوان وجود خداوند را مطرح کرد که این جهان را بر پایه نظم و انضباط آفریده است و قطعا او میتواند جهان های بسیاری را با قوانین مشابه و یا غیر مشابه بیافریند. به گونه ای که وجود این دنیاها در کنار یکدیگر هیچ مشکلی ایجاد نکند و بر زندگی یکدیگر خللی ایجاد نکند.
الهام
سلام،،اینکه بگیم اصلا امکان سفر یا بر خورد نداریم درست نیست،انسانهای زیادی این تجربه رو داشتن و براشون ترسناک یا غیر قابل باور بوده،،بزارید یه خاطره تعریف کنم که خودم تازه با خوندن مطالب جهان های موازی بهش پی بردم که شاید دلیلش این باشه..تابستان سال ۸۴ با پسری اشنا شدم که گهگاهی با هم سر قرار میرفتیم و کنار دریا قدم میزدیم.هر دو دانشجو بودیم و خونه هامون تقریبا به اندازه ۲،۳ ایستگاه با هم فاصله داشت که منطقه زیاد جالبی مخصوصا برای پیاده روی تو شب نبود،و من ساعت ۸/۵ به بعد بیرون نمیموندم..یه بار که دعوای شدیدی با هم داشتیم..شب من از همیشه خسته تر و احساس خواب الودگی شدید داشتم،،و کلا انگار بیهوش شدم،،تو خواب رویای پیاده روی تو خیابون منتهی به خونه دوستم رو میدیدم،،صبح ساعت ۶/۵ با زنگ تلفن از خواب بیدار شدیم همخونه ای هام شاکی بودن که چرا این وقت دوستم تماس گرفته،،اتفاق عجیبی رو برام تعریف کرد مدام ازم میپرسید چرا ساعت ۲ صبح به دوم در خونه اش رفتم..برام خنده دار بود که من کل شب رو خوابیدم و حتی شب زودتر از همیشه به خواب رفتم..تعریف کرد که ساعت ۲ صبح مستاجرهایی که خونه ازش اجاره کردن مدام در میزدن و صداش میکردن اما چون فکر میکرده که بخاطر مشکل ابگرمکن صداش میکنن در رو باز نکرده اما وقتی خیلی اصرار میبینه در رو باز میکنه و خانواده بهش نشونی منو میدن که چرا باز نکردی یه خانمی با این مشخصات اومده بود ببینتت،باز نکردی درو رفت،،،برای هر دومون سوال بود و هنوز هم سواله البته چون فکر میکردیم همزادمه زیاد درگیرش نشدم و دنبالشو نگرفتم اخه بارها بخاطر مشاجره با مادرم هم صبحش مادرم میگفت چرا شب بالای سرم ایستاده بودی چرا شب نزاشتی بخوابم و چن مورد دیگه،،که برلی خودم واقعا سواله و عجیب چون خودم هیچ تجربه ای ندارم از این برخورد بجز خوابهای اشفته شب قبلش،به همین علت میگم رفتن به جهان موازی واقعا غیر ممکن نیست.
فریبا
مرسی عااالی بود!
مهری
من فکر نمی کنم دلیل این جهان هستی که انسان ذره ای گم در کهکشان راه شیری و آن هم دره ای ناچیز در میان میلیون ها کهشکان هست به خاطر انسان آفریده شده در هر حالت ظرفیت ذهن بسیار محدود هست و به ناچار خودمون رو قانعع میکنیم
امیر مهدی
خیلی ممنون.مقاله بسیار خوبی بود.
علی
اطلاعات خوبی بود اگه یکم دقیقتر و پهناتر توضیح میدادید بهتر میشد….ممنون از شما
Fxx
ای کاش مقاله ای درباره تفاوت های جهان های چندگانه (Multiverse ) و جهان های موازی بنویسید و به این نکته هم بپردازید که جهان های چندگانه در کنار یکدیگر هستند اما جهان های موازی در دل یکدیگر تنیده شده اند.
با تشکر