ستاره | سرویس چهره ها – سید مرتضی آوینی روزنامه نگار و کارگردان فیلم های مستند می باشد و فیلم های مستند او درباره جنگ تحمیلی با نام روایت فتح برگ برنده آثار این شهید اهل قلم است. برای آشنایی با زندگی نامه او با ما همراه باشید؛
بیوگرافی مرتضی آوینی
سید کامران آوینی با نام مستعار مرتضی آوینی در تاریخ ۲۱ شهریور سال ۱۳۲۶ در شهر ری به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی تا متوسطه را در شهرهای خمین، زنجان، کرمان و تهران گذراند.
سید مرتضی از همان کودکی اهل قلم بود؛ او شعر می گفت، داستان و مقاله می نوشت و اهل نقاشی هم بود.
سید مرتضی بعد از گذراندن دوران سربازی در نیروی هوایی در سال ۱۳۴۴ به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد.
ازدواج
همسر مرتضی آوینی مریم امینی نام دارد.
آن ها قبل از زادواج حدود ۱۵ سال بود که با هم آشنا بودند و با یکدیگر کتاب ردوبدل می کردند؛ آن ها حتی با هم به دیدن کنسرت و مجالس سخنرانی می رفتند.
آوینی قبل از انقلاب
اطلاعات زیادی در مورد دوران قبل از انقلاب مرتضی آوینی وجود ندارد و چنین به نظر می رسد که او در دوران جوانی به کلی متحول شده است. به نظر می رسد توی این دوران مرتضی آوینی علاقه مند به اشعار فروغ فرخزاد، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث بوده، به ظاهر خود می رسیده و حتی کراوات می زده است. او توی این دوران به فلسفه غرب هم علاقه مند بوده است.
مسعود بهنود درباره آوینی می گوید: «مرتضی آوینی را من از زمانی که دانشکده بود میشناسم… مرتضی بچه تندرویی بود که در هر دوره یک حالی داشت. یک دوره زده بود به مواد مخدر و این جور چیزها. تمام بازوهایش جای سوزن بود. شب در دانشکده خوابش میبرد، فردا صبح جسدش را از دانشکده بیرون میآوردند. اصولاً بچه تندرویی بود. هر کار میکرد تا تهش میرفت. بعد یک دوره هیپی شد. موهایش را گذاشته بود بلند شود. مدرن شده بود. قرتی مآب شده بود. جین میپوشید. دستبند میبست و از این جور کارها. اما شانس یا بدشانسی که آورد این بود که سال ۵۶ زد به عرفان و ادبیات عرفانی. بقیهٔ کارها را کنار گذاشت.»
امیرهوشنگ اردلان هم معتقد است که: «کامران آوینی قبل از انقلاب هیچ ربطی به سید مرتضی آوینی ندارد.»
خود آوینی درباره جوانی اش چنین می نویسد:
«…تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم؛ خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پروفسوری و سبیل نیچه ای گذاشته ام و کتاب «انسان موجود تکساحتی» هربرت مارکوزه را ـ بی آن که آن زمان خوانده باشم اش ـ طوری دست گرفته ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد… اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده است که ناچار شده ام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس به راستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت… و حالا از یک راه طی شده با شما حرف میزنم.»
آوینی پس از انقلاب
همسر آوینی درباره چگونگی متحول شدن او می گوید: «چند سال از انقلاب گذشته بود که مرتضی سیگارش را ترک کرد. دلیلی که برای این کار ذکر کرد این بود که آقا امام زمان در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند؛ در این صورت من چطور میتوانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟ اینگونه بود که دیگر هرگز لب به سیگار نزد. آوینی بعدها با اندیشههای روحالله خمینی آشنا شد و در سالیان بعد به یک انقلابی بدل شد و مسیر زندگی خود را تغییر داد.»
سید مرتضی بعد از انقلاب معماری را کنار گذاشت و به فیلمسازی رو آورد و در کنار گروه جهاد مجموعه هایی از جمله «شش روز در ترکمن صحرا»، «سیل خوزستان» و «خان گزیده ها» را ساخت.
آوینی در میدان جنگ
با شروع جنگ، مرتضی آوینی وارد جهاد سازندگی شد و به گروه جهاد پیوست. این گروه از جمله اولین گروه هایی بود که به جبهه جنگ رفت. کار این گروه درباره جنگ تحمیلی از مجموعه «حقیقت» شروع شد و به مجموعه تلویزیونی «روایت فتح» رسید.آوینی در این باره می گوید: «انگیزش درونی هنرمندانی که در واحد تلویزیونی جهاد سازندگی جمع آمده بودند، آنها را به جبهههای دفاع مقدس میکشاند، نه وظایف و تعهدات اداری. روح کارمندی نمیتوانست در این عرصه منشأ فعل و اثر باشد. گروه های فیلمبرداری ما با همان انگیزه هایی که رزمآوران را به جبهه کشانده بود کار میکردند… اینجا عرصه ای نبود که فقط پای تکنیک و یا هنر در میان باشد.»
آغاز فعالیت مطبوعاتی
مرتضی آوینی پس از اتمام جنگ و تاسیس موسسه روایت فتح اولین فعالیت مطبوعاتی خودش را تجربه کرد. او تجربه نویسندگی برای فصلنامه فارابی و ماهنامه سوره را دارد و مجموعه مقالاتش در کتابی به نام «آیینه جادو» چاپ شده است. او علاوه بر کارهای مطبوعاتی به همراه گروهی کار در روایت فتح را ادامه داد و بعد از جنگ هم به مناطق جنگ زده سفر کردندو مجموعه ای تحت عنوان «شهری در آسمان» را تولید کردند.
شهادت
مرتضی آوینی در یکی از سفرهایش به مناطق جنگ زده فکه برای بررسی لوکیشن فیلم مستند «شهری در آسمان» در روز ۲۰ فروردین سال ۱۳۷۲ به همراه محمدسعید یزدان پرست با مین برخورد کرد و به شهادت رسید.
فیلم های او
- شش روز در ترکمن صحرا
- سیل خوزستان
- خان گزیدهها
- حقیقت
- با دکتر جهاد در بشاگرد
- هفت قصه از بلوچستان
- با تیپ المهدی در محور رأس البیشه
- شیر مردان خدا! کربوبلا در انتظار است
- روایت فتح
- شهری در آسمان
کتاب های او
- هر آن که جز خود
- آئینه جادو
- توسعه و مبانی تمدن غرب
- گنجینه آسمانی
- یک تجربه ماندگار
- فردایی دیگر
- حلزون های خانه به دوش
- رستاخیز جان
- آغازی بر یک پایان
- فتح خون
- امام و حیات باطنی انسان
- با من سخن بگو دوکوهه
- مرکز آسمان
- نسیم حیات
- سفر به سرزمین نور
- انفطار صورت (در باب مبانی نظری هنر)
بدون نام
چقدر جالب بود از زاویه جدیدی به زندگی نگاه کردم آوینی مرد بزرگی بود روحش شاد