ستاره | سرویس روانشناسی – خیلی از مواقع وقتی در یک موقعیت ناخوشایند قرار میگیریم بدون آنکه شواهد و دلایل کافی داشته باشیم، با یک نتیجهگیری شتابزده و غیر منطقی موجب میشویم تا احساسات منفی در ما تقویت شود. برای مثال قبل از امتحان خود را رد شده فرض میکنیم همین پیش گویی منفی موجب دلسردی و اضطراب در ما میشود. یا فردی را تصور کنید که بدون اینکه نظر واقعی طرف مقابل در مورد خودش را شنیده یا پرسیده باشد او را نسبت به خودش بی علاقه فرض میکند گویی میتواند ذهن افراد را بخواند. این تصورات نادرست از خطای شناختی نتیجه گیری شتابزده ناشی میشود که میتواند منجر به افسردگی یا اختلال در روابط ما شود.
تعریف خطاها یا تحریفات شناختی
خطاهای شناختی، الگوهای تفکر اغراق شده یا غیر منطقی هستند که برای فرد نهادینه شدهاند و باعث وضعیت ناخوشایند روانی فرد مخصوصا افسردگی، اضطراب و .. میشوند. به عبارت دیگر تحریفات شناختی افکاری هستند که باعث میشوند که فرد درک درست و منطقی از مسائل نداشته باشد. این الگوهای تفکر اغلب افکار و احساسات منفی را تقویت کرده و مداومت در داشتن این نگرش منفی نسبت به خود، آینده و دنیا باعث اضطراب و افسردگی و بیماریهای روانی میشود. یکی از خطاهای شناختی، نتیجه گیری شتابزده میباشد.
خطای شناختی نتیجه گیری شتابزده
در این خطای شناختی فرد بدون آنکه دلایل و زمینه محکمی وجود داشته باشد نتیجهگیری شتابزده میکند. خطای شناختی نتیجه گیری شتابزده را میتوان به خطاهای شناختی ذهن خوانی و تحریف شناختی پیشگویی تقسیم کرد:
خطای شناختی ذهن خوانی: ذهن خوانی به معنای استنتاج کردن از افکار احتمالی طرف مقابل میباشد. در واقع شما بدون بررسی کافی نتیجه میگیرید که کسی در مورد شما منفی فکر میکند و واکنش منفی نشان خواهد داد. شما فرض را بر این میگذارید که میدانید آدمها چه فکر میکنند بیآنکه شواهد کافی در مورد افکارشان داشته باشید.
ذهنخوانی به این عقیده برمیگردد که میدانیم فرد دیگری در مورد ما چه فکر میکند یا آنان میدانند ما درباره آنان چه فکری میکنیم. برای مثال فردی ممکن است نتیجهگیری کند که دوستش از او خوشش نمیآید، به دلیل این که او با وی خرید نرفته است. در حقیقت، دوست این شخص ممکن است دلیل دیگری برای عدم قبول دعوت وی داشته باشد. مثلا ممکن است به دیگری قول داده باشد. مثلا نویسنده یک مقاله تصور کند که خوانندگان از قبل درباره آنچه خواهد نوشت به اندازه کافی اطلاعات دارند بنابراین او تصور میکند که کار بی فایدهای میکند.
در ذهنخوانی فرد تلاش میکند افکار، احساسات و تمایلات دیگران را حدس بزند و از جایی که چنین شخصی به فرد مقابل اجازه دفاع و حرف زدن نمیدهد، بنابراین دچار قضاوتهای عجولانه میشود. «او هیچ علاقهای به من ندارد.»، «او قصد مسخره کردن مرا داشت.»،«او به من حسادت میورزد، حتما از من بدش میآید» و… متاسفانه یکی از مشکلات عمده ارتباطی ما قضاوت کردن نابجا و عجولانه است که اغلب بدون اینکه سوال کنیم قضاوت کرده و باعث آزار خود و دیگران میشویم.
خطای شناختی پیشگویی کردن: فرد پیشبینی میکند که اوضاع برخلاف میل او در جریان خواهد بود و بدون هرگونه بررسی و تلاش، و بدون شناخت و باور توانمندیهای خود میگوید، آبرویم خواهد رفت. از عهده انجام این کار برنخواهم آمد و اگر افسرده باشید ممکن است به خود بگویید هرگز بهبودی نخواهم یافت. در تحریف شناختی پیشگویی، فرد آینده را با عبارتهای منفی مرتبط با شکست یا خطر پیشبینی میکند. مثلا «در امتحان قبول نخواهم شد» یا «این شغل را به دست نخواهم آورد». پیامد رفتاری این خطا بدون شواهد، ناامیدی است که ثمره آن افسردگی، ترس و اضطراب میشود.
مثال خطای شناختی نتیجه گیری شتابزده
خانمی را فرض کنید که همسرش در زمان مقرر به منزل نمیآید. او به شدت عصبانی میشود و یکی از افکاری که از ذهن او میگذرد این است: «اگر همسرم به من توجه داشت اینقدر دیر نمیکرد.» خطای شناختی در مورد این فکر بخصوص ذهن خوانی است. وی بدون هرگونه دلیل منطقی دیر آمدن همسرش را به بیتوجهی و بیعلاقگی او نسبت به خودش نسبت میدهد. ممکن است همسرش توجه کافی به او نداشته باشد امام ممکن است دیر آمدن او دلایل دیگری مانند اضافه کاری در محل کار داشته باشد تا به درآمد خانواده کمک کند یا…
شخص دیگری را در نظر بگیرید که قبل از شرکت در مصاحبه استخدامی به شدت نگران است. یکی از افکار منفی غالب بر ذهنی وی این است که با خود میگوید: «احتمالا خراب خواهم کرد. مطمئنا مغزم کار نخواهد کرد .حرفم را فراموش خواهم کرد.» این یک نمونه بارز پیشگویی است. زیرا او پیشبینی میکند که اتفاقی بدی خواهد افتاد. پیشگویی از جمله مهمترین خطاهای شناختی است که به نگرانی ختم میشود.
در این نوع استنباطها که اشاره شد افراد هیجانات منفی ناشی از تحریفات شناختی را تجربه میکنند که یک پیش بینی منفی در آینده یا یک ذهن خوانی ناامیدکننده را حمایت میکند که به وسیله حقایق حمایت نمیشود. در این نوع خطا، فرد مرتکب خطای شناختی نتیجه گیری شتابزده میشود. چه فکر منطقی میتوان جایگزین این خطاهای شناختی کرد؟
برای آشنایی با سایر خطاها و تحریفات شناختی و نیز چگونگی اصلاح آن برای داشتن احساس بهتر به مقاله زیر مراجعه نمایید: