ستاره | سرویس چهره ها – فریدریش ویلهِلم نیچه (Friedrich Wilhelm Nietzsche) در تاریخ ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ (۲۳ مهر ۱۲۲۳) در شهر روکن واقع در پروس متولد شد. این روز مصادف با روز تولد فردریک ویلهلم چهارم پادشاه وقت پروس بود. پدر او كه معلم چند تن از اعضای خاندان سلطنت بود، به ذوق وطنخواهی از این تصادف خوشحال گردید و نام كوچک پادشاه را به فرزند خود نهاد.
نیچه فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی، آهنگساز و فیلولوژیست کلاسیک بزرگ آلمانی و استاد لاتین و یونانی بود که آثارش تأثیری عمیق بر فلسفه غرب و تاریخ اندیشهٔ مدرن بر جای گذاشته است. پدر او کشیش بود، اجداد پدری و مادری او نیز تا چند پشت کشیش بودند، خود او نیز تا پایان عمر واعظ و مبلغ ماند.
کودکی
تحصیلات
او پس از عید پاک ۱۸۶۵ تحصیل در رشته الهیات را (در نتیجه از دست دادن ایمانش به عیسی مسیح) رها میکند. نیچه در یکی از آثارش با عنوان «آنارشیست» مینویسد: «در حقیقت تنها یک مسیحی واقعی وجود داشتهاست که او نیز بر بالای صلیب کشته شد.». در ۱۷ اوت ۱۸۶۵، بن را ترک گفته رهسپار لایپزیک میشود تا تحت نظر ریتشل به مطالعه فیلولوژی بپردازد. او در دانشگاه لایپزیک به فلسفهٔ یونانی آشنا گردید. وی در ۲۳ سالگی به خدمت نظام برای جنگ فرانسه و پروس فرا خوانده شد، در سرباز خانه به عنوان یک سوارکار ماهر شناخته می شد.
نیچه از ۲۴ سالگی (یعنی از سال ۱۸۶۹ تا ۱۸۷۹ به مدت ده سال) به استادی کرسی فیلولوژی کلاسیک در دانشگاه بازل و به عنوان آموزگار زبان یونانی در دبیرستان منصوب میشود. در ۲۳ مارس مدرک دکتری را بدون امتحان از جانب دانشگاه لایپزیگ دریافت میکند.
ویژگی آثار نیچه
شاکلهٔ اصلی نوشتههای نیچه از جدل فلسفی، شاعری، نقد فرهنگی و قصه تشکیل شده و در کنار آن به طور گستردهای نیز به هنر، لغتشناسی، تاریخ، دین و دانش پرداخته شدهاست. نوشتههای او در عین آنکه سرشار از جملات قصار و گوشه کنایه است، شامل مباحث بسیار دیگری همچون اخلاق، زیباییشناسی، تراژدی، معرفتشناسی، خداناباوری و خودآگاهی نیز میگردد.
زندگی شخصی
نیچه و حافظ
نیچه یکی از نمونههای عالی خردمند بینای دیونوسوسی خود را در حافظ مییابد. نام حافظ ده بار در مجموعهی آثار وی آمدهاست. بیگمان، دلبستگی گوته به حافظ و ستایشی که در دیوان غربی-شرقی از حافظ و حکمت شرقی او کرده، در توجه نیچه به حافظ نقشی اساسی داشتهاست. در نوشتههای نیچه نام حافظ در بیشتر موارد در کنار نام گوته میآید و نیچه هر دو را به عنوان قلههای خردمندی ژرف میستاید.حافظ نزدِ او نمایندهٔ آن آزادهجانی شرقی است که با وجدِ دیونوسوسی، با نگاهی تراژیک، زندگی را با شور سرشار میستاید، به لذّتهای آن روی میکند و، در همان حال، به خطرها و بلاهای آن نیز پشت نمیکند (بلایی کز حبیب آید، هزارش مرحبا گفتیم!). اینها، از دید نیچه، ویژگیهای رویکرد مثبت و دلیرانه، یا رویکرد «تراژیک» به زندگی ست.
- زایش تراژدی؛ سال ۱۸۷۱
- در باب حقیقت و دروغ در مفهومی غیراخلاقی؛ سال ۱۸۷۲
- حکمت در دوران شکوفایی فکری یونان؛ سال ۱۸۷۳
- تأملات نابهنگام؛ سال ۱۸۷۳–۱۸۷۶
- انسانی زیادی انسانی؛ سال ۱۸۷۸
- سپیدهدمان؛ سال ۱۸۸۱
- حکمت شادان (یا اندیشهٔ طربناک)؛ سال ۱۸۸۲
- چنین گفت زرتشت، کتابی برای همه کس و هیچکس؛ سال ۸۵–۱۸۸۳
- فراسوی نیک و بد، درآمدی بر فلسفهٔ آینده؛ سال ۱۸۸۶
- تبارشناسی اخلاق؛ سال ۱۸۸۷
- غروب بتان، فلسفیدن با پتک؛ سال ۱۸۸۹
- دجال؛ سال ۱۸۸۹
- اینک انسان؛ سال ۱۸۸۹
- نیچه علیه واگنر؛ سال ۱۸۸۹
- واپسین شطحیات؛ بین سالهای ۱۸۹۷–۱۸۸۹
- اراده قدرت؛ سال دقیق نگارشِ این اثر مشخص نیست.
- اکنون میان دو هیچ (مجموعه اشعار از کتب مختلف نیچه)
- آواره و سایهاش