ستاره | سرویس روانشناسی – چراغ خاموش میشود. پردهها بالا میرود. ارکستر آهنگ ملایمی را مینوازد. در حالی که زن و مرد در کنار هم ایستادهاند و به خورشید که به آرامی در دریای نیلگون غروب میکند، مینگرند. آنها با شور و هیجان سوگند وفاداری نسبت به یکدیگر یاد میکنند و تعهد میدهند که برای همیشه در کنار هم بمانند. تعهدشان به یکدیگر هیچ حد و مرزی نمیشناسد. عشقشان موانعی همچون تفاوتهای فرهنگی، مخالفتهای والدینی، ثروت و موقعیتهای اجتماعی را از سر راه برمی دارد. عشق و احساس عاشقانه که بزرگترین موهبت الهی است، به آنهاعنوان تعلق گرفته است. آنها یکی خواهند شد و گذر زمان تنها احساس عاشقانهشان را شدت خواهد بخشید… این تصویر زیبا چقدر حقیقت دارد و آیا برای یک ازدواج موفق کافیست؟
پس از ازدواج بر سر عشق چه میآید؟
مردان و زنانی که توقع دارند ازدواجشان استمراری از همان احساس عاشقانه اولیه باشد، دچار ناامیدی شدیدی میشوند. عشق رمانتیک بر موانع، ناکامیها، جداییها و مشکلات فایق میآید. این موانع برطرف میشود و جای آنها را صمیمیت و پیوند روزمره زندگی زناشویی میگیرد و شور و اشتیاقی نشاطآور اولیه کم کم محو میشود.
وقتی عشق رمانتیک میمیرد، زوجها اغلب احساس میکنند فریب خوردهاند. به محض این که شور و نشاط عشق رنگ ببازد، وقتی احساسات عاشقانه جای خود را به روال عادی زندگی روزمره بدهد، این عشاق ناکام احساس میکنند ازدواجشان تهی شده است. در همین زمان است که طلاق و جدایی را به خودشان نزدیک احساس میکنند.
ازدواج یک میان پرده عاشقانه نیست. ازدواج موفق ارتباطی علمی و جدی است. شخصی که آموخته است توقع عشق نامحدود را داشته باشد وقتی نتواند آن را به دست بیاورد به شدت احساس ناامیدی خواهد کرد.
عشق در نگاه اول یا عشق دیوانه وار؟!
آدمها باید عاشق شدن را بیاموزند. عاشق شدن غریزی یا فرایندی خود بهخودی نیست. ماعاشق شدن را از چند منبع یاد میگیریم. والدین، همسالان، کتابها، مجلات، فیلمها، تلویزیون و ترانههای معروف. تصوراتی که رسانهها انتقال میدهند بر حالت شیفتگی تاکید دارد و مرحله شیفتگی را مبنای ازدواج موفق میدانند. پیوند عشق شکل آرمانی به خود میگیرد و زن و شوهر یکدیگر را میپرستند.
یکی از موضوعات رمانتیک عشق در یک نگاه است. هر کسی که معنای عشق را درک کند متوجه خواهد شد که این هیجان پیچیده برای رشدش به گذر زمان نیاز دارد. شیفتگی و جذابیت جسمانی به طور حتم در نگاه اول امکان پذیر است اما عشق از کشف خصوصیاتی ریشه میگیرد که دوست داشتنی هستند و از باهم بودن اشتراکی میآید که احساس رضایت و غنای متقابل را به وجود میآورد.
عشق دیوانه وار مرحله دیگری است که بیشتر اوقات دیده میشود. ترانههای معروف، مجلات و بیشتر فیلمها به پذیرش این توهم کمک کردهاند که رویای عشق رمانتیک میتواند به دست آید و حفظ شود. مشکل این است اشخاصی که هدف اصلیشان این است که عاشق شوند و کسی به آنها عشق بورزد گرایش پیدا می کنند که رشد دیگر جنبههای زندگی شان را نادیده بگیرند.آنها ممکن است مهارتها و منابع زیادی را نادیده بگیرند که جذابیت و دوست داشتنی بودن بین فردی شان را افزایش میدهد. اشخاص گرایش دارند که از مشارکت با یکدیگر خسته شوند مگر اینکه علایق و ارزشهای مشترک را شد و گسترش دهند.
عشق رمانتیک یا محبت زناشویی؟
عشق رمانتیک احساسی پرشور و آتشین است و خیلی زود محو میشود. محبت زناشویی که جایگزین آن شود شعلهای است که به آرامی میسوزد و گرما بخش روح و جان است و باعث امنیت و آرامش میشود.
در ماهها و سالهای اول ازدواج زن و شوهر متوجه میشوند که همسرشان ویژگیها و خصوصیات قهرمان رویاهای شان را ندارد. بیشتر اشخاص میتوانند با این واقعیت سازگار شوند اما آدم هایی که به شدت رمانتیک هستند نمیتوانند با چنین واقعیتی کنار بیایند. مرد آرمانگرای رمانتیک بیهوده در جستجوی همسری است که مهربانی، امنیت و اشتیاقی مادری آرمانی را برای او محیا کند و همچنین از ارتباط جنسی با او لذت ببرد. زن رمانتیک از همسرش میخواهد که پدر، شوهر، مراقب، دوست، مونس و معشوقی آرمانی باشد. از دیدگاه بالینی چنین توصیفهایی صددرصد نابههنجار هستند.
توجه کمی به این حقیقت می شود که اشخاصی که پیشینهشان به شدت با یکدیگر متفاوت است به ندرت مسائل مهم را مثل یکدیگر میبینند. چه طور مردی که از خانوادهای ثروتمند است با زنی ازدواج میکند که از نظر شرایط مالی در حد متوسط است (یا برعکس)، چون تفاوت دیدگاهشان نسبت به مسائل مالی اغلب به مانع تبدیل میشود. همچنین وقتی زنی تحصیل کرده با مردی ازدواج میکند که دیپلم هم نگرفته است، میتوان پیشبینی کرد که موضوع تحصیلی به احتمال قوی مانعی در ادامه زندگیشان خواهد بود.
اگر بیشتر اشخاص بدانند که چطور عشق رمانتیک را با محبت زناشویی عوض کنند و آنرا مبنای برای ازدواج موفق قرار دهند میتوانند از درد و ناراحتی هیجانی رها شوند. محبتی که ازدواج را قادر میسازد دوام یابد از عشق رمانتیک که در کتابهای داستان مطرح میشود مزایای خوبتر عمیقتر و پاداش دهنده تر دارد. توجه و محبت زناشویی ممکن نیست بدون وجود چند خصوصیت کلیدی متقابل وجود داشته باشد:
- مهربانی
- توجه به یکدیگر- ارتباط
- سازگاری با عادات یکدیگر
- مشارکت در چندین فعالیت
- توافق بر ارتباط متقابل به جای فشار
- احترام متقابل نسبت به یکدیگر
برای یک ازدواج موفق زوجهای متاهل باید با روال روزانه لباس پوشیدن، خوردن، کار کردن، خوابیدن و عادات مشابهی که با برنامههای همزمان یکدیگر تداخل میکنند و فعالیتهای بیشماری که مشروط به یکدیگر است، سازگار شوند. هدف این است که چارچوب مشترکی از اعمال عادات و تجربههایی خلق کنید که به پذیرش عمیقی از یکدیگر منجر شود، بی آنکه امیدهای نامعقول و توقعات ناممکن از آرمانی رمانتیک داشته باشید.
برگرفته از: کتاب ۲۳ باور مخرب در ازدواج