با چه دخترانی نباید ازدواج کرد؟ با دختران خودشیفته، کم سن و سال، بی ایمان، پول پرست یا مدپرست، جاه طلب، کنترلگر، وابسته، عصبانی، حسود، بدگمان و وسواسی ازدواج نکنید.
نسخه صوتی این مطلب را بشنوید! 🎧
ستاره | سرویس روانشناسی – اولین و مهمترین عامل داشتن یک ازدواج موفق انتخاب صحیح و هوشیارانه همسر میباشد. در موارد زیادی به ویژگیهای یک همسر مناسب اشاره شده است اما اینجا ما قصد داریم خصوصیات دخترانی که نباید با آنها ازدواج کرد یا با تامل و احتیاط بیشتری تصمیم به ازدواج گرفت را با هم مرور کنیم.
با چه دخترانی ازدواج نکنیم؟
۱- دختران مغرور و خودشیفته
آنها به دیگران با چشم حقارت نگاه میکنند و فقط به خودشان اهمیت میدهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. آنها میخواهند که همیشه مرکز توجه قرار گیرند. آنها خودخواه و خود محور هستند. شکل ساختار اخلاقی آنان با بروز تلخ زبانی، گستاخی، پرخاشگری، ناسازگاری، بهانه جویی و قهرهای مکرر و تحقیر همسران خود در جمع به شکلی تکراری وخسته کننده در میآید.
۲- دخترانی با اعتقادات ضعیف
گروهی از دختران در بستر خانوادههای بی بندوبار تربیت شده وهیچ اعتقاد معنویی ندارند وتنها در زندگی به چیزی بیشتر از خوشگذرانی وعیش ونوش دنیا فکر نمیکنند واز زندگی وآیین همسرداری و تعهد و وفاداری به همسر هیچ باور و تعهد اخلاقی در ذهن خود ندارند زیرا اعتقادت اصولی آنان بسیار ضعیف میباشد. وقتی انسانی فرمانبردار خداوند خویش نیست واز خشم وغضب خداوند نمیهراسد به خانواده و همسر خویش نیز پایبند نبوده و همسران مناسبی نیستند.
۳- دختران کم سن و سال
بر خلاف ادعای برخی روانشناسان خانواده که برای سن دختران و پسران و اختلاف سنی در ازدواج، سنینی خاص را تخمین زدهاند که معمولا پایین بودن سن دختران را توصیه میکنند اما در طول گذشت سالیان سال تجربه ثابت کرده است که پسرانی موفقترند که سعی کنند دخترانی را که یا هم سن خود میباشند جهت زندگی مشترک انتخاب کنند یا اینکه چند سال از خودشان بزرگتر باشد زیرا دختران در سن بالا با تدبیرترند وعاقلانهتر عمل میکنند. دختران کم سن و سال بااعمال رفتارهای بچه گانه ودور از منطق منجربه ایجاد ناهنجاریهای اخلاقی وتشنجهای روحی بین خود وهمسرانشان میشوند. با اینکه از دیر باز در فرهنگ خانوادههای ایرانی با خود گمان میکردند دختران کم سن را آنگونه که میخواهند تربیت کرده وزیر سلطه خود در میآورند، برعکس این دختران معمولا وابسته تر بوده و تحت سلطه مادران خویش هستند و به دلیل عدم رسیدن به بلوغ فکری با رفتارهای نامعقول ودور از منطق موجب ایجاد تشنج در خانواده میشوند. به طبع دختران پختهتر رفتارهای معقولانهتری را در زندگی در پیش میگیرند.
۴- دختران پولکی یاتک فرزندان متمول
گروهی از دختران صرفا هدفشان از ازدواج رسیدن به مال و ثروت میباشد. گروه دیگر، دختران ثروتمندی هستند که اعتقاد دارند چون ثروتمندند، کسی نباید به آنها بگوید بالای چشمشان ابروست. ازدواج با اینگونه دختران جز سرخوردگی وناکامی چیز دیگری به همراه ندارد. فخر فروشی وغرور اینگونه دختران موجب میشود که خوشبختی وسعادتی را که پسران پیش از ازدواج با اینگونه دختران در ذهن خود ساختهاند را هرگز تجربه نکنند.البته در مقابل آنها هستند دختران ثروتمندی که چنین نمیاندیشند و به سایر ارزشهای واقعی زندگی واقفند.
۵- دختران مدپرست
اینگونه دختران از واقعیتهای زندگی بیاطلاعند و تنها به زیبایی و آراستگی ظاهری فکر میکنند. بنابراین در بحرانها و در فشار و تنگناهای زندگی تاب و تحمل خود را از دست میدهند. آنان یا فاقد اعتماد به نفس هستند و یا از کودکی صرفا به خاطر زیبایی ظاهرشان مورد توجه قرار گرفتهاند و دیگر نیازی نمیبینند یا یاد نگرفتهاند که برای رشد کردن و بهبود روابط اجتماعی با دیگران تلاشی کنند.
۶- دختران وابسته
اینگونه همسران قبل از انجام هر کاری، حتما باید آن را با دیگران مخصوصا خانواده خود و در اکثر موارد مادر خود در میان بگذارند، حتی کارهای بسیار جزئی و پیش پا افتاده. گرچه مشورت بسیار خوب است، اما نه برای هر کار کوچکی. در میان گذاشتن هر مشکلی حتی یک سوءتفاهم جزئی با همسر، نشانه متکی بودن فرد است که به تدریج در زندگی زناشویی مشکل آفرین میشود.
۷- زنان جاه طلب
جاه طلبی همراه تلاش سازنده، ایرادی ندارد اما زنانی که چنین خصوصیتی را به طور افراطی دارند، همه چیز را فدای کار خارج از خانه میکنند. آنها برای مردانشان به صورت رقیب درمیآیند و دائما در فکر مقایسه با همسرشان هستند. جاه طلبی زمانی مشکل آفرین میشود که کسی بخواهد همه چیز را تحت کنترل خود درآورد و به صورتی بیمارگونه، در تعقیب اهداف بلندپروازانه خانه و کاشانه خود را فدا کند.
۸- زنان کنترل گر
آنها انسانهایی هستند که میخواهند قدرت کنترل تمام امور زندگی شما را به دست گیرند. آنها به شما میگویند چه لباسی بپوشید، کجا بروید، با چه کسی صحبت کنید، و خلاصه همه چیز… و شما چارهای جز سر فرود آوردن در مقابل خواستهایشان را ندارید. اگر زنی تصمیم بگیرد شوهرش را تغییر دهد باید بداند فقط همسرش را از خانه فراری خواهد داد. البته مشاور مهربان بودن، با عقل کل شدن در خانه تفاوت بسیاری دارد.
۹- فمنیستهای عصبانی
فمنیست بودن به معنای معتقد بودن به برابری زن و مرد به خودی خود ایرادی ندارد، مشکل آنجاست که یک دختر فمنیست به یک دختر فمنیست عصبانی تبدیل شود که دل خوشی از مردها ندارد، به مردها اهانت میکند، بدیها و خطاهای تمام مردان را به سادگی به خاطر میآورد، و برایش “مرد خوب” وجود ندارد. خون آنها از دست مردها به جوش میآید و در هر لحظه میتوانند مانند یک کوه آتشفشان منفجر شوند. ازدواج با این نوع خانمها مساوی است با ورود به تراژدی و داد و فریاد، پس بهتر است عقب بایستید!
۱۰- دختران نامطمئن
در نگاه اول چنین خانمهایی خیلی خوب جلوه میکنند. اما چیزی نمیگذرد که ترسهای درونی آنها پدیدار میشوند. روزی چند مرتبه به شما تلفن میزند. او میخواهد مطمئن شود که به اندازه کافی جذاب و پذیرفتنی است؛ او محتاج و نیازمند است و همواره با این ترس زندگی میکند که مبادا در نظر همسرش مثبت نباشد.
صفاتی که موجب اختلاف زناشویی میشود
دورویی و عدم صداقت اعتماد و اطمینان را از بین برده و اضطراب و تزلزل روانی را حاکم خواهد بود.
خسیس بودن زن یا مرد، زندگی را هم از نظر روانی و هم از نظر رفاهی برای دو طرف سخت خواهد کرد.
حس حسادت موجب عدم سازش با خانواده همسر و ایجاد تشنج و اختلاف خانوادگی میشود.
عصبانیت و حساسیتهای بی مورد و پرخاش و توهین و بی احترامی و لجبازی صفات مذمومی هستند که علاوه بر آن که طرف مقابل را ناراحت میکند، به خود شخص نیز زیان میرساند.
پنهان کاری اعتماد را از بین میبرد. هر یک از زوجین را نسبت به رفتار دیگری بدبین و ناراحت مینماید و موجب اختلافات زناشویی میشود.
خشونت و عکسالعملهای زننده و شدید چه از طرف زن و چه از طرف شوهر قدرت تحمل طرف مقابل را تضعیف مینماید و زندگی را برای هر دو مشکل میسازد.
بی انضباطی اعتراض طرف مقابل را در پی داشته و گرمی و شادمانی را از خانواده با تنشهای کوچک و بزرگ از بین میبرد.
وسواس و سوظن نیز از صفاتی است که تیشه بر ریشه پیوند زناشویی میزند. لذا مراقب باشید با زنان وسواسی و بدگمان ازدواج نکنید.
کریم
+ دختران رزمی کار