عشق یک طرفه، عشقی ناکام و نافرجام

ستاره | سرویس روانشناسی – حتما شنیده‌اید “عشق یک سره دردسره”، واقعیتی که در این ضرب المثل نهفته است غیرقابل انکار است. عشق شور زندگی هدیه می‌دهد اما هدایای عشق یک طرفه چیزی جز رنج، ناکامی، ناامیدی و تلاشی عبث نیست. در این مقاله از نشانه‌های عشق یک سویه، عواقب آن و آنچه که می‌توانید در مقابله با آن انجام دهید سخن گفته شده است.

 

عشق یک طرفه چیست؟

برخی از منابع عشق یک طرفه را به دو نوع عشق‌های خیالی یا بیان نشده و عشق‌های ابراز شده تقسیم می‌کنند:

۱- در عشق‌های خیالی فرد، به صورت ذهنی عاشق کسی است و با اینکه در واقعیت نشانه‌ای از علاقه متقابل نمی‌بیند اما سفت و سخت معتقد است که طرف دیگر هم به او فکر می‌کند و به او علاقمند است. هر چند که هیچ کدام هرگز چیزی به زبان نیاورند.

۲- در نوع دوم افراد، عشق‌شان را به زبان می‌آورند اما با اینکه از طرف مقابل جواب رد می‌گیرند، حاضر به قبول واقعیت نمی‌شوند و با نسبت دادن علت رد شدن درخواستشان به عوامل دیگری مثل دخالت خانواده آن فرد و یا حضور رقیب عشقی تا مدت‌ها برای رفع موانع دست و پای بیهوده می‌زنند.

عشق یک طرفه عشقی است که میل به معشوق، امری ذهنی است. یعنی عاشق در افکار و پیش فرض‌هایش باور دارد که معشوقش به او علاقه مند است و او از احساسات معشوقش بی اطلاع است. عشق یک سویه بیشتر از اینکه «عشق» تلقی بشود نوعی تفکر و رفتار بیمارگونه به نظر می‌آید که جز دردسرهای روانی و عاطفی نتیجه دیگری ندارد. در شرایط سالم روانی اگر کسی به شخص دیگر علاقه مند شود ولی بداند که عشق و علاقه‌اش یک طرفه است، از آن عشق دست بر می‌دارد. اما اگرعشق بیمارگون باشد، فرد از این عشق دست بر نمی‌دارد و در نهایت منجر به سرخوردگی او خواهد شد.

 

 

پیامدهای عشق یک طرفه

عشق نافرجام را همه ما احتمالاً تجربه کرده‌‌ایم اما تکیه بر یک عشق یک سویه و چنگ زدن به آن پیامدهایی ناگوارتر به همراه دارد. بیشتر آدم‌ها با امید اینکه روزی بتوانند آن فرد را به دست بیاورند روزگار می‌گذرانند اما این امیدها هیچ‌وقت به واقعیت بدل نمی‌شوند و آنها را با چشمانی گریان و دلی پردرد بر جای می‌گذارند. منتظر وصال یک عشق شدن ممکن است شکستن قلبتان را به دنبال داشته باشد. اما امید بستن به عشقی یک سویه و در نهایت شکست خوردن در آن می تواند به مشکلات روحی مانند افسردگی، مصرف دارو و یا حتی خودکشی منجر شود.

با این حال افسردگی قسمت خوب ماجرا است چون نشانه آن است که فرد در حال نزدیک شدن به مرحله پذیرش واقعیت است. اغلب این افراد فرآیند سوگ را تجربه می‌کنند که به دلیل اینکه نسبتاً طولانی است مشکلاتی را در کار و تحصیل و روابط اجتماعی برای آنها ایجاد می‌کند و اصطلاحاً آنها را برای مدتی از زندگی عقب می‌اندازد.

 

با یک عشق یک طرفه چه کنیم؟

۱- پذیرش واقعیت

وقتی عاشق کسی هستیم احساس می‌کنیم که آن فرد تنها کسی است که می‌تواند ما را شاد و خوشبخت کند. چیزی که نمی‌توانیم درک کنیم این است که هیچوقت نمی‌توانیم با کسی که دوستمان ندارد خوشبخت شویم. پس بااینکه ممکن است احساس کنید می‌توانید برای همه عمر به آن فرد متعهد باشید، اما فرد مقابل این احساس را به شما ندارد. پس به جای سعی و تلاش برای برقراری ارتباط با آن فرد سعی کنید این واقعیت را بپذیرید که این عشق دوطرفه نیست و آن را فراموش کنید. در ابتدا ممکن است فراموش کردن محبوب تان باورنکردنی به نظر برسد ولی پس از تحلیل رفتن تدریجی و کمتر شدن شوک اولیه، احساس درد، غم و گناه در این مرحله کمتر می‌شود. پذیرش این واقعیات باعث می‌شود بتوانید تمرکزتان را تغییر داده و اولین قدم برای فراموش کردن آن فرد را بردارید.

 

۲- عبور از عصبانیت و افسردگی

وقتی که از مرحله انکار واقعیت عبور می‌کنید و شرایط را همان طور که هستند می‌پذیرید، عصبانیت ایجاد می‌شود. در این مرحله فرد حمایت کسی را نمی‌پذیرد و هرگونه کمکی را رد می‌کند و می‌خواهد هر کسی و هر چیزی را برای فقدان این عشق یک طرفه سرزنش کند. پس از آن دچار حالت ناامیدی و افسردگی می‌شود. خیلی مهم است که متوجه تفاوت بین غمگینی طبیعی ناشی از فقدان و افسردگی بالینی (این نوع افسردگی نیاز به درمان دارد) بشویم. احساساتی مانند ناامیدی و پوچی و احساساتی مانند کناره گیری و غمگینی شدید در طول این مرحله طبیعی هستند.

۳- فراموش کردن

تا می‌توانید گریه کنید، بعد همه عکس‌ها و یادگاری‌هایی که او و زمانهای خوشی که با او داشتید را به یادتان می‌آورد، بیرون بریزید و از چیزها و جاهایی که شما را به یاد او می‌اندازد دوری کنید. درعوض رو به کارهایی بیاورید که مشغولتان می‌کنند، مثل گذراندن وقت با دوستانتان، انجام کارهایی که دوست دارید و از آن لذت می‌برید. این کار باعث می‌شود دیگر در مورد آن فرد خیالپردازی نکنید و به جنبه‌‌های دیگر زندگی هم نگاه کنید.

۴- روابط جدید

عشق واقعی زمانی است که دو طرف بتوانند از نظر احساسی و ذهنی همه احساساتشان را با هم شریک باشند. به ‌جای آویزان شدن به کسی که دوستتان ندارد، دست از عذاب دادن خودتان بردارید و به زندگی خودتان برسید. به خودتان توجه کنید و به چیزهای غیرلازم نپردازید. با گذشت زمان یاد می‌گیرید که فراموش کنید و دوباره عاشق شوید. یادتان باشد که این پایان دنیا نیست. با گذشت زمان با کسی آشنا می‌شوید که می‌تواند شاد و خوشبختتان کند و به همان اندازه دوستتان خواهد داشت.

 

 

پیشگیری از یک عشق یک طرفه بهتر از درمان

با توجه به مشکلات عشق یک طرفه بهتر است از قبل برای نیفتادن در این ورطه چاره‌ای بیندیشیم. درست است که می گویند عشق اختیاری نیست و احساسات و هیجانات اغلب خارج از آگاهی ما شکل می‌گیرند اما ما قادر به مدیریت احساساتمان هستیم. بنابراین اگر احساس علاقه نسبت به کسی در شما ایجاد شد در حالی که هیچ مدرکی مبنی بر علاقه متقابل برای آن ندیدید، راهکارهای زیر می‌تواند در کنترل احساسات به شما کمک کند:

1. احساس خود را بشناسید و با تمرکز کردن آگاهانه نسبت به آن آگاهی پیدا کنید.
2. رابطه تان با آن فرد را مدیریت کنید. هر چقدر از کسی که به او علاقه دارید دورتر باشید و در برخوردهای ضروری نیز کاملاً رسمی رفتار کنید، راحت‌تر می‌توانید از دام عشق یک طرفه تان بیرون بیایید.
3. تا جایی که می‌توانید با کارهایی که برایتان لذت بخش هستند سر خودتان را گرم نگه دارید. ورزش منظم را هم از قلم نیندازید.
4. به کارهایی که قبل از شروع شدن این احساس دلتان می‌خواست انجام بدهید فکر کنید. آنها را به صورت هدف برای خودتان دوباره تعریف کنید و دست به کار بشوید.
5. با خودتان خلوت کنید و تعریفی را که از خودتان دارید روی کاغذ بنویسید. اگر تعریفتان کلی بود و یا خیلی مثبت نبود، سعی کنید تعاریف جدید و مثبت تری را جایگزین آن بکنید و روی عزت نفس و ارزشمندی خودتان تأکید کنید.
6. ذهن تان را آماده پذیرش آدم‌های تازه بکنید. با افراد جدید معاشرت کنید و اجازه ندهید که شکست ناشی از عشق یک طرفه، شما را نسبت به آینده‌تان بدبین کند و در را به روی افرادی که شما را دوست خواهند داشت ببندد.

 

برگرفته از: تبیان، مردمان، برترین‌ها