ستاره | سرویس روانشناسی – شانس چیست؟ چگونه عمل میکند؟ چقدر واقعیت دارد؟ آیا آنطور که عدهای میگویند این واژه تنها اختراع شده است تا افراد مسئولیت عدم موفقیت خود را به آن نسبت دهند یا توصیف رخدادهای خارج از کنترل بشر است؟ آیا میتوان کاری کرد که خوششانستر شویم؟
شانس چیست؟
شانس Chance)) واژهای فرانسوی به معنای بخت و اقبال یا فرصت است. چه بد باشد چه خوب. آنچه بعنوان به این عنوان رخ میدهد خارج از کنترل فرد است و بدون توجه به اراده، قصد، یا نتیجه مورد نظر است. دیدگاه فرهنگها نسبت به اقبال از احتمال و تصادف تا ایمان و خرافه متفاوت است.
انسان ذاتا دوست دارد حس کند که بر زندگی خود کنترل دارد و به همین علت است که بسیاری از افراد هرگز نمیتوانند وجود چیزهایی که خارج از کنترل آنهاست را باور کنند. انسانها هرکاری میکنند که حس امنیت و داشتن کنترل روی زندگی خود را بدست آورند. اما باید قبول کرد که بسیاری از عوامل وجود دارند که فراتر از اراده انسان میباشند. در واقع در حالی که خیلی از افراد وجود شانس را تنها بهانهای میدانند که دیگران برای فرار از مسئولیت میآورند یا آن را انکار میکنند چون خارج از کنترل آنهاست. اما حقیقت این است که بخت و اقبال وجود دارد و یکی از عوامل موفقیت شماست.
شانس چگونه عمل میکند؟
ما توسط رخدادهای مختلف محاصره شدهایم و بنابراین قطعا رخدادهایی وجود دارند که ما بر آنها کنترل نداشته و آنها بر زندگی ما تاثیر میگذارند. برای مثال استیو جابز فردی خلاق، با اراده ، قاطع، صریح، با اعتماد به نفس، با بصیرت، باهوش و دارای مطالعات و مهارت زیادی بود اما:
- جابز به طور اتفاقی با وز (woz) ملاقات کرد؛ وز کامپیوتری را اختراع کرد و جابز به بازاریابی آن پرداخت.
- پدر جابز سرهم کردن وسایل مختلف و ساخت چیزهای جدید را به او یاد داد.
- جابز به شدت به الکترونیک علاقه داشت؛ این اشتیاق او او را به سمت افراد و موقعیتهای خاص میکشاند.
- پدر واقعی جابز او را ترک کرد؛ نیاز به پیشرفت و ایجاد تغییرات بزرگ در دنیا از نیاز ناخودآگاه او برای اثبات ارزشمند بودن خود ناشی میشد.
- او خوشنویسی را یاد گرفت و این باعث شد او در طراحی و گرافیک پیشرفت کند.
با مطالعه داستان زندگی افراد موفق میتوان مثالهای زیادی را یافت که نشان میدهد آنان علاوه بر اینکه دارای تواناییها و ویژگیهای منحصر به فردی بودهاند اما عوامل بسیاری که خارج از کنترل آنها بوده است نیز در موفقیت آنان نقش داشته است.
زمان نیز یک عامل مهم در تئوری شانس است. انجام یک کار درست در زمان نامناسب به شکست منجر خواهد شد. و انجام کار صحیح در زمان مناسب به موفقیت منجر خواهد شد. برای مثال مایکروسافت سعی کرد از آیپاد کپی بردارد اما شکست خورد، گوگل سعی کرد وبسایتی مشابه فیس بوک راه اندازی کند اما شکست خورد، فیسبوک خواست از اسنپ چت کپی بردارد اما شکست خورد و… بنابراین چه آن را لطف خدا بدانید، چه زمانبدی اتفاقی، چه بخت و اقبال، به هرحال باور کنید خیلی چیزها در کنترل شما نیست!
درک نادرست از مفهوم شانس
ما اغلب ابزارهای بخت آزمایی نظیر سکه را دارای تواناییهای شناختی بشر گونه فرض میکنیم. برای مثال افراد گمان میکنند که هنگام پرتاب سکه برای شیر یا خط احتمال توالی ش- خ- ش- خ- ش- خ بیشتر از توالی ش- ش- ش- خ- خ- خ است. در واقع احتمال رویداد هر دو این توالیها به یک نسبت است. ما از این رو مرتکب چنین اشتباهی میشویم که توالی اول به نظرمان تصادفیتر میآید. به عبارت دیگر، توالی اول در نظر ما نمایاننده بهتری از فرایند قرعه است.
ناتوانی ما درفهم قانون قرعه ممکن است سبب شود که ما افرادی را که در دورهای کوتاه خوش شانس بودهاند را افرادی ماهر بینگاریم. یا کسانی را که چندین بار متوالی دچار حوادث شدهاند به نحوی مسئول شکستهای خود قلمداد کنیم. به همین ترتیب ممکن است ساختمانی را که چندین کارمند شاغل در آن به سرطان گرفتار شدهاند نامن و آسیبزا تلقی کنیم. آنچه ما از درک آن عاجزیم این است که در جهانی غیرقطعی، توالیهای اتفاقی از موفقیتها، حوادث و بیماریها ناشی از تصادف است. مثال آشکار این درک نادرست را میتوان به خوبی در باور هواداران ورزش به وجود “دست طلایی” یا “Hot Hand” در تیم محبوبشان مشاهده کرد.
باور به وجود “دست طلایی”
بین مفسران بازی بسکتبال و دوستداران این ورزش باور شایعی وجود دارد مبنی بر اینکه بازیکنان در برههای از زمان دست طلایی میشوند و برای مدتی به امتیاز آوران تیم تبدیل میشوند. فرض این است که پس از چند پرتاب موفق بازیکن اعتماد به نفس به دست میآورد و آسوده خاطر میشود و به همین دلیل احتمال موفقیت در پرتابهای بعدی افزایش مییابد.
با این وجود، گیلوویچ (Gilovich) و همکاران او به این نتیجه رسیدند که شاید باور به دست طلایی از درک نادرست مفهوم شانس برخیزد. به عبارت دیگر تعداد پرتابهای موفق یک بازیکن ارتباطی به چند پرتاب موفق قبلی او ندارد. درست همانطور که احتمال شیرآمدن سکه در هر پرتاب ربطی به نتیجه چند پرتاب قبلی ندارد. البته این بدان معنا نیست که موفقیت پرتابها بستگی تام و تمام به شانس و تصادف دارد. احتمال موفقیت یک پرتابگر ماهر به مراتب بیشتر از یک بازیکن با مهارت کمتر است. اما نکته این است که احتمال موفقیت هر پرتاب برای هر دو بازیکن از موفقیت آنها در پرتاب آخرین تأثیر نمیپذیرد، هرچند که تحت تأثیر تواناییهای کلی آنها است.
نکته اینجاست که اعتقاد نادرست به دست طلایی، میتواند پیامدهای جدی دربرداشته باشد. اگر بازیکنان تصمیم بگیرند که توپ را به بازیکن دست طلایی پاس بدهند (یعنی کاری که واقعا گمان میکنند درست است)، تا اینکه توپ را به بازیکن ماهر دیگری بسپارند که مدافعان کمتری دور او را گرفتهاند، عملکرد تیم آنها به میزان قابل توجهی کاهش مییابد.
چطور خوش شانستر باشیم؟
- مطالعات خود را افزایش دهید.
- مهارتهای مختلف و پراکنده به دست آورید، داشتن مهارتهای وسیع و تخصصی احتمال اینکه یکی از آن مهارتها باعث موفقیت شما شود را بالا میبرد.
- ارتباطات خود با افراد باارزش و مختلف را توسعه دهید.
- تلاش کنید مهارتهایتان توسط دیگران دیده شود، بدرخشید و بر سرزبانها بیفتید.
- خلاقیت خود را پرورش دهید، داشتن یک ایده خوب میتواند زندگی شما را تغییر دهد.
- زیاد شکست بخورید. هرچه بیشتر و در فاصلههای کوتاهتر شکست بخورید، احتمال موفقیت شما بیشتر میشود. اما شکستهای شما نباید تکراری باشد. وقتی مطمئن شدید یک راه جواب نمیدهد راههای دیگرا را بیازمایید.
- دید مثبت را در خود تقویت کنید. در پی دید مثبت اعتماد به نفس نیز بالا خواهد رفت، این بالا بودن اعتماد به نفس دارای تاثیر مثبت بر روابط اجتماعی و محیطهای شغلی بوده که این اثر مثبت نیز در نهایت موفقیت شما را افزایش خواهد داد.
بدانید که زندگی با کسی سر جنگ ندارد و بدشانسی و تصادفهای ناگوار گرچه در زمان رسیدن به هدف وقفه ایجاد میکند اما هرگز به نفس هدف خللی وارد نمیسازد.
بدون نام
هرچیزی که طبیعت خلق کرده،سرنوشتی متفاوت داره…انسان،حیوان،گیاهان وخاک وسنگ وآب…اگرسرنوشت انسانی خوب نوشته شده باشه اون شخص خوش شانسه…و وای به حال کسی که سرنوشت و مکان بازیش بد گذاشته شده باشه…..سرنوشت هیچ چیزی وانسانی تو دنیا مثل هم نیست….
کوراک مثبت
سرنوشت یعنی عملی که شما انجام میدی – یعنی قطعیت در هدف و تلاش درست برای رسیدن به خواسته هایی که شما از زندگی میخواید سرنوشت رغم زدنیه توسط خود شما – ما درخت نیستیم اگر از موقعیتمون یا مکانی که درونش هستیم نتونیم تکون بخوریم و جا به جا بشیم میتونیم هر کاری که میخوایم رو انجام بدیم و به اهداف زندگی مون روز به روز نزدیک تر بشیم
فقط کافیه رساله خودمون رو در دنیا بدونیم و کشف کنیم
موفق باشی